kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۳۳۷
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۴

اخبار ویژه

مهندسی حزب مشارکت در انتخابات 84 پیروزی معین بر هاشمی بود
«حزب مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 فکر می‌کرد معین و هاشمی رفسنجانی به مرحله دوم  می‌روند و در مرحله دوم با توجه به رای منفی زیاد هاشمی، این معین است که به نمایندگی از حزب مشارکت رئیس جمهور می‌شود.»
این روایت را علی شکوری‌راد  عضو حزب منحله مشارکت بیان کرده است. وی در مصاحبه با روزنامه اجاره‌ای آرمان گفت: آن زمان که در ستاد دکتر معین فعال بودیم، پیش‌بینی می‌کردیم که آقای هاشمی به دور دوم انتخابات برود و پیش‌بینی می‌کردیم که در دور دوم توفیقی به دست نیاورد، چون ایشان هم رای مثبت اول را در کشور داشت و هم رای منفی بالایی و به این ترتیب میزان رای ایشان از یک مقدار معین بالاتر نمی‌رفت. اما در مرحله اول هم پیش‌بینی ما درست از کار در نیامد و دکتر معین به مرحله بعد نرفت و هم پیش‌بینی طرفداران آقای کروبی درست نبود. ما فکر می‌کردیم انتخابات در شرایطی برگزار می‌شود که هیچ باختی در آن نیست به این ترتیب آقای احمدی‌نژاد در موقعیت بسیار مناسبی قرار گرفت و برنده انتخابات شد. آقای هاشمی آن زمان نماد برجسته‌ای بود و آقای احمدی‌نژاد به عنوان نمادی از اپوزیسیون توانست آرای زیادی را برای خود به دست بیاورد.
وی تصریح می‌کند: آن زمان اصلاح‌طلبان به زمین سخت خورده بودند و خط مشی خاتمی از سوی برخی اصلاح‌طلبان ]از جمله حزب مشارکت[ تخطئه می‌شد و افراد شروع به ایراد گرفتن از هم کرده بودند.
شکوری‌راد در این مصاحبه چندین‌بار تصریح کرد که اصلاح‌طلبان فاقد برنامه و پیش‌بینی هستند به عنوان مثال او می‌گوید: خاتمی در سال 76 برخلاف پیش‌بینی رئیس جمهور شد و در انتخابات سال 84 نیز پیش‌بینی مشارکت و اصلاح‌طلبان در‌ست از آب درنیامد. او می‌گوید سیاست در کشور ما برنامه‌محور نیست و گرته‌برداری است.
عضو حزب منحله مشارکت درباره ناکامی اصلاح‌طلبان در انتخابات شورای شهر سال گذشته تهران می‌گوید: «در شورای شهر هم تکروی بود. آقای محسن هاشمی کاندیدای اصلاح‌طلبان نبود فقط اصلاح‌طلبان در مقابل ایشان فردی را معرفی نکردند. یعنی بر اساس جلسه یا خرد جمعی ایشان معرفی نشده بودند.
شکوری راد این را هم گفته که ما نیروهای اصلاح‌طلب کیفی در شهرستان‌ها نداریم.»

حزب ابن‌الوقت‌ها یا سرکارگزاران
مشاور سابق کروبی، حزب کارگزاران را با توجه به مواضع زیگزاگ آن، حزب ابن‌الوقت‌ها خواند.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب برای اثبات ادعای خود به اظهار نظر 3 تن از اعضای شورای مرکزی کارگزاران استناد کرده است:
1- محمد هاشمی در پاسخ به روزنامه آرمان مبنی بر آنکه: «می‌گویند کارگزاران مشی لیبرالیسم را برای خود برگزیده است» گفت: من چون دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران هستم، اتهام لیبرالیسم سیاسی را رد می‌کنم. اندیشه سیاسی حزب کارگزاران به تفکری معتدل و متمایل به محافظه‌کاری است. متدین است و در چارچوب ارزش‌های اسلامی حرکت می‌کند. روزنامه آرمان- یکشنبه 4 خرداد 93
2- حسین مرعشی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم: «ما در حزب کارگزاران بدون اعتقاد به لیبرالیسم فلسفی به لیبرالیسم سیاسی معتقدیم.» خبرگزاری تسنیم- چهارشنبه 17 اردیبهشت 93- «http://bit.ly/1w5u8db»
3- محمد قوچانی (نوپیوسته به حزب کارگزاران): ما در حزب کارگزاران لیبرالیسم سیاسی را به عنوان یک برنامه پذیرفته‌ایم. هفته‌نامه مثلث- مناظره با محبیان- پنجشنبه 11 اردیبهشت 93
سجادی می‌افزاید: دکتر عبدالعلی قوام تعریف می‌کرد یکی از مناطق شهرداری تهران پروژه‌ای را برای تحقیق به من محول کرده بود و در نخستین جلسه وقتی در تشریح طرح خودم نزد شهردار از واژه «آلترناتیو» استفاده کردم و گفتم برای این طرح باید آلترناتیوهای مزاحم را از بین برد. ظاهرا شهردار که تاکنون با این کلمه آشنا نبود و از آن خوشش هم آمده بود با تصور اینکه معنای آلترناتیو چیزی شبیه «مرض» است در پاسخ ضمن سر تکان دادن و با ژستی فیلسوفانه گفت «درسته- من نمی‌دانم مردم چه آلترناتیوی دارند که مدام با طرح‌های ما مخالفت می‌کنند»!!!
مشاور سابق کروبی نوشت: ظاهرا «لیبرالیسم» هم از جمله مفاهیمی است که در حزب کارگزاران تقدیری مشابه آلترناتیو نزد شهردار مزبور را پیدا کرده و کارگزاران را سر کار گذاشته یا آنکه کارگزاران خودشان را سر کار گذاشته‌اند!

موسویان: سرنوشت مذاکره با آمریکا همان بود که آیت‌الله خامنه‌ای گفت
عضو اسبق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای فاش کرد مقامات دولت اصلاحات در جریان حمله آمریکا به افغانستان، نقشه‌ها و اطلاعات لازم را در اختیار اشغالگران گذاشتند!
همکاری مدعیان اصلاح‌طلبی با اشغالگران افغانستان در حالی بود که مدتی پیش از این داستان، طیف‌هایی نظیر سازمان مجاهدین (انقلاب) خواستار حمایت از طالبان در برابر آمریکا شده بودند.
حسین موسویان - که در زمان دولت سازندگی سفیر ایران در آلمان بود و بعدها سخنگوی اولین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای شد، در مصاحبه با المانیتور گفته است: پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 ایران در میان نخستین کشورهایی بود که حملات مزبور را محکوم کرده و به آمریکا تسلیت گفت. رئیس‌جمهور وقت محمد خاتمی در پیامی گفت «به نام ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران، اقدام تروریستی هواپیماربایی و حمله به مراکز عمومی در شهرهای آمریکا را که شمار زیادی از مردم بی‌دفاع را به کام مرگ کشید محکوم می‌کنم و تاسف عمیق و همدردی خود را به ملت آمریکا اعلام می‌دارم.»
موسویان می‌افزاید: در سال 2001 مذاکراتی جدی و پرمحتوا بین دولت‌های ایران و آمریکا برای یافتن راه‌های همکاری بین دو کشور در افغانستان آغاز گردید. رایان کراکر، معاون دستیار وزیر امور خارجه وقت آمریکا که تیم آمریکایی را در مذاکرات مزبور رهبری می‌کرد، در سخنرانی خود در بنیاد کارنگی، فضای حاکم بر جلسات را اینگونه توصیف می‌کند؛ «در روزهای پیش از حمله (آمریکا به افغانستان)- یادتان هست که حملات هوائی اوائل اکتبر 2001 آغاز گردید- حرف ایرانی‌ها بر این بود که شما چه اطلاعاتی لازم دارید که سر آنها را به سنگ بکوبید. شما آرایش جنگی آنها را می‌خواهید؟ نقشه‌اش اینجاست. می‌خواهید بدانید از نظر ما نقاط ضعف آنها کجاست؟ اینجا، اینجا و اینجا. می‌خواهید بدانید ما فکر می‌کنیم آنها به حملات هوائی چگونه واکنش نشان می‌دهند؟... از ما بپرسید، ما جوابش را داریم... این دوران بی‌سابقه‌ای در روابط ایران و آمریکا از زمان انقلاب بود. مذاکره بین ایرانی‌ها و آمریکائی‌ها بر روی موضوعی خاص که هر دو در آن منافع مشترک داشتند».
به نوشته موسویان «در پائیز 2012، با جیمز دابینز که تیم آمریکائی را در سال 2001 پس از سقوط طالبان در کنفرانس بن برای تاسیس حکومت جانشین در افغانستان هدایت می‌کرد، ضمن کنفرانسی در برلین ملاقات داشتم. وی به من گفت که حمید کرزای کاندیدای مورد علاقه آمریکا برای رهبری افغانستان بود و ایرانی‌ها او را حمایت کردند. دابینز بر نقش جواد ظریف، که در آن وقت معاون وزارت امور خارجه در امور بین‌الملل بود، در موفقیت نهائی کنفرانس بن و تشکیل حکومت جدید افغانستان تاکید داشت».
موسویان ادامه می‌دهد: مذاکرات بین ایران و آمریکا حتی بعد از کنفرانس بن نیز ادامه پیدا کرد. اما ناگهان، به معنای واقع کلمه، بمبی منفجر شد. پرزیدنت بوش تنها چند هفته بعد از کنفرانس بن همه ما را با قرار دادن ایران در «محور شرارت»، طی سخنان سالیانه‌اش در ژانویه 2002، غرق حیرت کرد. بعد از یکی از جلسات شورای عالی امنیت ملی، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، با ابراز احساس ناگواری که نسبت به حرکت بوش، در پاسخ به کمک‌های پر ارزش ایران، به او دست داده بود به من گفت، «از همان آغاز من این شک را داشتم که تقاضای آمریکا برای کمک تنها جنبه تاکتیکی داشته و هدف آنها یک همکاری دراز مدت نیست.
موسویان می‌افزاید: در پی سخنان بوش خاتمی به من گفت؛ «من مطمئنم که بوش میخ آخر را به تابوت رابطه ایران و آمریکا زد من فکر می‌کنم بهبود روابط را، حداقل در دوران ریاست جمهوری من، باید از سر به در کرد». رهبر عالی ایران آیت‌الله خامنه‌ای به یکی از مقامات در همان ابتدای مذاکرات با آمریکا گفته بود که «دعوت آمریکائی‌ها برای همکاری جنبه تاکتیکی دارد».
وی خاطر نشان کرد: پس از آن نوبت به مذاکرات هسته‌ای بین ایران و سه کشور اروپائی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) بین سال‌های 2003 تا 2005 رسید. مذاکرات تنها به این دلیل ساده شکست خورد که، چنان که یکی از مذاکره‌کنندگان اروپائی به من گفت، موضع آمریکا در قبال برنامه هسته‌ای ایران «غنی‌سازی صفر» در ایران بود. من به مذاکره‌کنندگان اروپائی گفتم ایران زیر بار این خواست آمریکا نخواهد رفت چرا که آمریکا از موضع زورگوئی سخن می‌گوید. به آنها گفتم که این امر با غرور ملی، که موتور محرکه برنامه‌ هسته‌ای ایران است، تصادم پیدا می‌کند.

دولت اعتدال شیره اصلاح‌طلبان را سر خود نمالد
یک سایت اصلاح‌طلب از دولتمردان خواست خود را با الفاظی نظیر کاسبان تحریم گول نزنند و به نحوی از مردم غافل نمانند که سرنوشت بی‌اعتنایی مردم به دولت اصلاحات نسبت به آنها نیز تکرار شود.
عصر ایران درباره تخطئه منتقدان نگران می‌نویسد: نباید همه را به یک چوب راند و مردم عادی حامی این جریان را نیز ذی‌نفعانی دانست که چون مواجب‌شان قطع شده، علیه دولت شده‌اند!
عصر ایران افزود: نتیجه این عدم تفکیک، اشتباه محاسباتی در قدرت‌سنجی رقیب و نهایتا غرور بی‌جاست. اگر این گونه پنداشته شود که همه مخالفان دولت، گروهی دلواپس منافع شخصی‌شان هستند که از کاسبی تحریم بازمانده‌اند، دیر نخواهد بود روزی که شکست انتخاباتی، دامنگیر جریان اعتدال شود و کشور بار دیگر به دست تندروها بیفتد. تجربه 2 خرداد را مرور کنید که بعد از آن رای تاریخی خاتمی- که از آرای روحانی هم بیشتر بود- برندگان سیاسی و رسانه‌ای انتخابات با چه دیده تحقیرآمیزی بازندگان را می‌نگریستند و هر که ساز مخالف می‌زد را با این جمله معروف می‌نواختند که «مگر پیام دوم خرداد را نگرفته‌ای؟!»
این سایت می‌نویسد محترم شمردن بدنه مخالفان دولت و نادیده نگرفتن آنها، راهبردی است که دولت و حامیانش باید عمیقا بدان پایبند باشند و الا همه مخالفان را به یک چشم دیدن و تحقیرشان کردن، همان بلایی را سر دولت اعتدال خواهد آورد که بر سر دولت اصلاحات آورد. عبرت نگرفتن از تاریخ، آن هم تاریخی که در کتاب‌ها نخوانده‌ایم، بلکه خود به وجودش آورده‌ایم، نه نشان از «تدبیر» خواهد داشت و نه «امید»ی در دل آن جوانه خواهد زد.

حمایت ویژه وزارت ارشاد از مجرمان مطبوعاتی سابقه‌دار
دو نشریه توقیف شده وابسته به گروهک‌ها بدون سروصدا مجوز انتشار مجدد گرفته‌اند.
ماهنامه ایران فردا وابسته به گروهک‌های نهضت آزادی و ملی - مذهبی که 14 سال پیش به خاطر تخلفات عدیده و تحرکات ساختارشکنانه توقیف شد، پنج‌شنبه گذشته شماره جدید خود را منتشر کرد و این در حالی است که رضا علیجانی و تقی رحمانی از گردانندگان اصلی نشریه پس از نقش‌آفرینی در فتنه و آشوب سال 88 از کشور گریختند و در فرانسه پناهندگی گرفتند. عزت‌ا... سحابی مدیر مسئول ایران فردا 3 سال پیش درگذشت.
ایران فردا یکی از تغذیه‌کنندگان روزنامه‌های زنجیره‌ای در دوره اصلاحات نیز بود.
در همین حال شهلا شرکت همکار گروهک‌های ضد جمهوری اسلامی در حوزه فمنیسم با دریافت مجوز نشریه زنان امروز، اقدام به انتشار  این نشریه به جای نشریه توقیف شده «زنان» کرده است. مجله زنان 15 سال پیش به دلیل اخلال در حقوق عمومی و تضعیف نهادهای نظامی و انقلابی از جمله بسیج مستند به اصل 24 قانون اساسی و صدر ماده 6 قانون مطبوعات و مصوبه نشست 298 شورای عالی امنیت ملی به تاریخ 79/8/28 و تبصره 2 از ماده 5 قانون مطبوعات مبنی بر لازم‌الاجرا بودن این مصوبات به دلیل بی‌توجهی به تذکرات کتبی و شفاهی که پیش از این مکررا به مدیر مسئول نشریه در باب رعایت قانون مطبوعات و سایر مقررات و دستورالعمل‌های مربوطه داده شده است، بنا به رای اعضای هیئت نظارت بر مطبوعات لغو مجوز شد.
وزارت ارشاد پیش از این نیز به برخی گردانندگان نشریات زنجیره‌ای توقیف شده (نظیر محمد قوچانی و...) اجازه داد هفته‌نامه آسمان را تبدیل به روزنامه کنند که خروجی این کار، اهانت روزنامه مذکور به ساحت امیرمومنان(ع)  و نفی ولایت آن حضرت در آستانه روز عید غدیر بود.
اکنون سوال این است که اگر طبق قواعد جاری حقوقی، تکرار ارتکاب جرم از سوی افراد موجب تشدید مجازات آنان می‌شود، چرا این قاعده درباره نشریات زنجیره‌ای (پایگاه مطبوعاتی دشمن) به شکل وارونه اجرا می‌شود و مجرمان سابقه‌دار و ماموریت‌دار، به جای مجازات، با تشویق و امتیازهای جدید مواجه می‌شوند. این امر دقیقا قانون‌ستیزی و ترویج افراطی‌گری و ساختارشکنی است که متاسفانه با نقش‌آفرینی وزارت ارشاد انجام می‌شود و توجیه آن نیز تظاهر این نشریات به حمایت از دولت می‌باشد حال آن که آنها ذیل این پوشش، ماموریت نیابتی ساختارشکنی و هنجارشکنی و ستیزه‌جویی با ارزش‌های انقلابی را پیش می‌برند.

نقیض‌گویی 2 معاون درباره رانت 650 میلیون یورویی
سایت احمد توکلی از سخنگوی دولت خواست به جای توجیه واگذاری رانت 650 میلیون یورویی (3 هزار میلیارد تومانی) به یک بدهکار بزرگ بانکی، از امکان تکرار چنین اقدامات خلاف قانونی جلوگیری کند.
الف با اشاره به در جریان بودن پرونده این تخلف بزرگ در دیوان محاسبات و پیگیری ماجرا از سوی برخی کمیسیون‌های مجلس می‌نویسد: آقای نوبخت سخنگوی دولت در اظهاراتی عجیب و لجوجانه با مجلس و قوه قضائیه نه تنها این اقدام وزارت صنعت و بانک مرکزی را رانت نمی‌داند، بلکه پا را فراتر نهاده و خواهان تشویق رانت‌خوار شده و در موضعی غیر عزتمندانه، اذعان کرده است که اگر آن فرد نبود، انبارهای کشور خالی بود و دولت که پولی برای وارد کردن کالای اساسی نداشت، او برایمان کالا وارد کرد! اظهارات نوبخت باعث تأسف بسیار است. صرف‌نظر از اینکه این سخنان نوعی دهن‌کجی به مجلس می‌باشد، بلکه ایشان، دولت را چنان ذلیل نشان می‌دهد که برای واردات کالای اساسی مردم، نیازمند یک تاجر بخش خصوصی بوده است که انبارهایمان را پر کند!
الف از سخنگوی دولت پرسیده است: آیا در سال گذشته شرکت‌های دیگر در بخش خصوصی و دولتی، کالای اساسی وارد نکردند؟ چرا این امتیازاتی که به یک تاجر خاص داده شد، به بقیه بخش خصوصی داده نشد که آنها نیز به سهم خودشان انبارهای کشور را پر کنند؟ چرا فقط این امتیاز (رانت) فقط به یک نفر داده شد؟ بر طبق گزارش دیوان محاسبات کشور، مبتنی بر آمار دقیق انبارهای دولت (بجز بخش خصوصی)، میانگین موجودی انبارهای دولت در سال گذشته برای خوراک دام و طیور، تکافوی دو ماه کشور را می‌کرده است و اگر انبارهای بخش خصوصی را هم به آن اضافه کنیم، کشور برای حداقل سه ماه موجودی داشته است. چرا و بر طبق کدام آمار دولت را وامدار و محتاج به یک تاجر بخش خصوصی نشان می‌دهید؟
این سایت خبری خاطرنشان کرد: آقای نوبخت عزیز ظاهراً فراموش فرمودید که معاون اول رئیس جمهور در سال گذشته و پس از افشای موضوع توسط آقای توکلی، طی نامه‌ای رسمی خواهان تعمیم این امتیازات به دیگران شدند که به معنای قبول تلویحی امتیاز انحصاری بود. اما شما در کسوت سخنگوی دولت، امروز اساساً رانت را انکار می‌کنید! و می‌خواهید به بزرگ‌ترین بدهکار سیستم بانکی ]با هزار میلیارد تومان بدهکاری[ پاداش هم بدهید!