kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۴۷۴۵
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۶

منطق قدرت(6)(پرسش و پاسخ)



پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی، قدرت در منظومه فکری و عملی فرد مسلمان و جامعه اسلامی از چه جایگاه و پشتوانه منطقی برخوردار است؟
پاسخ:
در بخش‌های قبلی پاسخ به این سؤال در خصوص قوت و قدرت در احادیث به برخی از احادیث امام علی(ع) و امام حسین(ع) درباره منطق قدرت پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی‌می‌گیریم.
غیبت‌کنندگان
جمله دیگری از امیرالمومنین (ع) در باب غیبت نقل می‌کنم. از علی(ع) می‌پرسند: چه کسانی غیبت می‌کنند و همیشه دلشان می‌خواهد پشت سر مردم حرف بزنند و بدگویی کنند و از بدگویی دیگران لذت می‌برند؟ علی (ع) می‌فرماید: ضعیف‌ها، عاجزها، ناتوان‌ها: «الغیبه جهد العاجز»
غیبت منتهای کوشش یک آدم ناتوان است. یک انسان قوی و مقتدر و آن کسی که در روح خود احساس قدرت می‌کند، عار و ننگش می‌آید که غیبت کند و غیبت را کار دنی‌ها و ضعفا و کاری پست می‌داند. یک انسان قوی حاضر نیست پشت سر مردم غیبت کند و یا غیبت دیگران را بشنود. علی (ع) غیبت را مستند به ضعف می‌کند و می‌گوید: «انسان قوی و مقتدر و یک روح مقتدر هرگز غیبت نمی‌کند» (نهج‌البلاغه- حکمت 461)
خائن نبودن غیرت‌مندان
حتی علی (ع) زنا را هم به ضعف تعلیل می‌کند، می‌فرماید: «ما زنی غیور قطّ» (همان، حکمت 305)
در همه دنیا یک آدمی که یک جو غیرت داشته باشد، با زنی زنا نکرده و به ناموس مردم خیانت نکرده است؛ فقط آدم‌های بی‌غیرت زنا می‌کنند. آدم بی‌غیرت آدمی است که در خودش هم احساس ضعف می‌کند، یعنی آدمی که واقعاً اگر دیگران هم نسبت به ناموس او کاری کنند، آن قدرها ککش نمی‌گزد. فقط بی‌غیرت‌ها هستند که زنا می‌کنند، غیورها هرگز زنا نمی‌کنند: «ما زنی غیور قط». (تجلی پیام، ص 532)
قدرت در نگاه نیچه
ولی آقای نیچه این قدرت‌ها را دیگر نمی‌شناسد. از نظر او قدرت یعنی فقط زور بازو، یعنی اسلحه، یعنی آهن داشتن و با آهن به سر دیگری زدن و کوبیدن. مرد برتر از نظر او یعنی یک حیوان گنده، یک مردی که زور بازویش خیلی زیاد است ولی این آدم از قوّت و قدرت روحی اساساً خبر ندارد و چیزی نمی‌داند.
اسلام موید انسان قادر
پس در مکتب اسلام بدون شک، قدرت یک ارزش و یک کمال انسانی و یکی از خطوط چهره انسان کامل است. اسلام، انسان ضعیف را نمی‌پسندد: «انّ الله یبغض المومن الضّعیف» (کافی، ج 5، ص59)
خدا از آدم‌های سست و ناتوان بدش می‌آید.
پس اسلام اولًا تنها ارزش انسان را قدرت نمی‌داند و در کنار آن به ارزش‌های دیگری هم قائل است و ثانیاً تعبیر قدرت در اسلام با تعبیری که آقای نیچه و سوفسطائیان و ماکیاول و امثال اینها از قدرت می‌کنند، متفاوت است. اسلام قدرت‌هایی را در انسان سراغ دارد و آن قدرت‌ها را تقویت و تحریک می‌کند که نتیجه‌اش غیر از چیزی است که نیچه گفته است، بلکه خیر جامعه در آن است.
نیچه می‌گوید: «اصلًا اینکه انسان دلش می‌سوزد، از ضعف است.» باید به او گفت: صحبت این نیست، صحبت فیّاضیّت است صحبت جود و کرم است، صحبت خیر رساندن است. چرا مطلب را از این طرف نمی‌بینی؟ آقای نیچه! این حرف را به این شکل مطرح کن: آیا یک آدم قدرتمند فیضش به دیگران می‌رسد یا یک آدم ضعیف؟ فیض رساندن از قدرت است یا ضعف؟ فیض رساندن از قدرت است نه از ضعف. (مجموعه آثار، ج 23،‌ص 267)
ادامه دارد