اخبار ویژه
به ایرانیها خیانت کردیم اما آنها از برجام تبعیت کنند(!)
وقاحت سیاستمداران اروپایی، به بورل مسئول سیاست خارجی این اتحادیه نیز سرایت کرد.
او در وبیناری با عنوان «GLOBSEC»، درباره برجام گفت: ایران باید بهطور کامل از برجام تبعیت کند.
بورل گفته است: توافق هستهای همچنان بهعنوان نقطه عطف یک دیپلماسی موفق ارزیابی میشود و ما به این توافق بهعنوان بزرگترین موفقیت در ظرفیت دیپلماتیکمان افتخار میکنیم.»
اظهارات این مقام اروپایی در حالی مطرح شده که کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس اخیرا در بیانیهای مشترک نسبت به تصمیم ایران برای نصب سانتریفیوژهای جدید در تاسیسات غنیسازی نطنز، ابراز نگرانی کردند.
تروئیکای اروپایی با ادعای اینکه تصمیم ایران برای نصب سانتریفیوژهای جدید در نطنز، نقض توافق هستهای است، گفتند: «اگر ایران درباره حفظ فضای دیپلماسی جدی است، باید از توافق تبعیت کند».
اظهارات بورل در حالی است که دولتهای اروپایی عضو برجام به تصریح آقای ظریف، به هیچیک از یازده تعهد خود در برجام عمل نکردند. از سوی دیگر بورل چند روز پیش در اعترافی تلخ گفته بود «ایرانیها حق دارند احساس کنند در توافق (برجام) به آنها خیانت شده و احتمالا دوباره نمیخواهند با همان کارتها بازی کنند».
وقتی روزنامه وامدار دولت از استقلال بودجهای دم میزند
یک روزنامه حامی دولت مدعی شد: بودجه گرفتن موسسات حوزوی از بودجه رسمی خاطرناک!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای که تکرار فضاسازیهای محافل معارض طی سالهای گذشته برای به محاق انداختن کارکرد اشتباه دولت است، نوشت: «در لایحه بودجه 1400 کل کشور، برای شورای عالی حوزه علمیه قم، چند موسسه حوزوی، چند موسسه تحقیقاتی وابسته به حوزه علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و چند مجمع بینالمللی بودجههایی در نظر گرفته شده است.
از همان روز که خبر ارقام بودجه 1400 منتشر شد، مواردی از ردیفها و ارقام، زمینهساز اعتراضات گوناگون شدند.»
نویسنده میافزاید: «نگاهتان را تغییر بدهید و به این واقعیت بیندیشید که با تاسیس این قبیل بنیادها و با اختصاص دادن بودجههای دولتی به مراکز دینی، فرهنگ کشور را از مردمی بودن به سوی وابستگی سوق میدهید و این وابستگیها بزرگترین ضربه را به فرهنگ وارد میکند. در حوزه علمیه، نهادهایی مانند شورای عالی و تعدادی از موسسات تحقیقاتی با نامها و عناوین مختلف، از بودجه دولتی استفاده میکنند و همین وابستگی موجب فاصله گرفتن آنها از مردم شده است. سازمان تبلیغات اسلامی نیز یکی از موسساتی است که ردیف بودجه دارد و حیاتش به آن وابسته است. هم تبلیغات، هم تحقیقات و هم تحصیلات دینی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با پول مردم انجام میشدند و خروجی حوزههای علمیه نیز بسیار مثبت و کارآمد و موثر بود. امروز که این دستگاهها از پستان دولت ارتزاق میکنند، نه از آن خروجی سابق خبری هست و نه ارتباط مستحکمی با مردم دارند.»
سرمقالهنویس روزنامه حامی دولت در پایان خواستار حذف بودجه موسسات حوزوی و فرهنگی شده است!
این نوشته از جهات مختلف مخدوش (و البته شکبرانگیز) است. اولا گویا نویسنده اصرار دارد پول گرفتن از رژیم طاغوت با داشتن ردیف بودجه در نظام اسلامی را یکی بپندارد و حال آنکه، این مسئولیت دولت است که هزینههای حوزههای علمیه را تامین کند؛ همانگونه که در قبال بودجه دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و آموزش و پرورش موظف است. در واقع این کار، انجام وظیفه است و دولت صرفا مسئول نگارش آن است؛ نه اینکه مثلا ولینعمت باشد و بخواهد بذل و بخشش کند!
ثانیا، این شگرد لورفته و نخنمایی است که جریان اشرافیت غربگرا و تجدیدنظرطلب - چه در دولت اصلاحات و چه در دولت مدعی اصلاحات - در آستانه تقدیم لایحه بودجه، به واسطه رسانههای در خدمت خود، علیه بودجه ناچیز موسسات فرهنگی و حوزههای علمیه و... فضاسازی میکنند تا خود پاسخگوی قصور و تقصیرهای کلان بودجهای و تخلفات سیستماتیک در اینباره باشند. به عنوان مثال، طیف مذکور (و از جمله روزنامه مورد بحث) هرگز سراغ بودجه هنگفت شرکتهای دولتی که بالغ بر 75 درصد کل بودجه را دریافت میکنند اما در عین حال غالبا زیانده یا کمبازده هستند، نمیروند. همچنان که به حساب و کتاب وزارت و شرکت نفت نمیپردازند. یا سراغ رانتهای هنگفتی مانند واگذاری 18 میلیارد دلار ارز دولتی و... را نمیگیرند.
در همین گزارش تفریغ بودجه 97 که به بررسی میزان رعایت قانون از سوی دولت میپردازد، تصریح شده بود که؛ دولت انحراف 68 درصدی درباره اجرای احکام بودجه داشته و 18 درصد احکام را هم اجرا نکرده است. همچنین 74 درصد از انحراف اهداف خصوصیسازی(که منجر به فجایع واگذاری شرکت نیشکر هفت تپه، کشت و صنعت مغان، پالایشگاه کرمانشاه و... شد)، پرداخت حقوقهای نجومی تا سقف 53 میلیون تومان، و...
چرا روزنامه وامدار دولت این موارد مهم و راهبردی را برجسته نمیکند؟ یا چرا توضیح نمیدهد که اگر بودجه گرفتن از دولت بد است، خود چگونه از حمایتهای ویژه و خاصه برخی محافل دولتی برخوردار میشود؟
در لایحه بودجه اخیر نیز ایرادها و منافذ خسارتبار بزرگی تعبیه شده که گویا روزنامه مورد بحث علاقهمند است با طرح مباحث فرعی و بودجههای جزیی حوزههای علمیه، آنها را به حاشیه براند، از جمله: افزایش 45 درصدی بودجه تقدیمی در کنار وابستگی 3 برابری به درآمد خیالی نفت(پالس مذاکره به آمریکا)، چند برابر شدن هزینه برخی دستگاههای دولتی با وجود کسری بودجه چندصدهزار میلیارد تومانی و... به شهادت حتی نشریات حامی دولت موجب شده تلقی غیرعملیاتی و غیرشفاف بودن درباره لایحه پدید آید. به این موارد دقت کنید:
- روزنامه سازندگی: دولت با جیب خالی، رویاپردازی کرده است. دولت با بدهیتراشی، دولت بعدی را گرفتار میکند.
روزنامه شرق:
- سایت فرارو: علت اصلی کسری بودجه و تورم، هزینههای زاید دولت است.
- فرشاد مومنی کارشناس حامی دولت: روحانی تصمیمات اقتصادی تورمزا میگیرد و بعد اظهار شگفتی میکند.
چرا روزنامه مدعی استقلال از دولت، به این فجایع بودجهنویسی و بودجهریزی و مدیریت ملوکالطوایفی دولت نمیپردازد؟ جز این که وامدار میرزابنویس است؟!
با چند میلیارد سرگرم شوید از چند صدهزار میلیارد نپرسید!
بزرگنمایی بودجه چند میلیاردی فرهنگی، برای پنهانسازی بودجههای چند صدهزار میلیارد تومانی شرکتهای دولتی، مورد نقد ناظران رسانهای و اقتصادی قرار گرفته است.
روزنامه جوان در این باره مینویسد: هر ساله برای انحراف افکار عمومی از رانتهای پنهان توزیعی از رهگذر بودجه سنواتی، بودجه چند مجموعه فرهنگی مذهبی که سرجمع این دست بودجهها اصلا رقم چشمگیری نیست، در رسانههای جریان لیبرال بزرگنمایی میشود تا افکار عمومی متوجه آنچه در حوزه بودجه بیش از 2400 هزار میلیارد تومانی عمومی، اختصاصی و شرکتها و نرخگذاریهای رانتی کالاهای خاص که مصارف شرکتی و تجاری و بازرگانی دارد، نشود. بودجهریزی غیرعملیاتی به یکی از گرفتاریهای اقتصاد تبدیل شده است. در حالی که بخش بودجه نیاز به تحلیل و بررسی دارد، برخی از رسانههای وابسته به جریان لیبرال و بنگاهها و شرکتهایی که از رهگذر بودجه رانتهای کلان بهدست میآورند با ایجاد تشنج در فضای کشور و تشویش اذهان عمومی و بزرگنمایی بودجه چند میلیاردی مجموعهها و نهادهای فرهنگی و مذهبی تلاش میکنند نقاط تاریک رانتی بودجه برای مردم و نمایندگان مجلس روشن نشود.
از وعده رونق 100 روزه تا بدهکار کردن دولت آینده
مرور ابعاد لایحه بودجه تقدیمی نشان میدهد دولت به جای ارائه بودجهای واقعبینانه و عملیاتی، دولت بعدی را درگیر رشد بیپشتوانه هزینههای خود کرده است.
روزنامه رسالت در یادداشتی با مضمون فوق تاکید کرد: لایحه بودجه سال 1400 بیش از آنکه به سمت درآمدهای پایدار و کاهش کسری تراز عملیاتی حرکت نماید، به سوی بدهی و فروش داراییها پرتاب شده است. رشد افسارگسیخته هزینهها، بدون تدبیری در بخش درآمدها میتواند آثار سوء اقتصادی بلندمدت برای اقتصاد کشور داشته باشد و تورم را تشدید نماید.
این بودجه شاهد سه برابر شدن کسری عملیاتی است. دولت بیش از 300 هزار میلیارد تومان و معادل یکسوم بودجه، کسری عملیاتی دارد که میخواهد از محل فروش داراییها و استقراض تامین نماید.
در مقابل سهم مالیات به کمتر از 30 درصد کاهش یافته و عملا شاهد نزول شدید سهم مالیات نسبت به سال 1399 هستیم.
دور باطل دولت در استقراض، در حال تشدید است. بیش از 125 هزار میلیارد تومان استقراض مستقیم در سال 1400 پیشبینی شده که بیش از 50 درصد بیش از سال جاری است. سهم مستقیم تامین مالی از استقراض، فروش اوراق، فروش سهام و برداشت از صندوق توسعه ملی بیش از 30 درصد بودجه است.
با این حال دولت برنامهای برای بازپرداخت این اوراق ندارد و در عین حال استقراض از صندوق توسعه ملی همانا خلق پول پرقدرت است که میتواند پایه پولی کشور را بیش از 25 درصد افزایش دهد و سبب تشدید تورم شود.
از سوی دیگر، سهم فروش و صادرات نفت در بودجه دولت به 25 درصد رسیده است که رشد شدیدی نسبت به سال 1399 را نشان میدهد. این درآمد بیش از 150 هزار میلیارد تومانی از نفت در بودجه 1400 سه برابر بودجه سال 1399 است.
در مجموع، میتوان گفت که بودجه 1400 مبتنی بر استقراض شدید دولت از نظام بانکی و بازار بدهی است که عملا تمام توان وامدهی بانکها را در اختیار دولت قرار خواهد داد. نکته منفی دیگر که از آثار بلاشک بودجه سال 1400 است، خلق پول پرقدرت بهدلیل استقراض از صندوق توسعه ملی است که نتیجه آن رشد نقدینگی و تورم شدید خواهد بود. به نظر میرسد دولت به جای بودجهای واقعبینانه و انقباضی برای گذار از شرایط سخت اقتصادی، کوشیده تا دولت بعدی را درگیر رشد بیپشتوانه هزینههای بودجه نماید. این هم آخرین بودجه و یادگار دولتی است که ادعا کرده بود برای مشکلات کشور، راهحل صد روزه دارد.
تورم برجامی را میخواهید در انتخابات 1400 فاکتور کنید؟!
عضو فراکسیون امید در مجلس دهم گفت: دنیا از پیروزی بایدن استقبال کرده اما اصولگرایان از آمدن بایدن و امکان مذاکره دوباره ناراحتند.
جلال میرزایی به روزنامه آرمان گفت: اصولگرایان بعد از پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا احساس خطر کردند. این طیف ناراحت هستند که با آمدن جو بایدن در کاخ سفید وضعیت اقتصادی مردم ایران به سمت ثبات حرکت خواهد کرد. اصولگرایان از اینکه وضعیت اقتصادی ایران اعم از افزایش قیمت کالا و خدمات به سمت ثبات اقتصادی حرکت کند، ناراحت هستند. اصولگرایان نگران هستند که با پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا اقتصاد ایران به سمت رونق اقتصادی حرکت کند و در نتیجه پیروزی بایدن باعث این شود که در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰مردم دوباره به اصولگرایان اعتماد نکنند و بهدنبال کاندیدایی باشند که خواهان مذاکره با آمریکا باشد.
وی اضافه کرد: بعضی جریانهای سیاسی در داخل کشور هستند که از شرایط پیش آمده برای مذاکره نگران هستند و به شدت در حال تلاش هستند تا از مذاکره ایران و آمریکا جلوگیری کنند. تجربههای گذشته نشان داده که مقام معظم رهبری برای مذاکره با آمریکا راه را باز گذاشتهاند و من بعید میدانم که جریان اصولگرا بتوانند از انجام مذاکره ایران و آمریکا جلوگیری کنند.
میرزایی همچنین گفت: ما باید روابط جهانی خود را با کشورهای منطقه و حتی کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا گسترش دهیم تا مردم ایران از شرایط سختی که در آن گرفتار هستند، کمی رهایی پیدا کنند. مسئله تعجبآور این است که چرا برخی نخبگان به کارشکنیهای آمریکا برای جلوگیری از روابط ایران و کشورهای منطقه توجهی نمیکنند و از سمتی دیگر دولت را متهم میکنند که چرا روابط خود را با کشورهای منطقه گسترش نمیدهد.
اظهارات این نماینده سابق مجلس از جهات مختلف مخدوش است. اولا کدام دولت است که دموکراتهای آمریکا کلاهی مانند کلاه برجام را بر سرس گذاشته باشند و استقبال بکند؟ یا کدام دولت است که 7 سال معطل نشسته و تماشاچی آمد و رفت دولتها در آمریکا باشد تا شاید از این طریق اتفاقی در اقتصادش بیفتد؟! اتفاقا همین بیعملی و گذاشتن همه تخممرغهای خود در سبد مذاکره و تعلیق و انتظار است که موجب آسیبپذیری و بیثباتی شدید اقتصادی در دولت فعلی شده است وگرنه قبل از این دولت و بدون تجربه برجام، هرگز چالشهای اقتصادی مانند دوره فعلی (دولت برجام و دیگر هیچ) نبوده است. سند آن هم، رکوردهای منفی اقتصادی است که دولت در تمام عرصههای اقتصادی برجای گذاشته است.
ثانیا عجیب است که طیف مذکور، جز حرف تکراری آزموده شده و شکست خورده مذاکره (با آمریکا) هیچ حرف و طرح و برنامه و آوردهای برای مردم ندارند و با این همه برای خودشان هم در انتخابات 1400 نوشابه باز میکنند!! انگار که مثلا تورم و رکود و گرانی بیسابقه، نتیجه عمل دولت دیگری است و اینان از موضع منتقد دولت مستقر، قرار است از مردم دلربایی کنند(!) یا انگار مردم ما ثمره تلخ مذاکره و توافق عبرتآموز را از سر نگذرانده و در سال 92 فریز شدهاند و قرار است در آستانه انتخابات 1400 از فریز خارج شوند و با درک و فهم سال 92 (خالیالذهن از تجربه هفت هشت سال اخیر) رای بدهند!!
ثالثا ممنوعیت مذاکره مجدد، نه فقط تاکید رهبر معظم انقلاب است، بلکه الزام عقل است. همانگونه که آقای روحانی، مذاکره دوباره با طرف عهدشکن آمریکایی را دیوانگی خواند و آقای ظریف و عراقچی قبل از آن، بارها تصریح کردند نقض پیاپی برجام، در دولت اوباما اتفاق افتاد و ارزش توافق را از ارزش جوهر کاغذ هم بیارزشتر کرد. بنابراین اگر کسی نسخه مذاکره دوباره با طرف کلاهبردار و بیعهد بپیچد، یا دچار سفاهت است یا ماموریت خیانت دارد.
نهایتا اینکه مذاکره و ارتباط با دنیا - بهویژه جهان غیرغرب، آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و همسایگان - اگر ضرورت است، 7 سال است معطل اخم و لبخند آمریکاست که بر زمین مانده است.