kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۲۰۶۷
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۵
نگاهی به چالش‌های صنعت نشر و فرهنگ مطالعه به بهانه برپایی سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران - بخش دوم

یک جرعه کتاب در گلوی خشکیده مخاطب




یكى از كارهاى بزرگ و مهم در سطح جامعه این است كه تبلیغات كتابخوانى همه‌گیر شود. ما امروز مى‌بینیم براى كالاهاى كم‌اهمیت كه تأثیرى هم در زندگى انسان‌ها ندارند، صاحبانش تبلیغات رنگینِ عجیب و غریبى را متصدى می‌شوند، مباشر می‌شوند؛ دستگاه‌هاى ارتباط‌ جمعى، مطبوعات، صدا و سیما آنها را پخش می‌كنند؛ در حالى كه آن محصولات هیچ ضرورتى ندارند، هیچ لزومى ندارند، یك چیز اضافى در زندگى هستند؛ گاهى بودنشان مفید است، گاهى بودنشان حتى مفید هم نیست؛ شاید مضر هم هست. محصولى با عظمت كتاب، با ارزش كتاب، درخور این است كه تبلیغ بشود؛ تشویق بشوند كسانى كه می‌توانند كتاب را بخوانند؛ این را ما باید به صورت عادت دربیاوریم.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان کتابخانه‌ها و کتابداران 29 تیر 90)
کتاب‌ها مجموعه‌ای از افکار و تجربیات دیگران هستند، بنابراین هرچقدر بیشتر مطالعه کنید، دانش بیشتری کسب خواهید کرد. زندگی بسیار کوتاه است و متاسفانه هیچ‌کس فرصت کافی ندارد تا همه راه‌ها را امتحان کنید. کتاب خواندن به شما کمک می‌کند تا به جای امتحان کردن تمامی راه‌ها، از تجربیات شخصیت‌های حقیقی و تخیلی درس بگیرید. مطالعه روزانه و طبق برنامه بخش جدایی‌ناپذیر زندگی اکثر افراد موفق است.
زمانی که کتاب‌های مختلفی می‌خوانید با موقعیت‌ها و شرایط جدیدی آشنا می‌شوید که منجر به تقویت خلاقیت و قوه تجسم شما خواهد شد. وقتی که با وضعیت‌ها و شرایط جدیدی مواجه می‌شوید، هیچ‌چیز غیرممکن به نظر نمی‌رسد. مطالعه به شما کمک می‌کند تا مشکلات خود را خلاقانه‌تر حل کنید و برای تغییرات ناگهانی آماده باشید. افق فکری شما را گسترده‌تر می‌کند. کتاب‌ها شما با چالش‌ها، تجربیات و اطلاعات زیادی مواجه می‌کنند.
زمان مطالعه کتاب‌های تخیلی و داستانی، با دنیای جدید، دغدغه‌ها و چالش‌های متعدد و مختلفی مواجه می‌شوید، به آن‌ها فکر می‌کنید و با شخصیت‌ها هم‌ذات پنداری می‌کنید.
زمان مطالعه مطالب مستند، شما با تجربیات و حوادث مربوط به افراد واقعی آشنا می‌شوید. این مطالب شما را برای مشکلات و چالش‌های مشابه آماده می‌کند.
مغز ماهیچه‌ای است که مستقیما تحت ‌تاثیر فعالیت‌های ما قرار دارد. مطالعه یکی از بهترین روش‌ها برای تحریک ماهیچه‌های مغز است. مطالعه آلزایمر را کند کرده و آن را به تعویق می‌اندازد زیرا تمرینی برای مغز است که حافظه شما را تقویت می‌کند. زمان مطالعه با طیف وسیعی از لغات قدیمی و جدید آشنا می‌شوید که قدمی بزرگ در فعال نگه‌داشتن مغز است. کتاب خواندن از اضطراب و افسردگی جلوگیری می‌کند، زیرا توجه فرد را به مسائلی غیر از مشکلات روزمره معطوف می‌کند. مطالعه موجب افزایش تمرکز و قدرت تفکر تحلیلی می‌شود. خواندن کتاب‌هایی در زمینه‌های مختلف، تفریحی سازنده و لذت‌بخش است که در هرجا، با کم‌ترین هزینه امکان‌پذیر است.
گرانی کتاب همچنان کمرشکن
-مصلی تهران، بهترین جا برای برپایی نمایشگاه کتاب است. مشکلاتی  نظیر نصب بنرهای نابجا، حمل و نقل عمومی و کارتخوان اگر در شهر آفتاب هم بود، اتفاق می‌افتاد. مشکل، مدیریت نمایشگاه است، نه محل آن. مردم به مصلی دسترسی دارند، اما شهر آفتاب اصلا مناسب نیست. چند مدرسه می‌توانستند به آن جا بیایند؟ چه تعداد کارمند شرایط حضور داشتند؟ فضای شهر آفتاب گسترده است، اما تحمل دوری از مرکز شهر، مسافت زیادی که باید تا سالن‌های اصلی پیموده شود، نابسامانی پارکینگ و حتی چیدمان غلط ناشران، حقیقتا دشوار است. بهترین محل برای نمایشگاه کتاب، مصلی است؛ اگر شک دارید، یک نظرسنجی عمومی ترتیب بدهید تا ببینید مردم کدام یک را برای چنین رویداد مهمی انتخاب می‌کنند.
آنچه در بالا خواندید نظر یکی از شهروندان تهرانی در مورد مکان برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بود که به نظر می‌رسد هر چه قدر مرکزیت داشته باشد، اقشار بیشتری برای بازدید و خرید به نمایشگاه خواهند آمد، با این حال باید پذیرفت که مصلی برای منظور دیگری ساخته شده است و مضاف بر اینکه قرار گرفتن آن در مرکز شهر مشکلاتی را در موضوع تردد مردم و بازدید کنندگان از نمایشگاه به وجود می‌آورد.
زهره عابد یک بازدید کننده از سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی برایمان می‌گوید: «در صدر مشکلات افزایش قیمت روزافزون کتاب قرار دارد. الان کتاب با این قیمت‌های نجومی در بطن زندگی کارگری ما یک کالای لوکس و فانتزی محسوب می‌شود.»
مراد ایزد پناه کارمند یک سازمان دولتی با گلایه می‌گوید: «به کارمندان بن کتاب نمی‌دهند، ما با این حقوق‌های اندک چطور کتاب خوب با قیمت بالا بخریم؟»
امین امیدی یک دانشجو می‌گوید: «شانس بیاورم تنها بتوانم کتاب‌های تخصصی درسی خودم را تهیه کنم. پدرم یک بازنشسته است و رویم نمی‌شود مثلا برای خرید بهترین رمان‌های بازار کتاب از او پول بگیرم.»
اما مریم صوفیان دانشجو دیگری از زاویه دید دیگر می‌گوید: «همه مشکلات در گرانی کتاب خلاصه نمی‌شود، اگر کتاب‌ها گرانند، چرا کتابخانه‌ها جز در ایام کنکور خلوتند؟ مشکل بزرگ دیگر نقص در فرهنگ‌سازی و نبود پایبندی قرص و محکم به فرهنگ کتابخوانی است.»
آرش فتحی یک جوان بازاری می‌گوید: «تا اسم کتاب به میان می‌آید، همه قشر بچه درسخوان‌ها در ذهنشان نقش می‌بندد، در حالی که باید خواندن هر روزه کتاب مثل نفس کشیدن عادتمان باشد. من امسال در کتابخانه مسجد بازار اسم نوشته‌ام و موقعی که مشتری ندارم کتاب می‌خوانم. بخصوص سطح اطلاعات مذهبی‌ام بالا رفته است.»
چند و چون‌های نمایشگاه بین‌المللی کتاب
طاها نصرتی یک ناشر در مورد کمیت و کیفیت مکان برگزاری نمایشگاه می‌گوید: «واقعیت این است که مکان فعلی نمایشگاه کتاب مناسب موضوع آن نیست، همان گونه که مکان پارسال نیز مناسب نبود. مصلای تهران با شکل و شمایل و اهداف بازاری بزرگ با تردد صدها هزار بازدیدکننده سازگار نیست. ازطرفی چرا کتمان کنیم؛ طیف قابل توجهی از کسانی که در نمایشگاه حضور می‌یابند، نه سودای کتاب و کتاب‌خوانی دارند، نه شیدای فرهنگ و نشر! بی‌هیچ تعارفی، برای تفریح و وقت‌گذرانی می‌آیند، این طیف همان‌گونه که در همه فضاهای اجتماعی هنجار را نادیده می‌گیرند، در این عرصه نیز با همان حال و هوا حضور می‌یابند.»
 وی ادامه می‌دهد: «یکی از نکات چالش‌برانگیز دراغلب دوره‌های نمایشگاه، نحوه تقسیم غرفه‌هاست؛ متراژ غرفه‌ها و شیوه چینش غرفه‌ها، که بر دیده شدن و میزان فروش و استقبال از کتاب‌های یک ناشر تأثیر مستقیم و انکار ناشدنی دارد. بسیاری از ناشران با گلایه از شیوه چینش و تقسیم فضا، برای این رفتار معیاری روشن و عادلانه سراغ ندارند، گاه ناشری نوپا، با کتاب‌هایی اندک در جایگاهی مستقر می‌شود که مورد غبطه ناشری پرتلاش با کتاب‌های متعدد است.»
وی  با اشاره به تجربه حضورش در نمایشگاه فرانکفورت می‌گوید: «نمایشگاه فرانکفورت درست است که در مرکز شهر است، اما زیرش قطار دارد، تاکسی و اتوبوس ویژه دارد و بدون این که ترافیک باشد، نمایشگاه با نظم فراوان برگزار می‌شود، زیرا آن‌ها مدیریت درستی دارند، این جا تصمیم‌گیری با یک نفر یا ارگان نیست، هر کس حرف خودش را می‌زند.»
کتاب‌های درسی
شلوغ‌ترین غرفه‌ها را دارند
فاطمه محمدی یک غرفه‌دار در نمایشگاه بین‌المللی کتاب درباره میزان فروشش می‌گوید: «اگر کتاب‌های ما جزو منابع دانشگاهی نبود، حضور در نمایشگاه بی فایده بود. راستش ما آثارمان به دلیل این که دانشجویان ادبیات و تاریخ آن‌ها را نیاز داشتند، فروش رفت. اما ناشران دیگر را نمی‌دانم که چه وضعیتی دارند؟»
غرفه‌دار دیگری چند بار کارت می‌کشد و جواب نمی‌گیرد، با پشت دست عرق از پیشانی‌اش می‌گیرد و می‌گوید: «آدم به نمایشگاه نیاید، انگار بهتر است!» می‌آیم وسط حرفش و می‌گویم: «واقعا؟ برخی از ناشران می‌گویند که یک دوره حضور در نمایشگاه به اندازه چند ماه فروش در کتاب‌فروشی است.» می‌خندد و حرفم را تأیید می‌کند و ادامه می‌دهد: «البته حضور در نمایشگاه هم دشواری‌های خاص خودش را دارد.» دوباره کارت می‌کشد به امید آن که این بار بشود.
چطور کتابخوان حرفه‌ای شویم؟
-احساس می‌کنیم سرعت خواندن ما بسیار کند است و پیشرفت خوبی نداریم.
-  مطالعه کتاب‌ها را آغاز می‌کنیم، اما آن‌ها را به پایان نمی‌بریم.
- در زمان مطالعه کردن، نمی‌توانیم به شکل کامل و مناسب، تمرکز داشته باشیم.
- کتابخوانی برای ما خسته‌کننده است.
- حوصله متن‌های طولانی را نداریم.
-  کتابخوانی و مطالعه در کوتاه مدت برای بسیاری از ما، لذت ایجاد نمی‌کند.
- بسیاری از کتاب‌هایی که می‌خوانیم به «توصیه» یا «تحمیل» دیگران تعیین شده است.
- خواندن یک کتاب به تنهایی (و بدون مشارکت دیگران) کاری است که حوصله بسیار می‌خواهد که از حد توان بسیاری از ما خارج است.
- در لحظاتی که تصمیم به مطالعه و کتابخوانی می‌گیریم، کتاب مناسبی در اختیار ما یا در ذهن ما وجود ندارد.
آنچه در بالا خواندید تعدادی از چالش‌هایی است که پیش روی افراد برای برنامه‌ریزیِ روزانه     مطالعه‌شان وجود دارد.
لیلا هاشمی یک روانشناس برایمان درباره چگونگی طرح‌ریزی یک برنامه روزانه مطالعاتی و غلبه بر ترس‌ها و دلزدگی‌ها در این مسیر می‌گوید: «کمال‌گرا نباشید. ممکن است چند کتاب را ببینید و بگیرید و بخوانید و در نیمه راه رها کنید. ایراد از شما نیست، بلکه شاید کتاب مناسب و جذاب را پیدا نکرده‌اید. مطمئن باشید پس از مدتی که سلیقه کتابخوانی خود را بهتر بشناسید، این نوع کتاب‌های نصفه و نیمه، سهم کمتری را به خود اختصاص خواهند داد.»
وی در ادامه توصیه می‌کند: «مهم است که قبل از شروع به خواندن کتاب، اینترنت و موبایل و تلویزیون از شما دور باشد. تماس‌های مهم را قبل از کتابخوانی بگیرید. ایمیل‌های مهم را قبلاً چک کنید. وبگردی‌ها را انجام دهید و آنگاه، به سراغ مطالعه بروید. ترجیحاً مکان مشخصی را برای مطالعه در منزل یا محل کار در نظر بگیرید. مطالعه باید لذت بخش‌ترین فعالیت ما باشد. برای مطالعه، لازم نیست شرایط «حبس در سلول انفرادی» را ایجاد کنید. بهتر است قبل از شروع به مطالعه، در کنار خود، چای یا هر نوشیدنی یا خوراکی دیگری را که مورد علاقه‌تان است، قرار دهید. با این کار در ذهن شما، لحظات کتابخوانی با خاطره‌های خوب ثبت می‌شود. فراموش نکنید که ما هم مانند هر موجود دیگری، به سادگی شرطی می‌شویم.»
وی در ادامه توصیه‌هایش برای ایجاد شرایط خوب در مطالعه می‌گوید: «واقعیت این است که جملات کوتاه، ممکن است به صورت لحظه‌ای احساس خوب ایجاد کنند یا الهام‌بخش باشند، اما هرگز اثر یک متن طولانی را ندارند. برای ترویج عادت مطالعه، لازم است از فضاهای مینی‌مال کمی فاصله بگیریم. یکی از لذت‌هایی که بسیاری از کتابخوان‌ها تجربه کرده‌اند، صحبت با دیگران در خصوص کتاب‌هایی است که خوانده‌اند. این فرصت را از دست ندهید. استفاده از نظر دیگران در کتاب خواندن خیلی خوب است؛ اما همیشه به یاد داشته باشیم که سلیقه انسان‌ها در خواندن کتاب متفاوت است. اکثر کتابخوان‌های حرفه‌ای، لیستی از کتاب‌های خوب را در دفتر یادداشت یا تلفن همراه خود دارند و هر جا نامی از کتابی می‌شنوند، آنجا یادداشت می‌کنند تا در زمانی که فرصتی برای خرید کتاب یا مطالعه دست می‌دهد، «دست خالی» نباشند. بسیاری از افراد کتابخوان، در یک ویژگی مشترک هستند. این افراد، به جای این که مقید باشند در ساعات خاصی از روز، جایی بنشینند و کتاب بخوانند، همیشه همراه خود یک کتاب دارند تا در کوتاه‌ترین فرصت‌ها، به خواندن آن بپردازند. شاید رها کردن بسیاری از لذت‌ها و تفریحات و خواندن کتاب در یک ساعت مشخص در منزل یا محل کار، سخت و دشوار باشد، اما مطالعه کردن در زمانی که در مترو یا در یک سازمان بزرگ، به انتظار گذشت زمان نشسته‌ایم ساده‌تر و جذاب‌تر است.»
این مشاور در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «برای کسانی که عادت کتابخوانی دارند، کتاب دیجیتال یا مکتوب (هاردکپی) تفاوتی ندارد، اما برای کسانی که به تازگی خود را به کتابخوانی عادت می‌دهند، لمس کردن برگه‌های کاغذ، خط کشیدن زیر نوشته‌ها، دیدن نشانه میانه کتاب که مشخص می‌کند بخشی از کتاب خوانده شده، باز شدن شیرازه کتاب و جدا شدن برگه‌های آن (ناشی از بارها مرور یک کتاب)، همه و همه می‌توانند احساس خوب ایجاد کنند. احساسی که ما را به خواندن کتاب‌های بیشتر ترغیب   می‌کند.»