نقش رسانهها در مقابل ابزارهای چهارگانه توطئههای آمریکا
حسین شرفی
بسیار گفتهاند که نوسانات اقتصادی اخیر نتیجه گریزناپذیر تحریمهای آمریکا نبودند و نتیجه سالها انتخابهای غلط در مدیریت اقتصادی کشور بودند. گریزپذیری آسیب تحریمها یعنی اگر معماری اقتصاد ما به نحو دیگری بود، تحریمهای آمریکا حداکثر در بخشهای محدودی ما را دچار چالش میکردند، همانند هر مشکل دیگری که در حوزه اقتصاد میتواند پیش آید، اما در وضعیت کنونی دچار نوسانات شدید و کاهش ارزش پول ملی شدیم.
معماری اقتصاد ما طی دهههای گذشته علیرغم تهدیدهای آشکاری که داشتیم، در جهتی نبوده که ما را از آسیبهای خارجی مصون کند و سطح تابآوری اقتصادی را ارتقا دهد. برای جلوگیری از ادامه آسیب تحریمهای ظالمانه آمریکا، ایجاد اصلاحات اقتصادی و شناخت ابزارهای آنها در تحدید اقتصاد ما ضروری است. برای این منظور باید تحریمهای جدید 90 روزه و 180 روزه را به خوبی بررسی کنیم.
تحریمهایی که از 15 مرداد 97 آغاز شدند شامل این موارد هستند: خرید و فروش اسکناس یا اسناد مبتنی بر دلار از سوی دولت ایران، خرید و فروش طلا و سایر فلزهای گرانبها، خرید، تامین یا انتقال فلزاتی نظیر گرافیت، فلزات خام یا نیمهخام مانند آلومینیوم و آهن، زغالسنگ و نرمافزارهای مورد استفاده از سوی صنایع ایران، افتتاح حساب ریالی در خارج از مرزهای ایران و مبادله ریالی با ارقام قابل توجه، تامین مالی خارجی و خرید اوراق منتشرشده از سوی دولت ایران، خودروسازی ایران، خرید و فروش و تامین قطعات هواپیما و فرش و مواد خوراکی تولید شده در ایران.
لیست تحریمهایی که تا ۱۳ آبان ۹٧ باز میگردند نیز به این شرحاند: فعالیت بندرگاهی، کشتیرانی و صنایع کشتیسازی ایران ازجمله خطوط کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و کشتیرانی جنوب و شرکتهای وابسته، مبادلات نفتی و هر گونه خرید مواد پتروشیمی از ایران، شرکت ملی نفت، نفتیران و شرکت ملی تانکرسازی ایران، هر گونه مبادله مالی بین موسسات مالی بینالمللی با بانک مرکزی ایرانیا موسسات مالی ایرانی، بخش انرژی و همکاری با ایران در قالب تعهدات خدماتی، بیمهای و بیمه اتکایی.
چهار ابزار آمریکا برای تحریم ایران
بررسی این بندها نشان میدهد آمریکا در تحریم ما روی 4 ابزار حساب باز کرده است؛ سهم یک چهارمی از اقتصاد جهان، تسلط بر دلار و نظام مالی بینالمللی، هژمونی و قدرت رسانهای. برای مقابله و بیاثر کردن تحریمها باید شناخت دقیقی از این ابزارها و راههای خنثیسازی آنها داشته باشیم.
آمریکا 25 درصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد و بسیاری از کشورها و کمپانیهای بزرگ، تراز تجاری بالایی با آمریکا دارند که برای حفظ و افزایش آن میکوشند. آمریکا از همین ملاحظه استفاده میکند و با تهدید دیگران به قطع رابطه، تقاضاهای سیاسیاش را به آنها تحمیل میکند. برتری سیاسی و هژمونی آمریکا نیز تاثیر مضاعفی در پیروی دیگران از تحریمهای یکجانبه آن میتواند داشته باشد. رواج دلار به عنوان پول بینالمللی باعث شده تا آمریکا بتواند تمام انتقالات مالی را رصد و کنترل کند و در زمان لازم آنها را محدود کند یا جهت دهد. در کنار این عوامل یک ابزار بسیار مهم در دست آمریکاییها وجود دارد که با هزینه اندک دستاوردهای بزرگی برای آنها به ارمغان آورده است. توان رسانهای آمریکا و برخورداری از رسانههای بزرگ بینالمللی باعث شده تا به سهولت به افکار عمومی جهت دهند و جریانات اجتماعی را همسو با نیازهای خودشان شکل دهند که بسیار مهم است.
رسانههای برونمرزی یکی از ابزارهای آمریکا را خنثی میکنند
برای خنثیسازی تحریمهای آمریکا، علاوه بر راهکارهای اقتصادی و سیاسی مانند جایگزینی دلار، استفاده از ارزهای دیجیتال و بلاک چین، معافیتها و مشوقهای تجاری، همکاری واسطهای با شرکتهای خارجی، توسعه ناوگان کشتیرانی و خدمات وابسته، جلوگیری از اتحاد بر سر تحریم ایران و اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی، تدوین یک استراتژی و برنامه منسجم برای مقابله با عملیات روانی دشمن ضروری است. اقدامی که آنها با اتکا بر رسانههای پرشمار بینالمللیشان انجام میدهند و برای مقابله با آن ضروری است شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی ایران حضوری قوی و موثر در عرصه بینالملل داشته باشند.
همانطور که در ماههای اخیر مشاهده شد، در التهابات اقتصادی اخیر کشور، انتظارات و تصورات کنشگران اقتصادی سهم زیادی در بیثباتیها داشت و نفتی بر آتش تصمیمات نادرست اقتصادی بود. دشمن نیز با دانش به این مسئله تلاش کرد تا با استفاده از رسانهها و شبکههای مجازی چشمانداز تاریکی از اقتصاد ایران ترسیم کند که متاسفانه در مواردی نیز موفق بود و برخی از سرمایهگذاران خارجی را از ورود به بازار ایران منصرف کرد. عملیات روانی یکی از ابزارهای اصلی آنها در این جنگ اقتصادی به شمار میرود و مقابله با آن باید در اولویت کار تیم رسانهای دولت و اقتصادیها باشد.
با ترسیم شرایط واقعی کشور و تعامل میتوان همراهی و اعتماد صاحبان سرمایه در خارج از کشور را به دست آورد و عملیات روانی آمریکاییها که امروز در زمین اقتصادی متبلور شده است را خنثی کند. برای این هدف باید یک اقدام رسانهای هدفمند و منسجم در داخل و خارج از کشور با هدف روشنگری و افشاگری اقدامات غیرقانونی آمریکا تدوین و اجرا شود و افکار عمومی داخلی و خارجی به این اطمینان برسند که مشکلات فعلی برطرف خواهند شد. نااطمینانی باعث اتخاذ تصمیماتی میشود که شاخصهای اقتصادی را بیثبات و مدیریت آن را دشوار میکند. رسانههای برونمرزی و بینالمللی ظرفیت خوبی برای این ماموریت ایجاد میکنند و ضرورت دارد توسعه هرچه بیشتر آنها در بسترهای استراتژیک در اولویت قرار گیرد.