kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۶۲۹
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

طرح ادعای تفتیش عقاید برای فرار از شفافیت آرای نمایندگان

روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «مجلس و طرح شفافیت» نوشت: «به حکم عقل و منطق وقتي پيشنهاد دهندگان طرحي معلوم است و تعدادي در مخالفت يا موافقت آن به‌صورت علني سخنراني مي‌نمايند، طريق صواب آن است که موافقان و مخالفان نهايي آن نيز به‌صورت شفاف راي خود را اعلام نمايند. اجراي اين روش به شفافيت تصميمات و رفتار نمايندگان ملت کمک فراواني مي‌نمايد. به ‌ويژه اينکه بهترين و مهم‌ترين معيار براي ارزيابي رفتار نمايندگان براي مردم عملکرد ايشان درخصوص موضوعات مطروحه در مجلس است تا صحت انتخاب نماينده يا ضرورت تغيير ايشان در انتخابات بعدي را بدانند. ضمن اينکه موضوع شفافيت آراي نمايندگان در بسياري از کشورها اجرا مي‌شود و جزو حقوق ملت محسوب مي‌شود».

سرویس سیاسی-

در ادامه گزارش آمده است: «اعلام راي نمايندگان نه تنها نبايد مخفي باشد بلکه عقلا بايد راي نمايندگان به‌صورت شفاف در مخالفت و يا موافقت اعلام و ثبت گردد. زيرا نماينده به وکالت از مردم درخصوص راي اعلام شده مسئوليت دارد و درخصوص مخالفت يا موافقت بايد ادله عقلي لازم را داشته باشد. زيرا مصالح عموم جامعه و منافع ملک و ملت در ميان است و نمي‌توان ادعا کرد که راي مخفي حق نماينده‌ها است و علني کردن آن نمي‌تواند مصداق تفتيش عقايد باشد، زيرا نماينده بر اساس وظيفه قانوني خود، براي حفظ حقوق مردم و به وکالت از مردم راي مي‌دهد».
این روزنامه اصلاح‌طلب تأکید کرده است که شفافیت آرای نمایندگان، هیچ ارتباطی با تفتیش عقاید ندارد.
لازم به ذکر است که چندی پیش،مسعود پزشکیان نائب رئیس اصلاح‌طلب مجلس در اظهارنظری عجیب گفته بود:«بنده معتقدم این حساسیتی که برای طرح شفافیت ایجاد کرده‌اند، برای تفتیش عقاید است، نه رفع مشکلات جامعه»!
فصل انتخابات و بازی مضحک اصلاح‌طلبان
روزنامه اعتماد روز گذشته در یادداشتی در صفحه اول خود با عنوان «تماشاي صداي شجريان» نوشت: «صداي شجريان موسيقي زبان فارسي است در بهترين قاب عرضه به جهان و شگفت اينكه چنين گوهر گرانبهايي در اين زمانه بي‌آبروي لال‌پرست، محسود جزم‌انديشي شود و رسانه رسمي كشور كه به محروميت اين صدا مي‌بالد. محمدرضا شجريان چون بسياري ديگر از بزرگان قوم ايراني محسود بيگانگان حاكم بر سرنوشت زبان فارسي و ميراث ارزشمند آواز ايراني است. تار لطفي و سنتور مشكاتيان و صداي شجريان به احياي گسترده شعر فارسي در نسل‌هاي متوالي ما خدمت كرده‌اند، اگرچه قدرداناني شايسته نداشتند جز وجدان اصيل و حافظه جاودان همين قوم ايراني.»
گفتنی است این روزها و در آستانه انتخابات 98 مدعیان اصلاحات که رسوایی کارنامه خالی از عملکردشان برغم تصاحب قالب کرسی‌های مدیریتی و نظارتی کشور، وضعیت بغرنجی را رقم زده است، باز هم به وعده‌های تبلیغاتی و سناریوهای نخ نما شده نظیر برجسته کردن حضور زنان در ورزشگاه و یا پخش صدای شجریان متوسل شده‌اند تا بلکه بتوانند اقلی از افکار عمومی جامعه را با خود همراه سازند، غافل از اینکه شکست پروژه نئولیبرالیسم وطنی در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی و داخلی، که با همدستی دو جناح اصلاحات و اعتدال، از طریق بسیج تمام قد جریان اصلاحات در سه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، مجلس ۹۴ و ریاست جمهوری و شورای شهر سال ۹۶ بر کشور تحمیل شد، بخشی از اتاق فکر اصلاحات (که چهره‌های رادیکال دوم خردادی و حلقه امنیتی‌های سابق که صحنه گردان دو فتنه ۷۸ و ۸۸ بودند، در آن هستند) را به این نتیجه رسانده که چنین بازی‌های تبلیغاتی برای بسیج کردن مردم در انتخابات پاسخگو نیست و تشت ناکارآمدی دولت اصلاحات- اعتدال با صدای بلند از بام فرو افتاده است؛
وارونه‌نمایی از اغتشاشات سال 88
روزنامه شرق در شماره دیروز گفت‌وگویی با احسان شریعتی را منتشر کرده است. او در بخشی از این مصاحبه در بیان علل اغتشاشات سال 96 گفته است: «رویداد دی ۹۶، انفجار کوری بود برخاسته از نومیدی سرخوردگان، مال‌باختگان و جوانان و بخشی از محرومان نومید از سیاست دولت «اعتدال‌گرای» جدید که نتوانسته بود نه به وعده‌های سیاسی- حقوقی انتخاباتی عمل کند و نه به مطالبات اجتماعی- اقتصادی پاسخ دهد.»
به عبارتی او بی‌توجهی دولت به وعده‌هایی که در ایام انتخابات داده بود را علت اصلی اغتشاشات سال 96 عنوان کرده یعنی همان دولتی که با حمایت همه‌جانبه طیف موسوم به اصلاح‌طلب به روی کار آمد و بسیاری از مدیران این دولت نیز از این طیف هستند.
او در بیان تفاوت میان اغتشاشات سال 88 و سال 96 می‌گوید: «خواسته‌ها در 88 مدنی‌تر[!!] بود و طبقات متوسط فعال بودند از نظر فرهنگی هم تداوم آرمان‌های اولیه انقلاب مطرح بود[!!] در 96 فرهنگی غیرمذهبی‌تر، خواسته‌هایی رادیکال‌تر ناشی از بحران معیشتی مطرح بود...»
مصاحبه‌شونده می‌گوید اغتشاشات سال 88 به نسبت 96 مذهبی‌تر و مدنی‌تر بود ضمن آنکه یکی دیگر از وجوه تمایز اغتشاشات 96 با 88 را مواضع رادیکال‌تر و براندازانه اغتشاش‌گران سال 96 عنوان کرده است. همه اینها در حالی است که در سال 88 شاهد شعارهای رادیکال براندازانه بودیم و این اغتشاشات در نهایت به شعارهای ساختارشکنانه علیه نظام و دین رسید و اغتشاش‌گران سال 88 به عزاداران عاشورای حسینی و خیمه‌های عزاداری حمله بردند. آنها همچنین پیش از آن به مسجدی حمله کرده و آن را به آتش کشیدند.
شاید این توجیه آورده شود که آنها از طیف‌هایی دیگر بودند که فرصت را برای انجام این کارها مناسب یافتند. در پاسخ باید گفت که وقتی به سران اغتشاش‌گران گفته شد از آنها اعلام برائت کنید آنها نه تنها اعلام برائت نکردند بلکه میرحسین موسوی با صدور بیانیه‌ای حمله کنندگان به عاشورای حسینی را مردمی «خداجو» نامید.
حیف و میل 900 هزار میلیاردی در دولت
روزنامه ایران دیروز گفت‌وگویی را با سعید لیلاز، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و تحلیلگر مسائل اقتصادی منتشر کرده است.
وی گفته است: «از منظر سیاست داخلی از زمستان 1396 به بعد بلافاصله تحریم‌ها اتفاق افتاد که می‌توان از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین موج سیاسی- اقتصادی تاریخ ایران نام برد که در جهت طوفان و برای تخریب اقتصاد ایران شکل گرفت که متأسفانه شخص آقای روحانی، آقای جهانگیری به‌عنوان معاون نخست، آقای سیف رئیس اسبق بانک مرکزی و کل اعضای دولت این طوفان را دست کم گرفتند و باوجود هشدارهای روشنی که همان موقع به آنها دادیم، اقدامات مؤثر، فوری و قاطعی برای مقابله با بحران نداشتند. به‌عنوان مثال اعلام دلار 4 هزار و 200 تومانی، یکسان کردن نرخ ارز و اعلام اینکه به هر فردی که متقاضی باشد ارز دولتی پرداخت می‌کنیم، سلسله اشتباهاتی بود که نشان می‌دهد بحران را دست کم گرفته بودند و در نهایت دیدیم که قیمت دلار به حدود 18 الی 19 هزار تومان در بازار رسید. این درحالی است که تحت هیچ شرایطی و با هیچ مقیاسی نباید نرخ ارز به بیش از 8 هزار تومان می‌رسید.این اتفاق یکی از کم سابقه‌ترین میزان دزدی و فساد را در تاریخ اقتصاد ایران ایجاد کرد. من حدس می‌زنم که در اواخر سال 1396 تا پایان 1397 در مجموع 700 تا 900 هزار میلیارد تومان دزدی، حیف و میل و رانت در اقتصاد ایران ایجاد شده که اگر هر مرجعی توضیح بخواهد من حاضرم به‌صورت روشن اعلام کنم این رقم صرف چه اموری شده است.»
لیلاز همچنین می‌گوید: «نکته قابل توجه آنکه درآمدهای نفتی در تمام عمر دولت آقای روحانی حتی در زمان اوج هم به رقم بدترین سال درآمدی دولت آقای احمدی‌نژاد نرسید. معمولاً منتقدان این واقعیت تاریخی را نادیده می‌گیرند که در بهترین سال عملکرد دولت روحانی یعنی درسال 1396 درآمدهای نفتی تقریباً معادل بدترین سال دوران تحریم یعنی سال 1392 بود و به حدود 65 میلیارد دلار رسید که نشان‌دهنده یک شکاف عظیم در درآمدهای نفتی کشور است و باعث می‌شود ما به این نتیجه برسیم که متوسط رشد اقتصادی دولت آقای روحانی در 5 سال ابتدایی از متوسط رشد اقتصادی به‌دست آمده از 8 سال دولت آقای احمدی‌نژاد بیشتر بوده است.»
گفتنی است، محاسبه ساده رشد ناخالص داخلی در دوره‌های مدنظر مصاحبه‌شونده نشان می‌دهد، متوسط رشد سالانه در دوره 8 ساله دولت‌های نهم و دهم، بالای دو درصد اما متوسط رشد سالانه 5 سال نخست روحانی کمتر از 2 درصد است.
وی همچنین گفته است: «کشور در طول پنج سال دولت روحانی موفق شد تمام کاهش قدرت خرید کارگران در سال‌های 1390 تا 1392 را جبران کند. این دستاوردها در مورد همه پنج گروه روشن است. همچنین آمارها نشان می‌دهد در این دوره هم شاهد رشد تولید ملی بوده‌ایم و هم شکاف طبقاتی به مقدار زیادی‌ترمیم شده و هم اینکه نرخ تورم که به قول همه اقتصاددان‌ها دزدی شبانه دولت‌ها از جیب مردم است از حدود 33 درصد در سال 1391 و 1392 به کمتر از 9 درصد و حدود 9 درصد رسید.»
بر اساس نظر اقتصاددانان حامی دولت، کاهش تورم در دولت روحانی به قیمت رکود مطلق در کشور انجام شده است. این رکود فراگیر بسیاری از صنایع و فعالیت‌های اقتصادی را در کشور گرفت و دومینوی تعطیلی کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و بیکاری بسیاری از کارگران را در پی داشت. همچنین باید گفت که در دولت یازدهم اقای طیب نیا، وزیر اقتصاد وقت گفته بود که آرزوی ما این است که به رشد اقتصادی سال 90 و 91 دست یابیم.
روزنامه جهان صنعت با‌ اشاره به رکود اقتصادی موجود می‌نویسد: «سیاست‌های اقتصادی دولت تاکنون علاوه بر اینکه نرخ تورم را افزایش داده، فضای کسب و کار را نیز تخریب کرده است. رتبه کشور در زمینه سهولت کسب و کار هر سال بدتر می‌شود اما از سال گذشته تاکنون شدت گرفته است.»
صدای بی‌بی‌سی در روزنامه مدعیان اصلاحات
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت: «بحرانِ گفتمان درست زمانی ایجاد می‌شود که گفتمان‌های درون حاکمیت مشروعیت، مقبولیت، اعتماد و اطمینان بدنه اجتماعی را از دست می‌دهند. چرایی ایجاد بحرانِ گفتمان را هم باید در ناکارآمدی، فقر تئوریک، ضعف ساختاری و درنهایت حذف جامعه مدنی از نهاد قدرت دانست.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «نمونه تاریخی بروز این عارضه را باید در درگیری‌های دی‌ماه سال 96 ردگیری کرد... شعار محوری اعتراض‌های 96 «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» بود. شعاری که به شکلی آشکار و علنا اعلام کرد جمهوری اسلامی بیش از هر چیز با «بحرانِ گفتمان» روبه‌رو است. لذا به‌نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز نیازمند رفع این نقصان جدی در ساختار اجتماعی کشور است. بازیابی و بازآفرینی گفتمان‌هایی مشروع و مقبول در بدنه اجتماعی و طراحی و تدوین گفتمان بحران منطبق با آموزه‌ها و انگاره‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ایران تنها راهی است که می‌توان برای خروج از وضعیت فعلی متصور بود.»
لازم به ذکر است که همان‌طور که از قول روزنامه شرق در همین ستون آوردیم اغتشاشات دی ماه 96 ماحصل عملکرد ضعیف دولت بود اگرچه بعدا دشمنان قسم خورده ایران خواستند تا با عوامل خود در داخل بر آن سوار شده و منافع خویش را حاصل کنند. به‌نظر می‌رسد حالا که اصلاح‌طلبان در ورطه و بحران اسیر شده‌اند و برای عملکرد دولت متبوع خود پاسخی ندارند در تلاش هستند تا با طرح شعارهایی که در اتاق فکرهای شبکه‌های معاند ساخته شد به نوعی به فرافکنی بپردازند.
بی‌بی‌سی در گزارش دیگری با عنوان «آیا حکومت با معترضان ۹۶ گفت‌وگو خواهد کرد؟» در 30 دی 96 نوشت: «مطالبات و شعارهای معترضان نشان می‌دهد که آنها به یک جریان سوم تعلق دارند که حاضر به پذیرش هیچ‌کدام از قرائت‌های رسمی‌و نسخه‌های موجود حاکمیت نیستند.» بی‌بی‌سی ضمن تیترهایی مانند «اعتراضات سراسری دی ۹۶؛ آلترناتیو جمهوری اسلامی متولد شده؟» و «اعتراضات سراسری دی ۹۶؛ دیگه تمومه ماجرا؟» نوشت: «در تقاطع بحران‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و مالی، و همچنین بحران‌های سیاسی ایران، آیا امری نو در حال زاده‌شدن است؟»