عملیات بازار باز چیست؟
طی دهههای اخیر، اغلب بانکهای مرکزی سیاستهای پولی و مدیریت نقدینگی سیستم بانکی را از طریق ابزارهای غیرمستقیم که عمدتاً شامل اداره عملیات بازار باز جهت کنترل نرخ بهره یکشبه بازار بینبانکی است، اجرا میکنند.
به گزارش تسنیم، همزمان با برگزاری مجمع عمومی بانک مرکزی با حضور رئیسجمهور و مدیران بانکی، رئیسکل بانک مرکزی از آغاز اجرای عملیات بازار باز از 28 دی ماه خبر داد.
بنابراین از بیست و هشتم دیماه رسماً بانک مرکزی ابزار جدیدی برای سیاستگذاری پولی در اختیار دارد که میتواند با استفاده از آن علاوه بر مدیریت تورم، نرخ ارز را نیز مدیریت کند.
بانکهای مرکزی در تمام دنیا دو ابزار مستقیم و غیرمستقیم برای سیاست گذاری پولی دارند که با استفاده از آن میتوانند به مدیریت نقدینگی، مهار تورم و رشد اقتصادی و ... بپردازند.
بنابراین، ابزارهای سیاست پولی، روشهایی است که به وسیله آن بانکهای مرکزی میکوشند متغیر هدف خود را در سطح مطلوب و همسو با اهداف کلان اقتصادی تنظیم کنند. این ابزارهای سیاست پولی به دو گروه ابزارهای مستقیم و ابزارهای غیرمستقیم تقسیم میشوند.
ابزارهای مستقیم بر محدودیتهای اعمال شده بر نرخ بهره بانکها و همچنین تعیین کف و سقف برای میزان اعتبارات اعطایی تاکید دارد. این ابزارها تا اواخر دهه 1970 (قبل از طرح ایده مقرراتزدایی و آزادسازی مالی) در کشورهای توسعه یافته متداول بود؛ اگرچه ابزارهای موصوف در برخی از کشورها با بازارهای پولی کمتر توسعه یافته همچنان مورد استفاده واقع میشوند.
ابزارهای مستقیم سیاست پولی در معرض نقض و سرپیچی قرار دارند. استفاده از این ابزارها توسط بانکهای مرکزی ممکن است با غیررقابتی نمودن فعالیتهای بانکی و تخصیص غیربهینه منابع اعتباری از رشد فعالیتهای واسطهگری بانکی جلوگیری نموده و کارایی نظام مالی را مخدوش کند. برهمین اساس، امروزه کاربرد ابزارهای مستقیم در اقتصادهای اصلی جهان منسوخ شده است.
طی دهههای اخیر، اغلب بانکهای مرکزی سیاستهای پولی و مدیریت نقدینگی سیستم بانکی را از طریق ابزارهای غیرمستقیم که عمدتاً شامل اداره عملیات بازار باز جهت کنترل نرخ بهره یکشبه بازار بینبانکی است، اجرا میکنند.
هدف عملیاتی بانکهای مرکزی، مدیریت نقدینگی سیستم بانکی است، به طوریکه نرخهای بهره کوتاهمدت با اهداف رسمی که وضعیت فعلی سیاستهای پولی را تبیین میکند، مطابقت داشته باشد. استفاده از ابزارهای غیرمستقیم بدان معنا است که بانکهای مرکزی به جای تعیین مستقیم و دستوری متغیرهای هدف نظیر نرخ بهره، از طریق ایفای نقش در جانب عرضه و تقاضای بازارهای پول بینبانکی، آن را راهبری میکنند.
این نوع مدیریت بازار پول، علاوه بر کارآیی بالا در ابزارها و بازارهای مالی، نیازمند مدیریت دقیق و انعطافپذیر است. از جمله مهمترین ابزارهای غیرمستقیم سیاست پولی میتوان به عملیات بازار باز، تسهیلات قاعدهمند ، نرخ ذخیره قانونی و خرید و فروش ارزاشاره داشت. ترجیح بانکهای مرکزی عموماً آن است که از ابزارهای غیرمستقیم پولی برای اجرای سیاست پولی استفاده نمایند.
عملیات بازار باز به عنوان مهمترین ابزار غیرمستقیم اجرای سیاست پولی، بیانگر چارچوب نهادی خرید و فروش اوراق بهادار پذیرفته شده توسط بانک مرکزی با هدف تاثیرگذاری بر میزان و قیمت ذخایر بانکها میباشد. بانکها با دو هدف تامین ذخایر قانونی و توانایی پرداختهای بین بانکی، در حسابهای خود نزد بانک مرکزی وجوهی را نگهداری میکنند که به ذخایر معروف است.
فرآیند عملیات بازار باز به این صورت است که در مواقع افزایش (کاهش) تقاضای ذخایر بانکها که احتمال انحراف نرخ بهره (قیمت ذخایر) بازار بین بانکی از میزان هدفگذاری وجود دارد، بانک مرکزی از طریق خرید (فروش) اوراق بهادار و عرضه (جمعآوری) ذخایر، نرخ بهره بازار را به حول و حوش نرخ سیاستی هدایت میکند.
از مهمترین روشهای بانکهای مرکزی جهت اجرای عملیات بازار باز میتوان به دو مورد ذیلاشاره کرد:
* قرارداد بازخرید (جذب نقدینگی ): توافق فروش و بازخرید اوراق در یک قیمت و سررسید مشخص است. این ابزار زمانی که بانک مرکزی قصد جذب نقدینگی را دارد به کار میرود و بانک مرکزی در ازای مبلغ دریافتی، اوراق دولتی را نزد بانک مربوطه توثیق مینماید. وثیقهگذاری توسط بانک مرکزی نزد بانکها با هدف در دسترس بودن داراییهای نقد برای بانکها جهت فعالیت در بازار بین بانکی و حفظ نسبتهای نقدینگی آنها در محدوده مجاز میباشد.
* قرارداد بازخرید معکوس (تزریق نقدینگی ): توافق خرید و فروش مجدد اوراق در یک قیمت و سررسید مشخص است. این ابزار زمانی که بانک مرکزی قصد تزریق نقدینگی را دارد به کار میرود و بانک مرکزی به ازای ذخایر تزریق شده اوراق دولتی را به عنوان وثیقه دریافت میکند.
با توجه به اینکه بانکها جهت کنترل ریسکهای نقدینگی تمایل دارند بخشی از اوراق موجود در ترازنامه با طرف بدهیها به لحاظ سررسید تطابق داشته باشند، گاهاً تمایلی به فروش قطعی اوراق خود به بانک مرکزی ندارند. این امر به خصوص در شرایطی که بازار بدهی عمق چندانی ندارد و امکان جانشینی اوراق مذکور به سادگی امکان پذیر نیست، مصداق پیدا میکند. بنابراین لازم است که قراردادهای بازخرید در جعبه ابزار بانک مرکزی لحاظ شود.
مزایای عملیات بازار باز
عملیات بازار باز دارای ویژگیهایی است که باعث افزایش تمایل بانکهای مرکزی به استفاده از آن میشود. از مهمترین مزایای این ابزار میتوان به موارد ذیلاشاره داشت:
* بانکهای مرکزی کنترل خوبی بر حجم عملیات بازار باز دارند.
* عملیات بازار باز برای تحقق تغییرات کوچک یا بزرگ در حجم ذخایر میان بانکها انعطافپذیر است.
* عملیات بازار باز میتواند به سرعت در جهت اهداف سیاستی به کار گرفته شود.
برای به کارگیری این عملیات پیشنیازهایی باید ایجاد شود که از آن جمله میتوان به موارد ذیلاشاره کرد:
* ایجاد دیدگاه بازار محور در مجریان سیاست پولی بهگونهای که تخصیص نقدینگی و نرخ تأمین مالی ذخایر مورد نیاز توسط بازار تعیین شود.
* انتشار اولیه اوراق (حداقل) کوتاه مدت اسناد خزانه دولتی و اوراق بانک مرکزی که به عنوان وثیقه در عملیات بازار پول مورد استفاده قرار گیرد.
* نحوه انتشار اوراق مزبور میتواند بر اساس محدودیتهای قیمتی (نرخ بازدهی اوراق مزبور) یا حجم انتشار آن انجام پذیرد.
* وجود یک بازار ثانویه توسعه یافته دارای حجم مکفی از تبادلات اوراق یاد شده.
* قابلیت استفاده از چارچوب ساختاری که امکان قیمتگذاری اوراق دولتی را فراهم میکند.
* دسترسی به زیرساخت مالی مورد نیاز جهت تسهیل عملیات مالی بازارها مانند سیستم تسویه و زیرساختهای مبادله
* شفافیت و افشای دادههای بازار مالی
* سازوکار ایجاد هماهنگی میان دولت و بانک مرکزی بهمنظور انتشار اوراق دولتی و توسعه بازار مربوط به این اوراق
عملیات بازار باز
و مفهوم کریدور نرخ بهره
اجرای موفق سیاست پولی یکی از مهمترین ارکان برای تحقق اهداف نهایی بانک مرکزی است. زمانی سیاستگذار قادر به اجرای موثر سیاست پولی است که چارچوب عملیاتی دقیقی شامل هدف عملیاتی و ابزار اجرای سیاست پولی را تعیین نموده باشد.
در بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای دارای استراتژی هدفگذاری تورم، نرخ بهره کوتاهمدت بینبانکی، به دلیل قابلیت ایجاد سازوکاری مناسب جهت انتقال سیاست پولی به بخش واقعی و امکان تاثیرگذاری بر انتظارات فعالان بازار، همان هدف عملیاتی سیاستگذار پولی است و عملیات بازار باز نیز به دلیل انعطافپذیری بالای آن و کنترل بیشتر بانک مرکزی در عملیاتی نمودن آن به عنوان ابزار اجرای سیاست پولی مطرح میباشد.
وقتی بانک مرکزی با انجام عملیات بازار باز نرخ بهره را تغییر میدهد در واقع کانال اثر بر انتظارات سیاست پولی را اعمال میکند. تغییر در نرخ بهره با تغییر در انگیزه برای مصرف و سرمایهگذاری، تقاضای کل و به دنبال آن سطح قیمتها را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین میزان تاثیرگذاری سیاست پولی به مکانیسم انتقال سیاست پولی بستگی دارد. حال سؤال مهمی که مطرح میشود این است که چطور میتوان یک کانال اثرگذار نرخ بهره ایجاد نمود تا نقش یک کانال اثرگذار پولی را در اقتصاد بازی نماید؟
در راستای اجرای موفق سیاست پولی، بخش عملیاتی بانک مرکزی باید عرضه و تقاضای ذخایر بانکی را در کل شبکه بانکی به گونهای مدیریت کند که هدف عملیاتی تعیین شده در کمیته سیاستگذاری پولی محقق گردد. در راستای تحقق این امر، ابتدا بانک مرکزی عرضه و تقاضای ذخایر در شبکه بانکی را پیشبینی میکند و سپس براساس نرخ بهره هدفگذاری شده با تزریق و یا جذب نقدینگی رفتار بانکها را تحت تاثیر قرار میدهد.
تغییر تمایل به نگهداری اسکناس و مسکوک توسط آحاد اقتصادی، تغییر در حجم سپردهها و سپردههای قانونی و متعاقباً تغییر در مازاد ذخایر بانکها برای انجام عملیات بازار بین بانکی، عملیات خزانهداری دولت و میزان خرید و فروش ارز توسط بانک مرکزی از جمله مواردی هستند که ذخایر مازاد بانکها را تحت تاثیر قرار میدهند که بخش عملیاتی از طریق پیشبینی هفتگی این ذخایر، بر اساس عملکرد هفته گذشته شبکه بانکی و خوداظهاری بانکها در خصوص برآوردی از میزان ذخایر مورد نیاز در هفته پیشرو، از طریق اجرای عملیات بازار باز، نرخ این بازار را در محدوده نرخ تعیین شده توسط کمیته سیاست پولی تعیین میکند.
چارچوب جدید عملیات سیاست پولی علیرغم وجود تفاوتهایی در نحوه بکارگیری آن در کشورهای مختلف، از منطق کریدور نرخ بهره تبعیت میکند.
کریدور نرخ بهره بانک مرکزی یک نرخ سقف برای نرخ بهره بازار بین بانکی ایجاد میکند که این سقف، نرخ تسهیلات قاعدهمند بانک مرکزی برای بانکها که در بسیاری کشورها نرخ قرارداد بازخرید معکوس است را تعیین میکند. در نرخهای بالاتر از این نرخ که در بازار بین بانکی پیشنهاد شود معاملهای صورت نخواهد گرفت، زیرا بانک نیازمند به ذخایر، این امکان را دارد که از تسهیلات بانک مرکزی با نرخ کمتر استفاده کند.
بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف عموماً برای بانکها، امکان سپردهگذاری ذخایر مازاد را نزد بانک مرکزی ایجاد کردهاند. سپردهگذاری این ذخایر مازاد نزد بانک مرکزی با یک نرخ بهره مشخص خواهد بود که این نرخ، نرخ کف کریدور نرخ بهره را مشخص میکند. در برخی کشورها نرخ قرارداد بازخرید نرخ کف کریدور را تشکیل میدهد. هر نرخی که در بازار بین بانکی کمتر از نرخ بهره سپردهگذاری در بانک مرکزی پیشنهاد شود مبنای معامله قرار نمیگیرد چرا که همواره امکان سپردهگذاری ذخایر مازاد نزد بانک مرکزی برای بانکها در نرخ کف وجود دارد.
نرخ بهره سیاستی نیز که بین سقف و کف کریدور قرار میگیرد و هدف عملیاتی بانک مرکزی محسوب میشود، میانگین موزون نرخ بهره معاملات در بازار بین بانکی میباشد. میزان انحراف نرخهای بازار از نرخ هدف میزان و جهت سیاست پولی را مشخص خواهد کرد. فاصله نرخ هدف از سقف و کف کریدور به موقعیت ساختاری اقتصاد هر کشور بستگی دارد، در برخی کشورها نرخ مزبور در فاصله متقارن از سقف و کف قرار میگیرد و در برخی دیگر بسته به شرایط، موقعیت نامتقارن دارد. در واقع باید توجه داشت که در تعیین جایگاه نرخ هدف در کریدور نرخ بهره و پهنای کریدور، بیش از توجه به تجربیات موفق کشورها، ساختار اقتصادی هر کشور باید مبنای تصمیمگیری
قرار گیرد.