kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۱۴۳۷
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۲

ریشه‌ بی‌کیفیتی مقالات دانشگاهی کجاست؟


ماده 2 آئین‌نامه آموزشی دوره phd وزارت علوم، بیان می‌کند: «دوره دکتری بالاترین دوره تحصیلی آموزش عالی است که به اعطای مدرک تحصیلی می‌انجامد و رسالت آن تربیت افرادی است که با نوآوری در زمینه‌های مختلف علوم و فناوری در رفع نیازهای کشور و گسترش مرزهای دانش مؤثر باشند.»
قبول شدن در دوره دکتری در دانشگاهی تراز اول برای دانشجویان علاقه‌مند و پر دغدغه نسبت به کار علمی و فعالیت پژوهشی ممکن است یک آرمان باشد اما گذشتن از این مرحله آسان هم نیست. شرکت در کنکور دوره دکتری، کسب رتبه برتر، دعوت شدن به مصاحبه، بررسی رزومه علمی دانشجو، رد نشدن و نشستن بر روی صندلی کلاس‌های دوره دکتری تا گذراندن واحدهای درسی و پژوهشی، تصویب تز رساله، داشتن حد نصاب نمره آزمون‌های زبان انگلیسی تا بتوانید با اعتماد به نفس تمام سر جلسه آزمون جامع حاضر شوید.
در این میان باید بررسی کرد که ماده‌های قانونی در این زمینه چه می‌گویند؟
ماده 20 از فصل 7 ارزیابی رساله می‌گوید: دانشجو پس از تدوین رساله و تأیید اساتید راهنما و مشاور و به شرط کفایت دستاوردهای علمی رساله، موظف است در حضور داوران از رساله خود دفاع کند.
ماده21 هم آورده است: دفاع از رساله برای دانشجویان شیوه آموزشی پژوهشی مشروط به اخذ پذیرش چاپ حداقل یک مقاله تحقیقی کامل، مبتنی بر رساله در نشریات ادواری دارای نمایه معتبر بین‌المللی می‌باشد که به زبان انگلیسی و ISI باشد، ضروری است (در هر صورت مسئولیت کفایت کار انجام شده برای پاسخگویی به کارفرما به عهده استاد راهنما می‌باشد.)
تبصره 12 نیر اظهار می‌دارد: در رشته‌های فنی مهندسی و علوم پایه مواردی مثل اختراعات بین‌المللی تأیید شده توسط سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی یا بنیاد ملی نخبگان در شرایطی خاص که کمیته تحصیلات تکمیلی دانشکده پذیرا باشد جایگزین مقاله isc می‌شود.
ماده 20 و 21 این آئین‌نامه یک شرط قانونی است که دانشجویان دوره phd را برای گرفتن مجوز دفاع از رساله خود ملزم می‌کند حداقل یک مقاله که در پایگاه‌های معتبر نمایه شده باشند در رزومه خود داشته باشند اما در تعریف دوره دکتری ما به دنبال تربیت نیروی انسانی فعال، خلاق و نوآوری بودیم که بتوانند در مسیر پیشرفت دانش کشور تأثیرگذار باشند که با شرایط بروکراسی وار موجود و تنش‌های روحی و ذهنی‌ای که برای دانشجویان phd پیش می‌آید نمی‌توانند به اندازه کافی تأثیرگذار باشند.
در گفت‌وگو با دو دانشجو دوره دکتری رشته جامعه‌شناسی و مکانیک دانشگاه تهران به این مسئله برخوردیم که اجرای آئین‌نامه کلی وزارت علوم وابسته به آئین‌نامه‌های داخلی هر دانشکده متفاوت است وگروه‌های فنی مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی قوانین خاص خودشان را دارند. تاکید صرف گروه‌های فنی مهندسی به چاپ مقالات ISI همواره بیشتر بوده و از آنجا که قواعد اثبات گرایانه بیشتر بر این حرفه حکمرانی می‌کند سختگیری در اصول نگارشی بلاغی کمتر است.
به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ طی کردن پروسه چاپ مقاله در ژورنال‌هایی با اعتبار بالا برای دانشجویی که مقالاتش در سطح مجامع بین‌المللی شناخته شده نباشد آسان نیست و او شروع به رایزنی‌هایی در سطح خرد و کلان می‌کند تا به واسطه و اعتبار اساتید به این مهم برسد، ممکن است دانشجویی بتواند رضایت واسطه‌گران را بگیرد و با همکاری آنها مقاله خود را منتشر کند و این امکان برای دانشجوی دیگری فراهم نشود که خود یک بی‌عدالتی است و ادامه دادن این روند علاوه‌بر تحمیل فشارهای روانی به دانشجویان، می‌تواند سطح کیفی مقالات را نیز پایین بیاورد.
در این بین نمی‌توان به‌صورت قطعی از روند چاپ مقالات انتقاد کرد و بهتر است به‌صورت یک طیف در نظر گرفته شود چرا که آئین‌نامه‌های داخلی دانشکده‌ها نیز متفاوت است مثلاً در رشته‌های علوم اجتماعی دانشجویان برای گرفتن مجوز دفاع رساله خود باید حتماً دو مقاله علمی- پژوهشی در حیطه موضوعی مرتبط با رساله‌شان از فصلنامه‌های علمی- پژوهشی معتبر پذیرش بگیرند و در نوبت چاپ باشد همین موضوع موجب سرازیر شدن سیل عظیم مقالات علمی پژوهشی به دفاتر مجلات می‌شود و داوران به خاطر حجم زیاد کار و دریافت نکردن هزینه، انگیزه خاصی برای تسریع بخشیدن به روند داوری مقالات ندارند.
یکی از دانشجویان که اخیراً در رشته علوم ارتباطات اجتماعی از رساله دکتری خود دفاع کرده است معتقد است: «ازجمله مشکلات شایع در رشته‌های علوم انسانی شباهت زیاد بخش‌های نظری و روش تحقیق در موضوعات پژوهشی نزدیک به یکدیگر است که باعث می‌شود پژوهش‌ها خروجی جدیدی نداشته باشند این مسئله تقلب صرف نیست اما نحوه استفاده پژوهشگر وابسته به اینکه از کدام متن برای ارجاع در مقالات خود استفاده می‌کند، خلاقیت او و پیگیری استاد راهنما می‌تواند در مواقع زیادی مانع از گسترش شکل جدید تقلب مدرن شود». ما با یک طیف نسبی در مقابل فعالیت‌های پژوهشی مواجهیم، مقاله نوشتن مثل حرکت کردن بر روی یک شمشیر دو لبه است که هم می‌تواند تجربه برای پژوهشگر، تولید علم و کمک به ترویج علم باشد هم مسبب افزایش تعداد کمی مقالات و کاهش رشد کیفی آن در دانشگاه‌ها باشد. دانشجوی نامبرده درباره اینکه آیا گسترش روند چاپ مقاله در نظام آموزشی روند صحیحی است یا نه؟ گفت: «جواب این سؤال می‌تواند به تعداد افرادی که در رزومه‌های خود مقالاتی را ثبت کرده‌اند متفاوت باشد و به نحوه استفاده نویسنده از نگارش مقاله بستگی دارد و نمی‌توان نسخه‌ای جامع مثل ننوشتن مقالات علمی پیشنهاد کرد چون در این صورت هم دانشگاه‌ها با رخوت علمی مواجه می‌شوند.»
از سوی دیگر افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها در پذیرش دانشجو و پر کردن صندلی‌های خالی به هر قیمتی حتی با نبود استاد، نگاه سخره آمیز به امر پژوهش، فراهم نبودن امکانات و بودجه‌های کافی برای امور پژوهشی، ترس از سنوات با ابلاغ آئین‌نامه سال 95 و کاهش نیمسال‌های تحصیلی به 8 ترم، ورود پیدا نکردن دانشگاهیان به عرصه تغییرات پیرامون دانشگاه، عدم وجود عقلانیت لازم در نظام آموزش عالی و... از مواردی است که به گسترش نگاه کمی‌گرایانه به دانشگاه‌ها دامن می‌زند و در نهایت منجر به شکل گیری پدیده‌هایی چون: بحران مدرک‌گرایی، افزایش سرقت‌های علمی، فروش پایان‌نامه و مقاله، تأمین نکردن هزینه‌های پژوهشی محقق، کمرنگ شدن انگیزه‌های علمی دانشجویان و اساتید و کاهش مسئولیت اجتماعی دانشگاه‌ها شده و به دخالت‌های دولتی و دستورات فرمایشی آنها دامن می‌زند.
این مسئله فقط منحصر به دانشجویان دوره phd نیست و برای خیلی از ما پیش آمده است که دفعات متعدد به اتاق اساتید و مدیران دانشگاه مراجعه کرده‌ایم اما نتوانسته‌ایم آنها را ملاقات کنیم، وقتی استادی سمت اجرایی می‌گیرد طبیعی است که پاسخگویی مناسبی به مسائل آموزشی و پژوهشی دانشجویان نداشته باشد و مدیریت متمرکزی هم در بخش‌های اجرایی و اداری اعمال نکند، دلیل این امر چیست؟
ماده 10 آئین‌نامه «ارتقاء اعضا هیئت علمی دانشگاه‌ها» هیئت‌های امنا، هیئت ممیزه مرکزی و شورای مرکزی دانشگاه‌ها را موظف بر حسن اجرای این آئین‌نامه در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی می‌داند و در صورتی که استادی قصد بررسی پرونده ارتقاء خود را داشته باشد باید رزومه خود را به کمیته منتخب دانشکده (معاونت آموزشی دانشکده) ارسال و جهت بررسی‌های بیشتر به هیئت ممیزه مرکزی ارسال شود و پس از طی کردن این روند امتیازهای لازم جهت ارتقاء اساتید مشخص می‌شود. به علاوه اساتید دانشگاهی باید دائما در حال انجام فعالیت‌های آموزشی، فعالیت‌های پژوهشی، چاپ مقالات در ژورنال‌های داخلی و بین‌المللی، سرپرستی پایان‌نامه‌های دوره کارشناسی ارشد و دکتری، دانستن زبان دوم و سوم، ترجمه و تألیف کتاب باشند اما بازهم این روند برای ارتقاء گرفتن کافی نیست و باید در امور اجرایی کمیته‌های داخل و خارج از دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها هم فعالیت داشته باشند تا از مرتبه مربی به استادیار، دانشیار و سپس استاد تمام ارتقاء پیدا کنند.
دور تند چاپ مقالات نه تنها منجر به شکراب شدن روابط بین دانشجویان و اساتید و دور زدن پروسه علمی چاپ یک مقاله می‌شود در نهایت جامعه علمی دانشگاهی‌مان را به وضعیت بیمار گونه‌ای که امروز به آن مبتلا شده دچار می‌کند. گسترش روند کمی‌گرایی مقالات پژوهشگران ایرانی با استنادهای کم در آمار و جدول‌هایی که پایگاه اطلاعاتی isc در طول یک دوره 10 از سال 2007 تا 2017 در 22 رشته علمی با 12 شاخص (رنک تعداد مقالات، استناد به هر مقاله و...) منتشر کرده است به خوبی نمایانگر این مسئله است. برای نمونه در رشته‌های مهندسی بر اساس تعداد مقالات منتشر شده ایران در جایگاه هفتم دنیا قرار دارد اما در همین رشته‌ها رتبه ایران بر اساس معیار استناد بر مقاله جایگاه پنجاهم دنیا است. به زبان ساده‌تر 43 کشور با وجود اینکه تعداد مقالاتشان کمتر از ما بوده، کیفیت مقالاتشان بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. وضعیت در بقیه رشته‌ها هم مشابه است و جایگاه ایران در شاخص‌های کیفی به مراتب پایین‌تر از شاخص‌های کمی است.
در پایان، تغییر سیاست دانشگاه‌ها از کتاب‌های ترجمه‌ای به کتاب‌های تألیفی، ایجاد انگیزه در محیط‌های آموزشی، رشد پرسش‌گری و دغدغه‌مند بودن دانشجویان و داشتن دید فرا متنی نسبت به تئوری‌های ترجمه شده در بین محققان، رعایت اصول نگارشی مقالات با در اولویت قرار دادن محتوا نسبت به فرم، تمرکز اساتید دانشگاه بر امور پژوهشی و دوری از چند شغلی بودن، ایجاد قوانین مبارزه با تقلب‌های علمی و برخورد قاطع با پژوهشگران متخلف، انجام تحقیقات میدانی و تشکیل تیم‌هایی برای تحقیق درباره اینکه چرا امر پژوهش در ایران به سخره گرفته شده و به سوی کمی‌گرایی می‌رود؟ ایجاد سازمان‌ها و پژوهشگاه‌هایی که نیازهای پژوهشی روز را تعریف کنند و آن را به پژوهشگران بسپارند و نیازهای مالی آنها را نیز پرداخت کنند تا کمتر شاهد فروش پروژه‌ها و پایان‌نامه‌های بازاری باشیم، کاهش بروکراسی‌های اداری در امور پژوهشی دانشگاه‌ها، نشان دادن راه صحیح پژوهش به دانشجویان و تاکید بر اصول اخلاقی نگارش علمی، توجه به علایق دانشجو در موضوعات پژوهشی نه صرفاً کار بر روی حوزه‌هایی که استاد راهنما در آن زمینه بیشتر کار کرده است که خود عاملی برای کاهش خلاقیت در پایان‌نامه‌های دانشگاهی می‌شود، توجه به استقلال دانشگاه‌ها نه دستورات فرمایشی از بیرون که موضوعات پژوهش را نیز از پیش تعیین کرده باشند، تغییر نگاه سیاست‌گذاران دانشگاهی از شاخص‌های رشد کمی به رشد کیفی پژوهش‌ها و تدوین برنامه‌هایی در راستای این امر که شاید واکسنی قوی‌تر در مقابل بیماری‌های جامعه دانشگاهی ما باشد.