kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۴۲۸
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۰۳
عاشورا تجلی اسلام ناب(6)

هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند


* سیدمحمدسعید مدنی
توصیه‌های اکید و سفارش‌های فراوان ائمه‌ اطهار(ع) بر زنده نگاهداشتن نهضت حسین بن علی(ع) بیش از هر چیز از آنروست که حفظ اسلام و زنده نگاهداشتن این دین آسمانی و حفاظت از آن در برابر جریانات انحرافی و نفوذی و مقابله کارآمد با تحریف‌ها و بدعت‌ها در گروی آن است: «برای اینکه اگرچه شخص حسین بن علی حسب ظاهر زنده نیست ولی حسین بن علی باید به قول امروز یک سمبل باشد، به صورت یک نیرو زنده باشد. حسین اگر خودش نیست، هر سال ،محرم که طلوع می‌کند، یک مرتبه مردم از تمام فضا بشنوند: الا ترون ان الحق لایعمل به و ان الباطل لایتناهی عنه...» (استاد شهید مطهری. حماسه حسینی. جلد دوم. ص ۲۰۸)
اسلامی که امام حسین(ع) با نثارخون پاک خویش در آوردگاه نبرد نابرابر عاشورا تفسیر‌کرد در واقع عمل به آموزه‌های ناب اسلام پیامبر(ص) بود.عینیت بخشیدن به تئوری‌های اسلام بود.اثبات این حقیقتِ در خطر تحریف همیشگی بود که اسلام، مکتبی است که قابلیت پیاده شدن دارد و آموزه‌های آن هرگز خیالپردازانه و خارج از دسترس وبه قول فرنگی ها «ایده آلیستی» نیست.
 برای مثال اسلام دینی ظلم ستیز است ومحورهمه آموزه‌ها و تعالیم آن واصولا هدف اصلی ومهم‌ترین هدف بعثت انبیا را ظلم ستیزی و «عدالت گستری» و «قیام بالقسط» می‌داند.» امام حسین(ع) در راه تحقق همین هدف بزرگ در برابر ظلم و جنایت یزید سکوت را جایز ندانست و «فرمود که علل و انگیزه قیام من مسائلی است که منطبق براصول کلی اسلام است. در کمال صراحت فرمود:اسلام دینی است که به هیچ مومنی(حتی نفرمود به امام) اجازه نمی‌دهد که در مقابل ظلم، ستم، مفاسد و گناه بی‌تفاوت بماند»(استاد شهید مطهری. حماسه حسینی. جلد اول. صفحه۶۶).
دین اسلام، دینی است که در‌باره انسان وسرنوشت جوامع انسانی دغدغه و حساسیت دارد و اصولا آمده است تا راه هدایت و نجات رابرای انسان‌ها هموار کند. این همان دینی است که امام حسین چون آن را در خطر دید. چون دید یزید این دین انسان‌ساز و نجات بخش را دارد به دینی ذلت آفرین و در خدمت مطامع و اغراض شوم خود در می‌آورد سکوت را جایز ندانست و فرمود «علی الاسلام السلام.اذقد بلیت الامه براع مثل یزید»! (با اسلام باید وداع گفت وقتی فردی چون یزید حاکم مردم می‌شود.) در دیدگاه امام حسین آن دینی «اسلام» است که درخدمت هدایت انسان‌ها در مسیر تکامل باشد.
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا چون هدف مقدس است و پای هدایت و نجات انسان‌ها مطرح است، از هر ابزار و وسیله‌ای ولو نامشروع و نا‌مقدس جهت تحقق اهداف متعالی می‌توان سود جست؟ آیا «الغایات تبررالوسائل»؟ یعنی به قول نیکولو ماکیاولی دانشمند قرن چهاردهم ایتالیا «هدف وسیله را توجیه و مباح می‌کند»؟
مثلا چون گفته‌اند شاد کردن مومن، کاری با اجر و ثواب است می‌شود از هر راهی مثل دروغ و غیبت و تهمت و گناهان دیگر دل مومن را شاد و ثواب کرد؟! یا مثلا به نام اسلام  و اشک گرفتن از مردم در عزاداری‌ها می‌توان برخی مطالب غیرمستند و غیرواقعی را ارائه داد!
اسلامی که امام حسین با اقدام و عملش و به قیمت ریخته شدن خون پاکش در قیام عاشورا تعریف وتفسیر کرد در پاسخ به سؤال ما صریح و قاطع و بی‌درنگ می‌گوید: «نه»!
در اینکه هدف امام حسین(ع) از برپایی قیام علیه حکومت یزید «اصلاح جامعه» و «امت جدش» رسول خدا(ص) بود، تردیدی وجود ندارد، اما خود ایشان در همان جایی که هدف خود را از قیام اعلام می‌دارد، راه رسیدن به هدف را نیز معلوم می‌دارد. امام حسین(ع) قبل از خروج از مدینه در وصیت‌نامه خود که به دست برادرش محمد حنفیه ‌می‌سپارد اعلام می‌کند: «انی لم اخرج‌اشراّ و لابطراّ ولامفسداّ ولاظالماّ، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی وابی علی ابن ابیطالب». هدف من از خروج، شر و فساد و ظلم به پا کردن نیست، من برای اصلاح امت جدم قیام می‌کنم و می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و در این راه طبق سیره و روش جدم(پیامبر خدا) و پدرم علی ابن ابی‌طالب عمل می‌کنم. در همین عبارت امام حسین(ع) اعلام می‌کند حرکت اصلاحی او در یک چارچوب و نظام مشخص و روش خاص صورت می‌پذیرد، مقید به حدودی است.‌حدودی که «سیره جد و پدر» بزرگوارش تبیین کرده و الگو ارائه داده‌اند. «کلمه سیره از ماده سیر است. سیر یعنی حرکت، ولی سیره یعنی حرکت به گونه‌ای خاص، حرکت به روش خاص»(استاد شهید مطهری. حماسه حسینی. جلد دوم. صفحه ۲۳۴). حالا باید بررسی و مطالعه کرد که رسول خدا(ص) برای اصلاح و نمایاندن راه هدایت مردم و دعوت آنان به آن راه و به طور خلاصه اعمال اصل مترقی و انسان و تمدن‌ساز امر به معروف ونهی از منکر از چه راهی رفت و آیا ایشان که پیغمبر خدا بود، هدفش الهی بود، مجاز بود که از هر ابزار و وسیله‌ای برای انجام ماموریت خود استفاده کند؟
آیا قرآن و صاحب و نازل‌کننده قرآن به ایشان که مامور الهی بود و هدف مقدسی هم داشت این اجازه را داده است که برای تحقق هدف و انجام ماموریت بزرگ خود از هر راهی وارد شود واز هر وسیله‌ای استفاده کند؟ یا اینکه قرآن به ایشان فرمان داده که: «ادع الی سبیل ربک بالحکمه و موعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن و...» (مردم را به راه خدا دعوت کن با حکمت و دلیل و موعظه آن هم به بهترین شکل‌ و به وجه احسن با آنها بحث و گفت‌وگو کن)(نحل-125). اسلام راه اصلاح و هدایت را برای پیامبر و پیامبران پس از پیامبر(ائمه و مصلحان راستین الهی) روشن کرده است «حکمت و موعظه حسنه» به شکلی که بر مخاطبان حجت را تمام کند.  و یا امام علی(ع) می‌فرماید: «لولا ان المکر و الخدیعه فی النار لکنت امکر الناس» اگر جایگاه مکر و حیله در آتش جهنم نبود من مکارترین مردم بودم. (کافی، ج4، ص 37) بنابراین معلوم می‌شود که اسلام اجازه نداده است برای اسلام از راه باطل ونادرست مثل فریب و تطمیع وتحمیق و...تبلیغ و سخن پراکنی کنیم. اسلام نیاز به سیاه‌لشگر و مسلمان بی‌معرفت‌ ندارد. در سوره فرقان(آیه۷۳) یکی از نشانه‌های نجات یافتگان را این‌گونه ذکر می‌کند: «کسانی که هرگاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر وکور در آن آیات الهی ننگرند بلکه با دل اگاه و چشم بینا مشاهده کنند تا بر مقام و معرفت و ایمانشان بیافزاید)» و نظیر این آیه در قران کم نیست.علی ابن ابی طالب (ع) شاگرد اول مکتب پیامبر و تربیت شده دامان رسول‌الله(ص) چه؟ آیا سیره تبلیغی و تربیتی او همان بود که از معلم و رهبر خود آموخته بود؟ آیا علی(ع) که به تعیین خداوند وصی به حق پیامبر خاتم بود اجازه داشت از هر وسیله و ترفندی برای رسیدن به هدف مقدس خود استفاده نماید؟ مثلا در شورای شش نفره برای رسیدن به حکومت و دنبال کردن هدف مقدس خود (العیاذبالله) خلاف اعتقاد خود حرف بزند و به شکل صوری و لسانی شرط عبدالرحمن بن عوف را بپذیرد؟ ویا بعد از به خلافت رسیدن، برای رعایت مصلحت نصیحت ناصحانی چون مغیره بن شعبه را بپذیرد و اجازه دهد معاویه چند صباحی به عنوان والی او در شام در قدرت باشد تا وقتی سروصداها خوابید به حسابش برسد؟ و...یا در صفین آب را بر دشمن غدر وگستاخ خود ببندد و...؟ ما می‌دانیم و همه می‌دانند که علی(ع) هرگز برای رسیدن به هدف مقدس از اصول مقدس خود عقب‌نشینی نکرد و به وسیله و ابزاری غیرمقدس تمسک نجست واین را حتی دشمنان علی نیز در‌باره آن بزرگوار معترفند. واین است که بزرگترین دشمن وبدخواه او یعنی معاویه در وصف علی(ع) می‌گوید‌«عقمت النساء ان یلدن مثل علی ابن ابیطالب» (زنان عالم عقیمند که بتوانند چون علی بزایند!) این سیره پیامبر و علی است. امام حسین نیز حرکت اصلاحی و قیام ظلم ستیز خود را بر مبنای این سیره قرار داده است.بنابراین: «... ما همانطور که باید هدفمان مقدس باشد، وسایلی که برای این هدف استخدام می‌کنیم نیز باید مقدس باشد.»
(استاد شهید مطهری. سیره نبوی. صفحه ۶۳) و همچنین» جزء آداب نبوت این است و سیره کلی همه انبیاء بوده است که هرگز برای هدف مقدس یعنی برای حق، از باطل استفاده نکرده‌اند...»(پیشین)
بنابراین یکی از خصوصیات و ویژگی‌های مکتبی که امام حسین مطا‌بق آموزه‌های اسلام طی قیام عاشورا معرفی می‌کند این است که هدف هر چقدر هم مقدس، به هیچ وجه وسیله را توجیه نمی‌کند. مثلا اگر در اسلام با تفسیر و تعریف یزید و مفتی‌های اجیر شده و روحانیون خود‌فروخته‌اش برای گرفتن بیعت و اعمال حکومت می‌توان به انواع و اقسام وسایل مثل پول و تطمیع و تهدید و جنایت و دروغ و... متوسل شد در اسلام عاشورا که تداوم بخش نهضت الهی پیامبر خداست هدف هرگز وسیله را توجیه نمی‌کند.
 می‌دانیم که امام در اوج غربت و تنهایی در شب عاشور حتی به آن اندک اصحاب باقیمانده اذن رفتن داد تا کسی جز به خاطر تشخیص و معرفت خود و مثلا رودربایستی و جوزدگی و... مجبور نشودبا او و در کنار او بماند... امام حسین(ع) هم به سیاهی‌لشگر و شیعه بی‌معرفت و شناخت احتیاج نداشت و ندارد...!