kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۹۴۱۶
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۰
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

تقلای وزیر مستعفی و بی اعتنا به مسکن برای فرار از پاسخگویی




سرویس سیاسی ـ
عباس آخوندی، وزیر پیشین و ناکارآمد راه و شهرسازی که برای فرار از استیضاح، استعفا داده بود، طی مطلبی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «ارتباطی بین طرح مسکن مهر که بزرگ‌ترین مداخله دولت در امر مسکن است و بهبود زندگی شهری نمی‌بینید. چون اساسا، شهر به مثابه سازمان اجتماعی مورد توجه سیاستمدار نبوده و نیست. او مسکن را به یک ساخت‌وساز مستغلاتی تنزل داده، سفره‌ای پهن می‌کند تا موجب خشنودی عده‌ای و کسب محبوبیت از جیب ملت شود. برخی رندانی هم که منتفع می‌شوند البته از کف و سوت کم نمی‌گذارند... از دولت نهم به بعد، دولت خود را درگیر ساخت‌وساز مسکن در چند پروژه کرده، عده‌ای از سیاسیون نیز او را تشویق می‌کنند و 19میلیون نفر را در فقر شهری رها کرده‌ است. طرفه آن که داشتن برنامه مسکن توسط دولت به مداخله در ساخت مسکن که دقیقا بر خلاف سنت اقتصاد مسکن در ایران و جهان است و همچنین برخلاف سیاست‌های ابلاغی رهبری است تبدیل به سیاست معیار شده ‌است.»
تداوم دهن‌کجی عباس آخوندی به مسکن مهر در حالی است که این طرح حداقل 2 میلیون خانواده را صاحب‌خانه کرد اما وی مسکن مهر را مزخرف نامید، از مسکن اجتماعی گفت اما یک آجر هم روی آجر نگذاشت و مشاغل بسیاری را از مردم دریغ کرد.
آخوندی و برخی بستگان وی از جمله انبوه سازان مسکن هستند که پروژه مسکن مهر آنها را متضرر کرد. وی به همین دلیل با ژست نظریه‌پردازانه، فحاشی علیه مسکن مهر را در پیش گرفت.
وی مدعی شده که داشتن برنامه مسکن توسط دولت خلاف سیاست‌های ابلاغی رهبری است. این گزافه‌گویی در شرایطی است که یکی از بندهای سیاست‌‎های کلی نظام در امور مسکن «برنامه‌ریزی دولت در جهت تأمین مسکن گروه‌های کم‌درآمد و نیازمند و حمایت از ایجاد و تقویت موسسات خیریه و ابتکارهای مردمی برای تأمین مسکن اقشار محروم» است. اما بی‌اعتنایی آخوندی به عرصه مسکن، یکی از عوامل اصلی تحمیل تورم بالای 200 به مسکن و از جمله مهم‌ترین علل از کار افتادن چرخ صدها شاخه شغلی و صنعتی مرتبط با بخش مسکن بود. همچنین، با وجود 2/5 میلیون واحد مسکونی خالی در کشور، آخوندی علی رغم تکلیف قانونی، از راه‌اندازی سامانه املاک و اسکان و دریافت مالیات از واحدهای مسکونی خالی (احتکار شده) طفره رفت. آخر کار نیز به نساختن حتی یک واحد افتخار کرد! فرار آخوندی از پاسخگویی در حالی است که وی باید در پیشگاه عدالت پاسخگوی چنین فجایعی که به بار آورده باشد.
رهبر معظم انقلاب، 24 اردیبهشت 98 در دیدار مسئولان نظام فرمودند: «یک مطلب هم مسئله‌ مسکن‌سازی است؛ اصلاً رشته‌ مسکن از جمله رشته‌های کارآفرین در کشور است. یکی از غفلت‌هایی که در این چند سال شد، این بود که به مسکن پرداخته نشد؛ خود تولیدِ مسکن صنایع زیادی را به کار می‌اندازد؛ خود تولید مسکن صنایع زیادی را به خدمت می‌گیرد و به کار می‌اندازد؛ یعنی کارآفرین است، تولیدآفرین است و خودش تولید [را رونق می‌دهد]. الان ما نیاز داریم به مسکن در مناطق سیل‌زده -چه مسکن‌هایی که باید ترمیم بشوند، چه مسکن‌هایی که باید ساخته بشوند- این یک فرصت است، از این باید استفاده کرد. دستگاه‌هایی که می‌توانند در این زمینه‌ها به دولت کمک کنند کم نیستند، بخش خصوصی در اینجا می‌تواند حضور پیدا کند، به همین جوان‌هایی که اشاره کردم می‌توانید فراخوان بدهید، از اینها بخواهید بیایند کمک کنند، یک حرکت عظیم اشتغال‌آفرینی در کشور به وجود می‌آید.»
ثمره برجام یا محصول سیلی‌های محکم ایران به آمریکا؟
روزنامه آرمان دیروز در گزارشی با عنوان «اصولگرایان علیه ثمره دیپلماسی» به سیاق رویه این روزهای مدعیان اصلاحات به تحریف سبب موفقیت ایران در صادرات بنزین به ونزوئلا پرداخت و‌ نوشت: «پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1392 دولت يازدهم در ايران مذاکراتي جديد را براي رسيدن به توافق با 1+5 آغاز کرد. اين مذاکرات پس از دو سال به نتيجه رسيد و در 1394 برنامه جامع اقدام مشترک ايران موسوم به برجام به امضا رسيد. چندي بعد نيز قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي حمايت از برجام صادر شد و به تبع آن تمامي قطعنامه‌هاي پيشين عليه کشورمان از جمله قطعنامه 1929 لغو شدند. همين پيروزي حقوقي بود که سبب شد هيچ کشوري در دنيا اجازه توقيف يا بازرسي از کشتي‌هاي ايراني را نداشته باشد و ايران به‌طور قانوني و با پرچم خود بتواند به تجارت بپردازد. به همين دليل مي‌توان گفت در صورتي که برجام نبود ايران هيچ‌گاه نمي‌توانست آزادانه نفتکش‌هايي را راهي ونزوئلا کرده و به اين کشور سوخت برساند.»
برخلاف ادعای فوق، تحریم‌های گذشته علیه کشورمان در قطعنامه 2231 شورای امنیت تجمیع شده است. مطلب دیگر اینکه، اگر ورود نفتکش‌های ایران به ونزوئلا به سبب برجام بوده است، چطور سال گذشته، انگلیس با راهزنی دریایی و برخلاف برجام نفتکش ایران (گریس 1)
را به استناد تحریم‌های اتحادیه اروپا توقیف کرد در حالیکه با برگزیت از اتحادیه اروپا خارج شده بود؟
مدعیان اصلاحات و روزنامه‌های زنجیره‌ای به خبر ورود نفتکش‌های ایران به ونزوئلا ضریب خاصی ندادند و همین موضوع نشان می‌دهد، ادعای آنها در اینکه این موفقیت نتیجه برجام بوده است، فریب و دروغی بیش نیست چراکه اگر دلیل این موفقیت، برجام بود، آنها این خبر را در تیتر یک خود می‌نشاندند.
رسیدن بنزین صادراتی ایران به ونزوئلا ثمره پاسخ‌های کوبنده، سیلی‌های محکم و ضرب‌شست‌های ایران به آمریکا بود نه خسارت محض برجام که تحریم‌ها و تنگناها را افزایش داد و فشار و تهدید و گستاخی دشمن را افزود. حاصل برجام اگر چنین موفقیت‌هایی بوده، چرا مدعیان اصلاحات نسخه ذلت و مذاکره با آمریکا می‌پیچند؟
هراس مدعیان اصلاحات از رایحه خدمت در مجلس
روزنامه آرمان دیروز گفت‌وگویی را با داریوش قنبری، نماینده سابق مجلس و مشاور پارلمانی شهردار تهران منتشر کرده است که محتوای آن، تداوم عقده‌گشایی مدعیان اصلاحات و ترس آنها از موفقیت و شکوفایی مجلس انقلابی در برابر ناکارآمدی خود است.
وی مدعی شده است: «اصولگرايان در سه انتخابات گذشته کشور شکست خورده‌اند و هيچ‌توفيقي به دست نياورده بودند. با اين وجود در انتخابات مجلس يازدهم به‌دليل برخي رويکردهاي نظارتي که در پيش گرفته شد، موفق شدند دوباره به قدرت بازگردند و مجلس را در اختيار بگيرند... نکته مهم ديگر اينکه اصولگرايان با مشارکت بالاي مردم در انتخابات وارد مجلس نشده‌اند. ميزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس نسبت به دوره‌هاي گذشته با افت قابل توجهي مواجه بود که بيشتر ناشي از فضاي نااميدي در جامعه و همچنين ردصلاحيت نيروهاي اصلاح‌طلب بود. در نتيجه اصولگرايان با يک رأي شکننده وارد مجلس شده‌اند... به همين دليل اصولگرايان نمي‌توانند مدعي مطالبه‌گري دغدغه‌هاي اصلي همه طيف‌هاي مردم باشند. همه اين عوامل سبب مي‌شود که پشتوانه مردمي و اجتماعي مجلس يازدهم شکننده و محدود باشد.»
مصاحبه شونده همچنین ادعا کرده است: «اصولگرايان تلاش کرده‌اند خود را در قامت معجزه‌گر و کساني که مي‌توانند مشکلات کشور را حل کنند معرفي کنند و به پشتوانه اين مسئله پشتوانه محدودي براي خود به وجود آورده‌اند. اين در حالي است که بحران‌ها و چالش‌هاي کنوني جامعه به‌اندازه‌اي عميق و جدي شده که حل آنها از توانايي اصولگرايان خارج خواهد بود. آنچه مشخص است اين است که مجلس آينده نمي‌تواند براي حل مشکلات کنوني کشور معجزه کند و مشکلات را به راحتي حل کند. حل مشکلات کشور تنها با وحدت رويه و حرکت در مسير صحيح صورت مي‌گيرد که در شرايط کنوني چنين وضعيتي وجود ندارد. در نتيجه مجلس يازدهم به مرور زمان همان پايگاه محدود اجتماعي خود را نيز از دست خواهد داد.»
کنش‌ها و مواضع مدعیان اصلاحات، پیش از انتخابات مجلس و پس از آن، سندی گویا بر فریبکاری و مسئولیت‌گریزی این طیف است. مصاحبه‌شونده در حالی با عبارت «برخي رويکردهاي نظارتي» تلویحا، به دروغ مدعیان اصلاحات مبنی بر ردصلاحیت گسترده اشاره کرده که این طیف در انتخابات 6 لیست داد و عناصر اصلی خود را به میدان آورد اما از سوی مردم ردصلاحیت شد. وی در شرایطی مدعی رأی شکننده منتخبان ملت شده که جریان انقلابی در انتخابات با رأی بالا و غیر قابل قیاس با میزان رأی مدعیان اصلاحات پیروز شد. کاهش مشارکت در انتخابات نیز نتیجه بی‌کارنامگی و ناکارآمدی مدعیان اصلاحات در دولت و مجلس بوده است و دولت‌های خاتمی و روحانی رکورددار بیشترین کاهش مشارکت‌ هستند.
این طیف به جای اینکه پاسخگوی وعده‌های دروغ و کارنامه خالی خود باشد، در جایگاه طلبکار نشسته و با پمپاژ یأس ادعا می‌کند، مجلس جدید کاری از پیش نمی‌برد! این وضعیت، علاوه بر اثبات دیگر باره رویکرد فرافکنانه و ترفندمآبانه مدعیان بی‌کارنامه اصلاحات، بازتاب هراس آنها از رایحه خدمت در مجلس است.
مصاحبه شونده در بخش دیگری از گفت‌وگو مدعی می‌شود که علي نيکزاد و شمس‌الدين حسيني هم مدعی ریاست مجلس هستند اما این در حالی است که آنها چند روز است که انصراف خود از رقابت برای ریاست پارلمان را اعلام کرده‌اند.