عیان شدن چهره واقعی غرب با هجوم کرونا - بخش پایانی
پسا کرونا و نظم نوین جهانی با محوریت مقاومت
هدیه آقاپور
این بیماری همانگونه که افراد را از پا درآورده، بازارها را مختل نموده و کفایت (یا بیکفایتی) دولتها را نمایان ساخته است. قدرت سیاسی و اقتصادی را نیز دستخوش دگرگونی خواهد کرد، آن هم به گونهای که صرفا بعدها نمایان خواهد شد.
چالشهای مدیریت بحران، تجهیزات پزشکی، سرپا نگه داشتن اقتصاد، همه و همه باعث شده تا در درجه اول نگاهها به سوی ابرقدرتها باشد تا ببینیم آنها با بحران جهانی کرونا چگونه برخورد کرده و چه تدبیری میاندیشند؟ اما ماجرا آنجایی جالب میشود که آمارها از شکستن تابوی ابرقدرتی کشورهای مدعی حکایت دارد.
در حال حاضر، میتوان از پایان نظم لیبرالی که برای بیش از دو دهه نظم مطلق روابط بینالمللی بود، سخن به میان آورد. نظمی که پس از پایان جنگ جهانی دوم پا به عرصه وجود گذاشت و همزمان با فروکش کردن شعلههای جنگ سرد در دهه ۸۰ به نظم یکه تاز و برتر بینالمللی مبدل شد. حال در پایان دهه دوم از هزاره سوم و با اوج گرفتن بحران کرونا این نظم دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای بینالمللی نیست و هر روز که میگذرد، ضعفها و کاستی هایش بیشتر و بیشتر نمایان و هویدا میشود. گذر زمان معلوم خواهد کرد که چگونه نظمی از دل این بحران زاده خواهد شد؟ اما آن نظم هر چه باشد دیگر لیبرالی نخواهد بود.
پساکرونا و تحولات آن
حسن عابدینی کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «گرچه بسیار زود هست در مورد تحولات راهبردی درباره پساکرونا صحبت شود، اما به نظر میرسد دنیا را از نظر تحولات سیاسی و هندسه نوین قدرت باید به دو مرحله پیش و پساکرونا تقسیم کنیم.»
وی ادامه میدهد: «کرونا صدمه بسیار سنگینی به اتحادیه اروپا و وحدت اروپایی وارد کرد. گرچه پیش از آن با خروج انگلیس از اتحادیه، تا حدودی این واگرایی شکل گرفته بود و قبلتر از آن هم اسپانیا و دیگر کشورها زمزمه این جدایی را سر داده بودند.»
عابدینی تصریح میکند: «کشورهای بزرگ اروپایی که در اصل ستون خیمه اتحادیه بودند، دردوران کرونا نشان دادند که فقط به فکر کشور خودشان هستند و در سختی، هوای سایر کشورها را ندارند. همچنین جنگ ماسکها نشان داد که آنها بیش از آنکه به وحدت بیاندیشند، خودشان از درون دچار تفرقه هستند و اتحادیه اروپا از این موضوع ضربه سهمگینی خواهد خورد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه اضافه میکند: «در دوران کرونا و پساکرونا وحدت ملی رشد خواهد کرد و کشورها به این نتیجه رسیدهاند که هرکدامشان باید روی پای خود ایستاده و به کشورهای دیگر وابستگی نداشته باشند تا در دوران سختی دچار مشکل نشوند.»
وی یادآور میشود: «مناسبات قدرت به نظر میرسد در پسا کرونا تغییر ماهوی کند. ایالات متحده آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم و حادثه ۱۱ سپتامبر عملا به عنوان قدرت برتر مطرح میشد، اکنون نشان داد که حفرههای بزرگی در نظام سیاسی، اقتصادی و بهداشتیشان وجود دارد که قدرت اول بودنشان را شدیدا به چالش کشید و آنها بیشترین تلفاتی در کرونا داشتند و بسیاری از پایگاههای نظامیشان از دور خارج شد و اقتصادشان دچار زلزله شده و بیکاری به یک باره اوج گرفت؛ بنابراین در پساکرونا باید یک فاتحهای هم برای آمریکای اول بخوانیم.»
عابدینی تاکید میکند: «نهادی مانند سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی، یونسکو که پیش از کرونا گروگان قدرتهای بزرگ بودند، حداقل کارایی را در دوران بحران بینالمللی کرونا داشتند.»
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه میدهد: «در دوران پساکرونا دیانتِ ارزش محور گسترش پیدا خواهد کرد، چراکه پارامترهای مادی گرایانه نمیتواند آرامش را به جوامع بازگرداند. به همین خاطر استنباط میشود دیانت از یک رشد گستردهای در پساکرونا برخوردار شود.»
وی میافزاید: «نکته بعدی این است که لیبرالیزم که طی سه دهه گذشته در چارچوب اندیشه فوکویاما یا هانتینگتون تلاش شده بود به عنوان تنها راهکار و امید جامعه جهانی محسوب شود، عملا از پاسخگویی به نیازهای مردم عاجز شده، بنابراین در پساکرونا باید به دنبال نظریههای جدید بگردیم.»
عابدینی با اشاره به اینکه در دوران پساکرونا انتقال قدرت از غرب به شرق با سرعت بیشتری شکل خواهد گرفت، اظهار میدارد: «طبق پیشبینیها این انتظار میرفت که انتقال قدرت از غرب به شرق طی ۱۰ سال آینده محقق شود، اما ممکن است این موضوع سریعتر صورت بگیرد.»
وی اضافه میکند: «ما در پساکرونا شاهد گسترش بیشتر موضوعات مربوط به شبکههای مجازی خواهیم بود.»
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان میکند: «پساکرونا ممکن است ۶ ماه آینده یا بیشتر از آن باشد، اما چیزی که هست ما در آن زمان شاهد یک دنیای جدید خواهیم بود که مقاومت- از نوعی که در ایران اسلامی وجود دارد- و کشورهایی که مانند ایران روی پای خود ایستاده و اقتصاد مقاومتی را دنبال میکنند، موفقتر خواهد بود. کرونا باعث شد، تمام کشورها در آزمون یکسان شرکت کنند و طبیعتا کشورهایی که دیانت بیشتری دارند و اقتصادشان وابستگی کمتری دارد، سربلندتر از این آزمون بیرون میآیند و پساکرونا باعث خواهد شد تا چهره بزک کرده کشورهای مدعی قدرت کنار زده شود و نارسایی آنها عریانتر در برابر دیدگان ملت قرار گیرد.»
اقتصاد و سیاستهای ویروسزده
بنا به اعلام انستیتوی تحقیقاتی «آیایبی» شمار بیکاران در آلمان در صورتی که بحران اقتصادی پیش رو چندان شدید نباشد به دو میلیون و ۳۵۶ هزار نفر خواهد رسید. این در حالی است که احتمال بیکاری سه میلیون آلمانی به دلیل بحران اقتصادی ناشی از شیوع ویروس جدید کرونا نیز وجود دارد.
موسسه تحقیقاتی «آیایبی» همچنین تخمین زده است که رشد اقتصادی آلمان در سال جاری میلادی به دلیل پیامدهای شیوع ویروس جدید کرونا دو درصد کمتر از پیشبینیهایی خواهد بود که تاکنون انجام شده است.
این انستیتوی تحقیقاتی احتمال داده است که فعالیت بخشهایی از چرخه تولید در آلمان که قلب تپنده اقتصاد اروپا محسوب میشود، به دلیل شیوع نوع جدید ویروس کرونا به مدت شش هفته متوقف خواهد شد و بازگشت شرایط به حالت عادی نیز به همین مدت زمان نیاز خواهد داشت.
استیو منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا نیز روز چهارشنبه هشدار داده بود که در صورت عدم تصویب لایحه تقویت اقتصادی در کنگره احتمال افزایش نرخ بیکاری در این کشور به ۲۰ درصد وجود دارد.
دولت آمریکا با تصویب لایحه یک تریلیون دلاری تقویت اقتصادی قصد دارد تبعات بحران اقتصادی پیش رو را کنترل کند. هدف از این لایحه کمک اقتصادی به شهروندان، کمپانیهای هواپیمایی و دیگر شرکتهایی است که از توقف فعالیتها به دلیل شیوع ویروس جدید کرونا متضرر شدهاند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور جنگ طلب آمریکا نیز از احتمال بیکاری ۲۰ درصدی در این کشور در «بدترین سناریوی ممکن» سخن گفته است. نرخ بیکاری در ایالات متحده پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ در ماه اکتبر سال ۲۰۰۹ به ۱۰/۲ درصد رسیده بود.
فرماندار کالیفرنیا، گوین نیوسم، اعلام کرد در یک هفته اخیر بیش از ۱ میلیون نفر در این ایالت بیکار شده و درخواست پرداخت بیمه بیکاری خود را ثبت کردهاند.
به نقل از سیانبیسی،گری کوهن، مشاور اقتصادی سابق کاخ سفید و مدیر گلدمن ساکس میگوید: «آمریکا در رکود اقتصادیای قرار دارد که چندین تریلیون دلار خسارت خواهد زد و باعث میشود نرخ بیکاری سر به فلک خواهد بگذارد.»
مدیر سابق انجمن ملی اقتصاد در دولت ترامپ گفت: «در حالی که بازارها به شدت متلاطم هستند و شرکتهای موجی از اخراج نیروها را آغاز کردهاند همانند آنچه در جنگ جهانی دوم روی داد، به سختی میتوان در مورد آنچه در حال روی دادن است یک ژست خوشبینانه اتخاذ کرد.»
در عین حال وزیر اقتصاد فرانسه میگوید: «بحران کرونا موجب بیکاری ۷۳۰ هزار کارگر در این کشور شده است؛ این رقم در شامگاه یکشنبه ۵۶۰ هزار نفر بود.»
به نقل از رویترز با شیوع ویروس کرونا، تحلیلگران اقتصاد معتقد به آن هستند که تبعات اقتصادی ویروس کرونا از لحاظ همهگیری و وسعت بدتر از جنگ جهانی دوم خواهد بود که منجر به بیکاری میلیونها نفر در سراسر جهان نیز شده است و باعث خواهد شد تا شوک سنگینی به بهره وری در قدرتهای اقتصادی جهان نیز وارد شود.
دوران پساکرونا
جهان پس از کرونا چه شکلی خواهد بود؟ این سؤالی است که این روزها ذهن بسیاری از اندیشمندان حوزه علوم انسانی به ویژه رشتههای اقتصاد، علوم سیاسی و آینده پژوهی را به خود مشغول کرده است. از بعد جنگ جهانی دوم تا به امروز، جهان به این گستردگی در معرض بحران قرار نگرفته بود، بحرانی که بسیاری از قدرتهای جهانی از مقابله با آن عاجز شدهاند و توان رویارویی با دشمن نامرئی را ندارند.
ویروس کرونا تا این جای کار توانسته پشت پرده بسیاری از ادعاهای دولتمردان به ویژه کشورهای غربی درباره زیرساختهای رفاهی و تأمین اجتماعیشان را برملا کند و ضعف این نظامهای سیاسی در مدیریت بحرانها را نشان دهد. از سوی دیگر، قرنطینه شهرها و خانهنشینی صدها میلیون نفر در کره زمین، از بحران اقتصادی در فردای کرونا خبر میدهد.
تاکنون برخی تحلیلگران داخلی و خارجی به بررسی انگارههایشان از جهان پس از کرونا پرداخته اند؛ اینکه نظم موجود جهانی که بعد از جنگ بینالملل اول بنیان گذاشته شد تا چهحد دوام خواهد داشت و بازیگران اصلی دنیا در فردای پیروزی بر کرونا کدام کشورها خواهند بود؟
نظم نوین جهانی
سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان ۹ فروردین ۱۳۹۹ در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت آغاز ماه شعبان، پیرامون تحولات جهان پس از ویروس کرونا به نکته در خور توجهی اشاره کرد و از نظم نوین جهانی در دوران پساکرونا سخن گفت که بسیار قابل تامل است.
وی گفت: «ما در آستانه یک وضعیت جهانی هستیم که حداقل از زمان جنگ جهانی دوم بیسابقه است. پیامدهای این وضعیت از جنگ جهانی خطرناکتر است. ما نمیدانیم کار به کجا میکشد؟ اما ممکن است پس از کرونا با یک نظم جدید جهانی و شرایط تازه مواجه شویم.»
دبیرکل حزبالله لبنان افزود: «پس از جنگ جهانی اول یک نظم تازه جهانی به وجود آمد. پس از جنگ جهانی دوم، نظم جهانی تازهای به وجود آمد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و اروپای شرقی و غربی، نظم جهانی تازهای به وجود آمد.اتفاقی که امروز در حال وقوع است، بسیار از جنگهای جهانی بزرگتر است؛ چون وارد همه حوزهها شده است. امروز با اتفاقاتی که در جهان در حال وقوع است، بحثهای فرهنگی، عقیدتی، دینی، فکری و فلسفی به وجود آمده، در همه چیزهای مرتبط با جهان فلسفه، عقاید، فرهنگ، اندیشه، دین و فلسفه زلزلهای رخ داده است. در حوزه اولویت کشورها نیز زلزله رخ داده است.»
ازسوی دیگر، هنری کسینجر، تئوریسین آمریکایی و وزیر خارجه اسبق ایالات متحده، در یادداشتی در نشریه آمریکایی وال استریت ژورنال تاثیرات شیوع ویروس کرونا را بر جهان بسیار بلندمدت میداند که از چندین نسل فراتر خواهد رفت.
این سیاستمدار آمریکایی میگوید: «هنگامی که اپیدمی کووید -١٩ به پایان برسد، نهادهای بسیاری از کشورهای جهان شکست خورده و به زانو افتاده خواهند بود. واقعیت این است که جهان پس از ویروس کرونا، هرگز مانند قبل نخواهد بود.»
محمد ساجدی کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «نظم نوین جهانی و صحبت در این رابطه از ماه گذشته در محافل غربی زمزمههایی پیرامون آن شنیده شد.»
وی ادامه میدهد: «حتی ۶ ماه گذشته ماکرون در یک سخنرانی درباره وضعیت اتحادیه اروپا و ساختار آن از عبارت تشییع جنازه استفاده کرد که خیلیها به او خرده گرفتند.»
ساجدی تاکید میکند: «پس از فروپاشی شوروی اولین بار در ایالت ویسکانسین جورج بوش پدر بحث نظم نوین جهانی را مطرح کرد و هیچ گاه فکر نمیکرد که پس از گذشت ۳ دهه تغییرات آنچنان شکل بگیرد که این مفهوم معنای خود را از دست بدهد چرا که آن زمان آمریکاییها به فائق آمدن قدرت لیبرال دموکراسی جهانی میاندیشیدند، اما امروز مسیر جهان خلاف این اتفاق دارد طی میشود.»
این کارشناس مسائل سیاسی میافزاید: «هنگامی که غربیها در اندیشکدههای خود اعلام میکنند، در سال ۲۰۲۵ فقط ۵ قدرت در دنیا خودشان را نشان میدهد که یکی از آنها جریان مقاومت است و میبینیم که دقیقا امروز جریان مقاومت به عنوان یک جریان اثرگذار در دنیا مطرح میشود.»
وی خاطرنشان میکند: «اگر امروز سیدحسن نصرالله بحث نظم نوین جهانی دیگری را مطرح میکند، دقیقا حول موازنههای قدرت در منطقه غرب آسیاست که اثرگذاری جهانی دارد و بعد از حوادث کرونا این تحولات سرعت بیشتری پیدا خواهند کرد.»