اخبار ویژه
اعتراض به استخدامهای اتوبوسی در سال پایانی دولت
سکوت دولت درباره استخدامهای شائبهبرانگیز برخی اعضای ستاد انتخاباتی روحانی و شماری از نمایندگان عضو فراکسیون مجلس در مجلس دهم،با انتقاد روزنامه آفتاب یزد مواجه شد.
آفتاب یزد در گزارشی نوشت: روزگاری میگفتند مدیران اتوبوسی میآیند و اتوبوسی میروند اما حالا چند سالی است که وضعیت فرق کرده است، مدیران با اتوبوس میآیند اما نهایتا با یک ون برمیگردند!
در واقع تعداد زیادی از اطرافیان خود را در این فاصله با استفاده از اعمال نفوذ خود استخدام میکنند تا اگرچه عملکرد آنها برای مردم میراثی چون دشوارتر شدن زندگی نداشته اما برای حامیان و نزدیکان این مدیران منفعتی وجود داشته باشد. به تازگی لیست بلندبالایی به بیرون درز کرده که برخی فعالین رسانهای حامی دولت روحانی یا آنهایی که در ستادهای انتخاباتی روحانی فعال بودند در این چند ماه آخر، یکی یکی مزد خود را میگیرند تا میراث روحانی تنها افزایش هفت برابری قیمت ارز و طلا یا پراید نباشد بلکه استخدامهای خاص نیز در کارنامه او دیده شود! هرچند شاید لازم بود فعالین ستاد انتخابات روحانی حتی به دلیل تبلیغ او با وجود کارنامهای که حالا میبینیم شماتت هم بشوند!
آفتاب یزد با اشاره به سکوت اصلاحطلبان مینویسد: صدای سکوت فضا را گرفته است. دولت روحانی استخدامهایی را در دستور کار قرار داده و در میان آن از نمایندگان اصلاحطلب سابق تا خبرنگارانی که شاید همانهایی بودند که از احمدینژاد و قالیباف انتقاد میکردند حالا خودشان غنیمت نبرد 96 را در 99 بدست آوردهاند. افرادی که بیشتر آنها به لحاظ سابقه کاری یا مدرک تحصیلی سنخیتی با پستی که دریافت کردهاند ندارند و در این میان حقوقهای بالای 10 میلیون و 20 میلیون را باید در حساب خود ببیند و بگویند «روحانی مچکریم». درباره رویه استخدامهای جدید شاید یکی از جالبترین موارد نامهای باشد که اخیر از سوی یک مقام استانی به نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه ارسال شده است(که تاکنون تکذیب نشده است). در این نامه آمده است: «با عنایت به قول مساعد ریاست محترم جمهور در همایش استانداران در مجموعه سعدآباد در سال ۱۳۹۸ مبنی بر بکارگیری و جذب تعداد ۲۰ نفر از فعالان ستاد انتخاباتی در سالهای ۹۲ و ۹۶ در استان کرمانشاه به استحضار میرساند با توجه به اینکه تاکنون مکاتبات و پیگیریهای مکرری در این خصوص صورت پذیرفته و نتیجه مشخصی در خصوص اخذ و تخصیص شناسه استخدامی افراد معرفی شده حاصل نگردیده، لذا خواهشمند است با توجه به فرصت اندک باقی مانده تا پایان دولت دوازدهم و وضعیت خاص معیشتی این افراد که عمدتاً دارای تحصیلات عالیه و جایگاه خاص سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میباشند دستور فرمائید اقدام لازم در این خصوص معمول گردد.»
اما آنچه مهم است اینکه رسانههای اصلاحطلب یا فعالین سیاسی هیچکدام صحبتی در این زمینه نداشته و میلی برای پرداختن به این موضوع ندارند! گویی اصلاحطلبان میگویند حالا که نوبت به ما رسیده و احتمالا 1400 را هم واگذار خواهیم کرد چرا از این شانس استخدامها استفاده نکنیم! در چنین شرایطی چگونه اصلاحطلبان میتوانند امیدوار به این باشند که اعتماد عمومی از دست رفته را بازگردانند. در حالی که شواهد یکی بعد از دیگری بیرون میآید که منافع شخصی و گروهی اولویت اصلی برخی شده است!
ایران: گره زدن اقتصاد به آمریکا بیخردی است
روزنامه دولتی ایران در حالی که طی روزهای گذشته و تیترهای اصلی تلاش داشت مشکلات اقتصادی کشور را به انتخابات آمریکا گره بزند، در یکی از صفحات داخلی نوشت نباید اقتصاد ایران را به انتخابات آمریکا گره زد.
این روزنامه در صفحات لایی خود از قول فرشاد مؤمنی اقتصاددان نوشت: متأسفانه شیوه مورد علاقه شایعهپراکنان، خرد ستیزان و بیاعتنایی آنان به برنامه اصولی راهگشا تسلط بیشتری پیدا کرده است و شاید یکی از علائم و نشانههای اینکه تا این اندازه ما خود را وابسته به عطسه و سرفه دیگران میکنیم به این مسأله حیاتی برمیگردد که ما خطاهای بسیار راهبردی در تنزل بخشی به منزلت خرد و دانایی در برنامهریزی مرتکب شدهایم و تا زمانیکه آنها را اصلاح نکنیم در بر همان پاشنه خواهد چرخید که دائماً بحرانها، آشفتگیها و نارساییهای بیشتری تولید خواهد کرد.
ما اگر خدایی ناکرده به چنین امیدهایی وقت تلف کردهایم، هر لحظهای زودتر این اتلاف فرصتها و فرصت سوزیها را کنار بگذاریم و در مسیر عقلایی طراحی برنامههای راهگشای توسعه قرار بگیریم، کشور زودتر به فرجام خواهد رسید.
اگر کسانی اهل پژوهش و تحقیق عالمانه برای فهم امور مبتلابه ایران هستند کافی است که متون بسیار مهمی که طی همین چند سال اخیر از سوی تحریمکنندگان ایران، انتشار شده را نگاه کنند تا به وضوح ببینند که کانون اصلی انگیزش آنها برای بهرهگیری از ابزار تحریم، احساس آسیب پذیریهای شدیدی است که در اقتصاد ایران به خاطر سوء تدبیر، فسادها، ناتوانیها، سفله پروریها و تملق گستریها، صورت گرفته است.
آنها در واقع از آبی که خودمان گل آلود و اقتصاد ملی را آسیبپذیر کردهایم بهرهبرداری میکنند، لااقل طی یک سال گذشته به شخصه بیش از ۱۵ بار با استناد به شواهد و استدلالهایی غیرقابل خدشه، گفتهام که رفع تحریمها بیش از هر عاملی تابع تلاشهای خردورزانه مبتنی بر برنامه مؤثر ما برای رفع آسیب پذیریها است و هرگاه آنها احساس کنند که این تحریمها مشوق بسته عقلانیت و کاربست خرد در اداره امور ما شده است، قطعاً آنها تحریمها را بر طرف خواهند کرد چون فکر میکنند در واقع به ما پاس گل دادهاند.
آنچه که امروز بهعنوان امیدآفرینی در باب اینکه تغییری در حزب حاکم بر آمریکا اتفاق بیفتد و آثاری بر نرخ ارز ما بگذارد یکی از غم انگیزترین و تحقیرآمیزترین تلقیهایی است که نسبت به جامعه علمی ما روا داشته میشود.
از موضع صمیمیت و خضوع به مسئولان گرامی توصیه میکنم، دل به چنین چیزهایی نبندند و با مبانی و اصول شناخته شده در زمینه برنامهریزی برای ساخت توسعهنیافته رانتی کمر همت ببندند و همچنین بیاعتمادی اصحاب خرد و تولیدکنندگان را که ناشی از سیاستگذاریهای اقتصادی نابخردانه است، حل و فصل کنند و از سویی اعتماد مردم را برگردانند و راه را برای این باز کنند که کانون اصلی درآمدهای دولت از مالیاتگیری از فعالیتهای خردورزانه مبتنی بر تولید فناورانه باشد نه به شیوه کنونی که مالیاتهای تورمی شکنندگیآور به مردم و تولیدکنندگان تحمیل میشود و رانتخوارها، رباخوارها و دلالها افزایش ثروت پیدا میکنند.
نیویورکپست: ایران ثابت کرد دوره ابرقدرتی آمریکا تمام شده
یک نشریه آمریکایی در تحلیلی آمیخته با ناراحتی و سردرگمی نوشت: ایرانیها ثابت کردند دوران ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده است.
نیویورک پست مینویسد: ایرانیها روزبهروز در حال گسترش نفوذ خود در نقاط مختلف جهان هستند آنها در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، ونزوئلا و آفریقا و چندین کشور دیگه حضور دارند و نفوذ بسیار محکمی دارند. ایران به دنیا نشان داد که دوران ابرقدرتی و سلطه آمریکا به پایان رسیده و علنا نفتکشها و کشتیهای خود را به هر جای جهان که نیاز باشد جلوی چشم آمریکاییها خواهد فرستاد، بدون اینکه کسی برای آنها مزاحمتی ایجاد کند.
ایران به امپراتوری دریایی انگلیسیها و فرانسویها پایان داد و اکنون این ایران است که سرنوشت امنیت دریاها را در منطقه تعیین میکند.
سوریه نقش بسزایی در احیای امپراتوری ایران دارد ایران نشان داد که هیچ قدرتی در دنیا نخواهد توانست سرنوشت سوریه و بشار اسد را تعیین کند جز خودش. ایران در سوریه مقابل دهها کشور ایستاد و اجازه نداد آنها به اهدافشان برسد و این موضوع را دیکته کرد که در منطقه هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، مگر به خواسته ایران.
ایران نشان داد دورانی که آمریکا ناوها یا هواپیماهاش را اعزام و حکومتها را تغییر میداد و سرنوشت ملتها را تعیین میکرد، تمام شده و اکنون کشور قدرتمندی مثل ایران مقابل او ایستاده است. ایران نشان داده که آمریکا دیگر ابرقدرت نیست.
هیچ کشوری و هیچ ارتشی در دنیا وجود ندارد که بهدنبال درگیری نظامی با ایران باشد. زیرا میدانند شروع هرجنگی باعث میشود ایران به اهداف خودش برسد و به بهانه آن کشورهای حاشیه خلیجفارس و اسرائیل را مستقیم هدف قرار بدهد و تمام دنیا هم از این جنگ ضربه خواهند خورد. این ایرانیها خواهند بود که مدت زمان جنگ و گسترش درگیریها را مشخص خواهند کرد.
همهچیز نشاندهنده این است که روزهای پیروزی ایران در تمامی جنگهای نیابتی و حتی اقتصادی بسیار نزدیک است و نفوذ آنها بزودی گسترش خواهد یافت.
ایلنا: به مردم دروغ نگوئیم ترامپ و بایدن، یک روح در دو پیکرند
یک خبرگزاری اصلاحطلب برخلاف فضاسازی برخی همطیفانش تصریح کرد: ترامپ و بایدن، یک روح در دو جسم هستند و نباید مشکلات سوء مدیریت اقتصادی را به آمریکا حواله داد.
ایلنا در یادداشتی خاطرنشان کرده است: طی چند روز آینده تکلیف ریاستجمهوری آمریکا روشن میشود و همگان متوجه خواهند شد که هیچ فرقی بین ترامپ و بایدن وجود نخواهد داشت و هر دو یک روح هستند در دو جسم. اما متاسفانه شاهدیم که علیرغم تذکرات رهبری مبنی بر بیاهمیت بودن این انتخابات برای ایران، گروهی موجسواری میکنند و همه مشکلات اقتصادی را در گرو این انتخابات قرار دادهاند. سوداگران اقتصادی، عدم مذاکره با آمریکا را دلیل مشکلات کشور میدانند، در حالی که ریشه اصلی بسیاری از مشکلات کشور، ضعف مدیریتی و عدم شجاعت برخی از مدیران است و این ضعف نه تنها کشور را در التهابات اقتصادی قرار داده بلکه باعث شده تا فردی مانند ترامپ؛ ایران را کشوری ضعیف قلمداد کند.
عدم نظارت صحیح مدیران اقتصادی، معیشت مردم و توان زندگی آنها را دچار چالش کرده؛ افزایش قیمتها و نابسامانی در بازار ارز همان هدفی است که ترامپ به دنبال آن است و عدهای در داخل خواسته یا ناخواسته در راستای همان اهداف قدم برمیدارند.
از سوی دیگر برخی دلالان، شرکتها و کارفرمایان و تولیدکنندگان را هدف قرار دادهاند.
چه کسی است که نداند تحریمهای آمریکا و اروپا روی اقتصاد ایران تاثیر گذاشته است؟ با این وجود آیا همه گرفتاریهای اقتصادی ما به دلیل این تحریمهاست؟ آیا بعد از آنکه ترامپ از برجام خارج شد، مسئولان به رهنمودهای رهبری درباره نحوه عملکرد نسبت به برجام و مقابله با اروپا و آمریکا توجه کردند؟ آیا به توصیههای ایشان درباره اقتصاد مقاومتی و لزوم حمایت از تولید و توان داخلی و مدیریت جهادی و حمایت از کار و کالای ایرانی، حمایت موسسات بانکی و تولید داخلی، توسعه صادرات غیرنفتی و... توجه کافی شده است؟
امروز گروهی بدون توجه به ظرفیتهای داخلی به غلط نسخه شفابخش را در مذاکره با آمریکا و دوستی با شیطان بزرگ میدانند، در حالی که تحریمها فقط ۲۰ درصد میتواند بر اقتصاد کشور تاثیر بگذارد. دشمنان نظام و انقلاب تلاش کردند تا همراه با پیادهنظام خود اقتصاد کشور را تهدید کنند. واضح است که ربط دادن همه مشکلات به آمریکا آدرس اشتباه دادن است.
تاریخ اثبات کرده که نباید به حرفهای آمریکا و دولتهای غربی گوش داد. آمریکا، با هر پوزیشنی در ۴۰ ساله گذشته هیچ خیری به ایران نرسانده و هیچگاه نتوانستیم به آمریکا اعتماد کنیم. نشانه تفاوت نداشتن بایدن و ترامپ این است که بایدن هنوز رأی نیاورده، بر رجزخوانی علیه ایران تاکید میکند و این امر نشان میدهد که رئیس جمهور آینده آمریکا هر کسی که باشد سیاستهای دولت آمریکا در قبال ایران تغییر نمیکند. امیدواریم مجلس انقلابی همراه با دولت و مسئولان و مدیران تصمیمساز در حوزه اقتصادی، بدون نگاه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بتوانند بر مشکلات اقتصادی فائق آیند. ایران اسلامی توانمندیها و بسترهای مناسبی برای تولید، اشتغال و صادرات دارد.
تورم 8 برابری قیمت مسکن سوغات سوءمدیریت عباس آخوندی
در اثر شیرینکاریهای دولت تدبیر و بهویژه سوءمدیریت شدید عباس آخوندی در پنج سال وزارت، تورم بخش مسکن در ایران 8 برابر بالاترین تورمهای جهانی شده است.
روزنامه جهان صنعت از روزنامههای حامی دولت درباره این جهش قیمتی نوشت: فعالان حرفهای خرید و فروش املاک افزایش 200 درصدی قیمت مسکن در تابستان 1373 را به یاد دارند اما هیچکس تصور نمیکرد تنها در بازه سال 96 تا 99 قیمت مسکن بیش از 600 درصد افزایش داشته باشد.
بانک جهانی به تازگی اعلام کرده که سرعت افزایش قیمت مسکن در جهان به بالاترین سطح در یک دهه اخیر رسیده است. بررسی بانک جهانی از وضعیت بازار مسکن در 57 کشور جهان نشان میدهد که رشد قیمتها به بالاترین سطح خود از زمان بحران مالی سال 2009 رسیده که به عقیده این بانک بازتابدهنده هراس سرمایهگذاران از شرایط کرونایی موجود و کاهش فعالیتهای ساختوساز واحدهای جدید است. در چین رشد قیمت زمین تقریبا ثابت بوده است اما رشد سریعتر قیمت مصالح ساختمانی باعث شده تا قیمت مسکن در این کشور طی یک دهه اخیر بهطور متوسط 25 درصد افزایش پیدا کند.
در نتیجه شیوع کرونا و اخلال در زنجیره تامین، ساخت واحدهای جدید مسکونی به حباب قیمتی در کشورهای اسکاندیناوی دامن زده که در این بین وضعیت مسکن در شهرهای اسلو، نروژ و استکهلم سوئد بیش از سایر نقاط این منطقه بحرانی بوده است. این وضعیت روی بازار مسکن کشورهای استرالیا و کانادا نیز تاثیر منفی گذاشته است.
در میان کشورهای مورد اشاره در گزارش بانک جهانی لوکزامبورگ با ثبت 13 درصد تورم بیشترین افزایش قیمت در بخش مسکن را پشت سر گذاشته است. در تهران اما میزان افزایش قیمت مسکن در یک سال گذشته بیش از 110 درصد بوده است. بر اساس اعلام بانک مرکزی در ماه مورد گزارش، متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب معادل 10 و 110 درصد افزایش یافته است.