kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۴۶۴۱
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۰
از هراره تا تهران - ۶۷ - رهبر انقلاب در جنبش عدم تعهد تشریح کردند:

سوءاستفاده آمریکا از ساز و کار غلط شورای امنیت سازمان ملل

ادامه سخنرانی رهبر انقلاب در افتتاحیه کنفرانس جنبش  عدم تعهد در تهران: ما در گذشتة نزديک، شاهد شکست سياست‌هاى دوران جنگ سرد و نيز يک‌جانبه‌گرايىِ پس از آن بوده‌ايم. جهان با عبرت‌آموزى از اين تجربة تاريخى، در حال گذار به نظام بين‌المللى جديدى است و جنبش عدم‌تعهد مي‌تواند و بايد نقش نوينى ايفا نمايد. اين نظام بايد بر پاية مشارکت همگانى و برابرى حقوق ملت‌ها استوار باشد؛ و همبستگى ما کشورهاى عضو اين جنبش، براى شکل‌گيرى اين نظم نوين، از ضرورت‌هاي بارز عصر کنونى است.
خوشبختانه چشم‌انداز تحولات جهانى، نويدبخش يک نظام چند وجهى است که در آن، قطب‌هاى سنتى قدرت جاى خود را به مجموعه‌اى از کشورها و فرهنگ‌ها و تمدن‌هاى متنوع و با خاستگاه‌هاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى و سياسى مي‌دهند. اتفاقات شگرفى که در سه دهة اخير شاهد آن بوده‌ايم، آشکارا نشان مي‌دهد که برآمدن قدرت‌هاى جديد، با بروز ضعف در قدرت‌هاى قديمى همراه بوده است. اين جابه‌جايى تدريجى قدرت، به کشورهاى عدم‌تعهد فرصت مي‌دهد تا نقش مؤثر و شايسته‌اى را در عرصة جهانى بر عهده بگيرند و زمينة يک مديريت عادلانه و واقعاً مشارکتى را در پهنة گيتى فراهم آورند. ما کشورهاى عضو اين جنبش توانسته‌ايم در يک دوران طولانى، با وجود تنوع ديدگاه‌ها و گرايش‌ها، همبستگى و پيوند خود را در چهارچوب آرمان‌هاى مشترک حفظ کنيم؛ و اين دستاورد ساده و کوچکى نيست. اين پيوند مي‌تواند دستماية گذار به نظمى عادلانه و انسانى قرار گيرد.
شرايط کنونى جهان، فرصتى شايد تکرارنشدنى براى جنبش عدم‌تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نبايد با ديکتاتورى چند کشور غربى اداره شود. بايد بتوان يک مشارکت دموکراتيک جهانى را در عرصة مديريت بين‌المللى شکل داد و تضمين کرد. اين است نياز همة کشورهايى که مستقيم يا غيرمستقيم از دست‌اندازى چند کشور زورگو و سلطه‌طلب زيان ديده‌اند و مى‌بينند.
شوراى امنيت سازمان ملل، داراى ساختار و سازوکارى غيرمنطقى، ناعادلانه و کاملاً غيردموکراتيک است؛ اين يک ديکتاتورىِ آشکار و يک وضعيت کهنه و منسوخ و تاريخ مصرف گذشته است. با سوءاستفاده از همين سازوکار غلط است که آمريکا و همدستانش، توانسته‌اند زورگويي‌هاى خود را در لباس مفاهيم شريف بر دنيا تحميل کنند. آنها مي‌گويند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده مي‌کنند؛ مي‌گويند «دموکراسى»، و دخالت نظامى در کشورها را به‌جاى آن مى‌نشانند؛ مي‌گويند «مبارزه با تروريسم»، و مردم بى‌دفاع روستاها و شهرها را آماج بمب‌ها و سلاح‌هاى خود مي‌سازند. در نگاه آنها، بشريت به شهروندان درجة يک و دو و سه تقسيم مي‌شوند. جان انسان در آسيا و آفريقا و آمريکاى لاتين ارزان، و در آمريکا و غرب اروپا، گران قيمت‌گذارى مي‌شود. امنيت آمريکا و اروپا مهم، و امنيت بقية بشريت بى‌اهميت دانسته مي‌شود. شکنجه و ترور، اگر به‌دست آمريکايى و صهيونيست و دست‌نشاندگان آنها صورت گيرد، مُجاز و کاملاً قابل چشم‌پوشى است. زندان‌هاى مخفى آنها که در نقاط متعددى، در قاره‌هاى گوناگون، شاهد زشت‌ترين و نفرت‌انگيزترين رفتارها با زندانيان بى‌دفاع و بى‌وکيل و بى‌محاکمه است، وجدان آنان را نمى‌آزارد. بد و خوب، کاملاً گزينشى و يک‌طرفه تعريف مي‌شود. منافع خود را به نام «قوانين بين‌المللى»، و سخنان تحکم‌آميز و غيرقانونى خود را به نام «جامعة جهاني» بر ملت‌ها تحميل مي‌کنند و با شبکة رسانه‌اىِ انحصارىِ سازمان‌يافته، دروغ‌هاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت‌طلبى وانمود مي‌کنند و در مقابل، هر سخن حقى را که افشاگر فريب آنها است، دروغ، و هر مطالبة برحقّى را ياغي‌گري مي‌نامند.
دوستان! پيوند مستحکم و منطقى و همه‌جانبة کشورهاى عضو جنبش عدم‌تعهد، مي‌تواند در يافتن و پيمودن راه علاج، تأثيرات عميقى برجاى بگذارد.
حضار محترم!
صلح و امنيت بين‌المللى از جملة مسائل حادّ جهان امروز ماست و خلع سلاح‌هاى کشتار جمعى و فاجعه‌بار، يک ضرورت فورى و يک مطالبة همگانى است. در دنياى امروز، امنيت، پديده‌اى مشترک و غيرقابل تبعيض است. آنها که سلاح‌هاى ضد بشريت را در زرّادخانه‌هاى خود انبار مي‌کنند، حق ندارند خود را پرچم دار امنيت جهانى قلمداد کنند. اين ـ بى‌شک ـ نخواهد توانست امنيت را براى خود آنها نيز به ارمغان آورد. امروز با تأسفِ فراوان ديده مي‌شود که کشورهاى دارندة بيشترين تسليحات هسته‌اى، اراده‌اى جدى و واقعى براى حذف اين ابزارهاى مرگ‌بار از دکترين نظامى خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهديد و شاخصى مهم در تعريف جايگاه سياسى و بين‌المللى خود مي‌دانند. اين تصور، به‌کلى مردود و مطرود است.
سلاح هسته‌اى، نه تأمين‌کنندة امنيت و نه ماية تحکيم قدرت سياسى است، بلکه تهديدى براى اين هر دو است. حوادث دهة نودِ قرن بيستم، نشان داد که داشتن اين تسليحات نمي‌تواند رژيمى همانند شوروى سابق را هم حفظ کند. امروز نيز کشورهايى را مي‌شناسيم که با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنى‌هاى مهلکند.
جمهورى اسلامى ايران استفاده از سلاح هسته‌اى و شيميايى و نظاير آن را گناهى بزرگ و نابخشودنى مي‌داند. ما شعار «خاورميانة عارى از سلاح هسته‌اى» را مطرح کرده‌ايم و به آن پايبنديم. اين به معنى چشم‌پوشى از حق بهره‌بردارى صلح‌آميز از انرژى هسته‌اى و توليد سوخت هسته‌اى نيست. استفادة صلح‌آميز از اين انرژى، براساس قوانين بين‌المللى، حق همة کشورهاست. همه بايد بتوانند از اين انرژى سالم، در مصارف گوناگونِ حياتى کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال اين حق، وابسته به ديگران نباشند. چند کشور غربى که خود دارندة سلاح هسته‌اى و مرتکب اين کار غيرقانونى‌اند، مايلند توان توليد سوخت هسته‌اى را نيز در انحصار خود نگه دارند. حرکتى مرموز در حال شکل‌گيرى است تا انحصار توليد و فروش سوخت هسته‌اى را در مراکزى با نام بين‌المللى، ولى درواقع در پنجة چند کشور معدود غربى، تثبيت و دائمى کنند.
طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمريکا که دارندة بيشترين و مرگبارترين سلاح‌هاى هسته‌اى و ديگر سلاح‌هاى کشتار جمعى و تنها مرتکبِ به‌کارگيرى آن است، امروز مي‌خواهد پرچم مخالفت با اشاعة هسته‌اى را به دوش بگيرد! آنها و شرکاى غربى‌شان، رژيم صهيونيستىِ غاصب را به سلاح‌هاى هسته‌اى مجهز کرده و براى اين منطقة حساس، تهديدى بزرگ فراهم کرده‌اند؛ اما همين مجموعة فريب‌گر، استفادة صلح‌آميز از انرژى هسته‌اى را براى کشورهاى مستقل برنمي‌تابند و حتّى با توليد سوخت هسته‌اى براى راديوداروها و ديگر مصارف صلح‌آميز انسانى، با هر چه در توان دارند، ستيزه‌گرى مي‌کنند. بهانة دروغين آنان، بيم از توليد سلاح هسته‌اى است. در مورد جمهوري اسلامى ايران، آنان خود مي‌دانند که دروغ مي‌گويند؛ اما سياست‌ورزى، آنگاه که کمترين اثرى از معنويت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز مي‌شمرد. آيا آن‌که در قرن بيست‌ويکم زبان به تهديد اتمى مي‌گشايد و شرم نمي‌کند، از دروغگويى پرهيز و شرم خواهد کرد؟!
من تأکيد مي‌کنم که جمهورى اسلامى، هرگز در پى تسليحات هسته‌اى نيست، و نيز هرگز از حق ملت خود در استفادة صلح‌آميز از انرژى هسته‌اى چشم‌پوشى نخواهد کرد. شعار ما «انرژى هسته‌اى براى همه، و سلاح هسته‌اى براى هيچ‌کس» است. ما بر اين هر دو سخن پاى خواهيم فشرد و مي‌دانيم که شکستن انحصار چند کشور غربى، در توليد انرژى هسته‌اى، در چهارچوب معاهدة عدم اشاعه، به سود همة کشورهاى مستقل و از جمله کشورهاى عضو جنبش عدم‌تعهد است.