نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
توهین بیشرمانه ارگان دولت به مقدسات به جای مسئولیتپذیری و پاسخگویی
نسبت قبیلهگرایان مدعی اصلاحات با بیانیه گام دوم فقط رفع حصر است! برگ برنده دولت با گوشت 120 هزار تومانی! تحریفی زشت برای تحمیل لوایح استعماری، علم غیب ندارید اما برای دیدن نتیجه برجام چشم که دارید! آقای اقتصاددان در فضای آرام و شاد پسابرجامی! شعور و آگاهی نخبگان را نگاه نکنید؛ منافع را بسنجید! و توهین بیشرمانه ارگان دولت به مقدسات به جای مسئولیت پذیری و پاسخگویی از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.
سرویس سیاسی ـ
روزنامه ایران روز گذشته در سرمقاله خود که بدون نام منتشر شده بود، نوشت: «هفته پیش کنفرانس «آسا» [آمریکایی، سعودی و اسرائیلی] درباره خاورمیانه در ورشو برگزار شد... آمریکاییها... تا آغاز این نشست چند گام از ادعاهای اولیه خود عقبنشینی کردند. ولی امیدشان این بود که از تنور ورشو نانی برای خودشان بپزند، فقط برایشان معلوم نبود که این تنور تا چه حد داغ شود که در پایان کنفرانس معلوم شد سردتر از آن بود که نان به دیواره تنور حتی بچسبد؛ لذا نان آنان داخل تنور افتاد و سوخت. پرسشی که اکنون باید طرح کرد این است که اگر برجام نبود این کنفرانس چه وضعیتی داشت که اکنون ندارد؟ خب به راحتی میتوان مدعی شد که هیچ فرقی نمیکرد و حتی از ترس قدرت تندروهای ایران برگزار هم نمیشد و حتی بالاتر از آن اینکه، اگر برجام نبود تا حالا عربستان سعودی و اسرائیل از صفحه روزگار محو و آمریکا نیز دچار فروپاشی شده بود و خلاصه همه چیز گل و بلبل بود، به احتمال فراوان میتوانستند بگویند تا کنون ظهور آقا امام زمان(ع) هم محقق شده بود و فقدان همه این خوبیها ناشی از پذیرش برجام است!»
ظاهرا وقاحت حامیان برجام که در سایه عدم اقدام قضایی در مواجهه با این رفتار از سوی دستگاههای ذیربط، چندی پیش انتقادات ائمه جمعه به دولت را غیراخلاقی و غیرعقلانی! نامیده بود، به جایی رسیده است که حتی ظهور امام زمان(عج) را هم به تمسخر میگیرند!
از سوی دیگر دولتی که باید پاسخگوی اقدامات نسنجیدهاش از جمله خسارت محض برجام باشد، با فرار به جلو و مدعی و طلبکار شدن، تلاش میکند منتقدان خود را به عقب براند و وادار به انفعال و سکوت کند. ارگان دولت در حالی تلاش میکند منتقدان را به بیمنطقی متهم کند که افزایش عمر خلبانها را از دستاوردهای برجام شمرده بود!
نسبت مدعیان اصلاحات با بیانیه گام دوم فقط رفع حصر است
روزنامه همدلی دیروز در یادداشتی با عنوان «رفع خطای «حصر»» نوشت: «حصر «میرحسین موسوی»، «زهرا رهنورد» و «مهدی کروبی» در روز 25 بهمنماه و سکوت رسانهای، وارد نهمین سال خود شد...شکی نیست که حصر طی روندی غیرقانونی به اینجا رسیده.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «اگر روند حصر و ادامه آن یک خطا در نظر گرفته شود، باید یادآوری کرد که رهبر انقلاب پس از سالگرد 40 سالگی انقلاب در بیانیهای مهم عنوان کردند «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده آماده تصحیح خطاهای خویش است». اگر تصمیمگیرندگان در موضوع حصر با توجه به آنچه تاکنون اتفاق افتاده، بپذیرند که طولانی شدن حصر غیرقانونی بوده و در این روند خطاهایی وجود داشته، با بیانیه اخیر رهبر انقلاب و با تاسی از آن میتوانند در صدد رفع خطاهای گذشته برآیند و این خطای راهبردی را هرچه زودتر تصحیح کنند.»
با این یادداشت در روزنامه زنجیرهای در حقیقت «دم خروس» تیترهای زنجیرهای روزنامههای مدعی اصلاحات در پنج شنبه هفته گذشته بیرون زد. تیتر اصلی روزنامههای کشور در پنج شنبه هفته گذشته، به بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب، اختصاص داشت. در این میان برخی روزنامههای زنجیرهای مدعی اصلاحات تنها بخشی از این بیانیه را تیتر یک خود کرده بودند که «انقلاب اسلامی آماده تصحیح خطاهای خویش است.» با اینکه روح بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب، تماماً یادآوری بزرگی اتفاق انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن در طول چهل سال گذشته و همچنین امید به آینده، جوانان و مأموریتهای نسل بعدی بود.
در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب آمده بود: «بدانید که اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهل ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت بار هم بود- بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.»
مدعیان اصلاحات به جهت آلوده بودن به رفتارهای قبیلهای و ترجیح دادن منافع شخصی و حزبی بر منافع ملی، یک بیانیه راهبردی و بسیار مهم را به ابزاری برای رفع حصر سران فتنه بدل کردهاند. این در حالی است که توبه و عذرخواهی، اولین و ابتداییترین انتظار افکار عمومی از سران فتنه است.
برگ برنده دولت با گوشت 120 هزار تومانی!
روزنامه زنجیرهای آرمان در گزارشی به اعتراض منتقدین نسبت به پالرمو پرداخته و ضمن هجمه به آنان، پالرمو و برجام را برگ برنده دولت نامید!
در بخشی از این گزارش آمده است: «باز هم تجمع و باز هم مخالفت! برای آنها همراهی، مشارکت و حتی تایید ضمنی اقدامات دولت معنایی ندارد، چرا که حیات و هویت آنها در اعتراض و مخالفت تعریف شده است. ترفند آنها برای یافتن سوژهای که به مخالفت با آن بپردازند هم نخ نما شده، یعنی اعتراض خود را در هر برهه متوجه موضوعی میکنند که به عنوان برگ برنده دولت است. روزی برجام و حالا هم FATF ! امروز قرار است لایحه پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شود و این دلواپسان که دلیل واقعی اعتراض را هم نمیدانند و بیشتر برای مخالفت با دولت از روز چهارشنبه تحصن کردهاند!»اگر برجام برگ برنده دولت است آیا وضعیت اقتصادی کنونی را میتوان نتیجه این برگ برنده دانست؟! این چه برگ برندهای است که تنها ایران به تعهدات خود عمل کرده و طرف مقابل بیآنکه به هیچ یک از تعهدات خود عمل کند، امروز پیشنهاد خفت بار نفت در برابر غذا را پیش کشیده است؟!
اگر برجام برگ برنده دولت بود چه نیازی به اینستکس بود؟! طبیعتا این برگ برنده دولت از مدتها پیش دارفانی را وداع گفته و نتیجه تحقیقا صفر و خسارت بار آن برای ملت ایران مشخص شده است.
نکته دوم اینکه تصویب لوایحی مانند پالرمو اگر فایدهای برای ملت ایران داشت، مسئولین دولتی آن را داد میزدند، چندی پیش اکبر ترکان مشاور رئیسجمهور طی یادداشتی در آرمان نوشت: «این طور نیست که وقتی به لوایح چهارگانه بپیوندیم امکان شکستن تحریمها و امکان ارتباطات بانکی ما در دنیا فراهم و دیگر مشکل بانکیمان حل میشود. اگر کسی اینطور فکر کند، فردا این اتفاق نمیافتد و از مردم شرمنده میشویم.»
آرمان نوشته دلواپسان دلیل واقعی اعتراض را هم نمیدانند؛ اینکه مدعیان اصلاحطلبی در مقابل استدلالهای منتقدان درباره خسارات و خطرات پیوستن به کنوانسیونهای پخت و پز شده در اتاقهای فکر استکبار پاسخ منطقی ندارند، دلیل بر این نیست که با فرافکنی، منتقدان را متهم به ندانستن کنند.
آقای اقتصاددان در فضای آرام و شاد پسابرجامی!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گفتوگویی با سعید لیلاز به موضوع FATF پرداخته است. لیلاز تحلیلگر اقتصادی نزدیک به دولت است که در بنای تفکرات اقتصادی دولت تدبیر و امید نقش داشته.
بخش مقدمه این گفتوگو را روزنامه شرق با این جمله از لیلاز آغاز کرده است: «سکان مسئولیتها نمیتواند هم در دستان حسن روحانی باشد و هم در دستان مجمع تشخیص مصلحت نظام»!!
با وجود اینکه این طیف دیگران را متهم میکند اما تمامیت خواهی نهفته در آنها با جمله بالا کاملا مشهود است. هر چه روی میدهد مطابق قانون است و جالب اینکه مسبوق به سابقه نیز هست. آنچه این اقتصاددان میگوید دقیقا منطبق بر رفتاری است که در انتخابات 88 دیدیم. کسانی که آن همه از رای مردم میگفتند وقتی رای مردم را مخالف نظر خود دیدند بر آن شوریدند. تا زمانی که مرحوم هاشمی زنده بود اظهار نظرهای مجمع را سکان داری نمیدیدند اما اکنون که منافع این طیف ایجاب میکند به مخالفت با شرح وظایف قانونی مجمع میپردازند.
این اقتصاددان در بخشهای دیگری از این مصاحبه گفته: «...همه ما به خوبی... و حتی مخالفان هم میدانند مزایایش [تصویب FATF] برای کشور چیست[!]... کسانی که با تصویب این کنوانسیون مخالفت و تلاش میکنند بر رای مجمع تشخیص اثرگذار باشند چه سودی از عدم تصویب آن میبرند؟»
شعور و آگاهی نخبگان را نگاه نکنید؛ منافع را بسنجید!
او در ادامه افزوده: «من سالهای سال است که دیگر بحث شعور، دانش، اطلاع و آگاهی را حداقل در سطح نخبگان در مورد مسایل مختلف قبول ندارم. من همیشه نگاه میکنم ببینم منافع هر کسی در هر موضوعی چیست و موضع آن شخص را آن منافع تامین میکند.» سپس این اقتصاددان در مورد اینکه منافعش در حمایت از برجام چه بوده، میگوید: «برای اینکه من در شرایط آرام و در شرایطی که ایران بتواند در جامعه بینالمللی به عنوان یک عضو روشن با حفظ منافع و مصالح خود سربلند اقدام کند و حضور داشته باشد سود بیشتری میبرم... مخالفان برجام مثل مخالفان FATF و پالرمو منافع و مصالحشان در انزوای ایران است.»!
نخست آنکه این فرد در حالی مدعی شده که «همه به خوبی میدانند حتی مخالفان FATF که مزایای تصویب آن چیست» که بارها و بارها افرادی در سطوح مختلف از حامیان این لوایح استعماری گفتهاند نباید انتظار داشته باشید که این کنوانسیونها مشکلی را حل کنند. در مطلبی دیگر در این ستون نمونه آن از آقای ترکان آورده شده و همچنین آقای ظریف در مجلس گفته بود: «نه من و نه رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین دهیم که با پیوستن به این کنوانسیون مشکلات ما حل خواهد شد.»
نکته قابل تامل دیگر این است که گوینده به شعور و آگاهی نخبگان نمینگرد و بلکه منافع آنان را مدنظر قرار میدهد! جالبتر آنکه منافع خود را منافع توده مردم و طبقات مینامند و تمام هم و غم خود را مردم عنوان میکند و در مقابل منتقدان را خواهان انزوای ایران و حتما ویرانی آن!! این همان چیزی است که روزنامههای زنجیرهای آن را پوپولیسم مینامند.
خوب است اگر این جماعت اندکی از کلی گویی خارج شوند و با ذکر مصادیق بگویند دقیقا پس از برجام چه اتفاقی افتاده که شرایط برای آقای لیلاز تا این حد آرام و لذتبخش شده است؟!