اخبار ویژه
بیگدلی: اروپاییها حرف میزنند انتظار نداشته باشیم برای برجام کاری بکنند
استاد دانشگاه شهید بهشتی میگوید نباید از اروپا انتظار اقدام خاصی برای حفظ برجام داشته باشیم.
علی بیگدلی در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی و درباره تحلیلاش از مواضع سران و مقامات اروپایی به خصوص واکنش خانم موگرینی گفته است: اگرچه خانم موگرینی به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رسما از برجام دفاع کرد اما نمیتوان به این ادعاها چندان امیدوار بود. یقیناً در سایه این سخنان و اقدام ترامپ اتحادیه اروپا دست به اقدامی نخواهد زد، حداقل تا زمانی که از التهابات دیپلماتیک عرصه بینالملل ناشی از اقدام ترامپ قدری کاسته شود. آن زمان با بررسی تحولات و اقتضائات واکنش مناسب را نشان خواهند داد.
وی میافزاید: نکته مهمی که در اظهارات ترامپ بود تأکید او بر همراهی واشنگتن با کشورهای اروپایی ضمن خروج از برجام به منظور عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای بود. به عبارت دیگر جریان فشار بر اروپا از جانب ترامپ ادامه خواهد داشت.
بدعهدی اروپا در توافقات تهران پاریس و بروکسل را از یاد بردهاید؟!
برجام منهای آمریکا و اعتماد به سه کشور اروپایی تجربهای است که در سالهای نه چندان دور دهه 80، به مرحله عمل رسیده است. تا آنجا که تکیه بر آن تجربه و نقض عهد طرفهای اروپایی، حسن روحانی را بر آن داشت که مذاکره با اروپاییان را بینتیجه بخواند.
روزنامه فرهیختگان با اشاره به تحرکات برخی دولتمردان برای توسل به اروپاییها پس از اعلام خروج آمریکا از برجام نوشت: بعد از ماجرای ترور سرکرده یکی از گروهکهای ضدانقلاب در رستوران میکونوس، محافل غربی دست اتهام را به سوی ایران دراز کردند و دادگاه آلمانی ادعا کرد دستور قتلها زیر نظر هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور، علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه و علی فلاحیان وزیر اطلاعات صادر شده است. در نهایت دادستان حکم قطعی را مبتنی بر همین ادعاها و با تکرار آنها صادر کرد و بحرانی جدید را رقم زد.
یک روز پس از اعلام حکم دادگاه، در اقدامی بیسابقه همه دولتهای اروپایی سفیران خود را از تهران فراخواندند. در پاسخ به تصمیم اروپاییها، ایران نیز ضمن رد ادعاهای بیاساس دادگاه آلمانی، سفیران خود را از این کشورها فراخواند. این اوج بحرانی بیسابقه و تمام عیار در تاریخ انقلاب اسلامی است. یک ماه بعد و در شرایطی که همه سفرای کشورهای اروپایی، ایران را ترک کرده بودند، رهبر انقلاب پشت تریبونی که همه از آن عقبنشینی ایران را انتظار میکشیدند، آب پاکی را روی دست اروپاییها ریختند و پیشبینی کردند که سفرای اروپایی، منفعلانه به ایران بازخواهند گشت. در عمل نیز چنین شد و حدود 10 ماه بعد از صدور حکم دادگاه میکونوس، سفرای اتحادیه اروپا، یکی پس از دیگری به تهران بازگشتند.
همچنین در دهه 80 کشورهای اروپایی در نقش پلیس خوب و آمریکا در نقش پلیس بد ظاهر شدند تا مسیر پیشرفت ایران اسلامی در زمینه انرژی هستهای را سد کنند و میتوان گفت در همین فضا بود که روند اعتمادسازی دولت اصلاحات آغاز و این روند به توافق سعدآباد و بیانیه مشهور سعدآباد انجامید.
ماحصل مذاکرات سعدآباد، صدور توافقنامه مشترک میان تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) و ایران با محتوای کمسابقهای بود؛ توافقنامهای که روحانی در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی هنگام قرائتش در حضور خبرنگاران مجبور شد بارها توقف کند تا صدای شعارهای اعتراضی انبوه دانشجویان از خارج از محوطه کاخ، مزاحم اطلاعرسانی وی نشود.
اما روحانی در مردادماه 1384، در روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامهای تاریخی خطاب به محمد البرادعی، دبیرکل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هستهای ایران ارائه کرد که خلاصه آن نشان میدهد روند دو سال مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات با تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) به طور کامل به «شکست» رسید و در حالی که جمهوری اسلامی ایران واو به واو تعهداتش را در این مدت اجرا کرد و بسیاری از تاسیسات هستهای خود را به حالت تعطیلی و تعلیق درآورد، سه کشور اروپایی حتی یکی از تعهداتشان را نیز اجرایی نکردند و جالب آنکه این روند بار دیگر از سال 92 تاکنون در حال تکرار است.
در بخشی از این نامه آمده است: «متاسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. قولهای اکتبر 2003 ]مهر1382[ سه کشور اروپایی درباره همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند. تعهد فوریه 2004 ]بهمن1382[ سه کشور اروپایی که به عنوان مابهازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بودند که «تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن 2004 ]خرداد1383[ شورای حکام شناسایی شود، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویه عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند»، تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر 2004 ]آذر1383 [ موافقت کرد تعلیق داوطلبانه خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تاسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف «فعالیتهای مربوط به غنیسازی» تعیین شده بود، دربرگیرد و سه کشور اروپایی-اتحادیه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه نوامبر 2004 ] آذر1383[ پاریس مبنی بر شناسایی «اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده منع گسترش مطابق با تعهداتش براساس این معاهده» عمل نکردهاند.»
در ادامه گزارش فرهیختگان به تناقضگویی روحانی در کدخدا خواندن آمریکا و آقا اجازه توصیف کردن اروپاییها اشاره و از این که مجددا دولت سراغ اروپاییهای بدعهد رفته، انتقاد شده است.
مشاور خاتمی: انتقاد از وزرا فرافکنی روحانی است
اگر روحانی به منصوبین خود اعتراض دارد، چرا به جای اعتراض علنی، آنها را تغییر نمیدهد؟
سایت فرارو از سایتهای حامی دولت نوشت: رئیسجمهور به منصوبین خودش هم انتقاد دارد. او سال گذشته از بعضی مردانش انتقاد کرد که در دفاع از دولت پاشنهها را ور نکشیدند و حالا یازده ماه بعد از آن سخنان وزرا را به وزرای امیدوار و ناامید تقسیم کرده است. وقتی صحبت از ناامیدی آمد، بسیاری از فعالان سیاسی و اصحاب رسانه از ضرورت تغییر وزرای ناامید سخن گفتند. اما چرا رئیسجمهور به جای تصمیم قاطع گرفتن درباره وزرای ضعیف خود باید پشت تریبون از آنها گلایه کند؟ عدهای صحبتهای دیروز رئیسجمهور را در جهت سلب مسئولیت ارزیابی میکنند.
عبدالله ناصری، فعال اصلاحطلب در گفتوگو با فرارو میگوید: با توجه به عادت رفتاری آقای روحانی در 5 سال گذشته، از صحبتهای اخیر او میتوان دو نوع ارزیابی داشت. اول اینکه تلقی کنیم او قصد دارد کابینه را ترمیم کند. تلقی دوم نیز فرافکنی و سلب مسئولیت کردن از خود است و من این تلقی را دارم.
وی معتقد است: من در این مورد به صراحت لهجه باور ندارم و معتقدم این رفتار نوعی سوار شدن بر موج انتقادات درباره اعضای کابینه دولت است. اصلا معنا ندارد که رئيسجمهور قبل از اینکه بخواهد کابینه را ترمیم کند پیش از آن به صورت صریح موضعگیری کند.
عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و مشاور خاتمی میگوید: در دولتهای قبلی نیز اگر قرار بود تغییری صورت بگیرد بدون فضاسازی انجام میشد. آقای احمدینژاد هم که اگر چه کارهایش از اساس غلط بود، اما وقتی تصمیمی میگرفت به آن عمل میکرد. نمیآمد اول در بوق و کرنا کند. شاید بعد از تغییر و جابجایی بود که در بوق و کرنا میدمید. آقای روحانی به عنوان رئیسجمهوری طبق قانون اختیارات دارد او آنقدر با وزرای خودش رفیق هست که اگر برای کمکردن هزینه در افکار عمومی از اعضای کابینه بخواهد استعفا دهند، مقاومت نکنند.
تیترهای فریبنده و دوقطبیسازی ... و ناگهان دعوت به وحدت!
اصلاحطلبان امروز از وحدت برای عبور از بحران برجام سخن میگویند اما باید پرسید که تکلیف تیترهای اغواکننده و فریبدهنده برجام که «تحریمها رفت» و «سرمایهگذاری و رونق اقتصادی به کشور بازگشت»؛ چه میشود؟
به گزارش جهاننیوز، اصلاحطلبان استاد دوقطبیسازی هستند. همواره سعی میکنند با دوقطبیسازیهای کاذب نظیر اعتدال و افراط، دلواپس، امیدوار، تندروی و میانهرو و... برای خود وجههسازی کنند و متعاقب آن رقیب سیاسی را تخریب. اما وقتی با مشکلات اجرایی روبهرو میشوند که حاصل اشتباه فاحش خودشان است، دم از وحدت ملی برای رفع مشکلات میزنند.
این جریان سیاسی در برجام انواع و اقسام اتهامات را به رقیب زد. «جنگطلب»، «عصر حجری»، «مخالف توسعه» و... از جمله این اتهامات بود.
حالا که ترامپ به وعده خود که پایمال کردن برجام عمل کرده و مشخص شده که گره زدن سرنوشت کشور به این سند توافق به کلی اشتباه بوده؛ اصلاحطلبان میگویند برای عبور از این مشکل باید وحدت داشت.
البته وحدت ملت ایران در برابر مشکلات که همواره مثالزدنی است و در مواقع بحرانیتر هم نشان دادهاند متفقالقول در برابر دشمن میایستند و قله پیروزی را فتح میکنند؛ اما اینکه اصلاحطلبان هر وقت بخواهند افکار عمومی را دو شقه کنند و هر وقت که منافعشان حکم کند، پرچم وحدت علم کنند، دورویی سیاسی آنان را آشکار میکند.
در ضمن اصلاحطلبان نشان دادهاند که در قبال مشکلاتی که ایجاد میکنند نه عذرخواهی و نه پذیرش اشتباهشان را بلدند و نه حتی برای رفع این مشکلات، اشتباه خود را به گردن میگیرند؛ بلکه در شرایط سخت سعی میکنند پشت مردم و الفاظی چون وحدت پنهان شوند.
برجام نمونه خوبی برای این موضع دوگانه است. این جریان سیاسی حدود 5 سال ملت ایران را نسبت به توسعه خارج از مرزها امیدوار کرد و بحث مذاکره با آمریکا برای برطرف کردن تحریمها و مشکلات را شعار خود قرار داد. اما حالا که همه چیز مشخص شده و آمریکا تعهدات خود را پایمال کرده است، این جریان به جای عذرخواهی از مردم بیان میکند که بایستی با وحدت مشکلات را حل کنیم.
پس تکلیف تیترهای اغواکننده و فریب دهنده برجام که «تحریمها رفت» و «سرمایهگذاری و رونق اقتصادی به کشور بازگشت»؛ چه میشود؟ در همه این موارد دوقطبیسازی در دستور کار رسانههای اصلاحطلب بود. به عنوان مثال در خرید هواپیمای جدید که قراردادش به نوعی باطل شد؛ طعنه و کنایه به رقیب سیاسی با تیترهایی مانند «دلواپس بوئینگ» چاشنی کار شد. اما حال که همه این طرحها و وعدهها شکست خورده است؛ اصلاحطلبان میگویند باید وحدت کرد!
تضمین اروپا به سرنوشت «امضای کری تضمین است» دچار نشود!
معاون وزیر خارجه میگوید درصورت ارائه تضمینهای قطعی، حفظ برجام ممکن است.
به گزارش خبرگزاریها، در ادامه گفتوگوها و رایزنیهای دوجانبه میان ایران و دیگر اعضای برجام، سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه با سیدعباس عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه کشورمان دیدار و گفتوگو کرد.
عراقچی، در این دیدار ضمن اشاره به موارد بدعهدی و نقض تعهدات آمریکا در طول اجرای برجام، اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران به گفتوگو با تمام طرفهای اروپایی، روسیه و چین برای بررسی امکان ادامه برجام ادامه خواهد داد. وی تاکید کرد درصورت ارائه تضمینهای قطعی از سوی سایر طرفهای برجام نسبت به تامین منافع ایران و جبران آثار خروج آمریکا از این توافق، حفظ برجام ممکن خواهد بود.
نکته قابل تامل، اظهارات عراقچی در اوج انتقادات کارشناسان نسبت به فقدان ضمانت اجرای تعهدات طرف غربی در برجام بود که گفته بود «امضای کری تضمین است». این عبارت، تیتر اول روزنامه شرق شد. اکنون پرسش این است که آیا همانند امضای کری، این بار صرف وعده یا امضای لودریان و جانسون (وزرای خارجه انگلیس و فرانسه)، تضمین اجرای برجام است؟ و اگر چنین بود، چرا برجام در این27 ماه، به صورت یکطرفه و تنها از طرف ایران اجرا شده و علیالدوام ازسوی آمریکا مورد نقض قرار گرفته اما مورد اعتراض اروپاییها واقع نشده است.
گفتنی است دیروز پولتیکو از قول فدریکا موگرینی نوشت: از روحانی تضمین گرفتیم در برجام بماند.
روحانی شانه خالی نکند/ کاستیهای دولت متوجه خود اوست
«رئیسجمهور با انتقاد از وزرا و ناامید و پاشنه ور نکشیده معرفی کردن آنها نمیتواند از مسئولیت خود شانه خالی کند.»
عبداله ناصری عضو شورای سیاستگذاری فرهیختگان در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان خاطرنشان کرد: مردمی که به آقای روحانی رای دادند، همه انتظارات را از شخص آقای روحانی دارند و رئیسجمهور بوده که این کابینه را چیده و مدیران ارشد و استانداران را منصوب کرده است.
این برای جامعه قابل قبول نیست و برعهده آقای روحانی است. در مجموع این نوع ادبیات در فضای عمومی از رئیس دولت یا رئیس قوه مجریه مقبول و پذیرفتنی نیست.
وی خاطرنشان کرد: رئیسجمهور با گفتن این حرفها نمیتواند از اتفاقات احتمالی آینده شانه خالی کند. سادهترین و کمهزینهترین کار، عزل یک وزیر یا عضو کابینه یا استاندار یا یک معاون وزیر است. حتما این راه سادهتر و کمهزینهتر از این است که آقای روحانی توقع داشته باشد مجلس فردی را استیضاح کند.
ناصری گفت: بخشی از نخبگان کشور به دلیل همین ادبیات بسیار زمانبر و غیرقابل عمل آقای روحانی تقریبا از ایشان و اینکه بخواهد دست به تغییر رویهای بزند، ناامید هستند. بنابراین آقای روحانی هرچه دیرتر به جمعبندی برسد و عمل کند، حتما هزینه پرداختی در آینده سنگینتر خواهد بود، اگر هر کاستیای وجود دارد، متوجه دولت و شخص رئیسجمهور است. اگر دولت پیر شده، چرا پیر شده؟ و اگر لنگان لنگان است، چرا اینچنین است؟ با انتصابات و انتخابهای آقای روحانی این فضا ایجاد شده است، لذا هیچکس این توجیهات را از آقای روحانی قبول نمیکند.
دامن زدن به ناامیدی توسط رئیسجمهور نتیجه خوبی نخواهد داشت. اگر این مسائل را مخالفان آقای روحانی بیان میکردند، عیبی نداشت، ولی حتما ازسوی خود آقای روحانی این امر شنیدنی نیست و این توجیهات ناامیدی جامعه را تقویت میکند. من معتقدم قطعا رای و محبوبیت آقای روحانی کاهش پیدا کرده است.
فرهیختگان از وزیران بهداشت، راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی و رئیس سازمان محیط زیست به عنوان برخی اعضای ناامید و ناراضی کابینه یاد کرده است.