نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دستهای پشت پرده در کشور اجازه تصویب خواسته آمریکا را نمیدهند!
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مبارزه با فساد و مبارزه با مفسد دو مسئله جدا از هم هستند و باید از یکدیگر منفک شوند. اگر قرار باشد که با فساد مقابله شود باید بنیادین و ریشهای عمل کرد، یعنی به سرشاخهها برسیم و به این مسئله ورود کنیم که به چه علت فساد شکل گرفته است».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «چه دستهایی پشت پرده است که اجازه نمیدهد FATF در کشور به راه بیفتد؟ مردم چندان در عمل باور ندارند که میتوان فساد نهادینه شده را از بین برد».
درست در مقطعی که اقدامات قاطع و تحسینبرانگیز قوه قضائیه در مقابله با فساد، بازخورد بسیار مثبتی در افکار عمومی داشته، مدعیان اصلاحات به صف شده و ضمن کوچکنمایی این اقدام تحسینبرانگیز، مشغول بزک FATF هستند. این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در حالی از دستهای پشت پرده برای عدم تصویب FATF یاد میکند که در همین اواخر مقامات آمریکایی به زبان آمده و از لزوم تصویب FATF در ایران سخن گفتند. حالا همنوایی این روزنامه با مقامات دولت ترامپ به چه معنی است؟!
لازم به ذکر است که در روزهای گذشته گزارشی منتشر شد که در آن مقامات آمریکایی به صراحت اعلام کردند که دستورالعمل FATFدر این کشور اجرایی نمیشود.
بر اساس آمارهای موجود، حدود ۵۰۰ میلیارد تا 1/8 تریلیون دلار (بین دو تا پنج درصد درآمد ناخالص ملی دنیا) حجم کل پولهای کثیف (پولشویی) در دنیا است که ۴۷ درصد آن مربوط به آمریکاست. از سوی دیگر آمریکاییها از مناطقی مانند پاناما بهعنوان بهشت پولشویی برای پوشش درآمدهای حاصل از موادمخدر استفاده میکند. آمریکا بهعنوان یکی از بانیان اصلی این نهاد مالی خود از بیشترین آمار پولشویی و فسادهایی از این دست برخوردار است، به قول ضربالمثل ما ایرانیها: کَل اگر طبیب بودی؛ سر خود دوا نمودی
با وجود آنکه کارویژه اصلی FATF مبارزه با پولشویی است، اما این نهاد نه تنها با آمریکا کاری ندارد، بلکه آمریکا، هدایتگر اصلی سیاستگذاریها در FATF است و نقشی کلیدی را در این نهاد بازی میکند. این رفتار FATF نشان میدهد که این نهاد بینالدولی نهادی سیاسی و غیرکارشناسی است و به دنبال مبارزه واقعی با پولشویی نیست.
آمریکا فراموش کرده!
دو قطبی کردن نه تنها برای جامعه خودمان خطرناک است بلکه دوقطبی کردن جامعه سیاستمداران آمریکایی نیز نتیجهای جز تحلیل نادرست و خوانش غلط به همراه نخواهد داشت. بارها به این نکته (با مصادیق و استدلالهای قابل تأمل) اشاره کردهایم اما جماعتی در ایران هستند که اصرار دارند از جامعه سیاستمداران آمریکایی دو طیف کاملاً متضاد بسازند: یکی مهربان و منطقی و دیگری خشن و زبان نفهم. با این اوصاف مشخص است که طیف دوم میتواند در قامت دشمن ظاهر شود.
روزنامه شرق روز پنجشنبه در یادداشتی نوشته است: «آمریکا تحریمهای متوقفشده در دولت اوباما را دوباره علیه ایران وضع کرده است.»
این در حالی است که در دوره اوباما هیچ تحریمی متوقف نشد بلکه حتی تحریمهایی مانند آیسا، محدودیت ویزا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران تمدید و تصویب شد. البته روی کاغذ برخی تحریمها برداشته شد اما بنا به اذعان مقامات دولت تدبیر و امید (کسانی مانند آقایان سیف و صالحی) عایدی ایران از نمایش رفع تحریمها «تقریبا صفر» بوده است. حالا چرا برخی در ایران اصرار دارند حقوق این ملت را زیر پا بگذارند آن هم تنها برای بزک کردن یک طیف در آمریکا؟!
این یادداشت سپس به شکلی حیرت آور مدعی میشود: «بهنظر میرسد دولت آمریکا فراموش کرده است[!!] که استفاده از تحریمهای اقتصادی برای اهداف سیاسی، حقوق بشر و هنجارهای رفتار بینالمللی را خدشهدار میکند. در واقع، تحریمهای مالی و نفتی «اثرات بحرانهای اقتصادی را تشدید کرده و در نتیجه، اوضاع و شرایط بشردوستانه را وخامت میبخشند»
آیا به راستی (چنانکه نویسنده یادداشت این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب ادعا کرده) «دولت آمریکا فراموش کرده است» که تحریمهایش مردمان کوچه و خیابان را هدف قرار داده است؟! اگر روزنامه شرق و نویسنده این یادداشت از حصار خودساخته باورهای غلط ذهنی خود خارج شوند و اندکی در اخبار و اظهارات مقامات آمریکایی و تحلیلهای رسانههای آن کشور جستوجو کنند خواهند دید که آنها به صراحت بر این نکته تأکید داشتهاند که هدف آنها از این تحریمها و تنگتر کردن حلقه آن فشار هر چه بیشتر به مردم ایران است. حالا چرا نویسنده یادداشت شرق از عبارات «فراموش کردن» استفاده میکند که به نوعی القاکننده کاری غیرعمد است؟!
ذکر این نکته نیز ضروری است که تقسیم آمریکا به دموکراتهای خوب و جمهوری خواهان بد توسط گروهی در داخل ایران در حالی است که کسی مانند «نوام چامسکی» در کتاب «سلطهجوییهای یک امپراتوری» به صراحت و با ذکر مصادیقی مانند حمله کلینتون به داروسازی الشفای سودان میگوید که دموکرات و جمهوریخواه در هدف تفاوتی با هم ندارند؛ بلکه او حتی دموکراتها را بهخاطر اینکه (به قول خودمان) «با پنبه سر میبرند» بدتر میداند.
شفافیت؛ ترفند تبلیغاتی یا طرح اجرایی؟
روزنامه ایران دیروز در ویژه نامه هفته دولت، گزارشی را با عنوان «کوتاه کردن دیوارهای بیاعتمادی» منتشر کرد و زیر تیتر زد؛ «گامهای روحانی برای تحقق وعده شفافیت»
ارگان دولت نوشت: «120مادهای که در 29 آذرماه 1395 از سوی رئیسجمهوری با عنوان منشور حقوق شهروندی امضا و ابلاغ شد یک پیام واحد داشت؛ حق پرسش شهروندان در همه حوزههای دولت و حاکمیت. منشور حقوق شهروندی تقنین قوانینی تازه یا بنایی جدید بر سازههای هزار لای قوانین گذشته نبود. بلکه رونمایی تازهای از عصاره قوانین اساسی و مدنی با محوریت حقوقی بود که شهروندان دارند. یکی از حقوق شهروندان که در این منشور بر آن تصریح شده است: «حق اقتصاد شفاف و رقابتی» است... اما دولت روحانی در ریلگذاری قانونی شفافیت، فقط به منشور حقوق شهروندی بسنده نکرده است. قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات هرچند در سال 1388 تصویب شده بود ولی بهدلیل به نتیجه نرسیدن آییننامه اجرایی آن، این قانون عملاًً ابلاغ و اجرا نشده بود. در دولت روحانی آییننامه اجرایی این قانون تصویب، کمیسیونی دائمی با مأموریت پایش اجرای آن در دستگاههای دولتی و نهادهای عمومی تشکیل و این قانون به همه سازمانها و نهادهای عمومی ابلاغ شد. در اردیبهشت ماه امسال نیز، لایحه «شفافیت» در هیئت دولت تصویب و تقدیم مجلس شد. این لایحه 36مادهای با هدف تأمین و تضمین اصل حق دسترسی افراد به اطلاعات، افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، شفافیت سازمانی، ارتقای پاسخگویی، از بینبردن زمینههای فساد، تقویت نظارت و شفاف کردن تعاملات تقدیم مجلس شده است.»
دولت روحانی پنهانکاری را تا آنجا پیش برده که علیرغم اقدامات ظاهری در راستای شفافیت، عنوان دولت محرمانهها را نیز به خود گرفته است. مذاکرات هستهای، قراردادهای نفتی، قرارداد با توتال، قرارداد با پژو، قرارداد خرید هواپیما، نرخ رشد اقتصادی، عدم راهاندازی سامانه حقوق و مزایای مدیران و... از جمله این محرمانههاست.
معرفی فراکسیون امید بهعنوان الگو!!
محمد كاظمي نماینده فراکسیون امید مجلس روز گذشته در گفت وگو با روزنامه اعتماد گفت: «من بهعنوان يك عضو كميته رفع حصر ميگويم تمام تلاشمان را در اين زمينه انجام داديم از تلاشهاي علني و غيرعلني گرفته تا نطق، تذكر، ملاقات، مراجعات و... شايد اگر دولت هم به اندازه ما كار انجام ميداد تا امروز ميتوانستيم نتيجه خوبي بگيريم. بنابراين اگر بخواهيم به نقاط ضعف و قوت فراكسيون بپردازيم واقعاً بايد در پيگيري مسئله رفع حصر كوتاهي نكرديم. ما در مسائلي مانند موضوعات اقتصادي و... بايد وارد عمل ميشديم و طي يك بيانيه رسمي اعلام نظر ميكرديم تا مردم در جريان مواضع ما قرار بگيرند اما اين امر صورت نگرفت. لذا اين موضوع را كه گاهي ميتوانستيم تصميمهاي بهتري بگيريم و موثرتر باشيم را ميپذيرم»
گفتنی است در شرایطی که اکنون گرانی اقلام اساسی، افزایش اجارهبهای سرسامآور مسکن، حقوق معوقه کارگران، تأمین مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط، اشتغال، رکود در واحدهای تولیدی و... دغدغه اصلی خانوادههای ایرانی است؛ اما اصلاحطلبان با سیاسیبازی و سیاسیکاری، رفع حصر سران فتنه را بهعنوان مطالبه جامعه جا زده و اینگونه به شعور مردم توهین میکنند.
چندی پیش «عبدالله نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات گفته بود: «برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغههایی حتی مانند رفع حصر کمتر مطرح است، هیچکس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در خانهدارد، اولویت اولش رفع حصر باشد.»
«عبدالله رمضانزاده» سخنگوی دولت اصلاحات نیز چندی پیش گفته بود: «اگر از هزار خانواده اولویتهایش را بپرسیم، قطعاً بین رفع حصر و رفع بیکاری به رفع مشکل بیکاری تأکید میکنند».