kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۷۱۲۶
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۷

ترسی‌که کم‌کم زایل می‌شود! (یادداشت میهمان)


  جناب آقای ظریف، وزیر محترم خارجه کشورمان در مصاحبه مطبوعاتی روز دوشنبه در پاسخ به سؤال یک خبرنگار، اظهار داشته است: «بازدارندگی آمریکا در‌ترس بقیه از آمریکاست نه در قدرت آمریکا. معتقدم این‌ترس کم‌کم زایل خواهد شد» این جمله مبتنی بر این واقعیت است که ابهت ظاهری آمریکا بیش از قدرت واقعی آنها است و آنچه باعث پیشبرد اهداف آمریکا می‌شود، نه قدرت آمریکا بلکه‌ترس دیگران از آمریکا می‌باشد. البته قبل از آقای ظریف، دیگرانی نیز بر موضوع جنگ روانی دشمن و کارکردهای آن تأکید داشته‌اند و اصولاً یکی از مهم‌ترین ابزارهای دشمن، جنگ روانی و ایجاد خطای محاسباتی در ذهن دیگران است اما مهم‌تر از این عبارت آقای ظریف، توجه به این نکته است که به‌نظر می‌رسد شخص وزیر محترم امور خارجه، خود، یکی از کسانی است که درگیر این ‌ترس بوده است. شاید به‌جرأت بتوان گفت که بخش عمده‌اشکال‌ها و مشکلاتی که در تعامل کشورمان با آمریکا به‌خصوص در موضوع برجام حاصل شد، ناشی از همین نگاه و تصور نسبت به آمریکا بوده است. آقای ظریف در آذرماه سال 1392 درخصوص قدرت نظامی‌آمریکا خطاب به جمعیت دانشجویان دانشگاه تهران اظهار می‌دارد: «آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعاًً به‌خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی‌آید؟» تحلیل این سخن چندان کار سخت و پیچیده‌ای نیست. همین خطای محاسباتی است که باعث می‌شود بزرگان کشور با ورود به موضوع به نظامیان فرمان دهند که یک تور و بازدید را برای دولتمردانی که چنین تصوراتی دارند برگزار نمایند تا مشخص شود که قضیه آن‌گونه که این آقایان تصور می‌کنند، نیست و کشورمان از لحاظ نظامی‌و دفاعی به سطحی از توانمندی رسیده که مانع از هرگونه اقدام دشمن می‌شود.
البته این‌ترس از توانمندی پوشالی دشمن صرفاً در شخص آقای ظریف مشاهده نمی‌شود بلکه اندکی تأمل و دقت، نشانه‌های این تفکر را در برخی دیگر از دولتمردان، برملا می‌سازد. آن کسانی که مدام از سایه جنگ و قریب بودن حمله و تهاجم آمریکا به ایران سخن گفته و علاج دور کردن سایه جنگ را در مذاکره و امتیازدادن به دشمن تعریف می‌کردند، در همین چالش گرفتار هستند.
در موضوع اقتصاد نیز شاهد همین‌ترس توهمی ‌از قدرت آمریکا بوده و هنوز هم هستیم. برخی از آقایان، جهان را تحت سلطه و سیطره بی‌چون و چرای آمریکا دانسته و اعتقاد داشتند که داشتن آب و نان و حتی هوا برای تنفس کردن، منوط به ارتباط با آمریکا است و اگر این ارتباط منقطع باشد یا شود، امکان ادامه حیات برای کشور فراهم نخواهد شد. همین تفکر است که تصور می‌کند اگر آمریکا بخواهد مانع فروش نفت کشورمان شود، هیچ راهی برای عبور از این تحریم وجود نخواهد داشت مگر این‌که با آمریکا مذاکره کنیم که این تحریم را بردارد یا برخی کوتوله‌های سیاسی که مشکل کشور خود را نمی‌توانند حل کنند، به‌عنوان واسطه، از بزرگ خود، برای کشورمان امان‌نامه‌ یا اجازه‌نامه‌ای بیاورند تا در ازای عقب‌نشینی از اهداف، اجازه فروش نفت خودمان را آن‌هم در چارچوبی که دشمن تعریف می‌کند، داشته باشیم.
بازگردیم به جمله آقای ظریف که می‌فرماید: «بازدارندگی آمریکا در‌ترس بقیه از آمریکاست نه در قدرت آمریکا. معتقدم این‌ترس کم‌کم زایل خواهد شد». به‌نظر می‌رسد بخش دوم این جمله نیز درخصوص شخص ایشان صادق است؛ یعنی با گذشت زمان، شاهد تغییر ادبیات ایشان هستیم. شاید بخشی از این تغییر لحن و ادبیات جناب آقای ظریف، ناشی از حرکت این‌ترس از نقطه اوج به طیف‌های پایین‌تر هستیم. سقوط پهپاد جاسوسی آمریکا توسط پدافند هوایی کشورمان و ناتوانی آمریکا در هرگونه اقدام مقابله‌ای در این خصوص، نشان داد که آمریکا نه‌تنها نمی‌تواند با یک بمب، سیستم دفاعی کشورمان را نابود کند، بلکه مجهزترین و پیشرفته‌ترین پهپاد این کشور که در بالاترین سطح فناوری و در لبه دانش قرار دارد، با سیستم و سامانه پدافندی کاملاًً بومی‌ایرانی، سرنگون می‌شود. این همان عنصر و مؤلفه‌ای است که باعث قوت دولتمرد و سیاستمدار کشورمان می‌شود تا مردی که از قدرت تهاجمی‌دشمن سخن می‌گفت، اکنون از قدرت و ظرفیت بازدارندگی و مقابله کشورمان سخن گوید و هم‌راستا با حاکمیت در عرصه سیاسی، بخشی از این پیروزی باشد. پس از سرنگونی پهپاد آمریکا، جناب آقای ظریف با انتشار پیامی‌در فضای مجازی این‌گونه موضع‌گیری کرد: «آمریکا علیه ایران‌تروریسم اقتصادی به راه انداخته و دست به اقدامات مخفیانه زده و حالا هم حریم هوایی ما را نقض کرده است. ما به دنبال جنگ نیستیم ولی غیورانه از آسمان، زمین و آب‌های خود دفاع می‌کنیم. ما این تجاوز جدید آمریکا را به سازمان ملل ارجاع داده و نشان خواهیم داد که آمریکا در مورد آب‌های سرزمینی دروغ می‌گوید.» شاید همین زوال قدرت آمریکا در فضای ادراکی سیاستمدار کشورمان است که باعث می‌شود برخلاف چند سال گذشته که حرف مخالفینِ راهبرد دولت مورد توجه قرار نمی‌گرفت، اکنون ادبیات وزیر محترم امور خارجه و حتی ریاست محترم جمهور در برخی از مسائل، بسیار نزدیک به ادبیاتی باشد که از سوی همین دولت و جریان، به‌عنوان ادبیات ‌ترسوها، بی‌شناسنامه‌ها و... مورد هجمه قرارگرفته و معتقدان به این موارد، به جهنم حواله می‌شدند. بازخوانی موضع‌گیری‌های برخی دولتمردان کشورمان در ایام اخیر، هرچند هنوز نیز رگه‌ها و نشانه‌هایی از‌ترس را در خود دارد لیکن به‌طور فاحشی با ادبیات گذشته ایشان فاصله دارد و هرچند عوامل متعددی می‌تواند در این تغییر ادبیات مؤثر بوده باشد، لیکن نگارنده بر این اعتقاد است که بخشی از آن، متأثر از مشاهده و ملاحظه ناتوانی آمریکا در مقابله با قدرت و توان نظام مقدس جمهوری اسلامی و عناصر مؤمنی است که در مسیر عمل به‌فرمان فرمانده و مقتدای خویش، از هیچ‌کس، جز ذات باری‌تعالی،‌ ترسی ندارند و اگر لازم باشد نفتکش انگلیس خبیث را در میان ناوهایی که مشغول همپایی [اسکورت] آن بوده‌اند توقیف می‌کنند و به نظامیان انگلیسی هشدار می‌دهند اگر جان خود را دوست دارند در این عملیات دخالت نکنند و پهپاد آمریکایی را بی‌هیچ‌ترس و واهمه‌ای به دلیل تجاوز به فضای سرزمینی کشورمان، سرنگون می‌کنند.
 علی اکبری