kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۳۶۶۱
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۳
فواید و آثار مطالعه در زندگی فردی و اجتماعی - بخش پایانی

روشنایی اندیشه با چراغ مطالعه در اتاق زندگی





گالیا توانگر
روزسخت را می‌توان با آرامش مطالعه لااقل یک داستان کوتاه یا یک شعر تاثیرگذار رنگ دیگری بخشید. ما عادت کرده‌ایم که هر بار مطالعه را به روزهایی موکول کنیم که مثلا هیچ مشکلی نداشته باشیم، غافل از اینکه مطالعه به ما توان می‌بخشد که در برابر چالش‌ها با فکر بازتری رویارویی داشته باشیم. فراموش نکنید که تا پایان عمردر این سرا روز بی‌مشکلی نخواهید داشت! فارغ از اینکه متعلق به کدام طبقه و قشر اجتماعی هستید، همه ما در برابر عادت به مطالعه خود و خانواده‌مان مسئولیم.
به همان اندازه که مراقبِ جانگذاشتنِ گوشی همراه‌، شارژر یا کیف پولتان هستید، به جانگذاشتنِ کتاب هم اهمیت بدهید. اگر در طول روز ممکن است مدت‌زمانِ کوتاهی را منتظر بمانید، مثلا در مطب دکتر، ایستگاه تاکسی یا مترو، کتاب را بیرون بیاورید و شروع به خواندن کنید که بهترین کار برای گذراندن زمان است.
اگر دوست دارید دیگران را بهتر درک کنید، دایره‌ واژگانتان را وسیع‌تر کنید، قدرت تحلیل و تخیلتان را بالا ببرید و برای دقایقی هم که شده، سختی‌های زندگی را فراموش کنید، بهتر است قبل از نزدیک‌ شدن به سن ابتلا به آلزایمر، با یکی از ترفندهای پیشگیری از آن آشنا شوید: «عادت به مطالعه».
آغاز راه عادت به مطالعه
 با خواندن داستان‌های کوتاه در مترو
سارا حسینی یک دانشجو برایمان می‌گوید: «من هر مطلبی در مورد کتابخوانی را می‌خوانم. شاید همیشه همه روش‌ها جواب ندهند، ولی سرجمع نتیجه‌اش مثبت است. مهم‌ترین نکته این است که برای هر روز وقت محدودی را در نظر بگیرید. خواندن مستمر و با نظم حتی ۵ دقیقه در هر روز شما را کتابخوان می‌کند یا اگر به خواندن نیاز دارید، نیاز شما را تامین می‌کند.»
وی در پاسخ به کسانی که همیشه بهانه می‌آورند: هیچ وقت در مسیر، سوار تاکسی یا درایستگاه تاکسی و مترو نمی‌شود کتاب خواند، چون واقعا خسته‌کننده است و نیاز به تمرکزهم وجود دارد! می‌گوید: «برای مطالعه در تاکسی و اتوبوس و مترو من از کتاب‌هایی که مجموعه داستان‌های کوتاه چند صفحه‌ای دارند، استفاده می‌کنم. یا کتاب‌های انگیزشی روانشناسی که جملات کوتاه دارند، را می‌خوانم.»
این دانشجو اهل مطالعه درسی و غیر‌درسی برای آن دسته از افرادی که بهانه گرانی کتاب را می‌آورند و از دوستی با کتاب طفره می‌روند، پیشنهاد می‌دهد: «‌به‌سراغ کتاب‌های دست‌ دوم بروید. به کتاب ‌فروشی‌هایی بروید که کتاب‌های دست ‌دوم می‌فروشند یا با دریافت کتاب‌های کهنه‌ شما، کتاب‌هایشان را با تخفیف در اختیارتان می‌گذارند. با این روش، با مبلغ کمتری صاحب کتاب‌های بیشتری می‌شوید. به‌علاوه، خواندن کتابی که میزبان نگاه فرد دیگری در زمان و مکان نامعلومی بوده است، کتابی منقوش به دست‌خط صاحب قبلی که گواهِ جرقه‌های ذهنی او حین خواندن کتاب بوده است و خلاصه مواردی ازاین‌ دست ممکن است برای شما جذاب و لذت‌بخش باشد.»
اولین شرط مطالعه، تعیین هدف
بسیاری از ما در زندگی روزمره مان اهدافی برای خود در نظر می‌گیریم. مثلا «من می‌خواهم لاغر شوم... من می‌خواهم از این پس صبح‌ها زودتر بیدار شوم... »و مسائلی از این دست! ‌تصمیم برای کتاب‌خوان شدن هم جزو تصمیماتی است که بسیاری از افراد در بین اهدافشان قرار می‌دهند.
هدف بزرگی تعیین کنید. مثلا بگویید: «قصد دارم امسال ۵۰ جلد کتاب بخوانم!» یا هر رقمی که خودتان تشخیص می‌دهید شدنی است. با تعیین چنین هدفی، قدر تمام دقایق آن سال را بیشتر می‌دانید. عجله نکنید و به‌ یاد داشته باشید که رسیدن به هدف نباید باعث کم‌رنگ‌شدن لذت مطالعه‌ شود.
سهراب مومنی کارشناس ارشد کتابداری می‌گوید: «‌شرط تعیین یک هدف عالی و به تبع آن تمرکز در مطالعه این است که باید هدفتان در حد توانایی شما باشد. هیچ‌کس غیر از شما از تمام توانایی‌های خودتان باخبر نیست‌، پس لازم است قبل از تعیین هدف‌، توانایی‌های خودتان را هم در نظر بگیرید. نکته مهم‌تر این است که توانایی‌های شما در هر زمینه‌ای قابل پیشرفت هست، اما آرام آرام. پس از توانایی‌های خودتان استفاده کنید و کم کم آنها را بهبود ببخشید.اگر تا دیروز به زور یک ساعت مطالعه می‌کردید و زمان و توانایی شما اجازه نمی‌داد که زمان زیادی را به مطالعه اختصاص بدهید، پس نباید به خودتان فشار بیاورید، چون هم تمرکز در مطالعه به راحتی از بین می‌رود و هم باعث بی‌انگیزگی و رها کردن مطالعه می‌شود؛ یادتان باشد هدف را واقع‌بینانه تعیین کنید.»
شاید بزرگ‌ترین دلیل برای اینکه معمولا برنامه‌ریزی‌ها و هدف‌ها با شکست مواجه می‌شود، همین عامل باشد. بعضی از ما با اهداف و برنامه‌های خودمان خشک برخورد می‌کنیم و به ‌اشتباه فکر می‌کنیم هر چقدر خودمان را اذیت کنیم و دقیق هدفمان را دنبال کنیم، بیشتر و بهتر به نتیجه می‌رسیم.
این کتابدار درباره انعطاف‌پذیر در برنامه و هدف مطالعه برایمان توضیح می‌دهد:« شما باید بتوانید با توجه به شرایط خودتان و محیط اطرافتان تغییراتی در برنامه مطالعه ایجاد کنید؛ به طور مثال من تصمیم می‌گیرم در هفته ۸ ساعت مطالعه کنم و این هشت ساعت را به طوری تقسیم می‌کنم که روزهای عادی ۱ ساعت و روز جمعه ۲ ساعت را به مطالعه اختصاص بدهم. حالا اگر من برای این یک ساعت، زمان دقیقی را تعیین کنم (ساعت ۷و ۴۵ دقیقه بعد از ظهر) یعنی واقع‌بینانه با هدف برخورد نکرده‌ام، شاید چند روز بتوانم این روند را ادامه بدهم، اما بعد از اینکه در آن زمان تعیین شده به مشکلی برخورد کنم، دیگر از هدف دلسرد می‌شوم و نمی‌توانم ادامه بدهم. پس مدل صحیح برای این هدف این است که من یک ساعت را به دلخواه در روز به مطالعه بپردازم. (البته توجه داشته باشید که این کار را به ساعت‌های پایانی منتقل نکنید، زیرا هم باعث می‌شود شما مطالعه را سرسری و بدون تمرکز انجام بدهید و هم کم کم آن را به فراموشی بسپارید.»
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «هدفی که برای ذهن قابل اندازه‌گیری باشد، راحت‌تر انجام می‌شود؛ به طور مثال اگر هدف شما این است که یک کتاب خاص را در ماه به اتمام برسانید، بهتراست که با توجه به حجم کتاب برای هر روز مقدار مشخصی مطالعه داشته باشید. مغز شما در مواردی که ابهام وجود دارد، تمرکز لازم را ندارد.
منظور از تحت کنترل بودن برنامه مطالعه‌تان این است که هدفتان نباید به گزینه دیگری وابستگی داشته باشد. این وابستگی می‌تواند به شخص دیگری ویا حتی به محیط اطرافتان باشد. به طور مثال هدف من این است که هر روز بروم کتابخانه و با دوستم ۵۰ صفحه کتاب مطالعه کنم ، یعنی دوست من بر روی هدف من تاثیر مستقیم دارد و اگر یک روز نتواند با من به کتابخانه بیاید من هدف خودم را نمی‌توانم کامل اجرا کنم.»
بهترین کتاب‌ها برای شروع مطالعه
 خیلی از ما انگیزه اینکه کتابخوان بشویم را داریم و خیلی از جمله‌های شبکه‌های اجتماعی و خیلی از برنامه‌های تلویزیون (و همین‌طور نمایشگاه کتاب) این انگیزه را در مردم ما ایجاد می‌کنند، اما ما همیشه به دوتا مشکل برمی‌خوریم: اولا این انگیزه زود از بین می‌رود (احتمالا مرحله تبدیل یک تصمیم آنی به عادت مشکل است).
و دوما کتابی که برای شروع انتخاب می‌کنیم، خوب نیست و نمی‌تواند روح ما را تسکین بدهد و به کتابخوانی مشتاق کند.
برای مشکل اول مسابقات کتابخوانی زیادی برگزار می‌شوند. با اینکه بازدهی کمی دارند (برای افرادی مناسب است که به کتابخوانی علاقه دارند، نه افرادی که کتابخوان نیستند)، ولی خب بالاخره یک نوع تلاش است.
اما برای مشکل دوم تصمیم خاصی گرفته نشده و جایی نیست که به افراد تازه کار کتاب خوب معرفی کند تا این حس را در آنها نگه دارد.
علی سنگی یک شهروند در پاسخ به این سؤال که چه کتاب‌هایی برای شروع مطالعه خوبند؟ می‌گوید: به نظر من این سؤال غلط است، چون با توجه به اینکه هرکس به موضوعاتی خاص علاقه دارد، پس هیچ کتابی نمی‌شود معرفی کرد که همه از آن خوششان بیاید و با خواندش کتابخوان بشوند.
بهتر بود سؤال این طوری مطرح می‌شد که دوستان ساده‌ترین کتاب‌ها در موضوعات مختلف (فلسفه، علم، رمان، هنر، روانشناسی، تاریخ و‌...) را معرفی کنند که هرکس با توجه به علایقش کتابخوانی را از آنها شروع کند.»
وی در ادامه می‌گوید: «‌بهترین کار این است که ژانر مورد علاقه‌تان را پیدا کنید. بدون ترس و بدون بدبینی بروید سراغ کتاب‌های مختلف و ترجیحا سعی کنید کامل بخوانید، لازم نیست از آثار خیلی شاهکار شروع کنید. می‌توانید از نویسنده‌های ایران معاصر شروع کنید. اگر از ژانر کتابی خوشتان نیامد؛ بعدتر که کتابخوان‌‌تر شدید، به آن مراجعه کنید.»
این جوان در مورد ناامید نشدن در انتخاب کتاب خوب و مناسب سلیقه‌تان توصیه می‌کند: «‌نگران نباشید که کتابی را تا آخر نخوانده‌اید. اتفاقا به خودتان حق بدهید. حرف هر نویسنده‌ای قرار نیست به دل هر کسی بنشیند و یا هر نویسنده‌ای قرار نیست حرفی برای گفتن داشته باشد. اگه خودتان را توبیخ کنید، بیشتر باعث می‌شود در انتخاب کتاب‌های بعدی سختگیر و سختگیر‌تر شوید. بنابراین از توبیخ شدن بیشتر توسط خودتان رها شوید، چرا که ممکن است علاقه به کتاب‌خوانی کلا پیدا نکنید.»
شکل‌گیری عادات مثبت در کودکی ضامن ساخت زندگی موفق است
مریم امید خدا، مسئول کتابخانه عمومی علامه دهخدا تهران می‌گوید: «خمیرمایه آدمی در کودکی شکل می‌گیرد، بنابراین صرف وقت و هزینه برای شکل‌گیری عادات مثبت در کودکی، ضامن ساخت یک زندگی موفق برای فرد و جامعه است.
نکته حائز اهمیت این است که کودک باید از محیط کتابخانه لذت ببرد. کودک را نمی‌توان به اجبار کتاب‌خوان کرد، اما قرار گرفتن در محیطی جذاب و انجام فعالیت‌های کتاب محور در قالبی خلاقانه،‌اشتیاق او را به خواندن بر می‌انگیزد. بازی با شخصیت‌های کتاب، ساخت اوریگامی، برگزاری مسابقاتی با اهدای جوایزی معنوی همچون انتخاب کودک به عنوان سفیر کتابخانه، استفاده از کودکان به عنوان داور در مسابقات، حتی شنیدن نظرات کودکان درباره موضوعات و... کودک را با لذت کتابخوانی آشنا   می‌کند. کودکان امروز، بسیار باهوش هستند و ترجیح می‌دهند خود در انجام کار سهیم باشند.»
وی ادامه می‌دهد: «ما نشست‌های کتابخوان، جمع خوانی و برنامه‌های کتاب محور را به شیوه‌ای شیرین و جذاب برای کودکان اجرا می‌کنیم. چند روز پیش، کتابی را با یکدیگر جمع خوانی می‌کردیم؛ بچه‌ها به خواندن بیشتر اصرار داشتند و من برای آنها قانونی گذاشتم که هرکس تا جایی می‌تواند به خواندن ادامه دهد که واژه‌ای را غلط تلفظ نکند و این موضوع دقت، تمرکز و علاقه آنها را دوچندان کرد.همچنین در نشست‌های کتابخوان، پس از معرفی آثار، کودکان حاضر در نشست درخصوص آثار معرفی شده و شیوه معرفی آثار اظهار‌نظر کرده و با این شیوه، فعالانه در برنامه مشارکت می‌کنند. در واقع کار با کودک ایجاب می‌کند که برنامه‌ها را متناسب با ویژگی‌های آنها تغییر داده و مطابق سلیقه آنها پیش ببریم.»
امیدخدا ادامه می‌دهد: «در عین حال ما قشر بزرگسال را نیز رها نکردیم، چراکه برای ایجاد عادت به مطالعه در کودک، خانواده نیز باید حامی او باشد. بنابراین ما موظف به جلب همراهی خانواده‌ها نیز هستیم. برگزاری نشست‌های کتابخوان، حافظ‌خوانی، کلاس‌های مشاوره ویژه بانوان خانه‌دار و... بخشی از اقدامات کتابخانه ما در جهت ترغیب بزرگسالان به مطالعه بوده است.»
وی با ورق زدن خاطرات ذهنی‌اش در طی سال‌های فعالیتش در کتابخانه و در کنار کودکان و نوجوانان می‌گوید: «نزدیک به هفته کتاب بود که نمایشگاهی از منابع کتابخانه در کنار وسایل بازی پارک برپا کردیم. در حاشیه نمایشگاه مسابقه نقاشی برگزار کردیم، اما از آنجا که وسایل مورد نیاز همراه بچه‌ها نبود، به آنها یک هفته فرصت دادم که نقاشی‌های خود را براساس کتاب‌هایی که می‌توانند از کتابخانه به امانت بگیرند، ترسیم کنند و تحویل دهند. هفته بعد، هنگام ظهر که به کتابخانه می‌آمدم، تنها یکی دو کودک در محوطه بازی بودند و کتابخانه مملو از سر و صدای کودکانی بود که با‌ اشتیاق کتاب را به امانت می‌گرفتند تا از آن نقاشی کنند. از آن به بعد ارتباط کودکان با کتابخانه شکل گرفت و روز‌به‌روز قوی‌تر شد.»