ملاحظات اساسی ما درباره توافق قرهباغ(یادداشت روز)
درگیری اخیر میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان که از ششم مهر ماه شروع شد و 45 روز به درازا کشید، سهشنبه 20 آبان ماه با میانجیگری روسیه به پایان رسید و به توافقی میان این سه کشور منجر گردید. اما در عین حال با همه اهمیتی که مفاد این توافق دارد، امکان از سرگیری درگیری میان دو همسایه شمالی ما کماکان وجود دارد و اظهارات «نیکول پاشینیان» نخستوزیر ارمنستان که طرف ناراضی این توافق است، از احتمال شروع دوباره درگیری حکایت میکند. او کمی پس از امضای «توافق مسکو» گفت: «این پیروزی نیست اما تا زمانی که شما اذعان نکنید که باختهاید، شکستی در کار نخواهد بود. ما هرگز اذعان نمیکنیم که باختهایم. این آغاز عصر وحدت ملی برای ما خواهد بود». در این بین یک سؤال اساسی برای ایرانیان وجود دارد، این توافق چه تأثیری بر منافع و امنیت ملی ما خواهد داشت؟ درخصوص این توافق و پیامدهای آن نکات زیر قابل گفتن است:
1- وقتی صحبت از قرهباغ میکنیم، در واقع از دو منطقه یاد میکنیم؛ منطقه خودمختار قرهباغ که حدود 4400 کیلومتر مربع مساحت دارد و سرزمینهای جنوبی، غربی و شرقی آن که شامل هفت شهر است و به «قره باغ کوهستانی» موسوم است. اشغال این هفت شهر توسط ارمنستان در بحبوحه فروپاشی «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» در سال 1369 صورت گرفت. پس قرهباغ کوهستانی سرزمین قطعی آذربایجان است که 30 سال در اشغال ارمنستان بوده است. توافق 20 آبان مسکو فقط ناظر به تعیین تکلیف منطقه قرهباغ کوهستانی است و ارتباط مستقیمی با خود قرهباغ ندارد. بخشهایی از قرهباغ کوهستانی در مجاورت «ارس» قرار داشته و به ایران متصل است از این رو فعل و انفعالات در این منطقه، مسلماً روی منافع و امنیت ملی ایران تأثیر میگذارد.
2- براساس توافق ده مادهای قرهباغ، جمهوری آذربایجان نه تنها بر مناطقی که طی حملات 45 روز اخیر به تصرف خود درآورده است، مسلط میشود، بلکه منطقه «آغ دام» و «اراضی قازاخ»، منطقه «کلبجار» و منطقه «لاچین» را به تفصیل تا 10 آذر ماه (اول دسامبر) به خود ملحق مینماید که البته به معنای بازگشت بخش اعظم سرزمینهای اشغالشده به آذربایجان خواهد بود. نکته مهم دیگر این است که به آذربایجان امکان میدهد، در مناطق جنوبی ارمنستان به منظور اتصال زمینی نخجوان به خاک آذربایجان، یک کریدور به عرض پنج کیلومتر در اختیار بگیرد، با این توضیح که این کریدور در مالکیت ارمنستان باقی میماند و 1960 نیروی واحد نظامی «کنترل خدمات مرزی روسیه (F.S.B) لااقل به مدت پنج سال بر آن کنترل و نظارت خواهند داشت. کریدور دیگری هم در منطقه لاچین واقع در غرب قرهباغ طراحی شده که ارتباط ارمنستان با این جمهوری خودمختار را تضمین میکند. البته این توافق نکات دیگری هم دارد که بعضی فرعی و بعضی وابسته به قبول طرفین قلمداد شدهاند یعنی قطعی نیستند. در یک جمعبندی میتوان گفت این توافقی برد - باخت است که ارمنستان طرف «بازنده مطلق» آن است و از این رو بلافاصله پس از امضای آن توسط پاشینیان، تظاهرات اعتراضی گستردهای در ایروان و چند شهر دیگر ارمنستان علیه دولت این کشور به راه افتاد.
3- نقش مسکو در این میان حائز اهمیت بسیار بود. فدراسیون روسیه برخلاف موارد قبلی که بلافاصله پس از شروع درگیری نظامی آذربایجان و ارمنستان وارد عمل میشد و آن را متوقف میکرد، در این درگیری به گونه دیگری عمل کرد تا جایی که درگیریهای 2 تا 4 روزه که در حد فاصل 1373 تا بهار 1399 چندین بار به وقوع پیوسته بود، 45 روز به درازا کشید. روسیه این بار عجلهای به مداخله نداشت و ولادیمیر پوتین اگرچه دعوت به آرامش کرد اما گفت: «درگیری در منطقه اصلی نیست و اگر به قرهباغ کشیده شود، وضعیت دیگری پیش میآید». این تأخیر سبب شد که بعضی از ناظران سیاسی بگویند درگیری اخیر آذربایجان با ارمنستان برخلاف موارد قبلی، تأمینکننده منافع روسیه نیز هست، در این فاصله یک بار مذاکرات طرفین در واشنگتن برگزار شد که به شکست انجامید و در نهایت در بیستم آبان ماه مسکو حرف نهایی را با گذاشتن نقطه پایان بر درگیریها زد.
روسیه در این مرحله، غرب را از مداخله در بحران بازداشت و در واقع دو عضو غربی گروه سهجانبه مینسک - روسیه، فرانسه و آمریکا - از دور خارج و مانع نقشآفرینی آنها در این مناقشه گردید. روسیه با تثبیت حضور نظامی خود در منطقه حایل بین آذربایجان و ارمنستان، برای اثرگذاری بر تحولات منطقه، اهرم جدیدی به دست آورد. حضور روسیه در این منطقه به خصوص روی اهداف ترکیه تأثیر میگذارد و بیش از پیش، آنکارا را برای رفتن به سمت مسکو تحت فشار قرار میدهد. ترکیه مدتهاست با استراتژی نگاه به شرق، درصدد رسیدن به آبهای خزر میباشد. تا از این طریق اتصال تاریخی میان ترکیه و ترکتبارهای دو سوی خزر را برقرار کند و حالا برای عبور از این مسیر نیازمند هماهنگی با روسیه است.
4- در این بحران، ترکیه با ورود نظامی به مناقشه و حمایت آشکار از آذربایجان در جنگ، سعی کرد ژئوپلیتیک منطقه شرق ترکیه را به نفع خود تغییر دهد. آنکارا گمان میکرد مناطق مورد اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان به ویژه منطقه «قرهباغ کوهستانی»، با جنگ به نفع آذربایجان به پایان میرسد و ترکیه به عنوان شریک جنگ، میتواند از پیامد تسلط باکو به سرزمینهای حدفاصل غرب آذربایجان تا نخجوان استفاده کند و اتصال مناطق ترکنشین را از طریق خزر برقرار نماید. اما برخلاف تصور ترکیه و هزینه زیادی که کرد، جنگ با توافق و با محوریت روسیه به پایان رسید و آذربایجان نتوانست به طور طبیعی به نخجوان برسد و کماکان ناگزیر است از یک کریدور که تحت مالکیت ارمنستان باقی میماند و زیر نظر روسیه اداره میشود، استفاده کند. پیش از این، نخجوان و آذربایجان از طریق یک کریدور از درون ایران به هم متصل بودند حالا این کریدور به سرزمین ارمنستان منتقل شده است و روسیه در کنترل کریدور جای ایران را گرفته است.
در این میان ترکیه امیدوار است از روابط خود با روسیه استفاده کرده و در «گروه صلحبان» برای خود جایی باز نماید بر این اساس آنکارا دو روز پیش چند مقام خود شامل هاکان فیدان -رئیسدستگاه امنیتی - و فرمانده نیروی زمینی خود را راهی باکو کرد تا مقدمات بحث با روسها را آماده کند. در اینجا یک سؤال اساسی این است که آیا روسیه به ترکیه اجازه حضور در این گروه حدود دو هزار نفره را میدهد؟ باید توجه داشت روسیه پوتین به دلیل همکاریهایی که ترکیه اردوغان با گروههای تکفیری تروریستی در سوریه داشته، بدگمانیهایی دارد. روسیه به دلیل آسیبپذیری در مقابل گروههای تروریستی روی این موضوع حساسیت زیادی دارد.
5- وضعیت ایران در این بحران و توافقی که در پی آن به وجود آمده تا حدودی حساس است؛ اما در عین حال ایران از ابزارهای حقوقی و سیاسی زیادی هم برای مدیریت تحولات این حوزه برخوردار میباشد.
موضع ایران نسبت به بحران قرهباغ روشن است. ما همواره قرهباغ را بین دو همسایه شمالی قابل مذاکره و در همان حال «قرهباغ کوهستانی» را متعلق به آذربایجان دانستهایم که این را با صراحت گفتهایم کما اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان سخنرانی 17 ربیعالاول با صراحت بیان فرمودند. ما در عین حال همواره حل و فصل اختلافات دو کشور از طریق توسل به جنگ را رد کردهایم چرا که وقوع جنگ را به ضرر امنیت ملی همه کشورهای منطقه میدانیم. ما با تجزیه منطقهای در شمال خود هم مخالفت کردهایم و در مقابل آن قرار داریم. ما در همین جنگ هم طرف آذربایجان بودیم ضمن آنکه تصعید شعلههای درگیری را هم قبول نداشتیم و لذا از حمایت نظامی از یکی یا دو طرف اجتناب کردیم.
توافق اخیر میان مسکو، ایروان و باکو مورد حمایت جمهوری اسلامی است و تا حد زیادی با اصول موضوعه ما انطباق دارد. در عین حال در مورد سه موضوع یعنی حضور درازمدت نیروهای نظامی روسیه در این منطقه، نحوه جانمایی موضوع «کریدور» نخجوان-آذربایجان و نیز نحوه مدیریت و کنترل این کریدور ملاحظاتی داریم. استدلال ما این است که به دلیل قرار داشتن منطقه مورد نزاع - قرهباغ کوهستانی- در نزدیکی مرزهای ایران، هر نوع ترتیبات امنیتی و تغییرات ژئوپلیتیکی، بر وضع امنیتی و منافع ایران اثر میگذارد و لذا ما لزوماً باید بخشی از این ترتیبات امنیتی باشیم و نیروهای نظامی ما لزوماً باید در ترتیبات امنیتی این کریدور حضور داشته باشند. از سوی دیگر ما نسبت به سوءاستفاده بعضی از کشورهایی که طی سالهای اخیر با تروریستها در منطقه همکاری آشکاری داشته و دارند، نگرانی داریم. این کریدور ضرورتاً باید کریدور بین نخجوان و آذربایجان باشد و هر گونه تردد کشور ثالث باید با موافقت ارمنستان صورت گیرد و بخشی از ترتیبات امنیتی این کریدور نباشد. به دلیل محتمل بودن نفوذ تروریستها به مرزهای شمالی خود، ما نمیتوانیم نسبت به این موضوع بیتفاوت باشیم. با توجه به اینکه بسیاری از جزئیات در توافق ده مادهای مسکو نیامده و جای بحث را باقی گذاشته است ما باید در تماس با طرفهای موضوع، نگرانیهای خود را مطرح و رفع نمائیم. این نگرانیها باید در مذاکرات چهارجانبهای میان ایران، روسیه، آذربایجان و ارمنستان حل و فصل شوند.
ایران نسبت به ادامه همسایگی با کشور مهم ارمنستان تأکیدات خود را دارد و بر همین اساس ضرورتاً کریدور ارتباطی نخجوان- آذربایجان باید به گونهای کارسازی شود که همسایگی ما با جمهوری ارمنستان مخدوش نگردد. البته ما میدانیم که با توجه به اینکه کریدور کماکان بخشی از خاک ارمنستان و تحت حاکمیت آن باقی میماند، ترانزیت کالا از طریق زمینی از ارمنستان به ایران و از ایران به ارمنستان علیالاصول آسیب نمیبیند اما از آنجا که این موضوع میتواند تحت تأثیر بعضی از سیاستها قرار گیرد، باید بر آن تأکید شده و در توافقات مکتوب و در بالاترین سطح، به آن تصریح گردد.
سعدالله زارعی