kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۵۰۲۶
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۹

علت فشار کمبود پزشک بر مردم انحصارطلبی است یا بی‌برنامگی ؟!



علی صادقی
صف‌های طولانی، مدت زمان کم ویزیت و دیدن همزمان چند بیمار از مشکلاتی هستند که ریشه آنها را می‌توان در کمبود پزشکان کشور یافت. باوجود تمامی این مشکلات اما وزارت بهداشت تصمیمی مبنی بر افزایش ظرفیت ورودی در رشته‌های پزشکی ندارد.
***
براساس مصوبه هیئت وزیران، استاندارد ویزیت برای پزشک عمومی 15 دقیقه، متخصص 20 دقیقه، فوق تخصص 25 دقیقه و روانپزشکان 30 دقیقه در نظر گرفته شد. اما چیزی که در واقعیت مشاهده می‌شود بسیار کم‌تر از این استاندارد‌های تعریف شده است. بررسی‌ها و مشاهدات عینی نشان می‌دهد که در برخی از مطب‌های پزشکان عمومی زمان معاینه و تجویز به 3 الی 4 دقیقه می‌رسد. در این زمان اندک پزشک فقط به گرفتن شرح حالی از مریض بسنده و نسخه را تجویز می‌کند.
بررسی‌ها در ایالات متحده نشان می‌دهد تعداد بیماران معاینه شده در سال 1997، 273 میلیون نفر بود که در سال 2005 با افزایش 10 درصدی به چیزی حدود 338 میلیون نفر رسید. اما با وجود این افزایش با انجام تمهیداتی، مدت زمان معاینه افراد از 18 دقیقه به 21 دقیقه رسید. همین افزایش 3 دقیقه‌ای منجر به رشد شدید کیفیت درمانی در آمریکا شد. پزشکان این کشور هم باوجود اینکه این افزایش 3 دقیقه‌ای منجر به کاهش درآمد آنها شد، اما به طولانی‌تر شدن معاینه پایبند ماندند. همچنین در کشور‌های اروپایی در اوایل دهه 90 میلادی زمان معاینه بیماران حدود 10 دقیقه بود که تاکنون به بالای 15 تا 20 دقیقه رسیده است. این افزایش باعث بهبود کیفیت خدمات درمانی و کاهش هزینه‌های سلامت این کشور‌ها شده است.
ویزیت هم زمان چند نفر یکی دیگر از مشکلات درمانی کشور است که در مواردی مشاهده می‌شود. این موضوع باعث افزایش خطای پزشکی و در نتیجه کاهش اعتماد بیماران به پزشک می‌شود. این در صورتی است که در سوگند نامه‌ای که پزشکان یاد می‌کنند آمده رازدار بیماران خود باشند که با ویزیت همزمان چند بیمار همخوانی ندارد.
حال سؤال اینجاست این مشکلات از کجا نشئت گرفته‌اند؟ آیا می‌توان تنها با تصویب قوانینی باعث افزایش مدت زمان ویزیت و مانع ویزیت همزمان چند نفر شد؟ آیا با آگاه سازی بیماران از حقوقشان این مشکلات برطرف می‌شود؟ یا مشکل از تعداد زیاد بیماران است؟ آیا ممکن است که تعداد پزشکان کم باشد؟
چقدر پزشک داریم؟
طبق گزارش سازمان نظام پزشکی، سرانه پزشک در ایران به ازای 10 هزار نفر حدود 11 است. این مقدار در کشورهای دیگر عموما بالاتر از 20 و در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت بین 30 تا 40 می‌باشد. برای درک بهتر این مسئله که کشور با کمبود پزشک مواجه است در تحقیقی ایران با کشورهای عضو گروه بیست و همچنین کشورهای منطقه مقایسه شد.
ایران حتی در بین کشورهای منطقه هم از جایگاه خوبی برخوردار نیست. ایران از بین 25 کشور منطقه رتبه 20 را از نظر سرانه پزشک داراست و تنها از کشورهای عراق، یمن، پاکستان، افغانستان و بحرین سرانه پزشک بالاتری دارد. جالب اینجاست کشوری مانند فلسطین که سال‌هاست درگیر جنگ با رژِیم اشغالگر قدس است از ایران سرانه پزشک بالاتری دارد.
 توزیع نامتوازن پزشک در کشور
علاوه بر مشکل کمبود پزشک، توزیع نامتوازن آنها نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که نظام سلامت کشور با آن دست و پنجه نرم می‌کند. بطوری که به غیر از شهر‌های تهران، اصفهان و یزد در سایر استان‌های کشور مشکل کمبود پزشک معضل جدی به حساب می‌آید، به حدی که در بعضی از تخصص‌ها اصلا پزشکی در شهرها وجود ندارد و مردم مجبور به مسافرت برای درمان بیماری خود ‌می‌شوند.
به نظر می‌رسد مهم‌ترین و اساسی‌ترین راهکار برای حل مسئله کمبود پزشک، افزایش پذیرش دانشجو در رشته پزشکی در دراز مدت است. اما جالب اینجاست که سرانه پذیرش دانشجو در کشور هم باتوجه به کمبود شدید پزشک، پاسخگوی نیاز کشور نیست. سرانه پذیرش دانشجو در ایران به ازای 10 هزار نفر جمعیت حدود 8/0 است که از کشورهایی مثل آلمان، انگلیس، فرانسه و استرالیا کم‌تر می‌باشد. این درحالی است که کشور‌های دنیا چند برابر ما پزشک دارند اما بازهم با سرعت بیشتری در حال تربیت کردن پزشک هستند تا انحصار ایجاد نشود. اتفاقی که دقیقا برعکس آن در ایران درحال رخ دادن است.
مشکل از کجاست؟
یکی از ایراداتی که برخی از کارشناسان در موضوع تعیین سقف پذیرش رشته‌های پزشکی مطرح می‌کنند، واگذاری این موضوع مهم به وزارت بهداشت است. این طیف از کارشناسان معتقدند مشکل از آنجایی است که برخلاف رویه معمول در دنیا، بحث سیاستگذاری و اجرا در آموزش پزشکی در ایران، بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار داده شده است که از قضا مسئولینش هم از پزشکان هستند و این موضوع شاید باعث تعارض منافع صنفی پزشکان با منافع عمومی جامعه می‌شود یعنی گاهی مسئولانی که باید تصمیماتی به صلاح جامعه بگیرند، ممکن است نیم نگاهی هم به صنف خودشان بیاندازند.
هرچند که مجموعه وزارت بهداشت چنین ایرادی را رد می‌کند و یا عده‌ای از افزایش 12 برابری پزشکان طی سال‌های پس از انقلاب به عنوان سند غیرانحصاری بودن این حوزه نام می‌برند، اما باید دید اولا موضوع تعیین سقف پذیرش رشته‌های پزشکی توسط وزارت بهداشت می‌تواند از علت‌های ثابت ماندن تعداد ورودی‌ها به رشته‌های پزشکی طی سالیان اخیر باشد که در صورت وجود چنین اتفاقی باید در این زمینه تجدید نظر شود و دوم اینکه آیا میزان افزایش ادعایی در تعداد پزشکان با حد مطلوب و مورد نیاز کشور ما همخوانی دارد و باید به این میزان دلخوش بود یا برای رسیدن به میزان مطلوب تلاش کرد؟