اخبار ویژه
خرازی: مدعیان شعار نه غزه نه لبنان یک قطره خون برای ایران ندادهاند
دبیرکل حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان تصریح کرد: افرادی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران دادند، یک قطره خون برای ایران ندادهاند.
صادق خرازی در گفتوگو با مهر اظهار داشت: یکی از اشتباهات جریان فکری مخالف حمایت از فلسطین، این است که نه به تاریخ و نه به واقعیتهای منطقه توجه دارند. اگر ما در مدیترانه نباشیم، مذاکرات ما برای گرفتن امتیاز باید لب مرزهای خودمان باشد. اما وقتی ما در مدیترانه هستیم، مذاکرات ما در لب مدیترانه خواهد بود و از همین رو میتوانیم برای هر قدمی یک امتیاز بگیریم. بخشی از تأمین منافع ملی ایران آرمان فلسطین است. ما سر آرمان فلسطین بازی نمیکنیم، هدف ما مشخص است، به پیش میرویم و در این مسیر تعارف هم با کسی نداریم.
وی افزود: چارچوب این موضوع را رهبر انقلاب مشخص کرده و هیچ بنبستی نیز وجود ندارد. در این مسیر میتوانیم برای آرمان فلسطین به فصل مشترکی با دنیا برسیم. صهیونیستها روی فرتوتی ملتها حساب باز کردهاند. همین تجربه را ما در برابر سازمان فتح هم داریم. همچنین آنها سراغ حماس نیز رفته بودند و ما تجربه آن را نیز داریم. پرسش بزرگی که وجود دارد و باید به آن پاسخ داد این است که آیا کشورهایی که در روابط خود با اسرائیل سیاست عادیسازی را دنبال کردند، تهدیدی از جانب رژیم صهیونیستی متوجه آنها نیست؟ یا اینکه تهدید اسرائیل بیشتر شده است.
وی گفت: مصریها و اردنیها بسیار پیشتر از این با رژیم صهیونیستی عادیسازی کرده بودند، حالا شما ببینید که وضع اردن بهتر است یا سوریه؟ در ماجرای سازش، آمریکا از سرزمین دیگران به اسرائیلیها میبخشد. این حرف دونالد ترامپ بود که جامعه جهانی نیز از آن استقبال نکرد. یک بیانیهای را درست کرده و آن را خواندند؛ ولی حتی خودشان آن را نشنیدند و در هیچ کجای دنیا نیز پژواک نداشت و خیلی از کشورها آن را محکوم کردند و آن را بیانیه بیفایده نامیدند.
در ماجرای انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، آیا کشوری آن را به رسمیت شناخت و کار آمریکا را تقلید کرد؟ برخی کنشگران سیاسی برای آنکه ذهن نسل جوان را تسخیر کنند، حرفهایی میزنند. کدام یک از افرادی که شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران را میدهند، یک قطره خون برای ایران دادهاند که اینگونه از ایران صحبت میکنند؟ در موضوع کرونا کسانی که این قبیل شعارها را میدهند، حتی یک قدم برای مردم برنداشتند و شما دیدید کسانی در میدان بودند که به اصالتهای انقلاب ایمان داشته و دارند. این شعارها در اتمسفر ایران متولد نمیشود و ماندگار نیست.
یادآور میشود برخی افراطیون مدعی اصلاحات در جریان فتنه سبز در روز قدس سال 88، به تبعیت از وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، شعار دروغین نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران دادند. همانها بعدها نیز مدافعان حرم را مورد هجمه قرار دادند. این طیف همان کسانی بودند که در سال 88 و در سالهای اخیر خواستار تحریمهای شدید آمریکا علیه ایران شدند و وطنفروشی خود را ثابت کردند.
ترکان: نمایندههای رد صلاحیت شده نباید در دولت پست بگیرند
مشاور پیشین رئیس جمهور از استخدام نمایندگان مجلس در مدیریتهای دولتی انتقاد کرد.
اکبر ترکان در روزنامه شرق نوشت: در مقطعی قرار گرفتهایم که نمایندگان دوره قبل مجلس تشریف بردهاند و ظرف چند روز آینده نمایندگان جدید وارد مجلس جدید خواهند شد. نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا نمایندگانی که مورد اعتماد و امین مردم یک منطقهای بودند و سالها آن منطقه را در مجلس شورای اسلامی نمایندگی کردهاند، حالا که رای نیاورده یا تایید صلاحیت نشدهاند، باید جلای وطن کنند؟ آیا بهتر نیست که به مردمشان وفادار بمانند و به شهرشان بازگردند و همانجا به مردم خدمت کنند؟
به نظر من شایسته این است که وفادارانه به مردم و حوزه شأن خدمت کنند و نشان بدهند باوجود اینکه رای نیاوردهاند، اما در کنار مردمشان هستند و قدرشناسی خود را اثبات کنند. برخی از این نمایندگان به دنبال پست و مقام در تهران و ورود به وزارتخانهها و عمدتا بنگاههای اقتصادی هستند.
چطور ممکن است یک وزارتخانه یا ارگان دولتی نمایندهای را که به هر دلیلی صلاحیتش رد شده، تایید و به پستهای مهم منصوب کند.
البته دستگاههای اجرائی و عمدتا اقتصادی هم باید این موضوع را جدی بگیرند و نمایندههای ادوار قبل را جذب نکنند.
پیشنهاد میکنم دستگاهها این رویه و رفتار غیرحرفهای در جذب این نمایندگان را پایان دهند؛ به طور خلاصه اگر نمایندهای به فرض چهار سال رئیس کمیسیون پزشکی بوده، آیا ایشان بعد از رد صلاحیت یا اتمام دوره نمایندگیاش میتواند جراحی قلب انجام دهد و ادعا کند من در چهار سالی که در کمیسیون پزشکی بودهام اکنون در امور پزشکی تخصص دارم؟! این طور نیست.
بعضی از نمایندگان محترمی که در چهار سال گذشته در یکی از کمیسیون های مجلس بودهاند، بعد از اتمام دورهشان ادعا میکنند که ارشد تخصصی آن رشته هستند و تلاش میکنند به بنگاههای اقتصادی ورود پیدا کنند.
شخصی در کمیسیون نفت بوده الان میخواهد معاون وزیر نفت بشود! مدعی هم هست که متخصص در صنعت نفت است. به همین سادگی نیست. این فرد باید دوره علمی، آموزشی و دانشگاهی نفت یا رشتههای مرتبط با نفت را گذرانده باشد. عضو کمیسیون بودن به معنای ارتقای تخصص نیست.
این مهم به نفع دولت هم نیست و در این یک سال باقی مانده از دولت آقای روحانی باید کمک کنیم تا در سال آخر پروژههای نیمهتمام به بهرهبرداری برسد و وعدهها و اهداف دولت محقق شود. بنابراین باید فضا را به گونهای مطلوب کرده و کوشش کرد با روابط سالم و صحیح، دولت بتواند پروژههایش را به اتمام برساند. اینکه نمایندهای را جذب کنند و موجب ناهنجاری و ایجاد تنش بشوند، به نفع دولت نیست.
گفتنی است برخی رسانهها از استخدام چند نماینده دوره دهم مجلس در وزارت نفت خبر دادهاند. این رسانهها علاوه بر نام ۲۰ نفر نماینده ادوار پیشین که گفته شده از ورود به مجلس دهم بازمانده و اغلب در دوره زنگنه به استخدام وزارت نفت درآمدهاند، لیستی هشت نفره هم از برخی نمایندگان دهم که وارد مجلس یازدهم نشدهاند، منتشر کردهاند. بهروز نعمتی، الیاس حضرتی، محسن بیگلری، جلیل مختار، عامر کعبی، غلاممحمد زارعی، حسن بهرامنیا و علی ساری کسانی هستند که شماره پرسنلی آنها در وزارت نفت منتشر شده است.
فرار به جلو به روش رفیق فابریک شهرام جزایری
روزنامه آلوده به دست و دلبازیهای مفسد اقتصادی دوره اصلاحات، میپرسد چرا با وجود احکام سنگین برای مفسدان اقتصادی، التهاب بازارها به جای خود باقی است؟
روزنامه اعتماد در پاسخ این پرسش خود و ذیل تیتر «سلطانپروری در اقتصاد ایران» نوشت: سخنگوی قوه قضاییه از حکم اعدام وحید بهزادی و همسر وی، نجوا لاشیدی به دلیل اخلال در نظام توزیع و پیشخرید 6700 دستگاه خودرو خبر داد. هر چند در ماجرای بازار خودرو علاوه بر دو فردی که اسماعیلی از آنها سخن گفت، چندین فرد دیگر از جمله دو نماینده مجلس، مدیرعامل سابق سایپا، رئیس سابق حراست و معاون سابق بازاریابی این شرکت نیز در مجموع به 447 ماه حبس محکوم شدند. دستگیری چهرههای اخلالگر در کشور سابقهای چند ساله دارد، اما بیشترین شناسایی اخلالگران اقتصادی در سال 97 و با پایان یافتن دوران، ریاست صادق آملیلاریجانی، بر قوه قضاییه رخ داد. همزمان با تحولات در دستگاه قضایی در سال 97، چهرههای مختلفی از مفاسد اقتصادی پتروشیمی، کاغذ، سکه، قیر و حتی پوشک به عنوان «سلطان» شناسایی، دستگیر و معرفی شدند. هر چند پیش و بعد از فرآیند محاکمه این افراد، برخی از آنها از کشور متواری و برخی هم پس از محاکمه اعدام شدند؛ اما حتی شناسایی و دستگیری این افراد نیز نوسان قیمتی در بازارهای مختلف را فقط برای مدت زمان کوتاهی کاهش داد و با فروکش کردن التهاب دستگیری، حملات سوداگرایانه به بازارها تداوم پیدا کرد. به نظر میرسد که بخشی از «سلاطینپروری» در اقتصاد به سالهای 86 تا 91 و اوجگیری درآمدهای بادآورده نفتی باز میگردد که فرصت طلایی برای ایجاد رانت و انحصار در اختیار بخشی از صاحبان ثروت قرار داده تا با نزدیک شدن، به مدیران میانی سازمانها و وزارتخانهها یک گام از سایر فعالان بازار جلوتر باشند و با انحصارگرایی، نظم بازارها را برهم بزنند.
بازگرداندن مفاسد اقتصادی در دوره اخیر به سال 86 تا 91 در حالی است که 7 سال از عمر دولت ائتلافی اصلاحطلبان و مدعیان اعتدال و کندرو و مفاسد کلان تحت تعقیب قوه قضاییه، مشخصا زیر بر سر همین مدیریت کارآمد و آلوده است.
اما از همه تلختر، وقاحت روزنامه آقای الیاس حضرتی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم دولت که نه درباره کوتاهی حضرت ایشان و همطیفانش در چهار ساله مجلس فعلی حرفی به میان میآورد و نه درباره دریافتیهای هنگفت اصلاحطلبان مجلس ششم (از جمله همین آقای حضرتی) از شهرام جزایری مفسد اقتصادی بزرگ آن دوران سخن میگوید. تصاویری هم اواخر منتشر شد که از کلهپاچهخوردن جزایری همراه حضرتی حکایت میکرد.
بنابر برخی اخبار قرار است حضرتی پس از پایان نمایندگی مجلس، به وزارت نفت برود.
از شعار رحم اجارهای تا فرار از مسئولیت دولت
عضو حزب منحله مشارکت میگوید انتساب دولت به اصلاحطلبان شوخی است.
احمد شیرزاد در روزنامه آرمان نوشت: اینکه اصولگرایان دولت آقای روحانی را دولت اصلاحطلبان معرفی میکنند چیزی جز شوخی نیست. اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی همکاری داشتند و حمایت کردند اما به هیچ وجه نمیتوان به این دولت لقب اصلاحطلب داد و قاعدتا اصلاحطلبان نمیتوانند مسئولیت آن را بر عهده بگیرند. اصلاحطلبان مسئولیت حمایت اولیه از آقای روحانی را حتما بهعهده میگیرند.
وی میافزاید: اصلاحطلبان قبول دارند که در رایآوری آقای روحانی نقش و سهم اصلی را داشتند، اما در مدیریت کشور سهمی به اصلاحطلبان داده نشد و مجموعه دوستان اصلاحطلب دنبال سهم نبودند. ضمن اینکه هر موجی که بلند شد نباید پاسخ دهیم، بین خودمان و دولت آقای روحانی دیوار بکشیم و ابراز تنبه و تنزه کنیم. باید خیلی خونسرد با این مسائل برخورد کنیم و به یاد داشته باشیم که ماه عسل مجلس تا اواخر تابستان سال جاری طول میکشد. لذا لزومی به مرزبندی با دولت آقای روحانی نمیبینیم چرا که این کار چندان به مصلحت و عاقلانه نیست. باید مسیر اصولی خود را طی کنیم همانطور که تاکنون در حمایت از دولت آقای روحانی تحلیل منطقی و روندی اصولی در پیش گرفته شده است.
شیرزاد همچنین نوشت: اینکه اصولگرایان دولت را منتسب به اصلاحطلبان میکنند ناشی از فرافکنی و فرار به جلوی آنهاست چرا که اصلاحطلبان بسیار محبوبتر از آن هستند که اصولگرایان بخواهند با منتسب کردن آقای روحانی به اصلاحطلبان آنها را خدشهدار کنند. دولت آقای روحانی قانونی بوده و رای مردم را داشته است، اینکه بخواهند اصلاحطلبان را به خاطر حمایت از روحانی مورد مذمت قرار دهند، حنایی بیرنگ است.
درباره این اظهارات اولاً گفتنی است بخش معتنابهی از اعضای دوکابینه روحانی، اصلاحطلب بودهاند از جمله؛ اسحاق جهانگیری، علی ربیعی، جمشید انصاری، لعیا جنیدی، معصومه ابتکار، عیسی کلانتری، محمد جواد ظریف، محمد شریعتمداری، بیژن زنگنه، مسعود سلطانیفر، مسعود کرباسیان، محمود حجتی، عباس آخوندی، مسعود نیلی، محمد علی نجفی، مجید انصاری، رضا امیری، محمد فرهادی و... دهها برابر اینها نیز در سطح معاونین وزرا و مدیران کل و استاندار و فرماندار حضور دارند. همینها بیشترین سهم را در سوء مدیریت دولت و نتایج عملکرد آن دارند.
ثانیاً محمدرضا خاتمی پیش از انتخابات 96 به صراحت تصریح کرد ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم. در همین مسیر اصلاحطلبان به خاطر رأی مستقل ندانستن مجبور شدند عارف و جهانگیری را در دو انتخابات وادار به انصراف کنند.
ثالثاً قاطبه برنامههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دولت، همان برنامهها و ادعاها - و تحمیلهای- اصلاحطلبان است.
رابعاً همین که شیرزاد میگوید نیازی نیست به خاطر انتقادها نسبت به دولت ابراز تنبه و تنزیه بکنیم، به معنای تأیید عملکرد دولت است وگرنه، مطلقاً باید صراحت مرزبندی و فاصلهگذاری میکردند.
خامساً شیرزاد اذعان دارد که انتساب به دولت و رئیسجمهور مورد حمایت آنها در انتخابات، موجب خدشه در محبوبیت هر جریان سیاسی است. همین نشان میدهد که قضاوت مردم درباره نقش منفی اصلاحطلبان بر معیشتشان کاملاً جدی است.
مدعیان اصلاحطلبی این جدی بودن را در بیاعتمادی مطلق مردم به فهرستهای چندگانهشان در انتخابات مجلس از عمق جان حس کردند. چنان که اعضای این لیستها در تهران از چند هزار تا 60 هزار رأی بیشتر کسب نکردند.
یادآور میشود اصلاحطلبان پیش از این بارها از دولت به عنوان رحم اجارهای خود یاد کردهاند و اکنون عجیب است که از مولود آن و کارنامهاش برائت میجویند.
آفتاب یزد: دموکراتها هم به برجام برنمیگردند
یک روزنامه بزککنندگان توافق با آمریکا تصریح کرد برجام حتی اگر نامزد دموکراتها هم در انتخابات آمریکا پیروز شود، دیگر برجام نخواهد شد.
آفتاب یزد نوشت: تونی بلینکن، از مشاور امور خارجی «جو بایدن» گفت: بایدن به دنبال بهبود توافق موجود و یا انعقاد یک توافق جدید با ایران است. ایران باید به برجام بازگردد.
به نظر میآید بر خلاف آن چیزی که بسیاری تا پیش از این تعبیر میکردند، جو بایدن اگرچه با جدیت علیه ترامپ گام برداشته و البته در این مسیر از هیچ اظهار نظری علیه او نیز ابایی ندارد، اما قرار نیست با ورودش به کاخ سفید مسیر برجام را از وضعیت کنونی خیلی هم متفاوت کند اگر چه بایدن چهره شناخته شدهای است که از سیاستهای اوباما حمایت میکرد اما در حقیقت سیاستهای آمریکا بر مبانی خاصی حرکت دارد که فقط تا اندازهای قابل تغییر است.
همان طور که ترامپ در برخی مسائل علیرغم شعارهایش نتوانست ورود پیدا کند، مثلا تاثیری در مناسبات آمریکا و روسیه ایجاد نکرد یا در مورد ناتو این فرصت را پیدا نکرد تا خواستههایش را محقق کند؛ در این میان باید در قبال ایران و سیاستهای کلی آمریکا این نکته را بیان کنیم که سیاستهای این کشور درباره تهران واضح است. به صورت کلی برسر تحریم و برنامه هستهای ایران اجماع وجود دارد. فراموش نکنیم که درکنگره آمریکا هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان خواستار تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند که قرار بود طبق مفاد برجام تا اکتبر ماه جاری رفع شود.