کد خبر: ۱۸۷۴۴۳
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۱

«اثر کبرا» و مدیریت مسائل زنان



  سعید درویشی
زمانی که هند مستعمره انگلیس بود، تعداد مارهای کبرا به شدت در دهلی زیاد شد. حاکمان وقت برای جلوگیری از پیشامدهای این مسئله شروع به پاداش دادن به تحویل‌دهندگان مارهای مرده کردند. در ابتدا این طرح با موفقیت زیاد شروع به کار کرد و فرض بر این بود رفته‌رفته باید مارها کم بشوند اما تعداد مارها بیشتر می‌شد. در نهایت مشخص شد بسیاری از افراد به طمع کسب درآمد بیشتر مشغول پرورش مارهای کبرا شده‌اند.
این حکایت بعدها در ادبیات علم مدیریت به «اثر کبرا» معروف شد، یعنی راه‌حل احتمالی یک مسئله به مرور زمان آن مشکل را بیشتر می‌کند.
مروری بر برخی تصمیمات در حوزه مسائل کلان اجتماعی کشورمان نشان می‌دهد که این تئوری کمابیش بر آنها صادق است؛ می‎‌توان مسائل و مشکلات زنان در کشور را به عنوان شاخص‌ترین نمونه در این زمینه معرفی کرد.
از دهه هفتاد و با تسلط جریانی که خود را فمینیست مسلمان می‌خوانند، بر نهادهای تصمیم‌گیر در حوزه زنان و خانواده، شاهد رشد افکاری بودیم که زن را از محیط خانواده جدا کرده و سعی داشت با تمرکز بر ایده «استقلال همه‌جانبه» موجودیتی جدای از ذات زنانه به جامعه زنان تحمیل کنند. این جریان توانست با تبلیغ ادعای برابری فرصت‌ها و توانایی‌های زنان و مردان در همه عرصه‌ها تصویری نو از زن ایرانی ارائه کند که با افتخار پشت فرمان کامیون نشسته و در جاده‌ها مشغول رانندگی است و یا همانند جنبش زنان در غرب، یک زن صنعت‌گر را به عنوان الگو معرفی کند.
این تصمیم اگرچه نتایجی همچون حضور بیشتر زنان در عرصه‌های جدید را در پی داشت، اما به مرور عواقب چنین افکاری نمایان شد؛ رشد سن ازدواج در کشور، افزایش تجرد قطعی میان زنان، افزایش آمار طلاق در پی ناهمگونی فرهنگی در کلانشهرها و رشد پدیده‌های غیراخلاقی میان دختران و پسران مجرد.
با مشاهده این عواقب بود که از میانه دهه نود مسائل و مشکلات زنان دوباره با اقبال کارشناسان مواجه شد. این بار برای رفع عواقب بیش از دو دهه تصمیم غلط، ازدواج به عنوان نقطه ثقل مباحث مطرح شد. در این بین باز جریان غربگرا وارد میدان شد و با طرح موضوع انحرافی «کودک همسری» داعیه‌دار حل مشکلات زنان شد. با برجسته شدن این موضوع در رسانه‌ها شاهد برگزاری سمینارها، کارگاه‌ها و ارائه گزارش‌های متعددی درباره آن بودیم، در حالی که به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در سال 97، از مجموع ۲۶۱ هزار و ۸۷۱ مورد ازدواج ثبت شده دختران تنها ۶۶۷ مورد ازدواج زیر ۱۳ است. یعنی 0/25٪ ازدواج دختران در کشور. همچنین براساس آمار تفکیکی استان‌ها در این زمینه، در ۱۰ استان کشور این مسئله «بسیار اندک» و در ۱۴ استان کشور نیز «اندک» است. در واقع در۲۴ استان از ۳۱ استان کشور شیوع این پدیده محدود است. تنها در ۷ استان مسئله ازدواج‌های زیر ۱۳ سال در مقایسه با سایر استان‌ها، قابل توجه است.
همچنین بارها گفته شده است که بخش عمده این ازدواج‌ها با همه نسبت اندکی که در مقایسه با آمار کلی ازدواج دارد، مستقیما تابع آداب و رسوم برخی اقوام و مناطق خاص است که به راحتی قابل تغییر نیست و حتی به گفته کارشناسان امر، مقابله سفت و سخت قانونی با آن نه تنها باعث از بین رفتن کامل آن نمی‌شود بلکه این نگرانی وجود خواهد داشت که این ازدواج‌ها به سمت ازدواج‌های ثبت نشده و مخفی برود که این خود لطمه بزرگ‌تری به حقوق این دختران وارد می‌کند.
تمرکز بر موضوعی دوپهلو با عنوان «کودک همسری» باعث شد تا از ابتدای سال گذشته برخی نهادهای داخلی همچون معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری و معاونت جوانان وزارت ورزش و امور جوانان، همسو با مراکز فرهنگی غربی همچون یونسکو و برنامه عمران سازمان ملل متحد با برجسته‌سازی مسائلی همانند ارائه تعاریف جدید از شکل خانواده و تاکید بر «برابری جنسیتی» به عنوان یگانه مرجع راه‌حل مشکلات زنان، مشکل اصلی یعنی تسلط جریان فمینیستی بر مراکز تصمیم‌گیر را به حاشیه برانند.
سال‌ها نگاه غلط به حوزه زنان باعث شد تا این روزها با مشکلات جدیدتری مواجه شویم و تعجب‌برانگیزتر آنکه برای رفع این ‌اشتباهات، سلسله تصمیمات‌ اشتباه دیگری ایجاد شده که عواقب آن سال‌ها بعد نمایان
خواهد شد.
در واقع باید گفت با بررسی سیر تصمیمات و راهبردها در حوزه مسائل زنان می‌توان دریافت که با چرخه باطلی از تصمیمات غلط، عواقب ناشی از آن و تصمیمات غلط دوباره مواجه هستیم که ریشه آن به تسلط یک جریان غربی بر این حوزه بازمی‌گردد. تا وقتی که زن ایرانی با ادبیات، انگاره‌ها و راهبردهای دهه شصت و هفتاد میلادی و براساس آموزه‌های غربی تعریف شود، این چرخه مشکلات ادامه خواهد داشت، مگر آنکه بازگشت به سمت ادبیات دینی و تعریف زن به عنوان محور خانواده و بازتعریف وی در این بستر جدید
صورت پذیرد.
در پایان باید گفت که به نظر می‌رسد مدیران و تصمیم‌سازان حوزه زنان در ایران هنوز در ابتدای راهی هستند که غرب بیش از پنجاه سال پیش آن را آغاز کرد و اکنون خود معترف به عواقب آن در پی راه علاج است، اما برخی در کشورمان دوست دارند راه‌ اشتباه غربی‌ها را مجدد طی کنند!