kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۴۷۴
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۹

حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت(یادداشت روز)



جنگ حدیده به مرور به یک «جنگ معیار» تبدیل می‌شود. جنگ چندین دولت علیه یک ملت در جغرافیایی محدود و با این وجود برنده جنگ نیرویی است که علی‌الاصول باید شکست بخورد! جنگ الحدیده نبرد سنگین و مدرن پنج ارتش علیه یک ارتش نوپا است. جنگ سلاح‌های مدرن علیه سلاح‌های دست‌ساز است و جنگ نمرودها و قارون‌ها علیه اویس‌های پابرهنه است. جنگ ستادها، سازمان‌ها و نهادهای پرطمطراق بین‌المللی و منطقه‌ای علیه یک ملت مظلوم است. با این وجود اراده‌ای بر این قرار گرفته است تا ارتش‌ها و سلاح‌های مدرن در برابر گروهی مؤمن و مجاهد دچار عجز شوند. جنگ حدیده واقعاً یک «جنگ معیار» است و از دل آن پاسخ خیلی سؤالات داده می‌شود. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1- حسب آخرین برآوردها، هم اینک دست‌کم شش لشکر و به عبارتی 20 تیپ سعودی، اماراتی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی به همراه نیروهایی خریداری شده در داخل یمن به مصاف مردم استان حدیده آمده‌اند. هدف این است که این استان را از مجموعه شمال جدا کرده و از آن به عنوان مقدمه یک «فتنه طایفی» استفاده نمایند و البته هر چه جلو آمدند، احتمال تحقق چنین چیزی ضعیف‌تر شد. گمان سعودی‌ها، اماراتی‌ها و... این بود که وقتی آتش جنگ به مردم شافعی‌مذهب حدیده نزدیک شود، از اطراف انصارالله جدا شده و در نهایت به مخالفان آن می‌پیوندند. به گمان باطل سعودی‌ها و... اتصال شافعی‌ها به انصارالله جنبه سیاسی داشته و از عمق چندانی برخوردار نیست. توقع آنان این بود که در همان هفته اول اعتراضات خیابانی مردم سنی حدیده علیه رهبران زیدی انصارالله شکل گرفته و به جدایی آرام و کم هزینه این استان استراتژیک از شمال منجر شود و یا کار به درگیری بین ساکنان حدیده و انصار کشیده شود و با کشته شدن تعدادی از مردم به دست انصارالله درگیری علیه انصار از این استان به 7 استان دیگر منطقه شمال که آنان نیز دارای اکثریتی شافعی هستند، سرایت کند و این استان‌ها را به یک گرداب علیه انصارالله تبدیل نماید. خبرها بیانگر آن است که سعودی‌ها خیلی روی این موضوع حساب کرده بودند و بر این اساس به «مارتین گریفیث» نماینده آمریکا، انگلیس و فرانسه که عنوان نماینده دبیر کل سازمان ملل را یدک می‌کشد، گفته بودند یکی دو هفته بعد، انصارالله به چنان وضعی بیفتد که به هر چیز در طرح سیاسی تن بدهد.
اما برخلاف تحلیل سعودی‌ها، مردم استان حدیده خود از استان خود در مقابل تجاوز پنج کشور یاد شده دفاع و در عمل این استان را به یک سنگر مستحکم تبدیل کردند این موضوع نشان داد، دفاع آنان از خاک و آب خود وابسته به توافق سیاسی با انصارالله و یا هر گروه دیگری نیست، این دفاع جنبه اعتقادی دارد. برای آنان دقیقاً تفاوت می‌کند که براین استان چه گروهی حکومت کند، انصار یا سعودی و یا نماینده‌ای از سوی دبیر کل سازمان ملل. بر این اساس باید گفت در متن دفاع جانانه شافعی‌های الحدیده توأمان یک آری و نه وجود دارد، آری به انصارالله و نه به آل سعود. شاید اگر آنان فقط به انصار یک بله سیاسی گفته بودند، در برابر شرایطی که به آنان هزینه سنگینی تحمیل می‌کند، کوتاه می‌آمدند و برای ایمن ماندن از تهاجم پنج دولت و پنج ارتش قدرتمند، با سعودی‌ها همراه می‌شدند اما واقعیت این است که این ایستادگی بیشتر بوی «نه به سعودی» می‌دهد. مردم غیرتمند حدیده نمی‌خواهند سرزمین‌شان در سیطره متجاوزین غربی و قارون‌های فاسد عرب اطراف خود باشد.
مردم الحدیده پیش از این یک‌بار ساحل و خاک زیر پای خود را به آسانی به مصری‌ها - 1960 تا 1967- و یک‌بار در حدود 150 سال پیش به عثمانی‌ها تسلیم کردند و حتی برای ساعتی در مقابل این ارتش‌ها مقاومت نکردند اما اینک آنان بیش از سه سال است در مقابل هجوم سعودی مقاومت کرده و به خصوص طی هفته‌های اخیر از ساختمان‌ها و ساحل حدیده «دژی‌ مستحکم» در برابر هجوم وحشیانه پنج ارتش غربی عربی ساخته‌اند.
2- مقاومت جانانه مردم شافعی مذهب حدیده در برابر هجوم سنگین پنج ارتش متجاوز، ضمن آنکه مانع آن شد که این جنگ ضدانسانی، رنگ و بوی طایفه‌ای و مذهبی به خود بگیرد، ثابت کرد که انصارالله از نفوذ بسیار بالایی در بین شافعی‌ها برخوردار است. اعلامیه «مجلس علمای شافعی حدیده» در دعوت از مردم حدیده به مقاومت در برابر قوای اشغالگر و شرکت بسیار گسترده مردم در مرکز و شهرستان‌های استان حدیده در تظاهرات اعتراضی به هجوم ارتش‌های غربی-عربی و نیز شرکت بسیار گسترده مردم استان در مراسم روزجهانی قدس به خوبی نشان داد که مردم به طور یکپارچه متحد انصارالله می‌باشند و این از اصالت و شخصیت فهیم آنان حکایت می‌کند. مردم شافعی مذهب در این استان و استان‌های مجاور به خوبی می‌دانند که اگر یمن در این جنگ شکست بخورد، کشورشان برای مدت مدیدی در سیطره آل‌سعود باقی می‌ماند و این در حالی است که مردم حدیده به اعتبار اینکه خود را بن اصلی عربیت و از موسسین  «عرب قحطانی»  می‌دانند و معتقدند اساس عروبت از این منطقه و محیط اطراف آن بوده و بعد دیگرانی به خاطر سیطره قحطانی‌ها بر شبه جزیره عرب شده‌اند، تبعیت از سعودی‌ها را دون‌ شان خود می‌دانند. از نظر یمنی‌ها و به خصوص مردم در این منطقه، مردم عربستان و حاکمان فعلی آن از نظر نژادی در مرتبه پست‌تری قرار دارند و لذا حق ندارند به مردم یمن بگویند چگونه زندگی کرده و با چه کسی متحد باشند.
3- اما از نظر چشم‌انداز جنگ باید گفت، ائتلاف این پنج کشور وضع امنیتی دریای سرخ را تحت تاثیر جدی قرار می‌دهد.  انصارالله در طول سه سال گذشته همواره خود را در حفظ امنیت این آبراه حساس بین‌المللی متعهد شناخته و برای حفظ امنیت آن از بسیاری از کارهایی که در این باریکه به دشمن ضربه اساسی می‌زده، اجتناب کرده است. ائتلاف عربی-غربی با دست زدن به تجاوز سنگین در استان الحدیده، گرفتار خطای راهبردی شد. چرا که این جنگ قاعدتا با شکست یکی از دو طرف همراه خواهد بود. اگر در این جنگ انصارالله با مقاومت جانانه‌ای که تاکنون بروز داده است به پیروزی برسد، سیاست جدیدی درخصوص مسایل امنیتی دریای سرخ اتخاذ می‌کند و آن موقع این طرف‌ها از یک سو با هزینه‌هایی سنگین مواجه می‌گردند و از سوی دیگر، این  به تقویت انصارالله می‌انجامد. اگر در این جنگ انصارالله ناگزیر به تسلیم شهر الحدیده شود و به عمق این استان و استان‌های همجوار پناه ببرد آن وقت حتما درباره وضع امنیتی دریای سرخ تصمیم جدیدی می‌گیرد اما این تصمیمی شدیدتر از زمانی که تردد آزاد در دریای سرخ برایش اهمیت داشت، خواهد بود. اگر شهر الحدیده سقوط کند، انصارالله حتما تردد آزاد در این آبراه را مختل می‌گرداند و این حق طبیعی او نیز هست آنگاه دیگر ناوهای فرانسوی و آمریکایی و انگلیسی که اینک تعداد آنان در این آبراه از 30 فروند بیشتر است، نمی‌توانند در دریای سرخ‌ تردد کنند چه رسد به کشتی‌های غول‌پیکر حامل نفت. با این وصف توسل غرب و عربستان و امارات به جنگی سنگین منطقی نیست و می‌تواند برای خودشان نتایج فاجعه‌ باری به همراه داشته باشد. برد موشک‌های انصارالله که در ماه‌های اخیر به سمت اهداف مختلف در عمق خاک عربستان شلیک شده‌اند به ما می‌گوید که انصار می‌تواند به طور کامل دریای سرخ را تعطیل کند به‌گونه‌ای که حتی از حدود 150 کیلومتر سواحل سعودی در این آبراه نیز یک بشکه نفت صادر نشود.
4- اما نتیجه جنگ را اراده مردانی معین می‌کند که برای دفاع از آب و خاک و شرف خود مبارزه می‌نمایند. آنان که برای دریافت دلارهای سعودی و اماراتی به میدان آمده‌اند - چه مزدوران سودانی و چه نیروهای ویژه فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی - اعتقادی به این جنگ ندارند و کینه‌ای هم از انصارالله به دل ندارند کما اینکه در همین روزهای اخیر درخواست‌های زیادی برای رها شدن این افراد و بازگشت آنان به عقب به‌دست انصارالله رسیده است. این‌ها فرماندهان خود در جبهه علیه انصار را فاسد می‌دانند و طبعا نمی‌خواهند جان خود را قربانی کنند و این درحالی است که در آن طرف جبهه، نیروهای زیدی و شافعی هوادار انصارالله، در دشمنی با جبهه عربستان، آمریکا و ... انگیزه دارند و حاضرند جان خود را در این راه نثار نمایند.
حضور انبوه این نیروهای عربی - غربی در یک نقطه کوچک که بنا به روایتی به شش لشکر رسیده‌اند، آنان را به شدت آسیب‌پذیر کرده است بر این اساس طی روزهای گذشته دست‌کم 1500 نفر کشته و نزدیک به 5000 نفر زخمی داده و دست‌کم 300 نفر از آنان که در بین‌شان فرانسوی‌ها هم هستند به اسارت درآمده‌اند. از سوی دیگر کشته شدن جانشین رئیس ستاد ارتش امارات، کشته شدن فرمانده عملیاتی امارات در یمن و کشته شدن فرمانده نیروهای امارات در جنگ الحدیده نشان می‌دهد که امارات، عربستان و ... عقل نظامی درستی ندارند. کما اینکه حرکت نیروها از حاشیه ساحل و طی ده‌ها کیلومتر به سمت مرکز استان حدیده و تبدیل این نیروها به طعمه‌هایی برای نیروهای زبده انصارالله نیز از فقدان عقل نظامی در طرف مقابل حکایت می‌کند.
نتیجه این جنگ معلوم است، آنکه با عقل نظامی خود به دشمن ضربه می‌زند و از او تلفات می‌گیرد و نیروهای خود را به صورت محدود وارد میدان کرده و آنان را حفظ می‌کند، او برنده قطعی میدان است کما اینکه حزب‌الله لبنان با همین شیوه، جنگ سنگین 33 روزه در سال 1385 را برد و ماشین جنگی رژیم اسرائیل را در زمین، هوا و دریا متوقف کرد.

سعدالله زارعی