kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۵۷۰
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۰۰:۳۴

اخبار ویژه


حمایت‌ از تروریست‌های داعش آخرین خوش‌خدمتی رئیس نهضت آزادی

رئیس گروهک نهضت آزادی گفت نئوکان‌ها و صهیونیست‌ها در آمریکا آن‌قدر قوی هستند که نمی‌گذاشتند بوش مسائل را با ایران حل کند اما آقای اوباما می‌خواهد که مسئله را حل کند!
ابراهیم یزدی در مصاحبه با روزنامه اجاره‌ای آرمان گفت: اگر ایران به جای روسیه قرارداد نیروگاه هسته‌ای را به یک کشور اروپایی واگذار می‌کرد تاکنون شاید راه هم افتاده بود، ولی روس‌ها اینگونه نیستند.
وی آنگاه با بیان اینکه تابوی مذاکره با آمریکا شکسته شد، می‌گوید: الان در وقایع عراق یک فرصت مناسب تاریخی به وجود آمده است که ایران و آمریکا مسائلشان را با هم حل کنند یعنی الان حادثه‌ای در عراق رخ داده است که یک همسویی میان ایران و آمریکا به‌وجود آمده است کم و بیش شبیه به افغانستان در زمان حکومت طالبان. در افغانستان دولت ایران نقش کلیدی در سقوط طالبان داشت... دولت بوش با دولت اوباما فرق دارد. بوش از ابتدا نمی‌خواست با ایران مشکلاتش را حل کند.
یزدی ادامه داد: دولت بوش نمی‌خواست با ایران آشتی کند. نئوکان‌ها و صهیونیست‌ها در آمریکا آنقدر قوی هستند که نمی‌گذاشتند. بوش پسر هم آنقدر به صهیونیست‌ها بدهکار بود که او هم نمی‌خواست. ولی الان چنین نیست. آقای اوباما می‌خواهد که مسئله را حل کند.
او در ادامه نسخه آمریکایی- سعودی برای عراق را تأیید کرده و با عبور از دموکراسی می‌گوید: در عراق 65 درصد جمعیت شیعه است. اما اقلیت سنی 80-70 سال، از 1930 در عراق حاکم بوده و قدرت و ریشه دارد. دولت عراق نمی‌تواند مطلق‌گرا و مطلق‌خواه باشد. لاجرم باید رهبران سنی را به بازی می‌گرفت. اما نکرد و برعکس عمل کرد. این یک اشتباه راهبردی بزرگی بود. درست است که در یک بازی دموکراسی رأی اکثریت معتبر است اما رهبران شیعه در عراق باید بدانند که کشورهای عربی همسایه عراق اکثرا سنی مذهب هستند. این دولت‌ها تحمل یک دولت شیعه دیگری را در منطقه ندارند(!) کما اینکه حاضر نیستند به هیچ قیمتی یک نظام دموکراتیک در بحرین، که اکثریت جمعیت آن شیعه است پیروز شود و یک دولت شیعه سوم در منطقه به‌وجود آید.
رئیس گروهک نهضت آزادی- که حضرت امام درباره آنان فرمود اگر سر کار می‌ماندند اسلام و ایران سیلی‌ای می‌خورد که تا قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد- تعمدا درباره چند موضوع مهم تغافل کرده یا خلاف حقیقت سخن گفته است.
1- تحریم‌های فلج‌کننده به عنوان نهایت دشمنی با یک ملت، محصول دوره اوباماست نه بوش. در همین یک سال اخیر که به ادعای یزدی تابوی مذاکره شکسته، آمریکایی‌ها 14 بار ملت ایران را  به گزینه نظامی روی میز تهدید کرده‌اند، بر گستره تحریم‌ها افزوده‌اند، در مقابل ویزای سفیر ویژه رئیس‌جمهور برای نمایندگی ایران در سازمان ملل کارشکنی کرده‌اند و معاون وزیر خارجه آمریکا ژن ایرانی‌ها را فریبکاری دانسته است.
2- دولت اوباما نوکرترین دولت‌های آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی است. حتماً رئیس‌گروهک نهضت آزادی می‌داند که چند روز پیش شیمون‌پرز با هافینگتون پست و شبکه 10 تلویزیون اسرائیل مصاحبه کرد و تأکید نمود «اوباما بیشترین کاری را که یک رئیس‌جمهور آمریکا برای اسرائیل می‌تواند، انجام داده است... می‌توان به او در مذاکرات هسته‌ای با ایران اعتماد کرد. او در طول دوره خدمت خود بی‌وقفه از منافع اسرائیل در خاورمیانه و به ویژه در مقابل ایران حمایت کرده است. هیچ یک از رؤسای جمهور سابق آمریکا به اندازه اوباما برای دفاع از اسرائیل قدم برنداشت. ما چه خواسته‌ای از رئیس‌جمهور آمریکا داریم که اجابت نکرده باشد؟ روابط اسرائیل با آمریکا هرگز بهتر از حالا نبوده است».
3- این ادعا که «اگر قرارداد نیروگاه هسته‌‌ای به یک کشور اروپایی واگذار می‌شد، تاکنون راه افتاده بود» خلاف واقع است. طرف قرارداد اولیه در ساخت نیروگاه بوشهر، آلمانی‌ها بودند که نقض تعهد کردند. همچنین ایران مالک 10درصد سهام شرکت یوردیف فرانسه در زمینه غنی‌سازی و فعالیت‌های هسته‌ای است اما فرانسه سود سهام کشورمان را بازپس نمی‌دهد. غربی‌ها همچنین در ماجرای نیاز ایران به سوخت 20 درصد راکتور تهران حاضر نشدند این سوخت را به ما بفروشند.
4- ما منافع مشترکی با آمریکا در عراق نداریم. اولاً به این اعتبار که حمایت‌ دولت اصلاحات از اشغالگران افغانستان، عملاً به ضرر کشورمان و موجب تهدید امنیت ملی شد. ثانیاً ما در عراق از دولت قانونی و منتخب حمایت می‌کنیم و آمریکا درصدد براندازی همین دولت است. ما از ثبات و امنیت عراق در برابر تروریست‌ها پشتیبانی می‌کنیم و آمریکا تروریست‌ها و ناامنی‌های ایجاد شده از سوی آنها را ابزار فشار بر ایران و دولت عراق می‌داند و بنابراین حامی گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه است، هرچند که در لفظ از تروریسم انتقاد می‌کند. به همین دلیل نیز آمریکا درست مطابق ادبیات آقای یزدی، به جای تخطئه تروریست‌های داعش به تخطئه دولت منتخب عراق پرداخت و مدعی شد وضعیت فعلی به خاطر نادیده گرفتن حقوق سنی‌ها و کردها پیش آمده و باید فراتر از انتخابات و دموکراسی، دولت نجات ملی فراگیر تأسیس شود! این ادبیات، وارونه نوشتن صورت مسئله تروریسم در عراق است.
5- آیا آقای یزدی مستخدم آل سعود است که می‌گوید چون برخی دولت‌های سنی منطقه (بخوانید وهابی، مرتجع و سازشکار نسبت به آمریکا و رژیم صهیونیستی) با دولت شیعی در عراق مخالفند، بنابراین باید بازی دموکراسی و قانون و انتخابات را در عراق به هم زد؟! آیا به زعم آقای یزدی باید به تروریست‌های داعشی کرسی و منصب سپرد و مثلاً بنی‌صدرهایی در عراق روی کار بیایند که مستظهر به گروهک‌هایی شبیه سازمان منافقین و نهضت آزادی هستند؟! ثم ماذا؟! آیا آنگاه نباید دور تصاعدی تروریسم و خشونت و آشوب خیابانی و باج‌خواهی در قبال دولت منتخب را شاهد بود؟
تازه‌ترین مصاحبه یزدی در توجیه مشی دولت آمریکا بار دیگر ثابت می‌کند که چرا آمریکایی‌های جنایتکار و حامی استبداد و جنایت‌های رژیم پهلوی، امثال او را به عنوان دوستان و رابطین خوب خود در ایران دسته‌بندی می‌کردند و چرا حضرت امام(ره) آنها را «طرفدار وابستگی کشور به آمریکا» و «گروهی که ضرر آنها از ضرر گروهک‌های دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است»، خواندند؟
6- گروهک نهضت آزادی برخلاف ژست انتقادی امروز نسبت به بوش، طرفدار مذاکره و سازش با دولت آمریکا در دوره ریاست بوش بود و آن زمان انتقادی از مواضع نومحافظه‌کاران نمی‌کرد.

نظر آقای دلارام درباره ساپورت و طلاق و خانواده

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به منتقدان فرهنگی گفت: شما نگران ساپورت پوشیدن خانم‌ها در سطح شهر هستید ولی ما نگران وضع اقتصادی و جوانان هستیم.
علی جنتی با شرکت در همایش حزبی «مردم سالاری» تحت عنوان «ما دل‌آرامیم» که اختصاص به حمایت از دیپلماسی دولت داشت، گفت: نگرانی ما با نگرانی شما متفاوت است، شما نگران این هستید که چرا یک خانم در شهر ساپورت پوشیده ما هم معتقدیم که باید دولت در این زمینه روش‌هایی را برای اصلاح در پیش بگیرد اما نگرانی ما نگرانی وضع اقتصادی و جوانان است که با مشکل ازدواج، مسکن و شغل درگیرند و این ام‌الفساد مشکلات شده است.
وی افزود: ما نگرانی‌های عمیق‌تری داریم. نگران آینده کشور، وضع اقتصاد، میلیون‌ها جوان بیکار که نمی‌توانند ازدواج کنند و نمی‌توانند مسکن بخرند هستیم که همه اینها ام‌الفساد است. سرقت در حال افزایش است، فساد اخلاقی زیاد شده، سن روسپیگری پایین آمده و بنیان خانواده دچار آسیب شده که ناشی از همین مشکلات است.
وی افزود: ما نگران سقوط اخلاقی جامعه هستیم. ما نگران فروپاشی خانواده هستیم. از هر سه خانواده تهرانی یکی به طلاق می‌انجامد 25 درصد ازدواج‌ها به طور کلی نهایتا به طلاق می‌رسند و ما باید نگران اینها باشیم.
وی همچنین در حاشیه این نشست حزبی که در هتل المپیک برگزار شد، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا شما معتقدید که مکتب اعتدال از نیاوران آغاز شده است؟ اظهار داشت: خیر. مکتب اعتدال از آنجا آغاز نشده است. فکر می‌کنم بحث اعتدال از سال 68 شروع شده و آقای هاشمی رفسنجانی در آن زمان بدون اینکه اعلام کنند اصولا شعارشان اعتدال بود و همیشه بحث‌شان این بود که نه به چپ و راست برویم و نه به سمت افراط و تفریط حرکت کنیم بلکه راه میانه را برویم و بنیانگذار اعتدال، وی بوده است.
با فرض اینکه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی قائل به ربط می‌باشد، باید یادآور شد:
اولا مسئله بی‌حجابی و کار سازمان یافته‌ای که دشمن در ترویج آن انجام می‌دهد، چه ارتباطی به مشکل اقتصاد دارد؟ یعنی لازمه اهتمام به موضوعاتی نظیر اقتصاد و اشتغال و مسکن، غفلت از بدحجابی است؟ یا به خاطر داشتن دغدغه اقتصاد، باید در حوزه فرهنگ و ارزش‌های اسلامی ولنگاری پیشه کرد؟!
ثانیا آقای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نه وزیر اقتصاد یا صنعت و رفاه. بنابراین ایشان نمی‌تواند به جای پاسخگویی در زمینه مسئولیت خود و برخی کوتاهی‌ها در این زمینه، از مشکلات اقتصادی سخن بگوید. اصرار بر این امر به معنای سلب صلاحیت ایشان از خود است ضمن اینکه اگر کاربلد امور اقتصادی هستند، طبیعتا باید از وی در جای خود استفاده کرد و نه در حوزه ترویج و صیانت از فرهنگ اسلامی.
ثالثا در کنار دنباله‌روی از جریان ناتوی فرهنگی و دفاع از آزادی ماهواره و اینترنت، نمی‌توان درباره فساد اخلاقی و بنیان خانواده ابراز نگرانی کرد. ضمنا آقای جنتی باید توضیح دهد که به استناد کدام آدرس و آمار غلط مدعی است از هر 3 خانواده تهرانی یکی به طلاق می‌انجامد؟! یا از هر 4 ازدواج یکی به طلاق منجر می‌شود؟‌! اما اگر اصل دغدغه درست باشد، آیا می‌توان با نگاهی مارکسیستی، صرفا به اقتصاد اصالت داد و کوتاهی خود- و برخی مسئولان قبلی که قدمت فعالیت آنها به دوره اصلاحات و حتی سازندگی می‌رسد- در زمینه صیانت از فرهنگ عمومی و مقابله با علف‌های هرز و ترویج بیماری‌های اخلاقی و فرهنگی به شکل سازمان یافته (مطابق نقشه و تهاجم فرهنگی) را توجیه کرد؟ اما اگر ادعا بر این است که دستگاه‌های دولتی مسئولیتی در امر مقابله با تهاجم فرهنگی ندارند و تمام امور فرهنگی و نظارتی باید واگذار شود، در آن صورت چه نیاز به دستگاه عریض و طویلی مانند وزارت ارشاد و هزینه‌های هنگفت آن است؟!
رابعا سهم برخی دستگاه‌های دولتی و از جمله وزارت ارشاد طی 2 دهه اخیر در ترویج مسائل ضد فرهنگی و حمایت از محصولات ضد اسلامی، سهم جداگانه‌ای است که متاسفانه امروز نیز تداوم دارد و باید پرسید آیا ترویج مسائل ضد فرهنگی و عناصر بدسابقه نیز جزو دغدغه‌های وزارت ارشاد است؟!
خامسا وزیر محترم ارشاد در حالی با عبور از آقای روحانی، خاستگاه اعتدال را به آقای هاشمی و دولت وی نسبت می‌دهد بسیاری از نابسامانی‌های اقتصادی و فرهنگی امروز  ریشه در عملکرد دولت سازندگی دارد.
و بالاخره اینکه موضوع بدحجابی وسایلی نظیر ساپورت‌پوشی برخی خانم‌ها در محیط عمومی صرفا موضع منتقدان دولت نیست و از جمله اخیرا علی مطهری از حامیان دولت نسبت به این امر ابراز نگرانی کرده و وزیر کشور را مورد سوال قرار داده بود.

غنی‌سازی را باز هم محدود کنید لغو تحریم‌ها؟... شاید 20 سال دیگر!

رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی همزمان با مذاکرات هسته‌ای وین، جنگ روانی را شدت بخشیده‌اند.
خبرگزاری رویتر در همین زمینه به نقل از دیپلمات‌های فاقد نام عربی مدعی شد: ایران در مذاکرات جدید دامنه برنامه غنی‌سازی خود را کاهش داده اما دولت‌های غربی خواستار نرمش و مصالحه بیشتر ایران هستند. تغییر جدیدی که در خواست‌های تهران به وجود آمده، به تعداد سانتریفیوژها مربوط می‌شود که مهم‌ترین و دشوارترین بخش مذاکرات است و در قبال دستیابی به توافق بر سر تعداد آنها غرب تحریم‌ها را به تدریج لغو خواهد کرد.
یک دیپلمات غربی به شرط آن که نامش فاش نشود و بی‌‌آن‌که بخواهد توضیح بیشتری بدهد، گفت: «ایران تعداد سانتریفیوژهای مورد درخواست خود را کاهش داده، اما هنوز آنچه می‌خواهد زیاد و غیر قابل قبول است.»
رویتر در تناقض با ادعای خود نوشت: یک مقام مسئول ایرانی چهارشنبه گفت «ایران از خواست خود مبنی بر داشتن 50 هزار سانتریفیوژ کوتاه نخواهد آمد» اما مقام‌های غربی می‌گویند این رقم برای برنامه اتمی صلح‌آمیز ایران بسیار زیاد است. ایران در حال حاضر 19 هزار سانتریفیوژ دارد که تعداد 10 هزار دستگاه از آنها فعال است. ایران پشت درهای بسته در مذاکرات بر 50 هزار سانتریفیوژ تاکید نمی‌کند و نشانه‌هایی مبنی بر کاهش این تعداد وجود دارد.
سیدعباس عراقچی، مذاکره‌کننده ارشد ایران با 5+1 درباره پذیرش کاهش تعداد سانتریفیوژها از سوی دیپلمات‌های ایرانی، تاکید کرد: این خبرها گمانه‌زنی برخی رسانه‌های معلوم‌الحال است که با هدف آلوده کردن فضای مذاکرات هسته‌ای و ایجاد اضطراب و تنش مطرح می‌شود و نباید به آن توجه کرد.
وی در عین حال گفت: اصل غنی‌سازی ادامه پیدا خواهد کرد ولی با یک سری محدودیت‌های مورد توافق برای یک دوره زمانی مشخص. اگر محدودیتی را بپذیریم، کاملا موقتی است.
در همین حال لس‌آنجلس تایمز نیز به نقل از «یک مقام ارشد دولت اوباما»- که نام او را معلوم نکرد - تهدید کرد آمریکا در صورتی که ایران حاضر نباشد امتیازاتی بدهد، مذاکرات را ترک کند!
لس‌آنجلس تایمز از قول این مقام آمریکایی نوشت: مذاکرات به هیچ وجه به صورت خودکار تمدید نمی‌شود و همه طرف‌ها باید با آن موافقت کنند.
لس‌آنجلس تایمز می‌نویسد: این هشدار بخشی از کمپین عمومی مقامات آمریکایی برای تحت فشار گذاشتن ایران به دادن امتیازاتی است که به توافق تاریخی اتمی میان ایران و قدرت‌های جهانی منجر بشود. توافق جامع اتمی برنامه اتمی ایران را محدود می‌کند.
ظرفیت غنی‌سازی، راکتور آب سنگین اراک، سرنوشت تاسیسات فردو، تکلیف سانتریفیوژهای پیشرفته آماده نصب، زمان لغو تحریم‌های اقتصادی از جمله موضوعات مورد اختلاف طرفین است و آمریکا و غرب می‌کوشند ضمن محدود کردن توان غنی‌سازی ایران در حد آزمایشگاهی- غیرصنعتی- لغو تحریم‌ها را به اعتمادسازی یکطرفه ایران در دوره زمانی 5 تا 10 ساله حواله دهند. در عین حال غرب درصدد است پس از اخذ امتیازات نقد و حذف بخشی از قدرت هسته‌ای ایران، بهانه‌های دیگری نظیر قدرت موشکی کشورمان و ادعاهایی نظیر حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر را پیش بکشد و به این اعتبار،‌ توافقی که متضمن لغو تحریم‌ها باشد، صرفا در حیطه خیال و ذهن قابل تصور است.
کریستین ساینس مانیتور روزنامه آمریکایی با اشاره به اختلافات موجود بر سر غنی‌سازی و دوره توافق جامع و موعد لغو تحریم‌ها نوشت: یک مشکل حل نشده دیگر درباره مدت زمانی خواهد بود که توافق جامع از اعتبار برخوردار است و به قوت خود باقی خواهد ماند. در واقع این اختلاف می‌تواند به عدم توافق نهایی منجر شود. آمریکا از یک توافق 20 ساله حمایت می‌کند، در حالی که ایران درباره یک موافقت‌نامه 3 ساله حرف می‌زند.