kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۶۱۰
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۰

اخبار ویژه


سپر بلای خائنین نباشید
جرم فتنه‌گران بالاتر از قتل است

اظهارات سربسته رئیس‌جمهور درباره فراموش کردن خیانت بزرگ فتنه‌گران، در تعارض با منطق قرآن است.
دکتر روحانی در کنفرانس خبری گفت: این قدر گذشته‌ها را مدام به یاد نیاوریم، برخی سرشان را به پشت گرفته و راه می‌روند، اینگونه راه بروی به زمین خواهی خورد، به جلو و آینده بنگر، ما نیز می‌ترسیم این افراد که همواره به پشت نگاه می‌کنند به زمین بخورند؛ حالا یک وقتی یک کاری صورت گرفت از آن بگذریم. هی می‌خواهیم مسئله را کش داده و یادش کنیم.
وی افزود: در این کشور هر کس هر جرمی مرتکب شده، قوه قضائیه وی را دستگیر و با آن برخورد می‌کند و اگر نگرفت یعنی پاک است پس رها کنید، اگر کسی دستگیر نشده و در خیابان راه می‌رود یعنی جرمی مرتکب نشده و نباید صبح تا شب آنها و افراد دیگر را متهم کنیم.
این اظهارات  در حالی است که آقای روحانی هم در فتنه سال 78 و هم در فتنه 10 سال بعد، از عوامل آشوب به عنوان عوامل مزدور و حقیر بیگانه یاد کرده است. به این معنا احتمالا منظور آقای روحانی این است که کسانی چون خاتمی که با وجود ارتکاب اعمال مجرمانه علیه امنیت ملی تحت تعقیب و برخورد قضایی قرار نگرفته‌اند، احضار شده و مورد مجازات قرار گیرند.
در عین حال منطق فراموش کردن خیانت‌ها و جنایت‌های گذشته خلاف حکمت و خلاف منطق قرآنی است. اگر قرآن و اهل بیت ‌علیهم‌السلام دعوت به عبرت‌گیری می‌کنند، معطوف به گذشته و از باب دو بار گزیده نشدن از یک سوراخ است. از سوی دیگر قرآن کریم مدام از سران کفر و عناد با سرزنش و ملامت و نفرین یاد می‌کند؛ از فرعون و نمرود و جالوت گرفته تا سران کفر در مکه نظیر ابوجهل که قرآن‌کریم اعلام می‌کند «تبّت یدا ابی لهب و تبّ... بریده باد دستان ابولهب» . طبق منطق قرآن کریم، «الفتنهًْ اکبر من القتل» و «الفتنهًْ اشدّ من القتل» چگونه می‌توان به بهانه نگاه به پیش رو، مرتکبان چنین خیانت بزرگی را از یاد بُرد یا نسبت به آنان مسامحه کرد؟!
در همین حال وبسایت جهان‌نیوز درباره سخنان رئیس‌جمهور نوشت: اشاره فعالان سیاسی به فتنه بزرگ 88 و یادآوری رویدادهای تلخ آن سال برای افراطیون اصلاح‌طلب ناراحت‌کننده است. آنان دوست ندارند که شورش علیه رای مردم و قانون‌ اساسی در خاطره‌ها زنده شود زیرا شعار و ادعاهای کنونی‌شان در دفاع از قانون و رای مردم را بی‌اعتبار می‌کند. «صلوات فرستادن بر گذشته» بدون بستن پرونده فتنه بزرگ، اخیرا در سیاست برخی دولتمردان و حتی شخص رئیس‌جمهور- از سوی نزدیکان حاشیه‌دار وی- هم گنجانده شده است. از دید افراطیون شاید او بهترین و بانفوذترین شخص برای پیگیری سیاست بازگشت دست کم برخی متهمان فتنه 88 است که هنوز به اشتباه خود و نادرستی تهمت تقلب اذعان نکرده‌اند.
جهان‌نیوز نوشت: هوشیاری و تیزبینی رئیس‌جمهور و توجه به سناریوهای فتنه‌گران ضروری به نظر می‌رسد و انتظار می‌رود که وی در پازل طراحی شده تندروها نیفتد و اعتبار و رای اعتماد ملت به خود را فدای برخی متهمان فتنه نکند.
رهبر انقلاب اسلامی در مرداد ماه 92 در دیدار دانشجویان درباره اتهام تقلب در سال 1388 فرمودند: «در انتخابات سال 88، آن کسانی که فکر می‌کردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه‌ با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمی‌دهند؟ صد بار ما سوال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمی‌کنند؟ در جلسات خصوصی می‌گویند ما اعتراف می‌کنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمی‌کرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌بینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهایی که گروه‌های مردم مقابل هم قرار می‌گیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به خرج دادند. در قضایای سال 88، این مساله اصلی است؛ این را چرا فراموش می‌کنید؟»
در واقع خاتمی و دوستانش می‌دانند که تنها مسیر برگشت «عذرخواهی رسمی» از اشتباهات سال 88 و جبران آنهاست؛ گرچه با این کار نمی‌توان لطمه بزرگ به کشور را ترمیم کرد اما دست کم راه بر عاملان فتنه‌های آینده دشوار خواهد شد که به آشوب کشیدن مملکت و شورش علیه رأی مردم در نظر ملت و مسئولان گناه کمی نیست که پس از ارتکاب آن باز هم بتوان به راحتی به صحنه سیاسی برگشت.
اما چرا عذرخواهی و اذعان به دروغ بزرگ تقلب از سوی امثال خاتمی سخت است؟ بی‌شک یکی از دلایل آن فشارهای طیف افراطی و تندروی اصلاح‌طلبان است که وجود و ماهیت خود را در متهم بودن نظام می‌دانند و اذعان علنی سران اصلاح‌طلب به دروغ بودن تقلب را به معنای از دست رفتن اندک حامیان و اعتبار خود تلقی می‌کنند. علاوه بر این چون آنان مسبب خسارت‌های سال 88 بودند، قاعدتا پس از عذرخواهی باید در مقام جبران برآیند.

جنبلاط: باید بپذیریم
ایران رهبر خاورمیانه است

ولید جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان و دبیرکل حزب سوسیالیست گفت: ایران رهبر منطقه خاورمیانه است و ما باید این واقعیت را بپذیریم.
جنبلاط در مصاحبه با تلویزیون دولتی لبنان با اشاره به این واقعیت که امروز لبنان عضوی از محور مقاومت با حضور ایران و سوریه و به رهبری ایران است، تاکید کرد سیاستمداران لبنانی باید این واقعیت را بپذیرند و با حزب‌الله لبنان همکاری کنند.
وی با بیان اینکه باز پس‌گیری شهر حمص سوریه از دست شورشیان مسلح و تخلیه این شهر نشانه‌ای از قدرت ایران و حزب‌الله در منطقه است و این مسئله قدرت ایران را در خاورمیانه تثبیت کرد،‌ افزود: پس از پاکسازی حمص، ایران کنترل منطقه را در دست دارد. ما باید این واقعیت ژئواستراتژیک را بپذیریم و پیوندهای دولت لبنان و حزب‌الله را تقویت کنیم.
این سیاستمدار لبنانی افزود: امروز بیش از هر زمان دیگری ما (لبنان) جزئی از محور ایران و سوریه هستیم.
جنبلاط با اشاره به اینکه در اثر تحولات منطقه‌ای حزب‌الله هم اینک قدرتمندترین جناح و گروه داخل لبنان است، افزود: به هر جهت حزب‌الله از ریاست جمهوری میشل عون در لبنان حمایت می‌کند. رئيس‌جمهوری آینده باید کسی باشد که قادر به همکاری با تمامی جناح‌ها و گروه‌های لبنانی باشد.

روحانی نمی‌تواند خود را
از هیمنه هاشمی جدا نگه دارد

یک عضو دفتر هاشمی رفسنجانی می‌گوید: روحانی نسخه دوم هاشمی نیست اما نمی‌تواند خود را از هیمنه هاشمی جدا نگه دارد.
غلامعلی رجایی که از نفوذی‌های فتنه‌گران در دفتر هاشمی محسوب می‌شود در گفت و گو با روزنامه شرق و در پاسخ این سوال که «چه اشکالی دارد که دولت فعلی ادامه دولت هاشمی شناخته شود؟ اگرچه جدای از این برخی اصولگرایان از این هم تندتر رفته معتقدند اصلا اتاق فکر این دولت، مجمع و شخص هاشمی است» می‌گوید: دولت روحانی نه دولت اصلاح‌طلبان است و نه دولت هاشمی همان زمان هم خیلی‌ها می‌گفتند که ایشان نسخه دوم هاشمی است که من هم چیزی نوشتم که هاشمی به ماهو هاشمی خودش است و نسخه دومی ندارد. اگرچه باید گفت اگر هاشمی موفق به ورود به انتخابات و تشکیل دولت می‌شد وجوه تشابه بین این دولت و دولت هاشمی خیلی بیش از دولت‌های دیگر می‌شد. در فهم مساله نباید دچار مشکل شد این نکته مهمی است. البته نکته مهم‌تر این است که هر دولتی مثل روحانی سرکار می‌آمد، نمی‌توانست خودش را از هیمنه هاشمی جدا نگه دارد.
وی درباره وجود تشابه و تفارق روحانی و هاشمی گفته است: از وجوه تشابه این است که از برخی کادرهای دولت‌های پیشین هاشمی خوب استفاده شده است. البته بهتر بود دولت کمی جوانگراتر بود. شاید اگر هاشمی بود در ترکیب کابینه اینقدر از نیروهای قدیمی استفاده نمی‌کرد برای همین این شبهه ایجاد شده که این دولت، دولت هاشمی است در حالی که باید گفت هاشمی دهه 90 بسیار به حقوق مردم حساس است. از حرف‌های هاشمی این است که از دین پیامبر خاتم تجسس به دست نمی‌آید. مردم و مراجع آزادند که حرف بزنند.

حامی تروریست‌ها
نمی‌تواند با آنها مبارزه کند

«ایران و آمریکا منافع مشترکی در عراق دارند و خطر داعش می‌تواند این دو کشور را متحد و همکار یکدیگر کند»!
این تحلیل القایی طی روزهای اخیر به طور رگباری از سوی رسانه‌های غربی و برخی رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی تکرار شده است.
روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز در گزارشی با عنوان «داعش، ایران و آمریکا را متحد می‌کند» نوشت: مقامات آمریکا و ایران در حالی که مذاکرات مربوط به برنامه هسته‌ای تهران را پیگیری می‌کنند خود را در برابر موضع مشترک در مقابل برخی از مسائل منطقه‌ای و درگیری‌های موجود در خاورمیانه می‌بینند.
صدای آمریکا نیز به نقل از رویتر همین موضوع را پیش کشید و مدعی شد خطر داعش می‌تواند به همکاری ایران با آمریکا بینجامد.
این خط القایی فریبکارانه در حالی است که آمریکا در کنار آل‌سعود و رژیم صهیونیستی در پشت صحنه جریان‌های تروریستی قرار دارند. به تصریح هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا، پیدایش طالبان در افغانستان که بسترساز زاد و ولد گروهک‌های مشابهی نظیر طالبان، داعش و... شد، مرهون سرمایه‌گذاری ویژه واشنگتن در افغانستان بود. در سوریه نیز تکثیر گروه‌های تروریستی بدون حمایت آن مثلث شوم امکانپذیر نبود. در حقیقت رژیم آمریکا و متحدانش به تروریسم به عنوان ابزار کاهش نفوذ ایران و قدرت متحدان آن در منطقه نگاه می‌کنند.
از سوی دیگر آمریکا بهانه نفوذ و حضور ضعیف خود در عراق را در ترویج تروریسم و ایجاد بی‌ثباتی علیه دولت عراق می‌بینند حال آنکه دولت عراق متحد نزدیک جمهوری اسلامی است. به همین اعتبار چند دور مذاکره ایران و آمریکا در طول سال‌های گذشته برای کمک به ثبات در عراق و مقابله با تروریسم به عهدشکنی از سوی آمریکا و بن‌بست انجامید. آمریکایی‌ها در دولت اصلاحات نیز با وجود استفاده از کمک‌های قابل توجه آن دولت به اشغال افغانستان، ایران را محور شرارت معرفی کردند. در عین حال سرویس جاسوسی آمریکا به همراه استخبارات سعودی، موساد و ام‌آی‌سیکس انگلیس از حامیان گروهک‌های تروریستی ضد ایرانی نظیر ریگی، منافقین، کومله، دموکرات، پژاک و... هستند.

آرامش در عراق به نفع آمریکا نیست

بنیانگذار «جهاد اسلامی مصر» گفت: هدف آمریکا از حوادث تاسف‌بار در عراق، فشار بر «نوری مالکی» نخست‌وزیر این کشور است که از جمله حامیان اصلی ایران در عراق به شمار می‌رود.
پایگاه مصری «الفجر» در این باره به نقل از شیخ نبیل نعیم نوشت: انتخابات ریاست جمهوری اخیر عراق که به پیروزی فهرست نوری مالکی شیعه منجر شد، خشم سازمان تروریستی داعش را در پی داشت. همین امر زمینه را برای افزایش حوادث تروریستی در عراق به عنوان ابزاری برای فشار بر مالکی و ایران مهیا کرد.
وی با بیان اینکه پایگاه‌های آمریکایی که همچنان در خاک عراق وجود دارند می‌توانند در حوادث عراق دخالت کنند و یا از آنان خواسته شود برای بازگرداندن ثبات و امنیت به عراق وارد عمل شوند، افزود: اما آرام شدن اوضاع عراق به نفع آمریکا نیست بلکه این کشور تلاش میکند درگیری را بین طرف ها افزایش دهد تا از این طریق فشارها بر ایران ادامه یابد.
نعیم گفت: مذاکرات جاری بین ایران و گروه 5+1 درباره برنامه‌های هسته‌ای با حوادث خونبار اخیر عراق مرتبط است به طوری که آمریکا با کمک ابزارهای خود در عراق و در راس آنها داعش که از سوی برخی گروه‌ها حمایت می‌شود، از این حوادث در چارچوب مانورهای سیاسی خود با ایران بهره‌برداری می‌کند.
نعیم گفت: گسترش طایفه‌گرایی در عراق فضای سیاسی را برای پرورش تروریسم و ائتلاف‌های سیاسی مخالف منافع عراق آماده می‌کند.