نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران
غارت اموال مردم توسط اشغالگران با بهانههای واهی
سجاد راعی، محقق و کارشناس اسناد تاریخی نیز به همین مسئلهاشاره دارد که چگونه ارتش هایاشغالگر با تصرف کالاها و مغازهها و ماشینها و انهدام جنگلها و زمینهای کشاورزی به نابودی اقتصاد ایران اقدام کردند:
... دومین کاری که در دوران پس ازاشغال انجام دادند، تصرف کالاها، اموال، اماکن، موسسات دولتی و خصوصی بدون جلب رضایت صاحبان آنها و یا دولت ایران بود. البته در موارد بسیار نادری هم برای اینکه پوشش ظاهری بدهند، میگفتند که ما میخواهیم اینها را اجارهنماییم ولی باید دولت، این اماکن و موسسات را در اختیار انگلیسیها قرار میداد! اسناد و گزارشهای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد انگلیسیها، کالاها را به بهانه تعلقشان به آلمان ضبط میکردند، در حالی که به بازرگانان خصوصی یا شرکتهای خصوصی ایرانی تعلق داشت ولی بدون نظر صاحبان آنها، تصرف و استفاده کردند، یعنی هم برای مصارف شخصی نیروهای خودشان در داخل ایران و هم بخشی را به عنوان کمک به شوروی به جبهه شمال منتقل نمودند...۵۲
اسناد زیر نشان میدهد که ارتش هایاشغالگر که به بهانه نقض بیطرفی ایران، خاک میهن ما رااشغال کرده بودند، چگونه به غارت حرث و نسل این ملت پرداختند و از سر هیچ کالایی نگذشتند. همه آنچه به عنوان زیرساختهای این کشور تلقی میشد و در جهت ساخت زیربنای اقتصادی کشور تهیه شده بود، توقیف و غارت شد.
اسباب و ابزار کارخانه ذوب آهن غارت شد
یکی از آن موارد غارت اموال مردم ایران، کارخانه ذوب آهن بود که با هماهنگی انگلیسیها از آلمان خریداری شده و قرار بود در کرج احداث شود اما بستههای حاوی اسباب و ابزار آن توقیف شد و حتی کشتیهایی که حامل جعبهها و وسایل کارخانه ذوب آهن بودند در همان بنادر بارگیری اروپا و یا در راه ایران توسط ناوگان بریتانیا تصرف شده و یا در دریا غرق شدند.
سند:
وزارت کشور
امنیه کل کشور
... معروض میدارد گزارش ثانوی هنگ امنیه مرکز مستند به گزارش دسته کرج حاکی است از تاریخ 25/4/21 تعداد زیادی (نزدیک به 100) کامیون روسها محتوی بستههایی که شبیه به بستههای پشم یا پنبه ولی نامعلوم بود از کرج و کارخانه ذوب آهن (قرار بود به وسیله آلمان، در کرج کارخانه ذوب آهن احداث شودکه براثر مخالفت متفقین ساختمانش نیمه کاره ماند و کشتی حامل ماشین آلات آن نیز در بین راه غرق شد) به طرف چالوس عزیمت نمودند و نیز در تاریخ 23/4/21 که فرمانده دسته نامبرده به گروه امنیه گچسر عزیمت نموده بود، ایاب و ذهاب آنها را متوالیا مشاهده و در سه کیلومتری مرزان از راه چالوس سه فرسخی کرج سرجاده، سه نفر سرباز و یک نفر افسر آنها دیده شده که پیاده به ارتباط گشتی حرکت مینمودند. لیکن مبداء و مقصد آنان نامعلوم بوده است...۵۳
در اختیار گرفتن چاههای نفت
اگرچه پیش ازاشغال نیز نفت ایران به ثمن بخس نصیب خارجیها و بالاخص انگلیسیها میگردید اما اشغال ایران چاههای نفت را به طور کامل در اختیار انگلیسیها قرارداد و آنچه را که قرنها انتظار میکشیدند یعنی تصرف و در اختیار گرفتن چاههای نفت، محقق گردید.
دکتر همایون الهی در کتاب خود به نام «اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ دوم جهانی» این باره مینویسد:
«... تولید چاههای نفت، تحت کنترل کامل دولت انگلستان قرار داشت.اشغال ایران در اوت 1941 (شهریور 1320) به اهمیت چاههای نفت ایران بازهم افزود. دولت انگلستان با استفاده از این موقعیت قادر بود بدون کوچکترین توجهی به خواست و برنامههای دولت ایران، چاههای نفت این کشور را بدون هرگونه حد و مرزی مورد بهرهبرداری قرار دهد و تولیدات آن را بدون پرداخت وجهی به مصرف نیازهای خویش برساند. گردانندگان شرکت نفت ایران و انگلیس با وجود درخواست صریح مسئولان دولتی ایران برای بازدید و کنترل مقدار تولید و فروش شرکت نفت و برخلاف مفاد صریح امتیاز نامه نفت، از ارائه دفاتر شرکت به مقامات ایرانی خودداری میکردند تا بدین وسیله مجبور به پرداخت بهایی برای نفت مصرفی خود نباشند. در واقع مردم ایران که خود با قحطی و گرسنگی دست بهگریبان بودند، میبایستی مخارج جنگ متفقین را بپردازند...»۵۴
کلیه کشتیهایی را که به مقصد ایران بار اعم از غذایی و بهداشتی و... حمل میکردند، توسط نیروهایی انگلیسی در آبها و بنادر جنوب و حتی دریاهای دورتر مانند دریای سرخ و مدیترانه و... توقیف شد و کالاهای آنها به یغما رفت. دو سند زیر از نمونههای یاد شده ، به شمار میرود که در یکی سفارت ایران در لندن نزد وزارت امورخارجه گزارش داده و آنقدر دست و پا بسته، گزارش را ارائه کرده که تنها توانسته در مقابل توقیف کشتی و همه کالاهای بازرگانان ایرانی، تقاضا کند که کالاهای متعلق به ارتش شاهنشاهی را پس دهند! اما سند دوم یکی دیگر از تظلم خواهیها و شکواییههای ملت، نزد مجلس شورای ملی است که پس از نزدیک به 77 سال، اینک در این نوشتار رونمایی میشود.
غارت کالاهای کشتیهای ایرانی توسط مامورین انگلیسی
سند:
وزارت امور خارجه – اداره دفتر محرمانه – شماره 1549
تاریخ 13 خرداد 1319
نسخه دوم – محرمانه – لندن
سفارت شاهنشاهی
پیرو نامه شماره 801/6300 مورخه 7 اردیبهشت 1319 راجع به کالاهای بازرگانان ایرانی که بوسیله کشتی اوهینفلس، حمل و کشتی نامبرده از طرف مامورین انگلیسی توقیف شده است، نامهای اخیرا از وزارت بازرگانی رسیده است که در جزو کالاهای محموله با کشتی نامبرده، کالاهایی متعلق به ارتش شاهنشاهی بود که به عنوان میسیون نظامی برن حمل میشده است و خواستهاند اقدام برای استخلاص آنها و تحویل میسیون نامبرده بشود... ۵۵
غارت کالاهای بازرگانان ایرانی
سند:
مجلس شورای ملی
رونوشت آقای نمازی
رونوشت آقای دشتی
رونوشت آقای کتابت
...موضوع کالاهای شرکتها و بازرگانان که روسها تصرف و از پهلوی به روسیه حمل نمودهاند و آنچه تاکنون حمل نکردهاند ، توقیف و به صاحبانش مسترد نمیشود و متوالیا...تظلم کرده ام متاسفانه به جایی نرسیده است. در صورتی که کالای مورد بحث به میلیونها بالغ و چیزی نیست که مورد اعتنا و اهمیت قرار نگیرد مخصوصا یک بخش مهم از ثروت کشور کالاهای نامبرده میباشد و در نتیجه این پیش آمد فعلا هستی عده از موسسات و بازرگانان از قبضه اختیارشان خارج و این موضوع ایجاد بحران بزرگی خواهد کرد...
6/10/1320
شرکت خشکبار ، شرکت کتیرا جواد اردوبادی ،
شرکت نسبی ایروانی ارین جمال پسران عزیز نمازی۵۶
ایران دچار تشنجات شدیدی شده
نامه محمد ساعد مراغهای وزیر امور خارجه وقت به نخست وزیر آن دوران، در خرداد ماه سال 1322 (یعنی حدود دو سال پس ازاشغال و در حالی که نزدیک به 3 سال دیگر از حضور ارتشهای متفقین در ایران باقی مانده بود) حکایت دردناکی از اشغال یک سرزمین به دست نیروهای بیگانه است، ولو آن کشور ابراز بیطرفی کرده باشد، ولو در مقابل هجوم ارتشهای متجاوز مقاومت نکرده باشد و حتی اگر پیمان مودت و دوستی با اشغالگران امضاء کرده و تمامی امکانات مادی و ابزاری خود را به اختیار یا ناگزیر در اختیار آنها قرارداده باشد. اگرچه ساعد، وزیر امور خارجه دولت مورد نظر و توافق متفقین یعنی دولت علی سهیلی از عوامل و عناصر مورد اعتماد انگلیس و آمریکا، سعی کرده با تسامح و تساهل و با لحنی نرم به تنها بخشی از فجایع ایجاد شده توسط ارتشهای اشغالگر در ایران بپردازد اما نتوانسته از برخی واقعیتها و حقایق چشم پوشی کند. خواندن این سند میتواند تنها قسمتی ناچیز از آنچه بر ایراناشغال شده دوران جنگ جهانی دوم و مردمش رفت را بیان کند.
... دومین کاری که در دوران پس ازاشغال انجام دادند، تصرف کالاها، اموال، اماکن، موسسات دولتی و خصوصی بدون جلب رضایت صاحبان آنها و یا دولت ایران بود. البته در موارد بسیار نادری هم برای اینکه پوشش ظاهری بدهند، میگفتند که ما میخواهیم اینها را اجارهنماییم ولی باید دولت، این اماکن و موسسات را در اختیار انگلیسیها قرار میداد! اسناد و گزارشهای بسیاری وجود دارد که نشان میدهد انگلیسیها، کالاها را به بهانه تعلقشان به آلمان ضبط میکردند، در حالی که به بازرگانان خصوصی یا شرکتهای خصوصی ایرانی تعلق داشت ولی بدون نظر صاحبان آنها، تصرف و استفاده کردند، یعنی هم برای مصارف شخصی نیروهای خودشان در داخل ایران و هم بخشی را به عنوان کمک به شوروی به جبهه شمال منتقل نمودند...۵۲
اسناد زیر نشان میدهد که ارتش هایاشغالگر که به بهانه نقض بیطرفی ایران، خاک میهن ما رااشغال کرده بودند، چگونه به غارت حرث و نسل این ملت پرداختند و از سر هیچ کالایی نگذشتند. همه آنچه به عنوان زیرساختهای این کشور تلقی میشد و در جهت ساخت زیربنای اقتصادی کشور تهیه شده بود، توقیف و غارت شد.
اسباب و ابزار کارخانه ذوب آهن غارت شد
یکی از آن موارد غارت اموال مردم ایران، کارخانه ذوب آهن بود که با هماهنگی انگلیسیها از آلمان خریداری شده و قرار بود در کرج احداث شود اما بستههای حاوی اسباب و ابزار آن توقیف شد و حتی کشتیهایی که حامل جعبهها و وسایل کارخانه ذوب آهن بودند در همان بنادر بارگیری اروپا و یا در راه ایران توسط ناوگان بریتانیا تصرف شده و یا در دریا غرق شدند.
سند:
وزارت کشور
امنیه کل کشور
... معروض میدارد گزارش ثانوی هنگ امنیه مرکز مستند به گزارش دسته کرج حاکی است از تاریخ 25/4/21 تعداد زیادی (نزدیک به 100) کامیون روسها محتوی بستههایی که شبیه به بستههای پشم یا پنبه ولی نامعلوم بود از کرج و کارخانه ذوب آهن (قرار بود به وسیله آلمان، در کرج کارخانه ذوب آهن احداث شودکه براثر مخالفت متفقین ساختمانش نیمه کاره ماند و کشتی حامل ماشین آلات آن نیز در بین راه غرق شد) به طرف چالوس عزیمت نمودند و نیز در تاریخ 23/4/21 که فرمانده دسته نامبرده به گروه امنیه گچسر عزیمت نموده بود، ایاب و ذهاب آنها را متوالیا مشاهده و در سه کیلومتری مرزان از راه چالوس سه فرسخی کرج سرجاده، سه نفر سرباز و یک نفر افسر آنها دیده شده که پیاده به ارتباط گشتی حرکت مینمودند. لیکن مبداء و مقصد آنان نامعلوم بوده است...۵۳
در اختیار گرفتن چاههای نفت
اگرچه پیش ازاشغال نیز نفت ایران به ثمن بخس نصیب خارجیها و بالاخص انگلیسیها میگردید اما اشغال ایران چاههای نفت را به طور کامل در اختیار انگلیسیها قرارداد و آنچه را که قرنها انتظار میکشیدند یعنی تصرف و در اختیار گرفتن چاههای نفت، محقق گردید.
دکتر همایون الهی در کتاب خود به نام «اهمیت استراتژیکی ایران در جنگ دوم جهانی» این باره مینویسد:
«... تولید چاههای نفت، تحت کنترل کامل دولت انگلستان قرار داشت.اشغال ایران در اوت 1941 (شهریور 1320) به اهمیت چاههای نفت ایران بازهم افزود. دولت انگلستان با استفاده از این موقعیت قادر بود بدون کوچکترین توجهی به خواست و برنامههای دولت ایران، چاههای نفت این کشور را بدون هرگونه حد و مرزی مورد بهرهبرداری قرار دهد و تولیدات آن را بدون پرداخت وجهی به مصرف نیازهای خویش برساند. گردانندگان شرکت نفت ایران و انگلیس با وجود درخواست صریح مسئولان دولتی ایران برای بازدید و کنترل مقدار تولید و فروش شرکت نفت و برخلاف مفاد صریح امتیاز نامه نفت، از ارائه دفاتر شرکت به مقامات ایرانی خودداری میکردند تا بدین وسیله مجبور به پرداخت بهایی برای نفت مصرفی خود نباشند. در واقع مردم ایران که خود با قحطی و گرسنگی دست بهگریبان بودند، میبایستی مخارج جنگ متفقین را بپردازند...»۵۴
کلیه کشتیهایی را که به مقصد ایران بار اعم از غذایی و بهداشتی و... حمل میکردند، توسط نیروهایی انگلیسی در آبها و بنادر جنوب و حتی دریاهای دورتر مانند دریای سرخ و مدیترانه و... توقیف شد و کالاهای آنها به یغما رفت. دو سند زیر از نمونههای یاد شده ، به شمار میرود که در یکی سفارت ایران در لندن نزد وزارت امورخارجه گزارش داده و آنقدر دست و پا بسته، گزارش را ارائه کرده که تنها توانسته در مقابل توقیف کشتی و همه کالاهای بازرگانان ایرانی، تقاضا کند که کالاهای متعلق به ارتش شاهنشاهی را پس دهند! اما سند دوم یکی دیگر از تظلم خواهیها و شکواییههای ملت، نزد مجلس شورای ملی است که پس از نزدیک به 77 سال، اینک در این نوشتار رونمایی میشود.
غارت کالاهای کشتیهای ایرانی توسط مامورین انگلیسی
سند:
وزارت امور خارجه – اداره دفتر محرمانه – شماره 1549
تاریخ 13 خرداد 1319
نسخه دوم – محرمانه – لندن
سفارت شاهنشاهی
پیرو نامه شماره 801/6300 مورخه 7 اردیبهشت 1319 راجع به کالاهای بازرگانان ایرانی که بوسیله کشتی اوهینفلس، حمل و کشتی نامبرده از طرف مامورین انگلیسی توقیف شده است، نامهای اخیرا از وزارت بازرگانی رسیده است که در جزو کالاهای محموله با کشتی نامبرده، کالاهایی متعلق به ارتش شاهنشاهی بود که به عنوان میسیون نظامی برن حمل میشده است و خواستهاند اقدام برای استخلاص آنها و تحویل میسیون نامبرده بشود... ۵۵
غارت کالاهای بازرگانان ایرانی
سند:
مجلس شورای ملی
رونوشت آقای نمازی
رونوشت آقای دشتی
رونوشت آقای کتابت
...موضوع کالاهای شرکتها و بازرگانان که روسها تصرف و از پهلوی به روسیه حمل نمودهاند و آنچه تاکنون حمل نکردهاند ، توقیف و به صاحبانش مسترد نمیشود و متوالیا...تظلم کرده ام متاسفانه به جایی نرسیده است. در صورتی که کالای مورد بحث به میلیونها بالغ و چیزی نیست که مورد اعتنا و اهمیت قرار نگیرد مخصوصا یک بخش مهم از ثروت کشور کالاهای نامبرده میباشد و در نتیجه این پیش آمد فعلا هستی عده از موسسات و بازرگانان از قبضه اختیارشان خارج و این موضوع ایجاد بحران بزرگی خواهد کرد...
6/10/1320
شرکت خشکبار ، شرکت کتیرا جواد اردوبادی ،
شرکت نسبی ایروانی ارین جمال پسران عزیز نمازی۵۶
ایران دچار تشنجات شدیدی شده
نامه محمد ساعد مراغهای وزیر امور خارجه وقت به نخست وزیر آن دوران، در خرداد ماه سال 1322 (یعنی حدود دو سال پس ازاشغال و در حالی که نزدیک به 3 سال دیگر از حضور ارتشهای متفقین در ایران باقی مانده بود) حکایت دردناکی از اشغال یک سرزمین به دست نیروهای بیگانه است، ولو آن کشور ابراز بیطرفی کرده باشد، ولو در مقابل هجوم ارتشهای متجاوز مقاومت نکرده باشد و حتی اگر پیمان مودت و دوستی با اشغالگران امضاء کرده و تمامی امکانات مادی و ابزاری خود را به اختیار یا ناگزیر در اختیار آنها قرارداده باشد. اگرچه ساعد، وزیر امور خارجه دولت مورد نظر و توافق متفقین یعنی دولت علی سهیلی از عوامل و عناصر مورد اعتماد انگلیس و آمریکا، سعی کرده با تسامح و تساهل و با لحنی نرم به تنها بخشی از فجایع ایجاد شده توسط ارتشهای اشغالگر در ایران بپردازد اما نتوانسته از برخی واقعیتها و حقایق چشم پوشی کند. خواندن این سند میتواند تنها قسمتی ناچیز از آنچه بر ایراناشغال شده دوران جنگ جهانی دوم و مردمش رفت را بیان کند.