آیتالله ریشهری: در وجود آیتالله خامنهای هوس شهادت دیدم ولی هوس قدرت ندیدم
آیتالله ریشهری، وزیر اطلاعات ایران در دهه 60، ضمن بیان روایتی دست اول از ابعاد مختلف «ماجرای رهبری» گفت: بینی و بینالله من شهادت میدهم که آیتالله خامنهای آرزوی شهادت داشت، ولی آرزوی قدرت نداشت.
آیتالله ریشهری در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پاسخ به سؤالی در مورد ماجرای عزل مرحوم منتظری از رهبری آینده جمهوری اسلامی توسط امام خمینی(ره) و انتخاب حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان رهبر نظام اسلامی گفت: امام (ره) دو اقدام اساسی در اواخر عمرشان انجام دادند... اولین اقدام امام(ره)، تبیین ویژگیها و صفاتِ مجتهد جامع بود. امام (ره) پیامی دارند که به «منشور روحانیت» معروف شد. این پیام خطاب به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات درباره ویژگیهای لازم برای فقیه جامع است. ایشان در آن منشور این نکته را آوردند که خیلی حرف مهمی است؛ متن سخن امام این است: «آشنایی با روش برخورد با حیلهها و تزویرهای حاکم بر جهان و داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمایهداری و کمونیسم که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم میکند، اینها از ویژگیهای یک مجتهد جامع است. یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست و هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و حتی غیراسلامی را داشته باشد.» [این نکات خیلی مهم است]. و در ادامه، امام (ره) فرمودهاند علاوهبر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است، واقعاً مدیر و مدبّر باشد.
منشور روحانیت و اقدام اول امام (ره)؛
تبیین ویژگیهای مجتهد جامع
وزیر سابق اطلاعات در سالهای 67 و 68 ادامه داد: این نکات مهم را امام (ره) در تاریخ 3/12/67 یعنی ۳۲ روز قبل از حکم عزل آقای منتظری که در تاریخ 6/1/68 بود، فرمودند. این اقدام ایشان به چه معنا بود؟ به این معنا بود که آقای منتظری این ویژگیها را ندارد. و مردم، من به شما کسی را معرفی خواهم کرد که دارای این ویژگیها باشد و او میتواند جای من باشد نه آقای منتظری. اما چرا؟ ببینید آقای منتظری در بیست و دوم بهمن ۶۷ دستاوردهای انقلاب اسلامی بهویژه جنگ تحمیلی را بهشدت زیر سؤال برد. هم رسانهها گفتند و نوشتند و هم در آخرین دیدارهایی که بنده با امام (ره) داشتم همین صحبتها شد. یک خاطره تاریخی هم اینجا بگویم. بنده به امام (ره) عرض کردم که آقا این حرفها چیست که آقای منتظری میزند و در همه رسانهها و تلویزیون و رادیو هم پخش میشود؟! ایشان خیلی ناراحت شدند. حاج احمدآقا هم نشسته بود. آنجا امام (ره) فرمودند که دیگر صحبتهای آقای منتظری رسانهای نشود. یک نکته دیگری را هم بگویم. در آن جلسه حاج احمدآقا به بنده رو کردند و گفتند آقا من حرفی به شما نگفتم که اینها را به امام بگو! گفتم بله و من الان دارم خودم میگویم و از این حرفهای آقای منتظری تعجب میکنم.
وی افزود: امام (ره) میدانستند که اگر بعد از خودشان، آقای منتظری زمام امور را بهدست گیرد همهچیز عوض میشود. این مطلب را یکی از نزدیکان آقای منتظری خصوصی قبل از مطرح شدن مسئله مهدی هاشمی و قبل از اینکه این حرفها پیش بیاید، به من گفت. این شخص به من گفت که انقلاب باید از ریشه عوض بشود! این عین حرفش بود.
آیتالله ریشهری گفت: امام (ره) وقتی به این مسئله رسید که همه چیز با رهبری آقای منتظری خراب میشود و اگر اینجا اقدام جدی نکند، همه چیز عوض و خراب میشود و این نهال نوپایی که غرس کرده میخشکد. و رهبری آقای منتظری برای نظام خطرناک است. امام (ره) به این جمعبندی قطعی رسید. کسی که قرار بود سکاندار این نظام بعد از ایشان بشود، به جای اینکه در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب مردم را به آینده امیدوار کند و دشمنان را ناامید کند، عکس آن عمل میکند. یعنی آقای منتظری اینقدر بینش سیاسی نداشت و فاقد بینش سیاسی بود که تلاشهای هشت سال دفاع مقدس را زیر سؤال برد و دشمنان را شاد و دوستان را مأیوس کرد. متن حرفهایش را هم کیهان آن موقع منتشر کرد. بعد هم دیگر رویشان نشد و این حرفها را حذف کردند. حتی اگر به سوابق آقای منتظری مراجعه کنید این بخش از سخنرانی در خاطراتش هم نیست. ما هرچه گشتیم نتوانستیم آن را پیدا کنیم، اما توانستیم در آرشیو کیهان این سخنان را پیدا کنیم.
منتظری میگفت دشمنان ما پیروز شدند!
وی افزود: این متن سخنرانی ایشان است که میگوید: «دشمنان ما که این جنگ را تحمیل کردند آنها پیروز از کار درآمدند. چقدر نیرو از ایران و از دست ما رفت و چقدر جوانان را از دست دادیم». این سخنان از صداوسیما پخش شده است، ولی الان نمیتوانید در آرشیو صداوسیما این سخنان را پیدا کنید! کسی که قائممقام رهبری هست و امام (ره) استادش بوده است و میخواهد رهبر آینده بشود، چندماه مانده به سالگرد پیروزی انقلاب، مدیران ارشد جمهوری اسلامی را متهم به لجبازی میکند و آنها را دعوت میکند که توبه کنند. ایشان میگوید: «اگراشتباهی کردهایم اینها توبه دارد. اقلاً متنبه بشویم که بعداً تکرار نکنیم. باید بفهمیماشتباه کردهایم و بعد بگوییم خدایا وای ملت ایران ما اینجااشتباه کردیم. ما در جنگ تحمیلی خیلیاشتباه کردیم و خیلیها [یعنی امام] لجبازی کردند.» البته این قسمت اخیر را در خاطراتش آورده است. راجع به شعارهای انقلاب هم میگوید: «چقدر در این مدت شعارهایی دادیم که غلط بود و خیلی از آن شعارها، [یعنی مرگ بر آمریکا و...] ما را در دنیا منزوی و مردم دنیا را به ما بدبین کرد.»
امام فرمودند برای رهبری،
شرط مرجعیت، لازم نیست
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اما اقدام دوم امام (ره) این بود که فرمودند برای رهبری، مرجعیت فعلی لازم نیست. ایشان در پاسخ به نامه آیتالله مشکینی که به امام رحمتالله نوشتند که اگر شما نظری دارید بفرمایید که ما میخواهیم متمم را بنویسیم، میفرمایند: «خواسته بودید نظرم را در متمم قانون اساسی بیان کنم. هرگونه آقایان صلاح دانستید عمل کنید و من نظری ندارم و دخالتی نمیکنم، فقط در مورد رهبری، من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادلِ مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است. در اصل قانون اساسی هم من این مسئله را در سال ۵۸ گفتم. ولی دوستان در شرط مرجعیت پافشاری کردند و من هم قبول کردم. من در آن هنگام میدانستم که در آینده نهچندان دور این مسئله قابل پیاده شدن نیست.» ببینید ما که نمیتوانیم نظام اسلامی را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. بنابراین ازنظر امام مرجعیت و اعلمیت شرط رهبری نیست. و اجتهاد و عدالت در کنار سایر ویژگیهای مجتهد جامع کافی است.
امام گفتند آقای خامنهای
شایسته رهبری است
آیتالله ریشهری در پاسخ به اینکه حضرت امام چه ویژگیهایی را در آیتاللهالعظمی خامنهای سراغ داشتند که ایشان را مورد تأیید قرار دادند و تأکید کردند که ایشان برای رهبری آینده مناسب هستند؟ اظهار داشت: در جلسهای، آقای هاشمی به امام (ره) میگوید ما کسی را بعد از آقای منتظری نداریم و شما هم میفرمایید آقای منتظری اینچنین است، پس چه کسی جانشین است؟ امام (ره) میفرمایند آقای خامنهای. مجدداً یک نفر از حضار میگوید یا آقای موسوی اردبیلی که امام (ره) میفرمایند نه آقای خامنهای. امام (ره) تأکید میکنند آقای خامنهای. خب این قطعی است و هیچ شکی نیست که امام (ره) نظرشان ایشان بود. علاوهبر این خانم سیده زهرا مصطفوی، دختر امام (ره) در دوم آذرماه سال ۷۶ میگوید: «من و تمام کسانی که از نزدیک با امام (ره) ارتباط داشتیم، شاهد بودیم که امام (ره) با کمری خمیده خیمه انقلاب را برپا نگه داشت و عَلَم آن را به دست آیتالله خامنهای سپرد تا راه امام (ره) و اسلام ناب و مبارزه با دشمنان قسم خورده خارجی و داخلی این ملت را پی بگیرد و در جنگ فقر و غنا تیشه بر زراندوزان زند و در خطاها و لغزشها هدایتگر باشد و قدمی از انقلاب و اسلام منحرف نشود.» میگوید ما همهمان این را میدانستیم. بعد در ادامه میگوید: «من مدتها قبل از برکناری قائممقام رهبری شخصاً از محضر امام (ره) درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیتالله خامنهای نام بردند. از امام (ره) پرسیدم آیا شرط مرجعیت و اعلمیت در رهبری لازم نیست؟ ایشان نفی کردند. بعد از ایشان درباره مراتب علمی آیتالله خامنهای پرسیدم که صریحاً فرمودند ایشان اجتهادی که برای ولی فقیه لازم است را دارد.»
شهادت میدهم که آیتالله خامنهای
آرزوی شهادت داشت، ولی آرزوی قدرت نداشت
اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در دهه 60 در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در سال ۶۷ و ۶۸ شرایط چگونه بود و انتخاب حضرت آقا برای رهبری چه تحولی را در این فضا و شرایط به وجود آورد؟، اظهار داشت: دیدگاه مسئولان و افراد و جریانهای سیاسی با مردم زمین تا آسمان فرق داشت. مردم آرام بودند و میدانستند که خدا تنهایشان نمیگذارد و خدا این راه را ادامه میدهد. ولی جریانهای سیاسی حتی بعضیهایشان تصریح میکردند که این قبا یعنی جمهوری اسلامی فقط به تن امام (ره) میخورد. میگفتند بعد از امام (ره) این قبا به تن هیچکس دیگری جور در نمیآید و از بین میرود. ایشان شخصیتی هستند که اصلاً هوای قدرت ندارند. من یک ذرّه در وجود ایشان هوس قدرت ندیدم. در این مدتی که من تا الان با ایشان معاشرت دارم، در وجودشان هوس شهادت دیدم ولی هوس قدرت ندیدم. یک خاطرهای در این باره عرض کنم. در روز اول جنگ، اولین اتاق جنگ در سال ۵۹ در زیرزمین ستاد مشترک ارتش تشکیل شد. در آن جلسه بنیصدر، حاج احمد آقا، آقای رجایی و فرماندهان جنگ و همه به غیر از امام (ره) بودند. در پایان جلسه یک نفر گفت حالا که جنگ شروع شده است خوب است یکی از حاضرین در جبهه حضور داشته باشد و کسی جز آقای خامنهای اعلام آمادگی نکرد. ایشان گفت من میروم و دقیق یادم نیست فردای آن روز و یا پسفردای آن روز، ایشان را در فرودگاه دیدم که عازم جبههاند. چند روز بعد هم که به اهواز رفتم، دیدم ایشان لباس جنگ پوشیدهاند و در جنگهای نامنظم با شهید چمران مشغول فعالیت هستند.
آیتالله ریشهری ادامه داد: بینی و بینالله من شهادت میدهم که ایشان آرزوی شهادت داشت، ولی آرزوی قدرت نداشت. همه اینها که پیش آمد خدا پیش آورد. یعنی رهبری ایشان چیزی جز تقدیر الهی نبود و یک قدم ایشان برای این کار برنداشت. من این را شهادت میدهم.