نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
طرح شفافیت اموال مسئولان به کار شفافیت نمیآید!
روزنامه ابتکار در سرمقاله دیروز با موضوع شفافیت نوشت: «...اکنون و با این توضیح مختصر میتوان بهراحتی دریافت که کدام طرحها میتواند شفافیت را محقق کند. بهطور مثال، طرح شفافیت اموال مسئولان یا طرحهایی از این دست، به هیچ وجه نمیتواند نقاط فسادخیز فرآیندهایی که مسئول در آن نقش دارد را آفتابی کند. یعنی مستقل از اینکه نتایج آن خوب است یا بد، میتوان گفت که این کار قطعاً بهکار شفافیت نمیآید»!
سرویس سیاسی-
در این زمینه باید گفت از آن زمان که طرح شفافیت در مجلس مطرح شد طیف مدعی اصلاحطلبی به مخالفان اصلی آن تبدیل شدند. آنها بهانههای رنگارنگ و گاه محیرالعقولی را برای مخالفت خود با این گونه طرحها بیان کرده و میکنند.
این گروه که پیش از این با شعارهای رنگارنگی مانند شفافیت در میان جامعه خود را مطرح کرده بودند حالا در معرض آزمونی قرار گرفته بودند که بسیار سنگین بود. لذا برای مخالفت خود باید دلایلی دست و پا میکردند. سرانجام کار به آنجا رسید که طرح شفافیت را از دستور کار مجلس خارج کنند.
پس از آن طیف فراکسیون ولایی مشغول تدوین طرحی دیگر برای طرح در مجلس شد که از طرح پیشین شفافیت جامعتر باشد. این طرح جدید در حوزه آرا و عملکرد نمایندگان است. یکی دیگر از طرحهایی که با وتوی طیف موسوم به اصلاحطلب روبرو شد طرح تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که یکی از بخشهای آن طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان است.
وضعیت نابسامان بازار مسکن به خاطر توقف تولید در دولت روحانی است
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت: «حامد مظاهریان، معاون امور مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی گفته است: «شیب کاهشی معاملات مسکن به خاطر این است که در بازارهای موازی یک آرامش نسبی برقرار شده و تمامی بازارها منتظر هستند تا شرایط جدید را ارزیابی کنند؛ البته تلاشهای دولت نیز موثر بوده و توانسته از شتاب قیمتها بکاهد.».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «در آن بخش از کلام که تلاشهای دولت را در کاهش شتاب قیمتها موثر دانسته، مشخص نیست منظور او از تلاش، دقیقا چه بوده است...بازار مسکن در یک سال اخیر مثل آب خوردن 100درصد رشد قیمت را تجربه کرده و هیچکس هم حریف آن نشده است».
همشهری در ادامه با اشاره به اینکه معاونت امور مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی یکسال تمام کنار نشست و تلاش موثری برای ساماندهی بازار مسکن انجام نداد، نوشت: «(وزارت راه و شهرسازی) باید از چند سال قبل به داد حوزه تولید مسکن میرسید تا با افزایش عرضه، بازار به سامان برسد. این اتفاق در طول 5 سال اخیر انجام نشد و حالا هم که بازار مسکن وارد رکود سنگین شده، قرار است با برنامه ساخت 400 هزار واحد مسکونی تا افق 1400 جبران شود؛ غافل از اینکه با اتمام این رکود دوباره بازار سرکشی خواهد کرد چرا که توجه به تولید واقعا مغفول مانده است».
گفتنی است عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی در مراسم تکریم و معارفه وزیر راه و شهرسازی گفته بود: «در این 62 ماه چه طور وقتی بنده از لحاظ بنیادی با مسکن مهر مخالف بودم، باید به افتتاح این واحدها فکر میکردم، پس بنابراین افتخار میکنم یک مورد از این واحدها را افتتاح نکردم... این افتخار است که دولت حتی یک واحد مسکونی نساخت. از ابتدا قرار نبود دولت خانهای بسازد».
وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی، همان شخصی است که در اظهارنظری توهینآمیز، مسکن مهر را مزخرف نامید و علیرغم ادعاهای فراوان، حتی یک واحد مسکن اجتماعی هم نساخت!
عدم صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت؛
حق قانونی شورای نگهبان قابل کتمان نیست
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در گفتوگویی با یک فرد که او را حقوق دان خواند به نقل از وی نوشت عدم صلاحیت با احراز صلاحیت در ما به ازای حقوقی هیچ فرقی ندارد، رد صلاحیت را به نام عدم احراز صلاحیت نمیتوان توجیه کرد.
گفتنی است همسو با رسانههای بیگانه از جمله بیبیسی نشریات زنجیرهای و مدعیان اصلاحات نیز حمله به شورای نگهبان را تشدید کردهاند، اصلاحطلبان که این روزها به دلیل رفتار زشت یکی از نمایندگان لیست امید در مجلس مورد انتقاد و سؤال قرار گرفتهاند، در یک فرافکنی عجیب و همگام با بیبیسی، شورای نگهبان را مورد هجمه قرار داده و مدعی هستند وضعیت نامطلوب مجلس و دولت محصول نظارت استصوابی است!
به هر حال عدم صلاحیت یا احراز نشدن صلاحیت هر تعبیری که از آن استفاده کنیم نمیتوان حق قانونی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت افراد را مورد کتمان قرار دهیم.
وقتی نماینده اصلاحطلب پرحاشیه به حاکمیت درس میدهد!
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده اصلاحطلب مجلس روز گذشته در یادداشتی در روزنامه ایران ارگان دولت درباره اعتراضات دی ماه 96 نوشت: «شاید مهمترین درسی که حوادث دیماه سال 96 برای افراد حقیقی و حقوقی حاضر در حاکمیت داشت، این بود که باید بخشهای نادیده و ناشنیده جامعه ایرانی توسط حاکمیت به صورت رسمی شنیده و دیده شوند. این بخشها به طور قطع دارای ابعاد اجتماعی اکثریت در کشور ما نیستند اما اینکه به بهانه اقلیت بودن، مواضع، سخنان و اعتراضشان نادیده و ناشنیده باقی بماند، یکاشتباه فاحش خواهد بود که میتواند به مرکزیت یافتن آنها در حوادثی چون دیماه گذشته منجر شود.»
این نماینده اصلاحطلب مجلس در حالی از درس حوادث دیماه 96 برای حاکمیت و خطر دیده نشدن بخشهایی از جامعه را گوشزد میکند، که چندی پیش در جایگاه نمایندگی مردم به جای دیدن و شنیدن مشکلات مردم ترجیح داده بود برای صفحه اینستاگرام خود جشن تولد دو سالگی بگیرد.
همچنین اعتراض شدید وی به حقوق نمایندگان مجلس که گفته بود من پنج میلیون و چهارصد هزار تومان حقوق میگیرم در حالی که در دانشگاه میخوابیدم ولی نزدیک ۸ میلیون تومان حقوق میگرفتم به خوبی نشان میدهد که این نماینده اصلاحطلب مجلس در گفتار خود درباره مردم چقدر صداقت دارد.
غیر از این بگویید، مایه تعجب است!
عباس عبدی دیروز در روزنامه اعتماد نوشت: «نهاد دین؛ دین به منزله نهادی مهم که به صورت سنتی اثرگذاری چشمگیری در جامعه داشته و نقش مهمی در تهذیب اخلاقی و انسجام اجتماعی ایفا میکرده است در عمل و به دلیل ادغام شدن نسبی با نهاد دولت، کارایی مستقل خود را از دست داده و دیگر چون گذشته اثرگذاری مناسب را ندارد و فاقد نفوذ کلام شده است.»ادعای فوق از طیف مدعی اصلاحات اصلا عجیب نیست. حکایت سابقه اینها در اهانت به مقدسات و اصول و فروع دین زبانزد است. از توهین به امامت و ولایت تا عاشورا و حجاب و جهاد و شهادت.در ادامه این مطلب آمده است: «به ویژه آنکه گرایش شدید به شکل گرایی و مناسکگرایی دینی، آن را از محتوای گذشته خود تهی کرده است. نهاد دین آنچه را که از ارتباط نزدیک با نهاد سیاست به دست آورده به بهای از دست دادن اثرگذاری بر مردم و جامعه است.»یکی از دلایل صدق عنوان برانداز برای مدعیان اصلاحطلبی همین سکولار بودن آنهاست. این جماعت قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا میدانند و حیطه آن را حداقلی و صرفا به عبادت فردی محدود میکنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و... که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست. چه اینکه نویسنده مطلب، خود لفظ پرداز خروج از حاکمیت هم هست.
دستاورد دولت تدبیر و امید در بخش مسکن: رونق حاشیهنشینی!
روزنامه ارگان دولت ایران در گزارشی با عنوان «رونق حاشیهنشینی» به حال و روز این روزهای بازار مسکن پرداخت و نوشت :«بر اساس آخرین آمار رسمی، میانگین قیمتها در این بازار آذرماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته در تهران 92 درصد رشد را نشان میدهد.با وجود تلاش دولتها در اجرای برنامههایی برای تأمین مسکن مردم اما مشکل مسکن در کشور به مشکلی پابرجا تبدیل شده که افزایش قیمت دائمی آن دسترسی اقشار متوسط و ضعیف را به آن سخت یا غیرممکن کرده است.»
همچنین یزدانی پژوهشگر اقتصاد شهری و مسکن در همین رابطه به روزنامه ارگان دولت گفته است: «دولت باید تمام توان خود را معطوف مسکن گروههای کم درآمد و متوسط کند اگر دولت بگوید رونق ساخت و ساز بدهم یعنی دولت تمایل دارد از طریق بازار افزایش قیمت بده چون تا افزایش قیمت نباشد رونقی در بازار مسکن اتفاق نمیافتد پس دولت به جای رونق باید به فکر تأمین مسکن کمدرآمدها باشد.هر گونه فعالیتی در جهت سودآور کردن بافتهای فرسوده شهری یعنی افزایش قیمت در آن بافتها. ساکنان بافتهای فرسوده از اقشار ضعیف هستند و بیشتر ساکنان مستأجرند. افزایش قیمت در این بافتها یعنی دیگر ساکنان بافتها قادر به ادامه سکونت در آنجا نخواهند بود نتیجه آن یعنی پرت شدن ساکنان فعلی در سکونتگاههای غیررسمی. جمعیت سکونتگاههای غیررسمی در سال 93 حدود 11 میلیون بود که با توجه به وضعیت اقتصادی الان قطعاً حاشیهنشینی بیشتر شده است. حاشیهنشینی معضلاتی دارد که قابل گفتن نیست.»
گفتنی است چندی پیش آقای روحانی رئیسجمهور گفته بود: «در دولت گذشته ۴۵هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی به مسکن مهر دادند و ۴۵ درصد تورم ایجاد کرد». اما توضیح نداد مسکن مهر 10 میلیون نفر را صاحب خانه کرد اما دولت تدبیر و امید که نقدینگی را از 470 هزار میلیارد به 1700 هزار میلیارد تومان رساند، چند واحد مسکونی ساخت؟
آقای رئیسجمهور همچنین توضیح نداد چرا بدون اهتمام به مسکن مردم، قیمت دلار را به حداقل چهار برابر رساندند و در دولتشان تولید مسکن 61 درصد کاهش یافت و فقط در یک سال، حداقل 91 درصد بر تورم مسکن افزوده شد. این درحالی بود که گردش چرخ صنعت مسکن در قالب مسکن مهر، چرخ 250 صنعت دیگر را میچرخاند و در تیراژ میلیونی، ایجاداشتغال میکرد.
نقد به شیوه مدعیان اصلاحات!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز به قلم «مصطفی هاشمی طبا» به انتقاد از کم توجهی دولت به موضوعاتی از قبیل صنعت و تولید پرداخت.
اما نکتهای قابل تامل در خلال این یادداشت آمده و آن اینکه: «از این نکته رقبای انتخاباتی ناکام ایشان مثل نگارنده، ذوق نکنند که خوب مچ رئیسجمهور گرفته شد.»!!
اینجور نقد کردن هم برای خودش میتواند شیوهای و روشی منحصر به فرد باشد. نویسنده سرمقاله شرق آمده و در موردی خواسته انتقادی را مطرح کند و ناگاه در میانه نوشتهاش برمیآشوبد که کسی از کشف! من ذوق زده نشود. غافل از اینکه این قبیل موضوعات و انتقادها سالهاست که مطرح میشود. باید به آقای هاشمی طبا که در انتخابات 96 ظاهرا رقیب انتخاباتی آقای روحانی بودند و در عمل مانند معاون اول دولت برای حمایت از عملکرد دولت یازدهم آمده بود متذکر شویم که کسی از اینکه رئیسجمهور محترم نسبت به بخشی مانند صنعت کمتوجه هستند خشنود نمیشود. گویا نویسنده هم میخواهد با توجه به عملکرد ضعیف دولت همراه با مردم باشد در نقد و هم میخواهد این چنین دل دولتمردان را به دست آورد!
در این زمینه باید گفت از آن زمان که طرح شفافیت در مجلس مطرح شد طیف مدعی اصلاحطلبی به مخالفان اصلی آن تبدیل شدند. آنها بهانههای رنگارنگ و گاه محیرالعقولی را برای مخالفت خود با این گونه طرحها بیان کرده و میکنند.
این گروه که پیش از این با شعارهای رنگارنگی مانند شفافیت در میان جامعه خود را مطرح کرده بودند حالا در معرض آزمونی قرار گرفته بودند که بسیار سنگین بود. لذا برای مخالفت خود باید دلایلی دست و پا میکردند. سرانجام کار به آنجا رسید که طرح شفافیت را از دستور کار مجلس خارج کنند.
پس از آن طیف فراکسیون ولایی مشغول تدوین طرحی دیگر برای طرح در مجلس شد که از طرح پیشین شفافیت جامعتر باشد. این طرح جدید در حوزه آرا و عملکرد نمایندگان است. یکی دیگر از طرحهایی که با وتوی طیف موسوم به اصلاحطلب روبرو شد طرح تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که یکی از بخشهای آن طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان است.
وضعیت نابسامان بازار مسکن به خاطر توقف تولید در دولت روحانی است
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت: «حامد مظاهریان، معاون امور مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی گفته است: «شیب کاهشی معاملات مسکن به خاطر این است که در بازارهای موازی یک آرامش نسبی برقرار شده و تمامی بازارها منتظر هستند تا شرایط جدید را ارزیابی کنند؛ البته تلاشهای دولت نیز موثر بوده و توانسته از شتاب قیمتها بکاهد.».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «در آن بخش از کلام که تلاشهای دولت را در کاهش شتاب قیمتها موثر دانسته، مشخص نیست منظور او از تلاش، دقیقا چه بوده است...بازار مسکن در یک سال اخیر مثل آب خوردن 100درصد رشد قیمت را تجربه کرده و هیچکس هم حریف آن نشده است».
همشهری در ادامه با اشاره به اینکه معاونت امور مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی یکسال تمام کنار نشست و تلاش موثری برای ساماندهی بازار مسکن انجام نداد، نوشت: «(وزارت راه و شهرسازی) باید از چند سال قبل به داد حوزه تولید مسکن میرسید تا با افزایش عرضه، بازار به سامان برسد. این اتفاق در طول 5 سال اخیر انجام نشد و حالا هم که بازار مسکن وارد رکود سنگین شده، قرار است با برنامه ساخت 400 هزار واحد مسکونی تا افق 1400 جبران شود؛ غافل از اینکه با اتمام این رکود دوباره بازار سرکشی خواهد کرد چرا که توجه به تولید واقعا مغفول مانده است».
گفتنی است عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی در مراسم تکریم و معارفه وزیر راه و شهرسازی گفته بود: «در این 62 ماه چه طور وقتی بنده از لحاظ بنیادی با مسکن مهر مخالف بودم، باید به افتتاح این واحدها فکر میکردم، پس بنابراین افتخار میکنم یک مورد از این واحدها را افتتاح نکردم... این افتخار است که دولت حتی یک واحد مسکونی نساخت. از ابتدا قرار نبود دولت خانهای بسازد».
وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی، همان شخصی است که در اظهارنظری توهینآمیز، مسکن مهر را مزخرف نامید و علیرغم ادعاهای فراوان، حتی یک واحد مسکن اجتماعی هم نساخت!
عدم صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت؛
حق قانونی شورای نگهبان قابل کتمان نیست
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در گفتوگویی با یک فرد که او را حقوق دان خواند به نقل از وی نوشت عدم صلاحیت با احراز صلاحیت در ما به ازای حقوقی هیچ فرقی ندارد، رد صلاحیت را به نام عدم احراز صلاحیت نمیتوان توجیه کرد.
گفتنی است همسو با رسانههای بیگانه از جمله بیبیسی نشریات زنجیرهای و مدعیان اصلاحات نیز حمله به شورای نگهبان را تشدید کردهاند، اصلاحطلبان که این روزها به دلیل رفتار زشت یکی از نمایندگان لیست امید در مجلس مورد انتقاد و سؤال قرار گرفتهاند، در یک فرافکنی عجیب و همگام با بیبیسی، شورای نگهبان را مورد هجمه قرار داده و مدعی هستند وضعیت نامطلوب مجلس و دولت محصول نظارت استصوابی است!
به هر حال عدم صلاحیت یا احراز نشدن صلاحیت هر تعبیری که از آن استفاده کنیم نمیتوان حق قانونی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت افراد را مورد کتمان قرار دهیم.
وقتی نماینده اصلاحطلب پرحاشیه به حاکمیت درس میدهد!
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده اصلاحطلب مجلس روز گذشته در یادداشتی در روزنامه ایران ارگان دولت درباره اعتراضات دی ماه 96 نوشت: «شاید مهمترین درسی که حوادث دیماه سال 96 برای افراد حقیقی و حقوقی حاضر در حاکمیت داشت، این بود که باید بخشهای نادیده و ناشنیده جامعه ایرانی توسط حاکمیت به صورت رسمی شنیده و دیده شوند. این بخشها به طور قطع دارای ابعاد اجتماعی اکثریت در کشور ما نیستند اما اینکه به بهانه اقلیت بودن، مواضع، سخنان و اعتراضشان نادیده و ناشنیده باقی بماند، یکاشتباه فاحش خواهد بود که میتواند به مرکزیت یافتن آنها در حوادثی چون دیماه گذشته منجر شود.»
این نماینده اصلاحطلب مجلس در حالی از درس حوادث دیماه 96 برای حاکمیت و خطر دیده نشدن بخشهایی از جامعه را گوشزد میکند، که چندی پیش در جایگاه نمایندگی مردم به جای دیدن و شنیدن مشکلات مردم ترجیح داده بود برای صفحه اینستاگرام خود جشن تولد دو سالگی بگیرد.
همچنین اعتراض شدید وی به حقوق نمایندگان مجلس که گفته بود من پنج میلیون و چهارصد هزار تومان حقوق میگیرم در حالی که در دانشگاه میخوابیدم ولی نزدیک ۸ میلیون تومان حقوق میگرفتم به خوبی نشان میدهد که این نماینده اصلاحطلب مجلس در گفتار خود درباره مردم چقدر صداقت دارد.
غیر از این بگویید، مایه تعجب است!
عباس عبدی دیروز در روزنامه اعتماد نوشت: «نهاد دین؛ دین به منزله نهادی مهم که به صورت سنتی اثرگذاری چشمگیری در جامعه داشته و نقش مهمی در تهذیب اخلاقی و انسجام اجتماعی ایفا میکرده است در عمل و به دلیل ادغام شدن نسبی با نهاد دولت، کارایی مستقل خود را از دست داده و دیگر چون گذشته اثرگذاری مناسب را ندارد و فاقد نفوذ کلام شده است.»ادعای فوق از طیف مدعی اصلاحات اصلا عجیب نیست. حکایت سابقه اینها در اهانت به مقدسات و اصول و فروع دین زبانزد است. از توهین به امامت و ولایت تا عاشورا و حجاب و جهاد و شهادت.در ادامه این مطلب آمده است: «به ویژه آنکه گرایش شدید به شکل گرایی و مناسکگرایی دینی، آن را از محتوای گذشته خود تهی کرده است. نهاد دین آنچه را که از ارتباط نزدیک با نهاد سیاست به دست آورده به بهای از دست دادن اثرگذاری بر مردم و جامعه است.»یکی از دلایل صدق عنوان برانداز برای مدعیان اصلاحطلبی همین سکولار بودن آنهاست. این جماعت قلمرو دین را از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدا میدانند و حیطه آن را حداقلی و صرفا به عبادت فردی محدود میکنند. از این رو نظام سیاسی برآمده از رأی مردم و بر پایه احکام دین، نه تنها در مخیله آنان نیست بلکه همواره حمله به نهادها و ساختارهای نظام اسلامی مانند نهاد انتخابات، سپاه، شورای نگهبان و... که متضمن پاسداری از جمهوریت و اسلامیت آن است، در دستور کار آنهاست. چه اینکه نویسنده مطلب، خود لفظ پرداز خروج از حاکمیت هم هست.
دستاورد دولت تدبیر و امید در بخش مسکن: رونق حاشیهنشینی!
روزنامه ارگان دولت ایران در گزارشی با عنوان «رونق حاشیهنشینی» به حال و روز این روزهای بازار مسکن پرداخت و نوشت :«بر اساس آخرین آمار رسمی، میانگین قیمتها در این بازار آذرماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته در تهران 92 درصد رشد را نشان میدهد.با وجود تلاش دولتها در اجرای برنامههایی برای تأمین مسکن مردم اما مشکل مسکن در کشور به مشکلی پابرجا تبدیل شده که افزایش قیمت دائمی آن دسترسی اقشار متوسط و ضعیف را به آن سخت یا غیرممکن کرده است.»
همچنین یزدانی پژوهشگر اقتصاد شهری و مسکن در همین رابطه به روزنامه ارگان دولت گفته است: «دولت باید تمام توان خود را معطوف مسکن گروههای کم درآمد و متوسط کند اگر دولت بگوید رونق ساخت و ساز بدهم یعنی دولت تمایل دارد از طریق بازار افزایش قیمت بده چون تا افزایش قیمت نباشد رونقی در بازار مسکن اتفاق نمیافتد پس دولت به جای رونق باید به فکر تأمین مسکن کمدرآمدها باشد.هر گونه فعالیتی در جهت سودآور کردن بافتهای فرسوده شهری یعنی افزایش قیمت در آن بافتها. ساکنان بافتهای فرسوده از اقشار ضعیف هستند و بیشتر ساکنان مستأجرند. افزایش قیمت در این بافتها یعنی دیگر ساکنان بافتها قادر به ادامه سکونت در آنجا نخواهند بود نتیجه آن یعنی پرت شدن ساکنان فعلی در سکونتگاههای غیررسمی. جمعیت سکونتگاههای غیررسمی در سال 93 حدود 11 میلیون بود که با توجه به وضعیت اقتصادی الان قطعاً حاشیهنشینی بیشتر شده است. حاشیهنشینی معضلاتی دارد که قابل گفتن نیست.»
گفتنی است چندی پیش آقای روحانی رئیسجمهور گفته بود: «در دولت گذشته ۴۵هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی به مسکن مهر دادند و ۴۵ درصد تورم ایجاد کرد». اما توضیح نداد مسکن مهر 10 میلیون نفر را صاحب خانه کرد اما دولت تدبیر و امید که نقدینگی را از 470 هزار میلیارد به 1700 هزار میلیارد تومان رساند، چند واحد مسکونی ساخت؟
آقای رئیسجمهور همچنین توضیح نداد چرا بدون اهتمام به مسکن مردم، قیمت دلار را به حداقل چهار برابر رساندند و در دولتشان تولید مسکن 61 درصد کاهش یافت و فقط در یک سال، حداقل 91 درصد بر تورم مسکن افزوده شد. این درحالی بود که گردش چرخ صنعت مسکن در قالب مسکن مهر، چرخ 250 صنعت دیگر را میچرخاند و در تیراژ میلیونی، ایجاداشتغال میکرد.
نقد به شیوه مدعیان اصلاحات!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز به قلم «مصطفی هاشمی طبا» به انتقاد از کم توجهی دولت به موضوعاتی از قبیل صنعت و تولید پرداخت.
اما نکتهای قابل تامل در خلال این یادداشت آمده و آن اینکه: «از این نکته رقبای انتخاباتی ناکام ایشان مثل نگارنده، ذوق نکنند که خوب مچ رئیسجمهور گرفته شد.»!!
اینجور نقد کردن هم برای خودش میتواند شیوهای و روشی منحصر به فرد باشد. نویسنده سرمقاله شرق آمده و در موردی خواسته انتقادی را مطرح کند و ناگاه در میانه نوشتهاش برمیآشوبد که کسی از کشف! من ذوق زده نشود. غافل از اینکه این قبیل موضوعات و انتقادها سالهاست که مطرح میشود. باید به آقای هاشمی طبا که در انتخابات 96 ظاهرا رقیب انتخاباتی آقای روحانی بودند و در عمل مانند معاون اول دولت برای حمایت از عملکرد دولت یازدهم آمده بود متذکر شویم که کسی از اینکه رئیسجمهور محترم نسبت به بخشی مانند صنعت کمتوجه هستند خشنود نمیشود. گویا نویسنده هم میخواهد با توجه به عملکرد ضعیف دولت همراه با مردم باشد در نقد و هم میخواهد این چنین دل دولتمردان را به دست آورد!