اخبار ویژه
چرا موضع اصلاحطلبان درباره مذاکره، خیانت و حماقت است
افراطیون مدعی اصلاحات برای گرم کردن اجاق سرد مذاکره، میکوشند دیگران را هم به آرزواندیشی خود آلوده کنند. آنها با فضاسازی و تحریف ادعا میکنند دولت بعدی در ایران هرکسی باشد، با آمریکا مذاکره میکند و حال آنکه رئیسجمهور بعدی هرکس باشد، مجاز به مذاکره دوباره با رژیم عهدشکن و زورگوی آمریکا نیست.
در این زمینه محمدصادق جوادی حصار، به روزنامه آرمان گفت: پس از پيروزي جو بايدن در انتخابات چند سناريو محتمل است. نخست اينکه به همان شکل که بايدن عنوان کرده آمريکا دوباره به برجام بازگردد، اگر بايدن بلافاصله پس از حضور در کاخ سفيد دوباره به برجام بازگردد فرصتي پيش خواهد آمد که پنج به علاوه يک به تعهدات خود عمل کند.در چنين شرايطي ايران نيز به تعهدات برجامي خود بازخواهد گشت و به آنها عمل خواهد کرد. به ازاي انجام تعهدات طرفين گشايشهاي اقتصادي براي ايران پيش خواهد آمد، تحريمها برداشته خواهد شد و فضاي اقتصادي ايران رونق خواهد گرفت و فضاي عمومي جامعه اميدوار خواهد شد. اين وضعيت در اتمسفر سياسي ايران نيز تغيير ايجاد خواهد کرد. گشايش و رونق اقتصادي در جامعه اين اميد را در بين مردم ايجاد خواهد کرد که براي انتخابات آينده از فضاي دلسردي که در آن قرار دارند، خارج شوند و با اميدواري و دلگرمي بيشتري به انتخابات رياستجمهوري آينده نگاه کنند. اگر اين اتفاق بيفتد در فضاي داخلي کشور مقاومتهايي رخ خواهد داد. عدهاي هستند که تحت تأثير فضاي تحريمي و ناکارآمد شدن دولت روحاني خود را برنده فضاي عمومي ميدانند و مسير را براي خود هموار ميبينند تا بتوانند در انتخابات1400 رياستجمهوري را به دست بياورند. اين در حالي است که اگر تحريمها برداشته شود اهداف اين عده با چالش مواجه خواهد شد. به همان نسبت هرچه اميدواري در جامعه افزايش پيدا کند چالشهاي آنها جديتر خواهد شد.
وی اضافه کرده است: دولت بعدي ايران چه راست راديکال باشد و چه چپ راديکال که بنده بعيد ميدانم شرايط براي حضور يک دولت چپ در ايران فراهم باشد بهدليل شرايطي که امروز وجود دارد از گفتوگوهاي بينالمللي استقبال خواهد کرد. شرايط امروز به شکلي نيست که با ادامه روند تحريمها بتوان به توسعه اقتصادي دست پيدا کرد. بدون ترديد هر دولتي که روي کار بيايد براي حل مشکلات اقتصادي و مراودات بينالمللي بايد به سمت برجام بازگردند. در چنين شرايطي آمريکا بايد تحريمهاي خود را بردارد و کشورهاي اروپايي نيز مراودات اقتصادي خود را با ايران از سر بگيرند. تقريبا همه طيفهاي سياسي در ايران روي اين موضوع اتفاقنظر دارند. اصولگرايان افراطي عنوان ميکنند جريان اعتدالي توانايي کافي براي گفتوگو نداشته و در ميز مذاکرات شکست خورده است. به همين دليل اگر ما پاي ميز مذاکره برويم برنده مذاکرات خواهيم بود. اصولگرايان راديکال نيز اصل مذاکره و بازگشت به برجام را رد نميکنند. با اين وجود عنوان ميکنند ما بايد پاي ميز مذاکره برويم و ما هستيم که در اين مذاکرات برنده خواهيم بود. اين در حالي است که در توافق برجام آمريکاييها مدعي بودند سر آنها کلاه رفته و ايران برنده مذاکرات بوده است. مذاکراتي که توسط جريان اعتدالي و دولت حسن روحاني صورت گرفت. اينکه کساني که چنين ادعايي دارند قرار است چه فتح نماياني کنند مشخص نيست. اين افراد تنها ادعا ميکنند اگر ما باشيم حتما براي لغو تحريمها با آمريکا و کشورهاي اروپايي مذاکره خواهيم کرد اما نه از جنس مذاکراتي که آقاي روحاني و تيم ايشان انجام دادهاند. اين افراد مدعي هستند گفتوگوهايي که انجام خواهند داد ارزشي و اصولي و از جنس گفتمان خودشان خواهد بود.
برخلاف ادعای این عضو حزب اعتماد ملی، جز افراطیون مدعی اصلاحطلبی، هیچکس دیگری مدعی مذاکره مجدد با آمریکا نشده است؛ و در واقع این فضاسازی، فاقد مستند واقعی است. تلاش برای جنجالی کردن ماجرا و القای اینکه رقابتی برای قاپیدن مذاکره با آمریکا در جریان است(!؟) در حالی است که آقای روحانی به اقتضای بدیهیات عقلی، مذاکره دوباره با آمریکاییها را دیوانگی خواند. در این میان نکته مهمتر این است که اولا بیشترین و شدیدترین تحریمها در دولت اوباما (به معاونت بایدن) وضع شد و ثانیا شروع نقض برجام و دور زدن آن در قالب تحریمهای جدید (ویزا، آیسا، سیسادا و ریلگذاری تحریمهای کاتسا در کنگره با همراهی دموکراتها)، در دوره اوباما انجام شد که دعوت به مذاکره و توافق کرده بود. در هر صورت، جمهوری اسلامی ایران موضع روشنی دارد؛ اینکه برجام بهعنوان توافقی که تعهدات آن تمام و کمال از سوی ایران انجام شود، قابل مذاکره دوباره نیست و آمریکا باید ضمن بازگشت به تعهدات خود، خسارتهای پنج سال گذشته را جبران کند. این موضوع روشنتر از آن است که نیاز به مذاکره دوباره داشته باشد. در این میان امضای تلویحی اظهارات عناصر غربگرا و افراطی این است که برجام را به دست خودمان - و با وجود پرداخت هزینههای گزاف آن - ملغی بدانیم، در عین حال به اجرای یکطرفه تعهدات ادامه دهیم تا کدخدا ناراحت نشود، و ضمنا دوباره با او مذاکره کنیم تا ببینیم چه امتیاز جدیدی میخواهد تا واگذار کنیم!! احمقانهتر از این نمیشود به موضوع برجام و مذاکره نگاه کرد.
نقش دولت در گرانی رسمی خودرو لاستیک، روغن و لبنیات
برخی از گرانیها با مصوبات رسمی دولت و دستگاههای دولتی انجام میشود.
روزنامه جام جم در گزارشی نوشت: سال ۹۹ علاوه بر افزایش قیمتهای غیررسمی (بدون مصوبه) یا گرانفروشیهای رخداده در بازار، قیمت بخش قابل توجهی از کالاهای مورد نیاز مردم با مجوزهای رسمی افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که بسیاری از کالاهای رایج و حتی اساسی مردم یا شامل قیمتگذاری نشده یا اصولا از قیمتهای مصوب پیروی نمیکند. با این حال میتوان از خودرو، لاستیک، روغن موتور، روغن جامد، لبنیات و... بهعنوان کالاهایی نام برد که از ابتدای سال با مصوبات رسمی افزایش قیمت مواجه شده است.
بر اساس آنچه شورای رقابت در اردیبهشت سال جاری مصوب کرده خودروسازان با توجه به نرخ تورم بخشی اعلامی توسط بانک مرکزی و قیمت منطقی تمامشده، میتوانند درخواست افزایش قیمت محصولات خود را به صورت فصلی (هر سه ماه یک بار) اعلام و قیمتهای جدید را اعمال کنند. بر اساس تصمیمات اخذ شده قرار است هر سه ماه یک بار مجوز افزایش قیمت خودرو لحاظ شود. همچنین بر اساس مصوبه اول آذرماه کارگروه تنظیم بازار و بهرغم عدم حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات روغن خام، قیمت انواع روغننباتی با ظرف پت (بطری پلاستیکی) ۱۰ درصد و با سایر ظروف ۱۳ درصد افزایش یافت. بر اساس مصوبه این کارگروه، قیمت انواع روغن خام وارداتی افزایش و به تبع آن قیمت روغنهای خوراکی و مصرف خانوار نیز افزایش یافت. مجوز گرانی لاستیک هم از ۲۸ آبان رسماً اعلام شد؛ افزایش قیمتی که البته چند ماه پیش نیز از طریق مصوبه قانونی اعمال شده بود. اما افزایش این بار یک افزایش ۵۰ درصدی بود.
از سوی دیگر اواسط آبان بود که بر اساس مجوز سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، قیمت روغن موتور خودروهای سبک ۴۰ درصد و خودروهای سنگین ۵۳ درصد افزایش یافت؛ خبری که در اواسط آبان از طریق اطلاعیه یکی از شرکتهای تولیدکننده روغن موتور در سایت کدال اعلام شد مشخص کرد سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان مجوز افزایش قیمت روغن موتور را صادر کرده است.
شاید گروه لبنیات را بتوان بزرگترین گروه کالایی مواد غذایی دانست که در سال جاری با افزایشهای چندباره قیمت مواجه شده است؛ افزایش قیمتهایی که از کره تا شیر و ماست را شامل شده است، با این حال فقط ۱۰ قلم از کالاهای این گروه شامل قیمتگذاری شده و بقیه محصولات این گروه از قیمتگذاری تبعیت نمیکند.
۴ تیرماه بود که بر اساس تصمیم جلسه کارگروه تنظیم بازار، قیمت انواع لبنیات بهطور رسمی ۲۲ تا ۲۸ درصد افزایش یافت. با این حال و فقط بعد از گذشت چهار ماه از مصوبه افزایش قیمت لبنیات با این که در روزهای گذشته قیمت مصوب ۴۱۵۰ تومانی برای شیر خام از سوی انجمن صنایع لبنی اعلام شده بود اما مرتضی رضایی، معاون وزیر کشاورزی در گفتوگویی اظهار کرد: قیمت شیر خام در درب دامداری، ۴۵۰۰ تومان تعیین شده است.
بیگدلی: برجام مرده؛ بایدن به برجام برنمیگردد
یک حامیبرجام و مذاکره با آمریکا اعتراف کرد: برجام مرده است و دولت بعدی آمریکا به برجام برنمیگردد.
علی بیگدلی از حامیان دولت روحانی به نامهنیوز گفت: «پالسهایی از طرف ما برای طرف آمریکایی ارسال میشود بهخاطر آن است که ما تحت فشار اقتصادی ناچار به چنین اظهارنظرهایی هستیم، اما موثر نیست».
وی افزود: «مقامات ارشد ما برای برجام همان چارچوبی را متصور میکنند که در دوران اوباما امضا شد و گمان میکنند بایدن هم در همان چارچوب عمل خواهد کرد. درحالی که مطلقا اینطور نیست. آن برجام مرده است. ما هنوز هم دلمان میخواهد که فقط روی مسائل هستهای متمرکز باشیم و این در حالی است که بایدن گفته برجام باید به مسائل حقوق بشر، مسائل موشکی و منطقهای هم گسترش پیدا کند».
وی گفت: بایدن نمیتواند بدون توجه به پالسهایی که از طرف عربستان و شیخنشینها و اسرائیل به آمریکا داده میشود با ایران وارد مذاکره شود. مسئله پیچیده شده و با برجام اوباما در سال ۲۰۱۵ کاملاً متفاوت است.
وی اظهارات اخیر ظریف را «اظهارنظرهای درونگرا» خواند و گفت: وضعیت کاملاً فرق کرده و برجام قبلی پاسخگو نیست. ضمن اینکه ما اگر بخواهیم مذاکرات برجامی را آغاز کنیم، باید نوع نگاه و رفتار خود را در داخل کشور و منطقه و عرصه بینالمللی تغییر دهیم. نمیشود که در نقطه صفر قبل از ۲۰۱۵ بمانیم و برجام امضا شود و به همه آرزوهای خود برسیم(!)
بیگدلی افزود: «اگر مذاکرات آغاز شود خواهیم دید که سطح انتظار آمریکاییها از ما خیلی خیلی بالاتر است و به اینکه ما آن ۵ مرحله (هستهای) را برگردانیم، راضی نمیشوند و مسئله خیلی گستردهتر از این حرفها است».
وی در واکنش به سخن ظریف مبنی بر اینکه بازگشت به برجام زمانبر نیست، نیز گفت: «قطعا برجام برای آمریکاییها در اولویت اول نیست. آنان مشکلات بسیاری از جمله بحرانهای بعد از انتخابات دارند. برجام برای آمریکاییها در اولویت چهارم و پنجم است و به این زودی به برجام نخواهند پرداخت. بهخصوص با توجه به تحریمهایی که ترامپ علیه ایران اعمال کرد.
درباره اظهارات بیگدلی درباره «آرزوهای ما»(!) گفتنی است، بخشی از این آرزوپروریها، محصول وعدههای خود روحانی و ظریف و دولت است و بخش دیگری، تعهدات حقوقی آمریکا است که نمیتوان نام آرزو بر آن گذاشت و به آمریکا حق داد که تعهداتش را زیر پا بگذارد. از این جهت عجیب است که حامیان دیروز برجام، به آمریکا حق بدهند به تعهدات خود پایبند نباشد و مطالبات جدید داشته باشد!
مردم نمیدانند با جرزنیهای انتخاباتی شما چه کنند؟
در حالی که مدعیان اصلاحطلبی در بدترین دوره محبوبیت اجتماعی بلکه در اوج منفور بودن در میان مردم قرار دارند، یک فعال اصلاحطلب ادعا کرد: مشکل این طیف، اجازه نیافتن برای حضور در «انتخابات رقابتی» است.
غلامرضا انصاری که حضور در شورای شهر و مجلس و همچنین ریاست سازمان بهزیستی در دولت اصلاحات را دارد، به روزنامه آرمان گفت: «در سالهاي گذشته شرايطي بهوجود آمد که باعث شد اميد اجتماعي در کشور به حداقل خود برسد. در انتخابات اسفند 1398 مشارکت مردم در انتخابات بسيار پايين بود و شاهد حداقليترين حضور مردم در انتخابات بوديم. بنابراين چنانچه قرار بر اين باشد که يک انتخابات پرشور و رقابتي شکل بگيرد، نياز است که ما به اصول مصرح در قانون اساسي، حقوق ملت و انتخابات دموکراتيک رو بياوريم و مردم باور کنند که رايشان ميتواند در سرنوشت آنها تاثيرگذار باشد. اين موضوع اميد را دوباره در بستر اجتماعي فراهم و مهيا نموده و انتخابات رقابتي را به دنبال خواهد داشت.»
وی میافزاید: رويکرد سياست داخلي بايد يک سياست تعاملي و رقابتي باشد و با اعتماد به ملت، احترام به آراي مردم، اعتماد به احزاب سياسي قانونمند شرايط بهتري براي جامعه رقم زد. دولت و احزاب بايد در کنار يکديگر باشند چراکه در نبود حزب پاسخگو جريان باندي و محفلي، بدون تعهد بهوجود خواهد آمد و افراد بدون شناسنامه وارد سياست ميشوند که قصد دارند خودشان را در عالم سياست معرفي کنند. حضور افراد بدون شناسنامه آثار منفي گستردهاي را در جامعه بهجاي خواهد گذاشت. ما شاهد هستيم تصميمات غيرکارشناسي و علمي که در دولتهاي نهم و دهم باعث انهدام منابع اقتصادي و ازبينرفتن سرمايههاي اجتماعي در جامعه شد. در انتخابات اخير افراد کاملا ناشناخته سياسي وارد عرصه سياسي شدند و اقداماتي را که در همين چند ماه محدود حضور نمايندگان مجلس يازدهم در مجلس شاهد و ناظر هستيم مويد همين مسئله است که بهجاي اينکه به مشکلات مردم بپردازند، فقط در حال پرداختن به موضوعات حاشيهاي هستند.
اظهارات آقای انصاری برخلاف واقعیتهای میدانی و جاری است. چنان که این طیف در انتخابات ریاستجمهوری 23 سال گذشته، اجازه داشته با نامزدهایی مانند خاتمی، معین، کروبی، هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی، وارد گود رقابت شود. آنها با وجود این که در سال 88 مرتکب خیانت بیسابقهای شدند، با این حال باز هم اجازه حضور در رقابتهای 92 و 96 را داشتند و با وجود داشتن جهانگیری و عارف در گود رقابت، ترجیح دادند از روحانی حمایت کنند.
آنها در انتخابات مجلس سال گذشته هم به جای یک فهرست، چند لیست ارائه کرده بودند، اما سوءتدبیر بیسابقه آنها در طول 6 سال موجب دلزدگی شدید مردم و کاهش مشارکت در انتخابات سال گذشته مجلس شد.
همین احزاب به ظاهر اسم و رسمدار بودند که مدعی تضمین وعدههای دولت و مجلس اصلاحطلب شدند اما در همین دو سال اخیر نسبت به مسئولیت دولت شانه خالی میکنند و میخواهند به رسم افراد بیشناسنامه و فاقد سابقه(!) رفتار کنند.
درباره تفاوت مدیریت این طیف با دولت نهم و دهم فارغ از ضعفهای دولت نهم و دهم نیز تفاوتهای دو نوع مدیریت، بسیار روشن و مورد اذعان اکثریت مردم است.
فارینپالیسی: نداشتن رابطه با آمریکا موجب نفوذ ایران در منطقه شد
یک نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تصریح کرد: نداشتن روابط دیپلماتیک با آمریکا، موجب افزایش نفوذ ایران در منطقه شده است.
فارینپالیسی ضمن بررسی چالشهای دیپلماتیک پیش روی جو بایدن نوشت: او بهزودی وارد کاخ سفید میشود؛ اولین اقدام برای دولت بایدن میتواند از بین بردن امکان خروج ایران از برجام در قبال اعطای امتیازهای درست باشد اما بایدن باید به فکر راهی دیگر هم باشد. این راهحل باید از طریق گفتوگوهایی بهوسیله شرکای منطقهای یا اروپایی به ایران ارسال شود. این در حالی است که توان ایالات متحده در رسیدن به منافع خود در خاورمیانه، بهدلیل نداشتن روابط دیپلماتیک با ایران، بهعنوان بزرگترین، پرجمعیتترین و پیشرفتهترین کشور در منطقه تضعیف شده است. این موضوع باعث شده که ایالات متحده برای رسیدن به منافع خود در منطقه خاورمیانه به حاکمان عربی و اسرائیل وابسته شود و همین موضوع نیز به افزایش نفوذ ایران در میان شیعیان عرب در منطقه و تقویت قدرت اقتصادی و استراتژیک روسیه و چین در این منطقه منجر
شده است.