اخبار ویژه
ترامپ لهله میزند رسانههای مرتجع و غربگرا خبر جعل میکنند
بازی رسانهای افراطیون مدعی اصلاحات با خبرسازی نشریه کویتی، از هماهنگی در زمینه انتشار شایعه دروغ حکایت میکند.
اخیراً روزنامه کویتی الجریده که بارها اخبار صد درصد دروغ را منتشر کرده، مدعی شد ایران و دولت ترامپ در عمان در حال مذاکرات محرمانه هستند.
روزنامه کویتی مدعی شد در این مذاکرات، دولت آمریکا طرح پیشنهادی برای همکاری و پایان دادن به همه اختلافات دو کشور ارائه کرده است. اما در این مذاکرات از طرف ایران، دولت مشارکت ندارد.
الجریده همچنین مدعی شده «در چارچوب این مذاکرات، دونالد ترامپ برای سفر به تهران، امضای توافقنامه میان دو کشور با رهبر عالی ایران و تضمین برداشتن تحریمها اعلام آمادگی کرده است. با این حال سازمان اطلاعاتی آمریکا به ترامپ توصیه کرده است «منتظر دولت اصولگرا در ایران باشد تا این دولت، تعهدات را اجرا کند» همچنین به ترامپ توصیه شده بر دولت روحانی، تکیه نکند.»
این خبر جعلی که با هماهنگی قبلی توسط برخی رسانههای اجارهای سازمان سیا در کشورهای عربی بازنشر شد، از یک طرف میخواست از اثر خیانت برخی کشورهای عربی در عملی کردن سازش با رژیم صهیونیستی که در کاخ سفید انجام شد، بکاهد و از طرف دیگر برای محافل وابسته به آمریکا در داخل ایران، دستمایه عملیات روانی جدید فراهم کند؛ چنان که بسیاری از سایتها و کانالهای وابسته به شبکه عنکبوت بلافاصله خبر جعلی الجریده را پوشش دادند و حتی روزنامههایی مانند اعتماد نیز به قلم افراد بدسابقهای مثل عباس عبدی (متهم پرونده نظرسنجیسازی به نفع آمریکا) به آن استناد کردند.
هدف از این پرونده مشترک، تطهیر خط مذاکره با آمریکا و القای این بود که نظام پشت پرده در حال ارتکاب مذاکرهای است که علناً -و به استناد تجارب موجود- آن را خیانت میداند.
نوع تنظیم خبر جعلی الجریده نیز به نحوی است که بتواند موضوع مذاکره را از واقعیت عبرتآموز و دافعهبرانگیز آن خارج کرده و به موضوعی مورد مسابقه در میان محافل داخلی جا بزند.
اما آنچه دروغ بودن این شایعه را روشن میکند، التماس توأم با تهدید ترامپ از ایران برای انجام مذاکره قبل از انتخابات است که تقریباً روزانه و بعضاً هر روز انجام میشود. او که قافیه را در انتخابات باخته و تقریباً در بسیاری از حوزههای سیاست خارجی با ناکامی مواجه شده- از جمله در مقابل ایران- نیاز راهبردی به واداشتن ایران به مذاکره و استفاده تبلیغاتی از آن دارد. بنابراین اگر واقعاً حتی شبهمذاکرهای اتفاق میافتاد؛ بیتردید مقامات دولت ترامپ همین موضوع را در بوق و کرنا میکردند.
مبارزه قضایی با رانتخواران امید مردم را احیا کرده است
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت نوشت مبارزه قوه قضائیه با رانتخواری در واگذاریها، امیدها را احیا کرده است.
عصر ایران نوشت: «خصوصیسازی»؛ واژهای زیبا که قرار بود شعار «دولت کوچک» را محقق و بخش خصوصی را قدرتمند سازد اما در عمل به گلهموشهای جونده تبدیل شد که ثروت عمومی راجوید و بلعید و نیست کرد و نابود.
در سالهای اخیر، بارها شاهد بودهایم که چگونه اموال و شرکتهای دولتی را به نام خصوصیسازی غارت کردند. این که این شرکتها را بعد از مفتبری چه کردند و چه بر سر کارگران بینوایشان آوردند حکایتی غمانگیز و آشناست.
اما آنچه از اصل ماجرا اسفناکتر است، بیتوجهی نهادهای نظارتی به روند فاجعهبار این واگذاریهاست. مگر میشود فلان شرکت دولتی را با میلیونها دلار گردش مالی و اموال و املاک متعدد به قیمتی حتی کمتر از بهای زمینهایش به خودیها بفروشند و بعد، کارگرانش را اخراج کنند و یکشبه به ثروت افسانهای برسندو کک کسی هم نگزد؟!
سفر اخیر رئیس قوه قضائیه به اردبیل اما کورسوی امیدی برای اصلاح این روند تلخ ایجاد کرده است. سید ابراهیم رئیسی در این سفر پرونده واگذاری شرکت کشت و صنعت مغان را روی میز گذاشت؛ مجموعهای که با دارا بودن هزاران هکتار زمین زراعی مرغوب و کارخانههای تبدیل محصولات کشاورزی، قطب بینظیر کشاورزی، دامداری و صنعت در شمال غرب ایران است.
میرفت که این واگذاری نیز همانند برخی واگذاری دیگر، به بایگانی برود و نقدها و انتقادات در حد تیترهای رسانهای باقی بماند که سفر رئیس قوه قضائیه به اردبیل انجام شد و سید ابراهیم رئیسی دستور ویژهای برای بررسی مجدد پرونده این واگذاری بزرگ صادر کرد.
حال که قرار شده است پرونده کشت و صنعت مغان مجدداً بررسی شود، چه بهتر که در قوه قضائیه و زیر نظر شخص رئیس آن، کمیتهای برای بررسی سایر واگذاریهای مسئلهدار شکل بگیرد.
اگر این کمیته تشکیل شود، افراد متعددی از سراسر ایران اطلاعات ذیقیمتی از نحوه واگذاریها و احتمالاً حیف و میلهای صورت گرفته به آن خواهند داد؛ افرادی که سالهاست سوختن بیتالمال را برابر چشمان خود میبینند ولی امیدی به احیای آن و مجازات سوء استفادهکنندگان ندارند.
به نظر میرسد اگر این اقدام صورت پذیرد، با ابطال برخی واگذاریهای کلان و ناروا، آنچه به بیتالمال برمیگردد، به معنای واقعی کلمه «تاریخی» خواهد بود.
یادآور میشود «عصر ایران» اخیراً در گزارش دیگری تأکید کرده بود محبوبیت عمومی آیتالله رئیسی به خاطر اهتمام به مبارزه با فساد و رانتخواری - به ویژه مفاسد عناصر دانهدرشت و متنفذ- بسیار بالا رفته است. عصر ایران نوشته بود: اقدامات رئیسی از چشم مردم دور نمانده و رضایت مردم از دستگاه قضایی پس از ریاست وی بسیار بالا رفته است.
شرق: سیاستهای دولت عرصه را بر سرمایهگذاری مسکن تنگ میکند
یک روزنامه حامی دولت میگوید: سیاستهای دولت، موجب مشکل شدن عرصه برای سرمایهگذاران بخش مسکن شده است.
شرق در گزارشی با اشاره به دستور رئیسجمهور برای خارج شدن مصالح ساختمانی از بورس کالا نوشت: این تصمیم موجب شد صنعت مصالح ساختمان با چالش جدید مواجه شود. اتفاقی که بسیاری بر این اعتقاد هستند که بهدلیل اطلاعات اشتباهی که به رئیسجمهور داده شده رخ داده و باید در آن تجدیدنظر شود.
سیاستهای دولت کار را برای سرمایهگذاران مسکن دچار مشکل کرده و ریسک ورود به این عرصه را بالا برده است که همین باعث گرانی قیمت مسکن خواهد شد. دخالتهای پیدا و پنهان دولت و اینکه اصرار دارند همهچیز زیر نظر آنها باشد، باعث اینگونه رفتارها شده که در نهایت به ضرر مردم تمام خواهد شد.
در کشور ما تمام مصالح اصلی به صورت غیرمستقیم در دست دولت است، از بتون تا آهن و آجر و قیمت را تحت تاثیر قرار میدهند، متاسفانه درباره گرانی کالایی مثل تخممرغ سروصدا به پا میشود اما مصالح ساختمانی بدون صدا و در سکوت گران میشود و هیچکس نمیفهمد که چه اتفاقی افتاده است و چگونه این اجناس گران شدهاند.
مسکن بعد از خوراک، نیاز مهم جامعه است و دولت نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد و دستوری عمل کند. اگر طرحهای مسکن در آلمان، فرانسه و حتی ترکیه را مطالعه کنید، خواهید دید که دولت روی مسکن جامعه بسیار حساس است و در آلمان دیدیم که بعد از جنگ جهانی دوم به صورتی عمل کردند که زندگی مردم را از لحاظ اقتصادی تحت تاثیر قرار ندهد؛ اما در ایران برعکس عمل شده و دولت در کوچکترین مسائل ساختوساز مسکن نیز دخالت میکند و هر روز شیوهای را به صورت دستوری جلو میبرد.
اکنون همه ساختوسازها بهدلیل نگرانی از وضعیت بازار کمتر شده. در دوران تولید و فعالیت کشور باید ریسک نیز پذیرفته شود اما وقتی دولت اینگونه در امور دخالت میکند، هیچ تولیدکنندهای برای سرمایهگذاری خطر و ریسک نمیکند. چرا باید یک نفر سرمایه خود را وارد چنین بازار بیسامان و پرریسکی بکند. دخالتهای دولتی و گرانی مواد اولیه ساختمانی باعث شده از یکطرف آنها که قبلا در زمینه مسکن سرمایهگذاری کردهاند، خانهها و آپارتمانها را با قیمتهای بالا عرضه میکنند و از یک طرف نیز هیچ سرمایهگذاری این ریسک را قبول نمیکند که وارد ساختوساز جدید و چالش این بازار شود.
اگر به آمارهای شهرداری مراجعه کنید خواهیم دید که چقدر تعداد صدور پروانه ساخت مسکن کم شده و حتی مساحت ساختمانها و حجم آن نیز کاهش پیدا کرده است. در نتیجه بورس واقعا یک میدان درست برای خرید و فروش مصالح و ابزار ساختمانی است و در همهجای دنیا برای عرضهکننده و خریدار بهترین موقعیت را ایجاد میکند.
دولت، رئیسجمهور و سازمان برنامه و بودجه دستوری را ابلاغ میکند که خیلی با واقعیت مطابق نیست و بازار و بورس را دچار سردرگمی و مشکلات میکنند و عرضهکننده، خریدار و صاحب سرمایه را نیز فراری میدهند. باید این روشهای دستوری اصلاح شود تا بورس کالا بتواند تاثیرگذاری خود را در بهبود و متعادلسازی قیمتها نشان دهد.
آفتاب یزد: آقای روحانی به سرمایه اعتماد مردم رحم کنید
یک روزنامه حامی دولت با انتقاد از گفتار و رفتار متناقض رئیسجمهور و برخی مدیران اجرایی نوشت: آقای رئیس جمهور! ناساز و ناکوک نمینوازید؛ کلاً دارید خارج میزنید، آن که برایش نسخه میپیچید اسمش مردم است، مردمی که هرچه داشتهاند به پای سخنان امیدوارکننده شما ریختهاند. انتظار دارید مردم با باد هوا و وعده روزگار بگذرانند.
آفتاب یزد مینویسد: فقط سرمایههای مردم در بازار سرمایه اعم از طلا و مسکن و ارز و بورس در حال تبخیر شدن نیست بلکه «سرمایههای اجتماعی» نیز در حال از بین رفتن است (مردمی که با جان و دل همراه نظام بوده و هستند ولی تحمل برخی مدیران ناکارآمد را ندارند) یعنی در دوسوی ماجرای بر باد رفتنها، همزمان که مردم سرمایه از کف میدهند به همان میزان و شاید اندکی بیشتر، سرمایههای اجتماعی خود را در حُکم کالایی مینگرند که دیگر خریداری ندارد.
ممکن است بگویید این روزها، حاشیه بر متن غلبه کرده است، ما نیز با شما همداستانیم که حواشی از متون پیشی گرفته اما باید اقرار کنیم که متنی باقی نمانده و هرآن چه هست حاشیه است حاشیههایی که سفیدیهای متن را نیز سیاه کرده است.
شنیدهاید لابد که «هر سخن جایی و هر نکته، مکانی دارد.» این را نیز قطع به یقین شنیدهاید که: «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.» ناگهان خبر میرسد رئیس دولت فرمایش فرمودهاند که:«کی گفته حال مردم بد است؟ ما هر روز نظرسنجی بصری میکنیم، خیلی هم خوب و از خوب بهتر؛ عالی هستند!» ما نمیدانیم، مردم نیز متوجه نشدند که گفتن چنین حرفی، اولاً چه دلیلی داشت و ثانیاً چه ضرورتی!
بگذارید موضوع را از زاویهای دیگر بشکافیم. روزنامهها بارها و بیشتر از بارها نوشته و درخواست دادهاند که آقای رئیس جمهور! بیایید با مردم بدون هیچ واسطهای حرف بزنید، از صدا و سیما از تریبونهایی که در اختیار دارید حتی از کانال روزنامهها، بالاخره مردم تشنه شنیدن هستند اما جماعتی تنگنظر و دچار افکار فضائی و ماورائی اطراف حضرتعالی را گرفتهاند و لابد به جز فیلتر کردن انتقادات، طرحهایی نیز ارائه میدهند که تهِ ماجرا ختم میشود به حذف نام روزنامههای عمدتاً منتقد و بیپاسخ گذاشتن سوالاتی که مردم پرسیدهاند و ما فقط سر و شکلی روزنامهنگارانه به آن دادهایم.
القصه...
این روزها، مردم از هم میپرسند بغل دستی شما در هیئت دولت که سخن گفتن نمیداند، از منبر پایین آمدن نیز بلد نیست؟! یعنی اگر مجلس ملاحظه میکند یا حتی دچار محافظهکاری است، خود رئیس دولت متوجه نیست که این دیگر محبوبیت حسن روحانی نیست که به تاراج میرود و این سرمایههای مردم است.
حالا فرض میکنیم شخص رئیس قوه مجریه خودش را تنها شخص لایق میداند که میتواند این کشتی بیلنگر را به ساحل نجات برساند، نمیشود دستی به سر و روی کابینه کشید، تغییری، تبدیلی، مشاوری، مشاورهای... بینی و بین الله اصلا احساس نمیکنید برای مردمی که «باورشان» درد میکند نباید«مسکن و پماد درد» تجویز کرد؟
این همه نوشتیم که بگوییم آقای رئیس جمهور، ناساز و ناکوک نمینوازید؛ کلاً دارید خارج میزنید آن که برایش نسخه میپیچید اسمش مردم است، مردمی که هرچه داشتهاند به پای سخنان امیدوارکننده شما ریختهاند. آیا انتظار دارید مردم با باد هوا و وعده روزگار بگذرانند از همان دست وعدههای به سر نیامده یعنی... آقای رئیس جمهور! هنوز و همچنان از ولنجک که راهی پاستور میشوید از همان پشت شیشه متوجه نشدهاید «باور» مردم درد میکند نه دست و پایشان!؟
پاسخ قوامی به موسوی خوئینیها مردم به اصلاحطلبان بدبین هستند
عضو فراکسیون مشارکت با انتقاد از موضع موسوی خوئینیها درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات گفت ما نباید دوباره پشت سر عارف راه بیفتیم.
سایت اینترنتی نامهنیوز با اشاره به بلاتکلیفی اصلاحطلبان درباره انتخابات و تأیید موسوی خوئینیها بر ضرورت شرکت در آن نوشت: اما نامه قوامی نظر دیگری دارد. او رویکرد خوئینیها درنامه اخیر را یک اشتباه بزرگ خواند و گفت: «مشارکت در انتخابات به نظر من اشتباه برای اصلاحطلبان است. فرقی هم ندارد که این پیشنهاد را آقای موسوی خوئینیها بدهد یا فرد دیگری. دلیلش نیز این است که ما اولاً نمیدانیم چه کسی از اصلاحطلبان داوطلب ریاست جمهوری خواهد شد؟ بعد هم که شد، تأیید صلاحیت میشود یا خیر؟ حکایت ما شده مثل آن فردی که میگفت عاشقم، عاشقم. پرسیدند عاشق که هستی؟ گفت عاشق هر که شما بگویید.»
وی افزود: «اصلاحطلبان برای مشارکت در انتخابات آتی اولا باید بدانند که کسی از اصلاحطلبان واقعی ثبتنام میکند، بعد هم ببینیم که تأیید صلاحیت میشود یا خیر؟ در مرحله بعد از آن است که میتوان اظهار نظر کرد و گفت که اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کنند یا خیر؟»
قوامی گفت: «از آقای خوئینیها باید سؤال کرد که اگر شما، عبدالله نوری، شکوری راد، محمد خاتمی یا دکتر محمدرضا خاتمی ثبتنام کنند، تأیید صلاحیت میشوید؟ اگر پاسخ مثبت باشد که حرف همه ما مشارکت در انتخابات است. اما این اشتباه بسیار بزرگی است که دوباره پشت سر عارف و امثال روحانی راه بیفتیم.»
وی افزود: «نمیدانم آقای موسوی خوئینیها چقدر با مردم ارتباط دارد، اما من میبینم که مردم نسبت به اصلاحطلبان بدبین هستند و همه مشکلات دولت به حساب اصلاحطلبان ریخته شده است. به هر کوی و برزن یا مغازه که میرویم مردم میگویند شما اصلاحطلبان چه کار کردید؟ و روحانی پدر مردم را درآورد».
این فعال اصلاحطلب در پاسخ به اینکه آیا منظور موسوی خوئینیها از این نامه آن است که اصلاحطلبان برخی کاندیداها که خودشان هم میدانند تأیید صلاحیت نمیشوند، را معرفی کنند؟ گفت: «خیر، برداشت من این نیست. به نظر من اگر آقای موسوی خوئینیها چنین نظری دارد باید به صورت شفاف و صریح بگوید.
اگر میخواهد نامه بنویسد باید شفاف حرف بزند و اینها را بگوید. این نامه که الان نوشته است بیشتر اصلاحطلبان را گنگ و گیج میکند. مردم هم دیگر این حرفها را در جامعه قبول ندارند.»