مجرد بودن روح و نفس(سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) روح و نفس انسان مجرد است. البته نفس ذاتاً مجرد است نه فعلاً، مجرد بودن نفس هم به این معنا است که طول، عرض و عمق ندارد، و مادی نیست. اما از نظر فعل و عملکرد خارجی مادی است نه مجرد. معنای اینکه گفته میشود «نفس ذاتاً مجرد است نه فعلاً» این است که روح از نظر حقیقتش طول، عرض و عمق ندارد و مادی نیست، ولی از نظر عملکرد، عمل نفس در خارج طوری است که در رابطه با مادیت است. یعنی اگر روح بخواهد عملی را در خارج انجام بدهد، چارهای جز این ندارد که از ابزار مادی از قبیل اعضا و جوارح بدن استفاده کند. برای مثال اگر نفس بخواهد مطلبی را به دیگری تفهیم کند، چارهای جز این ندارد که از آلات و ابزار مادی از قبیل زبان، دست و امثال اینها استفاده کند. خود روح جوهری ملکوتی است، اما از این نظر که بخواهد کاری را در خارج انجام بدهد، مادی و در ارتباط با مادیت
است.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- اخلاق ربانی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، ج 1، ص 121