اخبار ویژه
مدعیان اصلاحات مردهاند یا دستشان با داعش در یک کاسه است؟!
پیوند عمیق افراطیون مدعی اصلاحطلبی با فرقه داعش مسلک دراویش، آنها را از محکوم کردن جنایت اخیر این فرقه باز میدارد و این در حالی است که مدعیان اصلاحطلبی تا پیش از این مدعی مخالفت با خشونت بودند.
در حالی که چند روز از جنایت مسلحانه عناصر وابسته به دراویش در گلستان پاسداران و به شهادت رساندن چند مأمور نیروی انتظامی و جوان بسیجی میگذرد، عناصری مانند خاتمی، عبداله نوری، کروبی و گردانندگان احزاب شبه اصلاحطلب و اعضای فراکسیون امید، از محکومیت صریح این جنایت دراویش داعشی امتناع کردهاند.
روزنامههای این طیف نیز دیروز ترجیح دادند خبر جنایت وحشیانه دراویش را در صفحه اول یا سانسور کنند یا گزارشهای مبهم و دو پهلو منتشر کنند؛ در حالی که اگر اتفاق معکوسی افتاده بود، همین روزنامهها و محافل، قیافه افراد سوگوار و خونخواه قربانیان را میگرفتند.
در همین حال جهاننیوز نوشت: اصلاحطلبان خود را همواره مخالف خشونت معرفی میکنند ولی در همین چند سال اخیر از قدارهکشهای فتنه 88، داعشیهای سوریه!، اغتشاشگران 96 و حتی اینک دراویش داعشی نیز به نوعی حمایت کردهاند.
در همین زمینه صادق زیباکلام در توئیتی مدعی شد دراویش جرمی مرتکب نشدهاند و جرم واقعی آنها تمکین نکردن از قرائت حکومتی از مذهب است(!) او البته توضیح نداده که آیا در قرائت دراویش و امثال خود جنایت و آدمکشی سبعانه جزو دین و آیینشان محسوب میشود؟
اما تاجزاده از دیگر لیدرهای جریان اصلاحات نیز طی توییتی نوشت: «جناب روحانی! نوع مواجهه حاکمیت با مجموعه دراویش در چهار دهه گذشته اشتباه بوده است. سرکوب آنها در حال حاضر، نه خطا که فاجعه است. مانع ایجاد بحران جدید شوید».
البته این نوع موضعگیری از طرف معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات تازگی ندارد. در بحبوحه اغتشاشات دی ماه که با لیدری تعدادی از اعضای آموزش دیده و حرفهای منافقین خاتمه یافت، تصویری از آتشزدن پرچم ایران در جریان یکی از همان اغتشاشات منتشر شد و فضای رسانهای کشور را پر کرد. خیلیها در آن ایام این اقدامات را مورد انتقاد قرار دادند اما مصطفی تاجزاده دست به قلم شد و ضمن واکنش به انتقادات، مسببان این وقایع را فرزندان خود خواند!
سوم آبان ماه سال گذشته گروههای تروریستی به ویژه داعشیها همچنان در عراق و سوریه میتاختند و روزانه فجایع خونباری را در این دو کشور رقم میزدند. در همان ایام مصاحبه تاجزاده با یک نشریه و انتشار تیتر «سوریه هم برجام میخواهد» موجب تعجب شد. وی در این گفتوگو اظهار کرده بود: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرتها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ندارد.»
در همین حال، محمود صادقی نماینده اصلاحطلب و چهره تندرو این روزهای مجلس نیز پس از آشوبگری دراویش و به شهادت رساندن مأموران امنیت و خسارات مالی به مردم، طی توییتی نیروهای قضایی و انتظامی را دعوت به رعایت حقوق شهروندی کرده است!!
مبادله پیغام محرمانه در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ
یک روزنامه ایتالیایی تصریح کرد اروپا با آمریکا برای دور زدن برجام همکاری میکند.
روزنامه ایل فولیر نوشت: توافق سال 2015 توقف برنامههای هستهای تهران، دیگر به تنهایی کافی نیست.دیپلماتهای اروپا و آمریکا مشغول کار شدهاند.
اخبار مربوط به ضرورت عقد یک توافق دوم با ایران، در کنار توافق هستهای که موجب تعلیق 10 ساله برنامه هستهای آن کشور شد، هر روز بیشتر از روز پیش منتشر میشود.
توافق سال 2015 و توقف پژوهشهای هستهای ایران دیگر به تنهایی کافی نیست و باید افزود که مذاکرات طولانی سالهای گذشته برای دستیابی به توافق هستهای باعث شده بود که دیگر اقدامات در منطقه به نوعی نادیده گرفته شود.
شنبه گذشته گروهی از دیپلماتهای کشورهای ایتالیا، فرانسه و انگلیس، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با گروهی از دیپلماتهای ایرانی ملاقات کردند تا در مورد لزوم عقد توافق دوم صحبت شود.
در این گفتوگوها که در مرحلهای بسیار مقدماتی و نیمه محرمانه قرار دارد، دیپلماتهای اروپایی اقدام تهران در سوریه و یمن را به عنوان نمونههایی از تحرکات تهاجموار ایران در منطقه برشمردند.
شاید برنامه هستهای ایران به حالت تعلیق درآمده باشد، اما وضعیت خاورمیانه از نظر صلح، به آنچه پیش از سال 2015 بود بازگشته و بسیار مخاطرهآمیز شده است.
روزنامه ایتالیایی افزود: این توافق دوم هنوز وجود خارجی ندارد و فقط در مورد آن صحبت میشود و ارتباط زیادی با توافق هستهای سال 2015 دارد. دولت ترامپ میگوید در صورتی که توافق دیگری حاصل نشود، در ماه می آینده از توافق هستهای خارج شده و تحریمهای جدیدی را علیه تهران اعمال خواهد کرد.
اینکه شماری از دیپلماتهای اروپایی مشغول به کار شدهاند تا از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کنند، نخستین نشانه همگرایی بین اروپا و آمریکا پس از ماهها جدایی آشکار آنها بر سر ایران است.
حلقه انحرافی در اوج تحریمها 2 سال کار کشور را بر زمین گذاشتند
قائم مقام ستاد انتخاباتی احمدینژاد در سال 88 از گروکشی برخی اعضای حلقه انحرافی در زمان دولت دهم و روی زمین گذاشتن کار کشور خبر داد.
جعفر فرجی که در دولت دهم فرماندار شهر ری بوده، با اشاره به تحرکات اخیر حلقه انحرافی نوشت: چند روز بعد از جریان خانهنشینی، بنده برای سفر استانی دولت مجبور شدم به جلسهای با آقای بقایی بروم. تنها جلسهای که با ایشان داشتم، تلخترین جلسه آن دوره عمرم شد.
آقای بقایی که ارتباط بنده را با جریان ستادهای مردمی در سراسر کشور و بچههای انقلابی میدانست پرسید بچهها نظرشان نسبت به قضیه خانهنشینی چیست؟ بنده توضیح دادم که احمدینژاد در پازل دشمنانش حرکت کرد و هر عاقلی این را میفهمد.
بقایی که عصبانی شده بود گفت: پنج شش سال است در این کشور مثل... شبانهروزی کار میکنیم و آقایان اطلاعات سپاه و بیت میروند پزش را جلوی مردم میدهند و پشت سر ما را میکوبند. اشکالی ندارد ما هم از فردا کار نمیکنیم. بله از فردا کار نمیکنیم که معلوم بشود در کشور فقط ما هستیم که میتوانیم کشور را بگردانیم. ببینیم در سخنرانیهایشان چه دارند به مردم بگویند. و آن وقت به دست و پایمان میافتند.
با دو تن از رفقا رفته بودیم، موقع برگشتن بغض گلویمان را گرفته بود. ما فکر میکردیم حرفی زد و تمام شد، اما حرف بقایی علیرغم باورمان اجرایی شد، دو سال رئیسجمهور و معاونین و مسئول دفترش کشور را رها کردند آنهم در اوج تحریمها.
این را از جدول جلسات رئیسجمهور که جایش معاون اول میرفت و کاهش حجم تصمیم، اقدام و برنامهها و سفرها و از هم گسیختگی کارها میشد فهمید.
آقای احمدینژاد وضعیت امروز اقتصادی و اجتماعی سیاسی کشور محصول همان دو سال تعلل ارادی است که بقایی آن روز وعدهاش را داد و بهتر است به جای نامه مطالبهگری پیش خدا و شهدا جواب داشته باشید.
فرجی میافزاید: بخاطر دولت نهم از احمدینژاد دفاع میکردیم و نسل خودمان را مدیون اعتماد او در آن سالها میدانستم.
انتقادهایمان به اصولگرایان ناجوانمرد و برخی نهادها در به لجبازی کشاندن و عصبانی کردن و از بین بردن سرمایه احمدینژاد سر جای خود باقیست.
ولی آقای احمدینژاد هشتاد و چهار، تویی که دوستت داشتم و برایت جان میدادم، بدان احمدینژاد نود و شش نامردترین آدم روزگار است که جواب محبتهای رهبرش را که روزگاری بوسه بر دستش زد، با خنجر داد و روی اصلاحطلبان را سفید کرد. بیایید به جای مطالبهگری پاسخ خرابکاریهای عامدانه دو سال آخر دولتتان را بدهید.
اعتراض سایت حامی دولت آقای روحانی چرا بیحساب حرف میزنی؟!
افسارگسیختگی قیمت ارز و بیاعتنایی دولت برای مدیریت بازار، صدای محافل رسانهای حامی دولت را هم که با اعتراض مخاطبان مواجه شدهاند درآورده است.
سایت عصر ایران با اشاره به گران شدن ارز نوشت: آقای روحانی روی حرفتان حساب کنیم؟!
این سایت مینویسد: نرخ دلار در بازار در حال درنوردیدن مرزهای جدید است.
این رکورد در حالی است که رئیسجمهور روحانی و رئیس بانک مرکزی در هفتههای گذشته بارها با هشدار به مردم آنها را از خرید دلار برحذر داشته و گفتهاند با خرید دلار ریسک نکنند.
اما خرید دلار این روزها نه تنها ریسکی ندارد بلکه متاسفانه و بر حسب ظاهر راه درآمدزایی هم شده است و عدهای - حتی غیر دلال - کارشان این است که روزانه در مقابل صرافیها صف میکشند و دلار میخرند و پس از آن با فروش دلار در آن سوی خیابان سود میبرند.
رئیسجمهور روحانی در گفتوگوها و سخنان اخیر خود از ثبات در بازار ارز و کاهش قیمت دلار در آینده خبر داده و در گفتوگو با رشیدپور نیز تصریح کرده بود که خیال مردم بابت نرخ ارز راحت باشد. اما در همین مدتی که از این وعده رئیسجمهور و نیز رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر کنترل قیمت دلار در بازار گذشته، قیمت آن نه تنها کنترل نشده بلکه از مرزهای 4500 تومان در ابتدای ماه به مرز 5000 تومان در هفته پایانی بهمن ماه رسید.
وقتی رئیسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی وعده میدهد باید این وعده او بر مبنای واقعیات و سیاستهای در دست اجرا باشد نه اینکه بر عکس وعده او، قیمت دلار روند صعودی شدیدتری بگیرد.
این «وعده بیپایه»، اعتبار رئیسجمهور را زیر سوال برده و این نقد جدی را بر ایشان وارد میکند که بدون حساب و کتاب و محاسبه، وعده نادرستی را به جامعه و فعالان بازار ارایه کرده و در این «شهرآشوب دلار» مردم و فعالان اقتصادی را گمراه کرده است.
انتظار طبیعی مردم و فعالان اقتصادی و بازار از رئیس جمهور و مسئولان اقتصادی دولت این است که پیش از نوروز سروسامانی به «آشفته بازار» کنونی بدهند و بیش از این به این مردم مضطرب و نگران زیان و آزار نرسانند، چون گرانی روز به روز دلار و سقوط ارزش پول ملی یعنی فقیرتر شدن فقرا و طبقه متوسط و فربهتر شدن آنهایی که با سوداگری و انباشت ارز خارجی در گاو صندوقهایشان سرمایه خود را چند برابر میکنند.
خروجی عملکرد اقتصادی دولت در سال آینده چگونه است؟
یک سایت حامی دولت، تورم 15 درصد را برای سال آینده پیشبینی کرد.
در حالی که دولت میگوید تورم 8 درصد است، خبرآنلاین از قول سیامک قاسمی مدیر مؤسسه مطالعات اقتصادی نوشت: «نتایج بررسیهای انجام شده نشان می دهد سال آینده تورم 15 درصد خواهد بود که سبب می شود قیمت ارز و طلا افزایش یابد.»
وی گفت: «نتیجه مطالعات ما نشان می دهد که سال آینده نرخ رشد اقتصادی کاهش می یابد، چون میزان تولید و صادرات به حد خود رسیده است و رشدهای 95 و 96 دوباره تکرار نمیشود.بنابراین منابع پولی حاصل از صادرات نفت، در سال 97 کاهش مییابد. از سویی افزایش قیمتها در بازار جهانی آنقدر نیست که منابع قابل توجهی به اقتصاد ایران تزریق کند.ظرفیت های خالی تولیدی که در سالهای قبل از تحریم ایجاد شده،در دوران برجام شروع به پر شدن کرد.»
او با اشاره به بخشنامه اخیر بانک مرکزی برای فروش اوراق سپرده ریالی و ارزی گفت:«این بخشنامه تلویحا نشان می دهد که بانک مرکزی از کاهش دستوری نرخ سود بانکی در شهریور امسال عقب نشینی کرده و برای سه هفته به بازار تنفس داده است.»
مدیرعامل موسسه مطالعات اقتصادی بامداد با اشاره به نقدهایی که به کاهش دستوری نرخ سود بانکی از سوی اقتصاددانان شد،گفت:«با این حال حتی مسئولان در واکنش به نقدها گفتند که نرخ سودبانکی بازهم پایین می آید، اما حالا با بخشنامه بانک مرکزی دیگر مشخص است که نرخ سود بانکی پایین تر نمی آید، احتمالا استمرار یا حتی بیشترشدن نرخ سود هم قابل پیشبینی است.»
او با اشاره به نرخ سود 20 درصدی گواهی سپرده ریالی گفت: «خطر در کمین سپردههای بانکی شهریور 97 اتفاق خواهد افتاد، آنهم وقتی سررسید بخشنامه 15 درصدی فرا برسد.شهریور سال 97 بانک مرکزی با خطر بزرگی روبروست؛اگر نرخ ها 15 درصد بماند خطر اینکه سپردهها از بانکها خارج شود،بسیار بالاست.»
قاسمی به رشد نقدینگی اشاره کرد و گفت:«پیش بینی ما این است که سال آینده شبه پول افزایش خواهد یافت.اگر سالهای گذشته سرمایه گذاران هوشمند کسانی بودند که پول را در بانک نگه می داشتند، اما سال آینده پول به سمت بازار طلا، مسکن و بورس خواهد رفت.» این کارشناس اقتصادی در ادامه با اشاره به تحولات بازار ارز نیز گفت: «پیش بینی ما این است که سال آینده نظام چند نرخی همچنان پابرجاست و نرخ ها بیشتر از دو نرخ می شود؛ از سویی شکاف نرخ ارز دولتی و آزاد تقریبا روند یکسانسازی را منتفی کرده است.یک فنر زیر قیمت دلار داریم و آن شکاف تورمی است. با خروج این فنر پیش بینی ما این است که دلار سال آینده 5650 تومان شود.»
اسرائیل ضربه سختی خورد و از حزبالله میترسد
یک روزنامه صهیونیستی تصریح کرد قدرت حزبالله، مهمترین نگرانی و دلمشغولی اسرائیل است.
جروزالم پست در یادداشتی خاطرنشان کرده است: پایگاه نظامی «لیریک» مقر فرماندهی کل دسته «گالیله»، متعلق به ارتش اسرائیل است. مسیر منتهی به این پایگاه، چنان پوشیده از درخت است که جاده از دور دیده نمیشود. ستوان «یار» از سخنگویان ارتش اسرائیل میگوید ارتش بیش از آنکه از ارتش لبنان بیم داشته باشد، به تحرکات حزبالله توجه دارد و مهمترین مشغله فکری ما، آنها هستند.
این مسئول ارتش اسرائیل در حالی که به تکتک روستاهای جنوب لبنان اشاره میکند، از مخفیگاههای حزبالله، خانههای مخفی، شیعیانی که به سمت جنوب میآیند و مسیحیان و دروزیهایی که به سمت شمال میروند، حرف میزند.
وی میگوید: «هر واحد حزبالله، در اسرائیل منطقهای برای هدف خود در نظر گرفته است. هر روستایی هدف خود را در اسرائیل دارد و میتواند در هر زمانی شهرهایی مانند تلآویو را مورد هدف راکتها و موشکهای دوربرد، برد متوسط و برد کوتاه، قرار دهد.»
در ادامه گزارش این روزنامه صهیونیستی آمده است: جنبش حزبالله تحت رهبری حسن نصرالله، به دلمشغولی اصلی اسرائیل تبدیل شده است. در سال 2006 حزبالله ضربات سنگینی به پیکر ارتش اسرائیل وارد کرد که اسرائیل آمادگی آن را نداشت.
در آن سال اسرائیل به بهانه دستگیر شدن دو تن از سربازان خود در مرز لبنان، عملیات مرگباری را در جنوب لبنان به راه انداخت. حزبالله لبنان در پاسخ، اقدام به شلیک هزاران راکت، موشک و خمپاره به سوی اسرائیل کرد که به کشته شدن حداقل 150 غیرنظامی منجر شد.
اسرائیل میگوید که از جنگ سال 2006 درسهایی آموخته است. در همین حال حزبالله نیز میگوید تجربههایی از آن درگیری کسب کرده و خود را به سلاحهای جدید و پیشرفته تجهیز کرده است.
حزبالله لبنان در حال حاضر زرادخانه موشکی قابل توجهی در اختیار دارد که قادر است بسیاری از مناطق اسرائیل، از جمله اهداف مهم و استراتژیکی مانند بندر و پالایشگاههای نفت حیفا را هدف قرار دهد.
«پیتر لرنر»، یکی از سخنگویان ارتش اسرائیل، تعداد اعضای گروه شبهنظامی حزبالله را بین 30 تا 40 هزار نفر تخمین میزند.
پیوند عمیق افراطیون مدعی اصلاحطلبی با فرقه داعش مسلک دراویش، آنها را از محکوم کردن جنایت اخیر این فرقه باز میدارد و این در حالی است که مدعیان اصلاحطلبی تا پیش از این مدعی مخالفت با خشونت بودند.
در حالی که چند روز از جنایت مسلحانه عناصر وابسته به دراویش در گلستان پاسداران و به شهادت رساندن چند مأمور نیروی انتظامی و جوان بسیجی میگذرد، عناصری مانند خاتمی، عبداله نوری، کروبی و گردانندگان احزاب شبه اصلاحطلب و اعضای فراکسیون امید، از محکومیت صریح این جنایت دراویش داعشی امتناع کردهاند.
روزنامههای این طیف نیز دیروز ترجیح دادند خبر جنایت وحشیانه دراویش را در صفحه اول یا سانسور کنند یا گزارشهای مبهم و دو پهلو منتشر کنند؛ در حالی که اگر اتفاق معکوسی افتاده بود، همین روزنامهها و محافل، قیافه افراد سوگوار و خونخواه قربانیان را میگرفتند.
در همین حال جهاننیوز نوشت: اصلاحطلبان خود را همواره مخالف خشونت معرفی میکنند ولی در همین چند سال اخیر از قدارهکشهای فتنه 88، داعشیهای سوریه!، اغتشاشگران 96 و حتی اینک دراویش داعشی نیز به نوعی حمایت کردهاند.
در همین زمینه صادق زیباکلام در توئیتی مدعی شد دراویش جرمی مرتکب نشدهاند و جرم واقعی آنها تمکین نکردن از قرائت حکومتی از مذهب است(!) او البته توضیح نداده که آیا در قرائت دراویش و امثال خود جنایت و آدمکشی سبعانه جزو دین و آیینشان محسوب میشود؟
اما تاجزاده از دیگر لیدرهای جریان اصلاحات نیز طی توییتی نوشت: «جناب روحانی! نوع مواجهه حاکمیت با مجموعه دراویش در چهار دهه گذشته اشتباه بوده است. سرکوب آنها در حال حاضر، نه خطا که فاجعه است. مانع ایجاد بحران جدید شوید».
البته این نوع موضعگیری از طرف معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات تازگی ندارد. در بحبوحه اغتشاشات دی ماه که با لیدری تعدادی از اعضای آموزش دیده و حرفهای منافقین خاتمه یافت، تصویری از آتشزدن پرچم ایران در جریان یکی از همان اغتشاشات منتشر شد و فضای رسانهای کشور را پر کرد. خیلیها در آن ایام این اقدامات را مورد انتقاد قرار دادند اما مصطفی تاجزاده دست به قلم شد و ضمن واکنش به انتقادات، مسببان این وقایع را فرزندان خود خواند!
سوم آبان ماه سال گذشته گروههای تروریستی به ویژه داعشیها همچنان در عراق و سوریه میتاختند و روزانه فجایع خونباری را در این دو کشور رقم میزدند. در همان ایام مصاحبه تاجزاده با یک نشریه و انتشار تیتر «سوریه هم برجام میخواهد» موجب تعجب شد. وی در این گفتوگو اظهار کرده بود: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرتها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ندارد.»
در همین حال، محمود صادقی نماینده اصلاحطلب و چهره تندرو این روزهای مجلس نیز پس از آشوبگری دراویش و به شهادت رساندن مأموران امنیت و خسارات مالی به مردم، طی توییتی نیروهای قضایی و انتظامی را دعوت به رعایت حقوق شهروندی کرده است!!
مبادله پیغام محرمانه در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ
یک روزنامه ایتالیایی تصریح کرد اروپا با آمریکا برای دور زدن برجام همکاری میکند.
روزنامه ایل فولیر نوشت: توافق سال 2015 توقف برنامههای هستهای تهران، دیگر به تنهایی کافی نیست.دیپلماتهای اروپا و آمریکا مشغول کار شدهاند.
اخبار مربوط به ضرورت عقد یک توافق دوم با ایران، در کنار توافق هستهای که موجب تعلیق 10 ساله برنامه هستهای آن کشور شد، هر روز بیشتر از روز پیش منتشر میشود.
توافق سال 2015 و توقف پژوهشهای هستهای ایران دیگر به تنهایی کافی نیست و باید افزود که مذاکرات طولانی سالهای گذشته برای دستیابی به توافق هستهای باعث شده بود که دیگر اقدامات در منطقه به نوعی نادیده گرفته شود.
شنبه گذشته گروهی از دیپلماتهای کشورهای ایتالیا، فرانسه و انگلیس، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ با گروهی از دیپلماتهای ایرانی ملاقات کردند تا در مورد لزوم عقد توافق دوم صحبت شود.
در این گفتوگوها که در مرحلهای بسیار مقدماتی و نیمه محرمانه قرار دارد، دیپلماتهای اروپایی اقدام تهران در سوریه و یمن را به عنوان نمونههایی از تحرکات تهاجموار ایران در منطقه برشمردند.
شاید برنامه هستهای ایران به حالت تعلیق درآمده باشد، اما وضعیت خاورمیانه از نظر صلح، به آنچه پیش از سال 2015 بود بازگشته و بسیار مخاطرهآمیز شده است.
روزنامه ایتالیایی افزود: این توافق دوم هنوز وجود خارجی ندارد و فقط در مورد آن صحبت میشود و ارتباط زیادی با توافق هستهای سال 2015 دارد. دولت ترامپ میگوید در صورتی که توافق دیگری حاصل نشود، در ماه می آینده از توافق هستهای خارج شده و تحریمهای جدیدی را علیه تهران اعمال خواهد کرد.
اینکه شماری از دیپلماتهای اروپایی مشغول به کار شدهاند تا از بروز چنین وضعیتی جلوگیری کنند، نخستین نشانه همگرایی بین اروپا و آمریکا پس از ماهها جدایی آشکار آنها بر سر ایران است.
حلقه انحرافی در اوج تحریمها 2 سال کار کشور را بر زمین گذاشتند
قائم مقام ستاد انتخاباتی احمدینژاد در سال 88 از گروکشی برخی اعضای حلقه انحرافی در زمان دولت دهم و روی زمین گذاشتن کار کشور خبر داد.
جعفر فرجی که در دولت دهم فرماندار شهر ری بوده، با اشاره به تحرکات اخیر حلقه انحرافی نوشت: چند روز بعد از جریان خانهنشینی، بنده برای سفر استانی دولت مجبور شدم به جلسهای با آقای بقایی بروم. تنها جلسهای که با ایشان داشتم، تلخترین جلسه آن دوره عمرم شد.
آقای بقایی که ارتباط بنده را با جریان ستادهای مردمی در سراسر کشور و بچههای انقلابی میدانست پرسید بچهها نظرشان نسبت به قضیه خانهنشینی چیست؟ بنده توضیح دادم که احمدینژاد در پازل دشمنانش حرکت کرد و هر عاقلی این را میفهمد.
بقایی که عصبانی شده بود گفت: پنج شش سال است در این کشور مثل... شبانهروزی کار میکنیم و آقایان اطلاعات سپاه و بیت میروند پزش را جلوی مردم میدهند و پشت سر ما را میکوبند. اشکالی ندارد ما هم از فردا کار نمیکنیم. بله از فردا کار نمیکنیم که معلوم بشود در کشور فقط ما هستیم که میتوانیم کشور را بگردانیم. ببینیم در سخنرانیهایشان چه دارند به مردم بگویند. و آن وقت به دست و پایمان میافتند.
با دو تن از رفقا رفته بودیم، موقع برگشتن بغض گلویمان را گرفته بود. ما فکر میکردیم حرفی زد و تمام شد، اما حرف بقایی علیرغم باورمان اجرایی شد، دو سال رئیسجمهور و معاونین و مسئول دفترش کشور را رها کردند آنهم در اوج تحریمها.
این را از جدول جلسات رئیسجمهور که جایش معاون اول میرفت و کاهش حجم تصمیم، اقدام و برنامهها و سفرها و از هم گسیختگی کارها میشد فهمید.
آقای احمدینژاد وضعیت امروز اقتصادی و اجتماعی سیاسی کشور محصول همان دو سال تعلل ارادی است که بقایی آن روز وعدهاش را داد و بهتر است به جای نامه مطالبهگری پیش خدا و شهدا جواب داشته باشید.
فرجی میافزاید: بخاطر دولت نهم از احمدینژاد دفاع میکردیم و نسل خودمان را مدیون اعتماد او در آن سالها میدانستم.
انتقادهایمان به اصولگرایان ناجوانمرد و برخی نهادها در به لجبازی کشاندن و عصبانی کردن و از بین بردن سرمایه احمدینژاد سر جای خود باقیست.
ولی آقای احمدینژاد هشتاد و چهار، تویی که دوستت داشتم و برایت جان میدادم، بدان احمدینژاد نود و شش نامردترین آدم روزگار است که جواب محبتهای رهبرش را که روزگاری بوسه بر دستش زد، با خنجر داد و روی اصلاحطلبان را سفید کرد. بیایید به جای مطالبهگری پاسخ خرابکاریهای عامدانه دو سال آخر دولتتان را بدهید.
اعتراض سایت حامی دولت آقای روحانی چرا بیحساب حرف میزنی؟!
افسارگسیختگی قیمت ارز و بیاعتنایی دولت برای مدیریت بازار، صدای محافل رسانهای حامی دولت را هم که با اعتراض مخاطبان مواجه شدهاند درآورده است.
سایت عصر ایران با اشاره به گران شدن ارز نوشت: آقای روحانی روی حرفتان حساب کنیم؟!
این سایت مینویسد: نرخ دلار در بازار در حال درنوردیدن مرزهای جدید است.
این رکورد در حالی است که رئیسجمهور روحانی و رئیس بانک مرکزی در هفتههای گذشته بارها با هشدار به مردم آنها را از خرید دلار برحذر داشته و گفتهاند با خرید دلار ریسک نکنند.
اما خرید دلار این روزها نه تنها ریسکی ندارد بلکه متاسفانه و بر حسب ظاهر راه درآمدزایی هم شده است و عدهای - حتی غیر دلال - کارشان این است که روزانه در مقابل صرافیها صف میکشند و دلار میخرند و پس از آن با فروش دلار در آن سوی خیابان سود میبرند.
رئیسجمهور روحانی در گفتوگوها و سخنان اخیر خود از ثبات در بازار ارز و کاهش قیمت دلار در آینده خبر داده و در گفتوگو با رشیدپور نیز تصریح کرده بود که خیال مردم بابت نرخ ارز راحت باشد. اما در همین مدتی که از این وعده رئیسجمهور و نیز رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر کنترل قیمت دلار در بازار گذشته، قیمت آن نه تنها کنترل نشده بلکه از مرزهای 4500 تومان در ابتدای ماه به مرز 5000 تومان در هفته پایانی بهمن ماه رسید.
وقتی رئیسجمهور به عنوان عالیترین مقام اجرایی وعده میدهد باید این وعده او بر مبنای واقعیات و سیاستهای در دست اجرا باشد نه اینکه بر عکس وعده او، قیمت دلار روند صعودی شدیدتری بگیرد.
این «وعده بیپایه»، اعتبار رئیسجمهور را زیر سوال برده و این نقد جدی را بر ایشان وارد میکند که بدون حساب و کتاب و محاسبه، وعده نادرستی را به جامعه و فعالان بازار ارایه کرده و در این «شهرآشوب دلار» مردم و فعالان اقتصادی را گمراه کرده است.
انتظار طبیعی مردم و فعالان اقتصادی و بازار از رئیس جمهور و مسئولان اقتصادی دولت این است که پیش از نوروز سروسامانی به «آشفته بازار» کنونی بدهند و بیش از این به این مردم مضطرب و نگران زیان و آزار نرسانند، چون گرانی روز به روز دلار و سقوط ارزش پول ملی یعنی فقیرتر شدن فقرا و طبقه متوسط و فربهتر شدن آنهایی که با سوداگری و انباشت ارز خارجی در گاو صندوقهایشان سرمایه خود را چند برابر میکنند.
خروجی عملکرد اقتصادی دولت در سال آینده چگونه است؟
یک سایت حامی دولت، تورم 15 درصد را برای سال آینده پیشبینی کرد.
در حالی که دولت میگوید تورم 8 درصد است، خبرآنلاین از قول سیامک قاسمی مدیر مؤسسه مطالعات اقتصادی نوشت: «نتایج بررسیهای انجام شده نشان می دهد سال آینده تورم 15 درصد خواهد بود که سبب می شود قیمت ارز و طلا افزایش یابد.»
وی گفت: «نتیجه مطالعات ما نشان می دهد که سال آینده نرخ رشد اقتصادی کاهش می یابد، چون میزان تولید و صادرات به حد خود رسیده است و رشدهای 95 و 96 دوباره تکرار نمیشود.بنابراین منابع پولی حاصل از صادرات نفت، در سال 97 کاهش مییابد. از سویی افزایش قیمتها در بازار جهانی آنقدر نیست که منابع قابل توجهی به اقتصاد ایران تزریق کند.ظرفیت های خالی تولیدی که در سالهای قبل از تحریم ایجاد شده،در دوران برجام شروع به پر شدن کرد.»
او با اشاره به بخشنامه اخیر بانک مرکزی برای فروش اوراق سپرده ریالی و ارزی گفت:«این بخشنامه تلویحا نشان می دهد که بانک مرکزی از کاهش دستوری نرخ سود بانکی در شهریور امسال عقب نشینی کرده و برای سه هفته به بازار تنفس داده است.»
مدیرعامل موسسه مطالعات اقتصادی بامداد با اشاره به نقدهایی که به کاهش دستوری نرخ سود بانکی از سوی اقتصاددانان شد،گفت:«با این حال حتی مسئولان در واکنش به نقدها گفتند که نرخ سودبانکی بازهم پایین می آید، اما حالا با بخشنامه بانک مرکزی دیگر مشخص است که نرخ سود بانکی پایین تر نمی آید، احتمالا استمرار یا حتی بیشترشدن نرخ سود هم قابل پیشبینی است.»
او با اشاره به نرخ سود 20 درصدی گواهی سپرده ریالی گفت: «خطر در کمین سپردههای بانکی شهریور 97 اتفاق خواهد افتاد، آنهم وقتی سررسید بخشنامه 15 درصدی فرا برسد.شهریور سال 97 بانک مرکزی با خطر بزرگی روبروست؛اگر نرخ ها 15 درصد بماند خطر اینکه سپردهها از بانکها خارج شود،بسیار بالاست.»
قاسمی به رشد نقدینگی اشاره کرد و گفت:«پیش بینی ما این است که سال آینده شبه پول افزایش خواهد یافت.اگر سالهای گذشته سرمایه گذاران هوشمند کسانی بودند که پول را در بانک نگه می داشتند، اما سال آینده پول به سمت بازار طلا، مسکن و بورس خواهد رفت.» این کارشناس اقتصادی در ادامه با اشاره به تحولات بازار ارز نیز گفت: «پیش بینی ما این است که سال آینده نظام چند نرخی همچنان پابرجاست و نرخ ها بیشتر از دو نرخ می شود؛ از سویی شکاف نرخ ارز دولتی و آزاد تقریبا روند یکسانسازی را منتفی کرده است.یک فنر زیر قیمت دلار داریم و آن شکاف تورمی است. با خروج این فنر پیش بینی ما این است که دلار سال آینده 5650 تومان شود.»
اسرائیل ضربه سختی خورد و از حزبالله میترسد
یک روزنامه صهیونیستی تصریح کرد قدرت حزبالله، مهمترین نگرانی و دلمشغولی اسرائیل است.
جروزالم پست در یادداشتی خاطرنشان کرده است: پایگاه نظامی «لیریک» مقر فرماندهی کل دسته «گالیله»، متعلق به ارتش اسرائیل است. مسیر منتهی به این پایگاه، چنان پوشیده از درخت است که جاده از دور دیده نمیشود. ستوان «یار» از سخنگویان ارتش اسرائیل میگوید ارتش بیش از آنکه از ارتش لبنان بیم داشته باشد، به تحرکات حزبالله توجه دارد و مهمترین مشغله فکری ما، آنها هستند.
این مسئول ارتش اسرائیل در حالی که به تکتک روستاهای جنوب لبنان اشاره میکند، از مخفیگاههای حزبالله، خانههای مخفی، شیعیانی که به سمت جنوب میآیند و مسیحیان و دروزیهایی که به سمت شمال میروند، حرف میزند.
وی میگوید: «هر واحد حزبالله، در اسرائیل منطقهای برای هدف خود در نظر گرفته است. هر روستایی هدف خود را در اسرائیل دارد و میتواند در هر زمانی شهرهایی مانند تلآویو را مورد هدف راکتها و موشکهای دوربرد، برد متوسط و برد کوتاه، قرار دهد.»
در ادامه گزارش این روزنامه صهیونیستی آمده است: جنبش حزبالله تحت رهبری حسن نصرالله، به دلمشغولی اصلی اسرائیل تبدیل شده است. در سال 2006 حزبالله ضربات سنگینی به پیکر ارتش اسرائیل وارد کرد که اسرائیل آمادگی آن را نداشت.
در آن سال اسرائیل به بهانه دستگیر شدن دو تن از سربازان خود در مرز لبنان، عملیات مرگباری را در جنوب لبنان به راه انداخت. حزبالله لبنان در پاسخ، اقدام به شلیک هزاران راکت، موشک و خمپاره به سوی اسرائیل کرد که به کشته شدن حداقل 150 غیرنظامی منجر شد.
اسرائیل میگوید که از جنگ سال 2006 درسهایی آموخته است. در همین حال حزبالله نیز میگوید تجربههایی از آن درگیری کسب کرده و خود را به سلاحهای جدید و پیشرفته تجهیز کرده است.
حزبالله لبنان در حال حاضر زرادخانه موشکی قابل توجهی در اختیار دارد که قادر است بسیاری از مناطق اسرائیل، از جمله اهداف مهم و استراتژیکی مانند بندر و پالایشگاههای نفت حیفا را هدف قرار دهد.
«پیتر لرنر»، یکی از سخنگویان ارتش اسرائیل، تعداد اعضای گروه شبهنظامی حزبالله را بین 30 تا 40 هزار نفر تخمین میزند.