نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
حزب کارگزاران: موضوع «جمهوریت» پروژه سیاسی اصلاح طلبان است
روزنامه سازندگی درشماره اخیر خود، سه یادداشت را به مسئله «انتخابات» و اظهارات رئیس جمهور در مورد «جمهوریت» اختصاص داده است. سازندگی در یادداشتی به قلم مدیرمسئول آورده است: «رئیسجمهور هفته گذشته، سخنان دلسوزانهای بیان کرد. ایشان به درستی نسبت به احتمال از دست رفتن جمهوریت نظام در صورت تداوم برخی روندها و رویکردها هشدار داد. جمهوریت نظام و اسلامیت آن، 2 رکن اصلی و اساسی جمهوری اسلامی هستند و همانطور که امام نیز برای موضوع تأکید کردند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر خواسته ملت بوده و هست.»
در یادداشت دیگری به قلم محمد هاشمی، معاون اجرایی دولت سازندگی آمده است: «وقتی سخن از جمهوریت نظام مطرح میشود، این موضوع ناظر به 2 نکته است هم انتخابی بودن ارکان نظام سیاسی و هم امکان مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی خودشان و داشتن حق انتخابهای مختلفی از سوی آنها است.»
هاشمی با بیان اینکه «نهادی برای خروج از بنبست رد صلاحیتها باید تشکیل شود» ادامه داده است: «نگرانیای که چهرههایی مانند رئیسجمهور درباره جمهوریت نظام دارند معطوف به بحث فرصت مناسب و یا متوازن برای گروههای مختلف در انتخابات است تا مردم حق انتخاب داشته باشند.»
پروژه جمهوریت، نیازمند فشار افکار عمومی
از سوی گروههای سیاسی است
همچنین در یادداشت دیگری به قلم عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران آمده است: «رئیسجمهور هفته گذشته موضع گیری قاطعانهای در قبال تهدید جمهوریت نظام و تهی کردن نهاد انتخابات از معنای آن داشت.» و «رئیسجمهور از جایگاه قانون اساسی و جایگاه دفاع از حقوق ملت این کار را انجام داد ... اما نکتهای که وجود دارد این است که در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی رئیسجمهور این توان را ندارد که به تنهایی چنین خواستی را پیش ببرد. حتماً نیازمند فشار افکار عمومی از سوی گروههای سیاسی است که بتواند این پروژه را جلو ببرد.»
وی نوشته است: «الان یک پروژه سیاسی پیش روی اصلاحطلبان قرار دارد که باید درباره آن تصمیم بگیرند که چه کنند.» و «حالا فرصت مناسبی برای اصلاحطلبان است که در اقدامی عملی رئیس جمهور را پشتیبانی کنند.»
در ادامه مطلب آمده است: «در این میان برخی احزاب از جمله حزب اتحاد ملت پیشنهاد رفراندوم درباره نظارت استصوابی را به رئیسجمهور مطرح کردهاند. به نظر میرسد این پیشنهاد قابل تأمل است!»
به مردم بگوییم درخواست رفراندوم
به خاطر اصلاحطلبان نیست، بهدلیل تهدید جمهوریت است!
عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشته است: باید «برای مردم به خوبی روشن شود که اگر ما برای نظارت استصوابی خواهان برگزاری رفراندوم هستیم به جهت رد صلاحیت کاندیداهای خودمان نیست بلکه بهدلیل تهدید جمهوریت نظام و بیاثر کردن نهادهای انتخابی است!» مدعیان اصلاحات که داعیه مردمخواهی، مردم دوستی و جمهوریت را دارند هنوز پاسخ روشنی به این سؤالات ندادهاند که چرا از فراکسیون امید و دولت تدبیر و امید حمایت کردند که ماحصلش تورم و گرانی و مشکلات کشور بود؟ آنها پیش از آنکه حرف از جمهوریت بزنند – آنهم به عنوان یک پروژه- باید برای همین «جمهور» و همین «مردم» از کارنامه عملکرد خود گزارش دهند.
آمریکا و اروپا در مسئله ایران،
ترفند «پلیس خوب-پلیس بد» را اجرا میکنند
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «باید دقت کرد که اروپاییها خارج از تعهداتی که با آمریکا دارند قدمی برنخواهند داشت. به نظر نمیرسد اتحادیه اروپا نقشی مستقل از سیاستهای آمریکا بتواند ایفا کند. این کشورها در عملکرد خود معمولاً هماهنگ عمل میکنند و گاهی سیاستهایی همچون پلیس خوب و بد را اجرا میکنند و باید به این سیاستها به خوبی توجه کرد» وقتی آمریکا رسماً از برجام خارج شد، دولتمردان و رسانههای زنجیرهای تاکید کردند که مزاحم رفت و ما برجام را با اروپا ادامه میدهیم. این طیف در ادامه تاکید کرد که اروپا پشت ماست و در مسئله ایران، شکاف عمیقی میان اروپا و آمریکا ایجاد شده و مقامات اروپایی گفتهاند، هر چه تهران بگوید!
در آن مقطع، منتقدان با دلایل فنی و کارشناسی و با استناد به کارنامه اروپا در توافق سعدآباد و سپس توافق هستهای، تاکید کردند که اروپا با آمریکا همصداست و هدف تروئیکای اروپایی با آمریکا در موضوع ایران، هدفی مشترک است.
اما دولتمردان و رسانههای زنجیرهای با حمله به منتقدان، آنان را آماج فحاشی قرار داده و تاکید کردند که این استدلال غلط است. حالا مدعیان اصلاحات با حداقل 21 ماه تأخیر تازه به حرف منتقدان رسیده و اذعان دارند که اروپا و آمریکا در موضوع ایران در حال اجرای ترفند پلیس خوب-پلیس بد هستند.
هدف برجام؛ برداشته شدن همه تحریمها است
روزنامه شرق در سرمقاله دیروز خود با عنوان «سفر بورل به ایران و سرنوشت برجام» نوشت: «توافق هستهای بر این محور استوار بود که تحریمها برداشته شود و انتقال تکنولوژی به ایران صورت بگیرد.»
این سرمقاله در ادامه آورده است: «بعد از تغییر دولت در آمریکا و رویکارآمدن دونالد ترامپ، او اعلام کرد بهصورت یکجانبه از این تفاهمنامه خارج شده و نهتنها برجام را اجرا نمیکند، بلکه تحریمهای سنگینتری وضع خواهد کرد. تحریمهای آمریکا یکجانبه و مضاعف است...» البته پیش از آمدن ترامپ در دوره اوباما نیز تنها دولت اوباما ظاهراً در برجام حضور داشت و در آن دولت هم نه تعهدات آمریکا اجرا شد و تصویب تحریمها متوقف گردید. سپس نویسنده میافزاید: «اتحادیه اروپا پس از خروج آمریکا از برجام، از حفظ آن سخن گفت و حتی بحثهایی بر سر خرید یکسوم نفت تولیدی ایران و ایجاد یک سازوکار مستقل از دلار انجام شد؛ اما هیچکدام از این وعدهها تحقق نیافت... مشخص است که فلسفه برجام، برداشتهشدن تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای و جذب سرمایه خارجی بود و با خروج آمریکا از آن، رسماً این اتفاق رخ نداد.»
نکته جالب توجه این است که روزنامههای زنجیرهای و دولتمردان پیش از اجرای برجام وعدههای گشایش میدادند و صبح بدون تحریم اما وقتی برجام به سرنوشت نامبارکی که منتقدان از پیش میگفتند دچار شد برخی از آن مقامات و روزنامهها این خطمشی را در پیش گرفتند که هدف برجام برداشتن تحریمها و اقتصادی نبوده است و اکنون در بخشی از این سرمقاله به وضوح و به درستی به این هدف برجام اشاره شده است.