kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۰۹۸
تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۹
به انگیزه انتشار گزیده اشعار شاعر نام‌آور افغانستانی، علامه شهید «سید اسماعیل بلخی»

مقدمه‌ای بر گزیده اشعار «ستاره‌‌ای در حصار»

رضا اسماعیلی

 نام «محمد حسین انصاری‌نژاد» برای اهالی شعر و ادب، نامی آشنا، خاطره‌انگیز و قابل احترام است. وی از سلسله شاعران روحانی و انقلابی است و مصداقی نیکو برای تعبیری که سهراب در مورد شاعران اصیل به کار برده و گفته است: «شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند».
 انصاری نژاد هم قبله و هم قبیله شاعران متعهد و رسالت‌مداری چون کمیت و فرزدق و دعبل  است. او شعر را اسباب تفنن و تفرعن شاعرانه نمی‌داند و همچون پیشاهنگان و سرهنگان شعر و ادب پارسی بر این اعتقاد و باور است که «شعر پرتویی از شعور نبوت» و محملی برای ایفای رسالت انسانی و اجتماعی است. به همین اعتبار همواره پیرنگی خاص از دغدغه‌های اجتماعی - سیاسی در جان شعرهای او جلوه‌گر است. او بر بوم شعرهای خویش، حماسه مقاومت و پايمردي انسان در برابر ظلم، تجاوز، تبعيض و بي‌عدالتي را آن گونه زیبا و گویا به تصوير می‌کشد كه همة مردم جهان می‌توانند با اسطوره‌ها و نمادهاي شعري او احساس پيوستگي و همذات‌پنداري كنند.
در آیینه شعرهای انصاری‌نژاد می‌توان سیمای روشن شاعری حکیم، بصیر و دقیقه‌یاب را به تماشا نشست. شاعری که اهل مراقبه و محاسبه است و شعر را مرکبی برای رسیدن به سرمنزل راستی و رستگاری می‌داند. از همین رو به همان اندازه که برای «چگونه گفتن» ارزش قائل است، به «چه گفتن» نیز می‌اندیشد. چون به خوبی می‌داند که مغز و جوهره سخن «معنا»ست و  شعر عاری از اندیشه و بی‌ریشه -هر چند در اوج زیبایی- قالبی پوچ و توخالی ست. او علاوه بر برخورداری از دانش و بینش ادبی- به اعتبار این که شاعری حوزوی ست، با تاریخ و فرهنگ اسلامی نیز مانوس است و به علوم و معارف اسلامی اشراف دارد. از همین رو، لهجه شعرهایش به خاطر آمیختگی با تلمیحات و اشارات قرآنی حلاوتی دوچندان یافته است.
     با زمزمه جان- سروده‌های این شاعر زلال و دوست داشتنی به راحتی می‌توان دریافت که او شاعری معاصر است. شاعری که «فرزند زمان خویشتن» است و به «دقیقه اکنون» می‌اندیشد. این ویژگی نیز تازگی و طراوت خاصی به شعرهایش بخشیده و مسیر ارتباط مخاطب با سروده‌هایش را هموار کرده است.
     از این شاعر زلال و صمیمی تاکنون آثار فاخر، مانا و قابل تاملی چاپ و منتشر شده است. این آثار میراثی ماندگار برای ادبیات پارسی است  شاعر اما این بار پا به عرصه جدیدی گذاشته است. عرصه گزینش و چاپ گزیده شعرعالمان شاعر. او برای گام نهادن در این وادی، به سراغ بنیانگذار ادبیات مقاومت و پایداری در افغانستان علامه شهید سید اسماعیل بلخی رفته است. عالم و شاعر فرزانه‌ای که هم قبله و هم قبیله مصلحان و بیدارگران جهان اسلام بود. چنان که محمدکاظم کاظمی درباره او می‌گوید: «علامه بلخی را به راستی بزرگ‌‌ترین شاعر مذهبی‌سرای افغانستان در قرن اخیر می‌توان نامید.» او به ویژه به واقعه عاشورا عنایتی خاص داشت و جدا از شعرهای عاشورایی بسیار، در دیگر آثارش نیز به این واقعه اشاره کرده است‌. عاشورایی‌های بلخی‌، بسیار انقلابی است و آموزنده‌ و به دور از مویه‌گری‌های رایج در شعر بسیاری از شاعران‌. او به راستی عاشورا را نه یک واقعه سوزناک‌، بلکه یک مکتب می‌بیند و این سخن‌، در نیم قرن پیش‌، کمابیش تازه است و بدیع‌:
«تأسیس کربلا نه فقط بهر ماتم است‌
دانشسرای و مکتب اولاد آدم است‌
از خیمه‌گاه سوخته تا ساحل فرات‌
تعلیم‌گاه رهبر خلق دو عالَم است‌
با سوز عشق‌، نسبت بدعت مده‌، رقیب‌!
اسرارها نهفته به شور محرّم است‌
هر رؤیت هلال محرّم به چشم خلق‌
عینک برای دیدن آن حسن مبهم است‌
اصغر به صحن معرکه رفتن به دوش باب‌
درسی پی حصول حقوق مسلّم است‌
هر قطره خون حنجر آن طفل‌ِ شیرخوار،
بر زخم‌های پیکر اسلام‌، مرهم است‌...»
 انصاری‌نژاد انگیزه خود از ورود به این عرصه را ادای دین به علامه شهید بلخی عنوان کرده و در مقدمه‌ای که بر این گزیده اشعار نگاشته، به تصریح بیان کرده است که: «به پاس دینی  که از آن بزرگ بر گرده روحم حس می‌کردم تصمیم گرفتم گزیده‌ای از دیوانش را گلچین و به چاپ بسپارم.»
گردآوری و گزینش شعر، کاری است «سهل و ممتنع» و آسانیست دشوار! سهل برای آنان که به «تفنن» در این وادی گام بر می‌دارند و از این کار هدفی جز «کتاب‌سازی» ندارند و ممتنع برای شاعران و ادیبانی که آثارشان در جامعه ادبی - به اعتبار برخورداری از مولفه‌های زیباشناختی - به یک «برند ادبی» تبدیل شده است و انتظار مخاطبین از آنان، ارائه گزیده‌ای شکیل و بی‌بدیل است و از آنجا که انصاری‌نژاد در شمار گروه دوم است، به لطف الهی و به مدد ذوق سلیم و طبع شعرشناس خود، از این عرصه  ابتلا پیروز و سربلند بیرون آمده است. به همین خاطر باید به حسن انتخاب او تبریک گفت و گزینه شعری را که از علامه شهید سید اسماعیل بلخی فراهم آورده است، با اشتیاق خواند. چرا که او نهایت سعی خود را به کار برده است تا از ژرفنای دریای طبع قرآنی علامه بلخی، بهترین گوهرها را فرا روی خواننده مشتاق قرار دهد و تلاش شاعرانه او به خاطر توجه به ظرایف این کار با موفقیت قرین بوده است.
     از این منظر، گزیده غزل‌های علامه شهید سید اسماعیل بلخی با پیشانی نوشت «ستاره ای در حصار»که به همت حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد فراهم آمده و به ادب دوستان تقدیم شده، گزیده‌ای خواندنی و ماندنی‌ست. این مجموعه در بر دارنده  77 غزل،  دو قصیده، سه مسمط و یک مثنوی از علامه بلخی با مضامین عارفانه، سیاسی، اجتماعی، دینی (عاشورایی)، مقاومت و پایداری است و خواننده علاقه‌مند را تا حدود زیادی با افکار و اندیشه‌های این شاعر و عالم انقلابی آشنا می‌کند. به هر شکل، همچنان که بزرگان گفته‌اند:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
چاپ مجموعه‌هایی از این دست یقینا باعث تقویت وفاق، همزبانی و همدلی بیشتر بین مردم دو کشور ایران و افغانستان خواهد شد. از همین رو، این اتفاق خجسته را باید به فال نیک گرفت و به طلایه‌داران این حرکت ارزشمند فرهنگی که تلاش مقدس‌شان کم از مجاهدت نیست صمیمانه دست مریزاد و آفرین گفت.
با آرزوی زایندگی و بالندگی هر چه بیشتر برای گرد‌آورنده این گزینه شعر ارزشمند، حسن ختام این نوشتار را به ابیاتی چند از قصیده زیبایی که شاعر تقدیم به روح پرفتوح علامه شهید سیداسماعیل بلخی کرده است، اختصاص می‌دهم:
 برقله سراسیمه ببین قاصدکان را
بر کوه کسی ریخته اندوه جهان را
ابرست بر آن قله و یا تیغ به دستی‌ست
بنگر قلم صاعقه و خط ونشان را
در رهگذر باد ببین قاصدکی چند
از یاد ببر در گذر ماه، کتان را
با اسب کهر کاش شبانگاه بیارند
با زمزمه‌ای ترکمنی تیروکمان را
بنگر که فرود آمده بر دره تلخاب
آن ابر کبودینه که پوشانده کران را
بر ساحل آموست از آن ابرهیاهو
ها می‌شنوی ولوله پیر و جوان را؟!
ساقی بده آن تلخ وش از میکده بلخ
تا فاش کنم یکسره آن سکر نهان را
در این شب شیراز سوی عارف بلخی
باید ببرى رایحه (هفت‌تنان) را ...