سخنی با مسئولین آموزش و پرورش(نگاه)
محمدرضا نظری
این روزها بیشتر دغدغه مردم و دولتها نه در ایران بلکه در تمام دنیا به موضوع کرونا اختصاص یافته است. خارج از آمار مبتلایان، کرونا درسهای پنهانی هم برای ما دارد که یکی از آنها شکننده بودن تداوم زندگی ما انسانهاست. موضوعی که این روزها انسان را به تفکری دوباره به روش زندگی و اصلاح آن وامیدارد.
یکی از ابعاد مهم زندگی که در هیاهوی مسائل و مشکلات روزمره قبل از همه به فراموشی سپرده میشود بعد فرهنگ است زیرا اثر آن گرچه بسیار عمیق است اما بود و نبود آن در کوتاه مدت هیچ اثری بر زندگی فردی و اجتماعی انسان نشان نمیدهد. به عنوان مثال اگر پدری نتواند نان شب خانواده خود را تأمین کند همان روز با نتایج و آثار منفی آن روبهرو میشود اما اگر به تربیت و فرهنگ خانواده خود بیتوجه باشد چه بسا که تا سالها متوجه خسارتی که از این ناحیه به او تحمیل شده نگردد.
یکی از جلوههای اصلی فرهنگ یک جامعه در چگونگی نگاه مردم آن جامعه به آزادی تبلور مییابد. آزادی یکی از والاترین ارزشهای انسانی است که میبایست به صورت کامل پاس داشته شود اما آیا آزادی در جامعه با آزادی یک فرد که به عنوان مثال در یک بیابان تنها زندگی میکند یکسان است؟ فردی که در بیابان تنهاست میتواند در هر زمان از شبانهروز با صدای بلند شیپور بنوازد، هر جا میخواهد برود، هر موجودی که مزاحمش بود را بکشد و منزلش را در هر جایی و با هر ابعادی که دلش خواست بنا کند اما آیا همین فرد در یک جامعه میتواند این گونه آزاد عمل کند؟ حتی تصور چنین شهری که همه مردمانش این گونه آزاد باشند سخت است و در اندک زمانی جز ویرانهای پر از اجساد مردم از آن شهر به جا نخواهد ماند. به صورت منطقی چاره کار در محدود نمودن آزادیهای فردی برای زندگی در جامعه است تا جایی که به کرامت انسانی خود فرد و نیز آزادی و امنیت دیگران آسیب وارد نگردد زیرا آزادی بیش از حد هر فرد مانع آزادی دیگران است و بنابر این آزادی بدون مرز معادل از بین رفتن آزادیخواهد بود.
در مثال بالا به بخشهایی از آزادی اشاره شد که بازخورد اثر آنها در کوتاه مدت مشخص میشود و درست و غلط آن به سادگی قابل درک است اما بخشهای دیگری از آزادی نیز وجود دارد که به مسائل فرهنگی مربوط میشود و اظهار نظر در مورد آن به وضوح مباحث فوق نیست زیرا فرهنگ دو خاصیت مهم دارد اول اینکه اثر آنی ندارد و در دراز مدت اثرات مثبت یا منفی خود را نشان میدهد و دوم اینکه اثر آن بسیار عمیق است و کلیه جنبههای فردی و اجتماعی افراد جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
از جمله بخشهای مهمی که فرهنگ یک جامعه را میسازد «آموزش و پرورش» است که با نهادینه کردن ارزشها در نسل آینده در حقیقت ریلگذاری مسیر آینده جامعه را انجام میدهد و با نگاهی به آموزش و پرورش امروز میتوان دریافت که آینده جامعه به کجا خواهد رسید. مخاطبین آموزش و پرورش نیز کودکان و نوجوانان هستند که در دوران بسیار حساس و تعیینکنندهای از زندگی به سر میبرند.
از جمله ویژگیهای این دوران میتوان به شکلگیری و تقویت تدریجی قدرت تعقل و تفکر تا رسیدن به سن جوانیاشاره نمود. اما پیش از اینکه قدرت تعقل به قدر کافی قوی شود تا نوجوان بتواند به وسیله آن درست و غلط را به خوبی تجزیه و تحلیل نماید طوفان بلوغ بر نوجوان میتازد و او را به سمت جنس مخالف شدیداً ترغیب مینماید. این موارد و دلایل متعدد دیگر لزوم حفاظت از نوجوان در این دوران حساس را به خوبی نمایان میکند و بار دیگر اهمیت یک سیستم آموزش و پرورش سلامت و کارآمد را نمایان میسازد.
متأسفانه شاهد هستیم که در برخی از مدارس، جریان خطرناک و سازمان یافتهای برای تضعیف ارزشهای دینی و هنجارهای اصیل جامعه ایرانی در بعد اجتماعی شکل گرفته است. این جریان که در برخی موارد ممکن است مسئولین آن در ظاهر و حتی در زندگی شخصی خود معتقد به رعایت اصول اخلاقی و اسلامی نیز باشند اما در بعد اجتماعی عمیقاً بر این باورند که باید از چهره جامعه دینزدایی گردد و دین به زندگی شخصی افراد محدود شود. این درحالی است که آزادی مورد نظر ایشان همان طور که در سطور قبل ذکر شد در واقع بسیاری از آزادیهای افراد جامعه را به صورت پنهان از آنها میگیرد و تنها پوستهای بیارزش و ظاهری از آنها باقی میگذارد. متأسفانه این جریان با توجه به اهمیت آموزش و پرورش، تمرکز خود را بر این بخش حیاتی متمرکز نموده و در بخشها و مسئولیتهای مختلف سیستم آموزشی کشور نفوذ نموده است. از جمله سایر فعالیتهای این جریان، عضوگیری از مناطق محروم کشور میباشد. فعالین این جریان با ارائه خدمات آموزشی در نقاط محروم کشور در صدد هستند پشتوانه مطمئنی برای این جریان در اقصی نقاط کشور ایجاد نمایند.
آنها برای رسیدن به هدف خود به سلامت روحی این کودکان و نوجوانان معصوم نیز رحم نمیکنند و با روشهای گوناگون از جمله تشویق رفتارهای غیردینی و هنجارشکن سعی دارند که ارزشهای فرهنگی اجتماعی نسل آینده را مطابق آرمانهای خود بازسازی نمایند و کاری ندارند به اینکه نوجوانی که با اصرار آنها در ابتدای سن بلوغ در معرض این تحریکهای جنسی قرار میگیرد ممکن است چه انحرافاتی پیدا کند و در آینده به چه مشکلاتی گرفتار شود.
به عنوان مثال میتوان به یکی از مدارس غیر انتفاعی جنوب شرق تهران اشاره نمود (که اینجا بنا به دلایلی فعلا به نام آن اشاره نمیکنیم) که با ایجاد کانال مشترک تلگرامی بین پایههای دبستان دخترانه و پسرانه در سطوح مختلف یعنی از اول ابتدایی تا پنجم و ششم، دانشآموزان را به گرفتن فیلم از فعالیتهای فوق برنامه خود در منزل تشویق کرده و مسئولین مدرسه این فیلمها را روی کانال مشترک قرار دادهاند. در تهیه این فیلمها نیز نه تنها برای دانشآموزان دختر هیچ الزامی برای پوشیدن لباس فرم مدرسه در نظر گرفته نشده، بلکه در مواردی مسئولین مدرسه کلیپهایی از دختران اواخر دوره ابتدایی با حداقل پوشش ممکن! روی کانال قرار دادهاند و جالبتر این که آنها را ستودهاند!
در ضمن کانالهای فوق عمداً فقط در نرمافزار تلگرام ایجاد شده است و عمده تدریسهای معلمان و تکالیف دانشآموزان فقط در این کانال قرار میگیرد و دانشآموز باید با رفتن به فضای کانال، امور درسی خود را دنبال کند. استفاده از تلگرام علاوهبر غیرقانونی بودن آن برای خانوادهها مشکلاتی از قبیل نیاز به استفاده از فیلترشکن را به دنبال دارد. استفاده از فیلترشکن نیز باعث میشود که مطالب غیر اخلاقی مختلفی در هنگام استفاده دانشآموز از تلگرام روی صفحه نمایش داده شود و وقتی برخی از والدین از مسئولین مدرسه درخواست کردهاند که با توجه به مشکل فوق حداقل در کنار تلگرام، مطالب درسی بر روی یک پیام رسان داخلی نیز بارگذاری شود که مجبور نباشند برای دریافت مطالب از فیلترشکن استفاده نمایند و کودکشان را در معرض تصاویر و مطالب غیر اخلاقی قرار دهند با مخالفت سرسختانه مسئولین مدرسه مواجه شدهاند!
این مثالها نشاندهنده بخشی از نیت پنهان این جریان خطرناک فرهنگی میباشد. آنچه مهم است این است که اولاً مسئولین متعهد غیر وابسته به این جریان میبایست با دقت و حساسیت بیشتری به نظارت بر کار مدارس و جلوگیری از نفوذ این جریان بپردازند تا در حد توان جلوی آسیب این خط فکری منحرف را بگیرند و ثانیاً خانوادهها نباید به مدارس فرزندانشان اعتماد کامل کنند و میبایست با رصد دقیقتر فعالیتهای مدارس، در صورت مشاهده مواردی از این قبیل به آن اعتراض نموده و از تکرار آن جلوگیری نمایند.
امید است با تلاش و مراقبت صحیح امروز، نسل آینده نسلی بالنده و در شأن ایران اسلامی باشد.