نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
زنجیرهایها نگران جمع شدن بساط شایعهسازان کرونا
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود در اقدامی غیراخلاقی به تحریف گزارش کیهان پرداخت. این روزنامه طیف مدعی اخلاق در گزارشی با عنوان عجیب و خندهدار «میخواهند آذری جهرمی را بترسانند» به گزارش دو روز قبل کیهان واکنش نشان داد. به درستی معلوم نیست منظور این روزنامه از «ترساندن» چیست؟ و چرا نقد عملکرد یک وزارتخانه را معادل ترساندن گرفته آن هم در حالی که در همان گزارش کیهان از عملکرد وزارت بهداشت و بانک مرکزی تعریف و تمجید کرده بود.
سرویس سیاسی-
در گزارش آفتاب یزد آمده است: «در حالی که این روزها کرونا بهعنوان تنها سوژه گفتوگو میان مردم در محل کار و یا خانواده تبدیل شده است و نگرانی از افزایش آمار روزافزون مرگ و میر[!!]
آن برای بسیاری ایجاد نگرانی کرده و وسواس و آشوب به دل خیلی از مردم راه یافته است و البته آمار جانباختگان این بیماری نیز روز به روز سیر صعودی دارد[!!] به نحوی که وزیر بهداشت روزهای کنونی را روزهای سخت و اوج ابتلا به این بیماری توصیف میکند، دغدغه برخی رسانههای جریان راست ظاهرا این است که یا این ویروس را به گردن دیگران بیندازند و یا در جدیدترین شیوه به گردن شبکههای اجتماعی.»
در ادامه گزارش آفتاب یزد (که در ابتدا به آن اشاره شد) آمده است: «دیروز کیهان حملات خود را به سمت وزیر ارتباطات و باز بودن برخی شبکههای اجتماعی متمرکز کرد. این نشریه روز گذشته با روتیتر: «تبعات رهاشدگی فضای مجازی» و تیتر «جهاد وزارت بهداشت زیر تیغ کوتاهی وزارت ارتباطات» دلیل وضعیت کنونی کشور را وجود شبکههای اجتماعی در بحث کرونا دانست و از آنسو عدم برخورد وزیر با این شرایط موجود را نکوهش کرد.»
همچنین این روزنامه در صفحه نخست خود نوشت: «روزنامه کیهان عامل شرایط موجود در کشور بعد از بیماری ویروسی اخیر را شبکههای اجتماعی دانست[!!] و به وزیر ارتباطات حمله کرد...»
این حد از بیاخلاقی و تحریف حقایق در حالی است که حتی از تیتر کیهان میتوان سمت و سوی گزارش مربوط به آن را فهمید: «جهاد وزارت بهداشت زیر تیغ کوتاهی وزارت ارتباطات» نکته تعجببرانگیزتر آن است که این روزنامه مدعی اصلاحطلبی حتی بخشی از گزارش کیهان را نیز آورده است؛ آن بخش که کیهان در گزارش خود متذکر شده: «شایعات کرونایی که این روزها در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود به یکی دو مورد ختم نشده است. شایعاتی مانند آمارهای جعلی و نجومی از مبتلا شدن هموطنانمان در استانها به ویروس کرونا و... که به تشدید بحران روانی کرونا، تحریک بازار حوزه بهداشت و درمان و افزایش هزینه مدیریت بحران در جامعه انجامیده، در حالی در شبکهها دستبهدست میشود که وزیر ارتباطات، بهعنوان یکی از مهمترین مسئولان حوزه امنیت روانی جامعه، صرفاً توئیت به دست شده و از «ارسال» پیامکهای وزارت بهداشت! و یا ارائه این پیشنهاد که «جلسات را ویدئو کنفرانسی برگزار کنیم!» خبر میدهد...»
به راستی فهم این نکته این اندازه دشوار است که در گزارش کیهان از رهاشدگی فضای مجازی انتقاد شده و هر کسی میداند عامل بحران اخیر یک مهمان ناخوانده با نام «کرونا» است اما فضای مجازی به عامل تشدید بحران تبدیل شده است. این موضوعی است که امروزه نه کارشناسان رسانه بلکه حتی مردم عادی نیز به آن اذعان دارند که فضای مجازی به مخرب آرامش و امید مردم تبدیل شده است. مگر نبودند کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان و... که برای این معضل راهکاری به شکل جریمههای بسیار سنگین به کار بستند؟!
راستی چرا زنجیرهایها این همه نگران هستند که مبادا مجاری دروغ و شایعه در فضای مجازی بسته شود؟!
روزنامه زنجیرهای و ادبیات تشدید بحران!
نکتهای دیگر در مطلب آفتاب یزد قابل توجه است که شباهت زیادی با مطالب غیرواقعی فضای مجازی دارد. شباهت از آن جهت که هم آن مطالب فضای مجازی و هم این بخشهای گزارش آفتاب یزد «امید» جامعه را نشانه گرفتهاند. چنانکه خواندید این روزنامه در ابتدای نوشتار خود فضایی رعبآور و وحشتناک را به مخاطبان خود القا میکند. به این عبارات دقت کنید: «نگرانی از افزایش آمار روزافزون مرگ و میر»
و یا «وسواس و آشوب به دل خیلی از مردم راه یافته» و یا «آمار جانباختگان این بیماری نیز روز به روز سیر صعودی دارد» و...
اینها در حالی است که مدیرمسئول این روزنامه زنجیرهای در سرمقاله دیروز خود با عنوان «ادبیات بحران» نوشته است: «نکته اینجاست که برخی مسئولان در انتشار اطلاعات مربوط به ویروس مشهور، از ادبیات مناسبی بهره نمیبرند.فیالمثل مشاهده شد وقتی اعلام گردید هفته جاری هفته پیک بیماری است بر وحشت مردم افزوده شد. این در حالیست که این روزها جامعه به اندازه کافی از استرس رنج میبرد و شایسته نیست مسئولان با انتخاب واژههای تند و رعبآور مردم را مضطربتر کنند.»[!!]
حمله به امید مردم
طیبه سیاوشی، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس و کاندیدای رد صلاحیت شده مجلس یازدهم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «موضوع شيوع بيماري کرونا در ايران متأسفانه خيلي دير اعلام شد. اطلاعرساني درخصوص اين بيماري واگيردار همگاني يک مقدار با تاخير اعلام شد و من فکر ميکنم اگر زودتر اعلام شده بود اين امکان وجود داشت که آن را راحتتر مهار کنيم البته من فکر ميکنم امکانات تشخيصي هم در کشور وجود نداشت و دير به آن دسترسي پيدا کرديم هم اينکه دير اطلاعرساني شد و هم اطلاعات تشخيصي آن دير به کشور رسيد دستبهدست هم داد تا اين موضوع به اوج بحران در کشور برسد اين مسائل باعث شد بدبيني و بياعتمادي مردم تشديد شود و مسئله فراتر از اين موضوع برود مردم در حال حاضر نسبت به پنهانکاريهاي انجام شده درخصوص کرونا به شدت بدبين شدهاند و دائما گمان ميکنند آمار دقيقي به آنها اعلام نميشود البته که من قبلاً هم اشاره کردهام در اين زمينه هم مثل تمام موضوعات حساس کشور چندصدايي وجود دارد ما بايد يک مرجع رسمي و علمي را از روز اول در اين زمينه معرفي ميکرديم که در واقع فقط از طريق آن اخبار شنيده شود و هرچقدر هم مشکلات و مسائل پيش ميآمد آن مرجع علمي بايد پاسخگو ميبود. اما متأسفانه بهدليل اظهارنظرهاي غيرمسئولانه و غيرکارشناسي باعث شد مردم احساس کنند بازهم نميتوانند به حاکميت اعتماد کنند و اين مشکل هم به بقيه مشکلات اضافه کرد».
سیاهنمایی این نماینده اصلاحطلب مجلس در حالی است که این روزها در کنار اخبار تلخ جانباختن برخی هموطنانمان بر اثر کرونا، خبرهای خوب و امیدوارکنندهای درباره اقدامات انجام شده در کشور در مقابله با این ویروس منتشر شده است.
افزایش آمار بهبودیافتگان، طرح بسیج ملی 300 هزار اکیپی برای مقابله با کرونا، ساخت کیت تشخیص کرونا توسط متخصصان ایرانی، همدلی و همراهی مردم در مقابله با ویروس کرونا، ایثار و ازخودگذشتگی کادر پزشکی و درمانی در بیمارستانهای کشور در مقابله با ویروس کرونا، اطلاعرسانی خوب رسانه ملی در پوشش دادن اخبار کرونا و... از جمله اخبار و اقدامات خوب در مقابله با ویروس کرونا است.
متأسفانه مدعیان اصلاحات هیچگاه به نقاط قوت توجه نداشته و با سیاهنمایی و بنبستنمایی، امید مردم را نشانه میگیرند.
عصبانیت مدعیان اصلاحات!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «هفته گذشته بود كه گروه ويژه اقدام مالي در پايان نشست خود در پاريس پس از حدود 2 سال همكاري با جمهوري اسلامي به منظور تصويب الحاق به كنوانسيونهاي بينالمللي مقابله با تامين مالي تروريسم و مقابله با جرايم سازمانيافته فراملي و همچنين اصلاح قوانين داخلي مقابله با تروريسم و پولشويي براي خروج از «ليست سياه» يا به عبارتي صحيحتر، ليست كشورهاي پرخطر براي تجارت، ايران را رسما كنار كره شمالي قرار داد تا تهران و پيونگيانگ 2 ساكن «ليست سياه» باشند. گروه ويژه اقدام مالي اين تصميم را در حالي اتخاذ كرد كه قواي مجريه و مقننه الحاق ايران به كنوانسيونهاي پالرمو و CFT را تصويب كردند ولي شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام باتوجه به حضور چهرههاي نزديك به اصولگرايان در آن، مثال سدي بر سر راه اين لوايح عمل كردند.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «نكته قابل توجه در اين ميان آنكه طيف موسوم به دلواپس همچنان نهتنها حاضر به پذيرش مسئوليت ورود ايران به ليست سياه گروه ويژه اقدام مالي نيست؛ بلكه به انكار «ليست سياه» از اصل و اساس ميپردازد... در اين ميان آنچه عيان است، بازي با كلمات از سوي طيف مخالف لوايح CFT و پالرمو است. آنان ترجيح ميدهند بهجاي استفاده از تعبير متداول «ليست سياه» از كليدواژه «كشورهاي غيرهمكار» نام ببرند اما اشارهاي به تبعات حضور ايران در اين ليست نكنند».
گفتنی است FATF ابزاری در اختیار وزارت خزانهداری آمریکا برای هوشمندسازی تحریمهای این کشور است. برای همین است که علیرغم اجرای 95 درصدی دستورات FATF توسط دولت روحانی، نه تنها گشایش بانکی ایجاد نشده، بلکه هم ارزش پول ملی کاهش یافته و هم تحریمها افزایش یافته است. ادعای حامیان FATF این است که ایران باید لوایح پالرمو و سیافتی را تصویب کند. این دقیقاً همان مسیری است که کرهشمالی پیش از این در پروسه پیوستن به FATF گذرانده است. کارگروه اقدام مالی ادعا کرده بود که اگر کرهشمالی دو کنوانسیون پالرمو و سیافتی را تصویب کند، از لیست سیاه خارج میشود. اما علیرغم تصویب این دو کنوانسیون توسط کره شمالی، این کشور نه تنها از لیست سیاه خارج نشد، بلکه دستورات جدیدی در حوزه موشکی از سوی کارگروه ویژه اقدام مالی به این کشور ابلاغ شد.
عقدهگشایی ارگان دولت علیه رسانه ملی
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «خودویرانگری هم حد و اندازهای دارد، ولی ظاهراً برخی از ما مردم برای این کار اندازهای قائل نیستیم. البته میدانیم و نیک هم میدانیم که رسانه رسمی کشور در وضعیتی نیست که نیازهای ارتباطی و رسانهای مردم را حتی در شرایط عادی تأمین کند، چه رسد به اینکه چنین وظیفهای را بخواهد در شرایط حاد انجام دهد. این ناکارآمدی منجر به این نتیجه میشود که مردم تشنه کسب خبرها و اطلاعات درست و بهنگام شوند از اینرو به سوی استفاده از سایر رسانهها گام برمیدارند. اکنون مهمترین این رسانهها شبکههای اجتماعی هستند که اخبار سایر رسانهها را نیز بازتاب میدهند. شبکههایی که بهشدت مورد استقبال مردم هستند. ولی این شبکهها در عین مفید بودن میتوانند حامل ویروسهای خطرناک ارتباطی و مفهومی نیز باشند.»
ارگان دولت مدعی شد: «چرا مردم از رسانه رسمی منزجر شدهاند؟ به این دلیل که یا حقیقت را نمیگوید یا همه حقیقت را نمیگوید یا بعضاً خلاف حقیقت هم گفته میشود. یا حقیقت را هم میگویند اما کسی به آنان اعتمادی ندارد در نتیجه حقیقت قربانی این وضعیت میشود. این را همه میدانیم. حتی دستاندرکاران رسانههای ضدحقیقت نیز آن را میدانند، ولی اگر دلیل مخالفت ما با اینگونه رسانههای رسمی فاصلهگیری آنان از انتشار حقیقت است، بنابراین نباید در مواجهه با آنها به دامن رسانههای
بینام و نشان دیگری که بویی از حقیقت نبردهاند بیفتیم.»
سطرهای فوق، پیامد ایفای نقش پیادهنظامی شبکه خبیث رسانهای معارض انقلاب اسلامی از سوی رسانههای اصلاحطلب است. وقتی اینطور شد، چنین رسانههایی، امپراتوری خبری نیرنگ و دروغ را اگر نفی نکنند، به وسیله آن و با توسل به تحریف، قلب واقعیت و غرضورزی، رسانههای جبهه خودی را بمباران میکنند. رسانهای که خلاف حقیقت را میگوید، نه صدا و سیما که همان شبکهها و بنگاههای دروغپراکنیاند که شمار زیادی از خبرنگاران اصلاحطلب، با فرار از کشور، رسما به خدمتشان درآمدهاند. اتفاقا همین رویکرد فریبکارانه و ترفندآمیز رسانههای معاند نظام در خارج از کشور است که سبب افزایش اعتماد مردم به رسانه ملی شده است. رسانه ملی که مدعیان اصلاحات، آن را رسانه دولت میخواهند و حتی تا حدی به آن رسیدهاند. علی عسکری گفته بود؛ «آنتن رسانه ملی در سال ۹۵ در بهترین زمان، بهطور متوسط، روزانه ۲۱ ساعت در اختیار مسئولان اجرایی کشور بوده است ضمن آنکه وزرای دولت نیز، بهطور متوسط، روزانه ۶ ساعت آنتن رسانه ملی را در اختیار داشتند.»(!) ارگان دولت چند روز پیش هم با آن شبکه منحوس همگام شده و با تشکیک در آمار رسمی اعلام شده از سوی دولت درباره کرونا، امنیت روانی مردم را نشانه رفته بود. ارگان دولت البته فرصت دلچسبی هم برای عقدهگشایی علیه صداوسیما یافته است تا در کنار تردیدافکنی نسبت به آمار رسمی دولت، رسانه ملی را نیز بکوبد و پروژه کرونای رسانهای را که دستاندرکارانش در بیرون، مزدوران خبری بیبیسی و صدای آمریکا هستند، تکمیل کند.