نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روحانی برای اصلاحطلبان کم نگذاشته است
سرویس سیاسی-
محمد قوچانی عضو حزب کارگزاران و مشاور رسانهای دفتر ریاست جمهوری در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «آقای روحانی نه تنها به راست نغلتیده، بلکه برای اصلاحطلبان کم هم نگذاشته است».
مدتی است که واگویهها و زمزمههایی مبنی بر «چرخش به راست روحانی» از سوی مدعیان اصلاحات و رسانههای این جریان شنیده میشود. مطلبی عجیب که معلوم نیست مصداق آن در کجاست و روحانی چه تغییری در رفتارهای خود داشته است که اصلاحطلبان به یکباره ساز تغییر او را کوک کردهاند؟!
پرتکرارترین صحبتی که در این زمینه شنیده میشود این است که روحانی پستهای زیادی را در کابینهاش به اصلاحطلبان اختصاص نداده است.این ادعا در حالی است که اکثریت مطلق کابینه در اختیار اصلاحطلبان است.
هدف اصلی مدعیان اصلاحات از انتشار این قبیل موضوعات، شانه خالی کردن از مسئولیت و فرار از پاسخگویی درباره کارنامه خالی دولت است. پیش از انتخابات امسال، «محمدرضا خاتمی» در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد در پاسخ به این سؤال که «چه تضمینی برای همراهی دولت دوم روحانی و اصلاحطلبان وجود دارد؟» گفته بود: «تضمین این مسئله، خود ما هستیم». اما برخلاف این ادعا، در حال حاضر مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی درباره عملکرد دولت و ابراز برائت از روحانی ازیکدیگر سبقت میگیرند.
عطش دستیابی به قدرت و بیتوجهی به مشکلات و دغدغههای مردم و ارجح بودن منافع قبیلهای نسبت به منافع ملی، در مدعیان اصلاحات به حدی گسترش یافته است که تنها پس از حدود 120 روز از آغاز به کار دولت دوازدهم، این جماعت با بیمسئولیتی به دنبال تبرئه خود از ناکامیها و فاصلهگذاری با دولت است تا بتواند با این ترفند سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ نیز قوه مجریه را به دست بگیرد.
مشکلات اقتصادی پابرجا است، پشیمانها جوگیر هستند!
محمدعلی ابطحی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی که روزنامه شرق آن را منتشر ساخت با اذعان به اینکه مشکلات اقتصادی از جمله رکود سرجای خود باقی است بااشاره به اینکه مشکل جدیدی به مشکلات سابق اضافه نشده است پشیمانی برخی حامیان دیروز روحانی را جوگیری دانست!
در بخشی از این یادداشت آمده است:«کمپین «ما پشیمانیم» که درباره رأی به آقای روحانی در فضای مجازی راهاندازی شده، بازتاب گستردهای پیدا کرده است. این پویش البته میتواند بهعنوان یکی از جوگیریهای رایج دنیای مجازی تلقی شود که درصد اعتماد به فضای مجازی را کاهش میدهد».
وی ادامه داده است:«اگرچه مشکلات اقتصادی و رکود جدی است اما طبعا جامعه در این مدت اندکِ پس از انتخابات، با پدیده مؤثر و مهمی روبهرو نشده و اتفاق جدید اقتصادیای در زندگیاش حس نکرده است که منشأ این موج مخالفت با روحانی باشد. اما صرف اینکه مردم با پدیده روحانیای مواجه شدند که شعارهای انتخابات را کمرنگ کرد و احتمالا برای آیندهای متفاوت از سایر رؤسای جمهور اصرار داشت به جامعه بفهماند که روحانی ایام انتخابات نیست، شوک لرزآوری ایجاد کرد که اعتماد به روحانی را کاهش داد».
از سوی دیگر در حالی که روزنامه زنجیرهای شرق در شماره روز شنبه به صراحت خواستار پاسخگو نبودن رئیسجمهور شده بود ابطحی در یادداشت خود از ضعف در پاسخگویی تیم تبلیغاتی روحانی گلایه کرده و نوشت:«نبود سیستم تبلیغاتی پاسخگو در اطراف رئیسجمهور نکته مهم داغشدن این موج شد. از شروعبهکار روحانی تاکنون، دولت روحانی و شخص او در موضوع تبلیغات و حداقل سازماندهی تبلیغی و رسانهای از دولت بسیار ضعیف بودهاند».
گفتنی است روزنامه شرق در شماره روز شنبه طی یادداشتی تاکید کرده بود مگر در آمریکا رئیسجمهور به منتقدان پاسخ میدهد که چنین انتظاری از روحانی در ایران دارند!
رای جمعکنها نباید نق بزنند!
سرمقاله روزنامه اعتماد به موضوع اظهار پشیمانی برخی از سلبریتیها از رای جمع کردن برای روحانی اختصاص یافت.البته در بخشی از این نوشتار تکلیف مشخص شده است:«مدعاي به ظاهر عالمانهتري هم وجود دارد و آن اين است كه كسي كه كارش سياست نيست و چموخم اين كار را نميفهمد به چه دليل بايد حرف سياسي بزند؟اگر كسي هنرپيشه خوبي است يا در زمين فوتبال ميدرخشد به چه دليل بايد درباره سياست هم نظر بدهد؟».
روزهای انتخابات حامیان دولت از قبیل همین روزنامههای زنجیرهای تمام توان خود را به کار بستند تا سلبریتیها را با رنگ بنفش به میدان آورده و برای روحانی رای جمع کنند. آن روزها این جماعت به چنین چیزی نیندیشیده بودند چنانکه در متن هم آمده است: «آن هنرپيشه يا فوتباليست ميتواند بگويد چطور آن روز كه من راي جمع كن خوبي بودم و در استاديومها و ميتينگها مردم را به راي دادن تشويق ميكردم كسي به فهم سياسيام خرده نگرفت و از من نپرسيد چند كتاب درباره سياست خواندهام».
روزنامههای زنجیرهای را که ورق میزنید بعضی تعابیر یا مفاهیم را به صورت مکرر خواهید دید که از آنها در هر جایی و برای هر نوع تحلیلی استفاده میکنند؛ برای نمونه «پوپولیسم» یا «عدم وجود نهادها و احزاب». این سرمقاله نیز در همین راستا تمام موضوع را به عدم وجود نهاد و تشکل تقلیل داده و نوشته است: «وقتي دانشجو، فعال سياسي و مدني و زن و هنرمند و... نهاد و تشكلي براي گفتن اعتراضش داشته باشد به يكباره اميدش از همهچيز قطع نميشود و هشتگ پشيماني متاع رايج بازار نميشود. تا وقتي هم كه چنين نباشد انتقاد لوكسترين و در عين حال بيمعناترين واژهاي است كه مورد استفاده قرار ميگيرد و مستعمل ميشود.»
از دید این روزنامه مدعی اصلاحطلبی اگر نهاد مطلوب ایشان وجود نداشته باشد این اتفاق میافتد که «در چنين ساختاري كسي انتقاد نميكند بلكه نق ميزند و غرولند ميكند. مثل سالمنداني كه دستشان از گذشته و آينده كوتاه است به همين دليل فقط غر ميزنند.»
حالا لحظهای تصور کنید دولتی غیر همسو با این طیف موسوم به اصلاحطلب اکنون مستقر بود و عدهای از سلبریتیها از حمایتشان از دولت اظهار پشیمانی کرده بودند، چه رخ میداد؟ تیتر روزنامههایی مانند اعتماد چه بود؟ نویسنده سرمقاله آن آیا باز هم آن اظهار پشیمانی را «نق زدن و غر و لند کردن» مینامید آن هم با تعابیری زشت نسبت به سالمندان؟!
برای درک بهتر این رویکرد مدعیان راستگویی و اصلاحطلبی کافی است تنها سطرهای آخر این نوشته را در نظر بگیرید که با مثال زدن یک تیم فوتبال آورده است: «تمرين، سختي كشيدن و تكنيك لازم است.» این در حالی است که پیش از این سالها و برای رسیدن به قلل بلند علم و تکنولوژی و قرار گرفتن در ردیف کشورهای صاحب فناوریهای خاص بر تمرین و سختی کشیدن تاکید میشد اما مواجه همین طیف اصلاحطلب با این موضوع در آن زمان گونهای
دیگر بود.
پرونده مفاسد اقتصادی نباید رسانهای شود!
محسن علوی فرزند وزیر اطلاعات و نماینده مجلس دهم در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای قانون از رسانهای شدن پرونده مفاسد اقتصادی به شدت انتقاد کرد!
علوی با بیان اینکه «ما داریم چوب ناامنی سرمایهگذاری را میخوریم» گفت: «اختلافات سیاسی را نباید دستمایهای برای ترساندن سرمایهگذاران کنیم.»
نماینده لامرد درباره موضوع آقازادگی نیز گفته است: «در جامعه ما به واسطه خطاهای بستگان، مسئولان را بیحیثیت میکنیم و این ظلم است.»
علوی گفت: «بحث آقازادگی در کشور ما قدری لوث شده و احساس میکنم طرح چنین مباحثی، هدف قراردادن شخصیت مسئولان است، انتساب افراد به مسئولان، نشان دهنده این واقعیت است که در واقع این پرونده برای آن فرد درست نشده بلکه این پرونده برای آن مسئول درست شده است.»
وی همچنین ضمن انتقاد از عملکرد رسانهها در پوشش اخبار پروندههای مفاسد اقتصادی گفت: «من یکی از مخالفان رسانهای شدن پروندههای مفاسد اقتصادی بوده، هستم و خواهم بود.»
درباره اظهارات علوی بایستی به نکاتیاشاره کنیم، نخست آنکه مفاسد بستگان برخی مسئولین به چه واسطهای رخ میدهد؟ آیا اگر این افراد وابسته به آن مسئول نبودند قدرت ارتکاب چنین مفاسدی را داشتهاند و اگر دچار فساد شده بودند در برخورد قوه قضائیه با آنها شاهد هجمه رسانهای و القای این موضوع بودیم که «برخورد با این افراد به نیت پرونده سازی و برخورد با آن مسئول صورت میگیرد؟!»
نکته بعدی آنکه ممنوع کردن انتشار اخبار پروندههای مفاسداقتصادی در رسانهها به چه دلیلی صورت میگیرد؟ آیا دولتمردان و مسئولین بدون فشار رسانهها حاضر به برخورد با مفاسد زیر مجموعه خود خواهند بود؟ به عنوان مثال در موضوع حقوقهای نجومی هر چند جز حرف شاهد برخوردی جدی از سوی دولت نبودهایم ولی اگر اخبار پیرامون این حقوقها و مفاسد اقتصادی صورت گرفته در روزنامهها و دیگر رسانهها منتشر نمیشد دولت خود را ملزم به پاسخگویی هر چند ناقص میدید؟
کدام آشِ نخورده؟!
روزنامه مردمسالاری سرمقاله شماره دیروز خود را به موضوع لایحه بودجه 97 و به طور خاص به موضوع «همسازان سازی در بودجه» اختصاص داده بود.
در بخشی از این نوشتار آمده است: «تدوینکنندگان «برنامه ششم توسعه» موضوع همسانسازی حقوق بازنشستگان را به صراحت ماده 30 در دستور کار قرار دادند که به تناسب بضاعت و داشته دولت محترم، برگ سبزی به آنان در سال 96 تعلق گرفت که همین قدر هم جای قدردانی دارد.با تعجب بسیار بازنشستگان، آن ماده قانونی در لایحه تقدیمی97 به عللی غیرقابل درک و توجیه، مغفول مانده است و تدوینکنندگان محترم با دیدن زندگی خود از این قشر عظیم و خدوم و مومن به کار و خدمت به دلایلی - که دولت محترم باید پاسخ بدهد و اگر این صدها هزار نفر دستشان به دولت نرسد، از نمایندگان خود در خانه ملت بازخواست خواهند کرد – دیده نشده است!»
در ادامه این سرمقاله افزوده است: «البته، این قشر عظیم و مضطر، اضطرار دولت روحانی را میدانند و از کاهش سرمایهگذاریها، حفرههای پرنشدنی عارضی دورههای گذشته، بحران موسسات مالی،خالی بودن و خالی شدن صندوقهای بازنشستگی و تحمیل بسیاری از هزینهها برگرده دولت باخبرند و میدانند پشت پرده مالی دولت چه خبر است و آگاهند که چگونه باید دولت تدبیر و امید، جزا و هزینههای کارهای نکرده و آش نخورده را بپردازد»!
نخست باید گفت که وقتی دولت محترم موضوع همسان سازی حقوق بازنشستگان را در بودجه 96 گنجاند مقطع مهمی مانند انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داشت که اکنون دیگر آن نگرانی برای دولت وجود ندارد!
نکته دیگر اینکه این روزنامه حامی دولت از «پشت پرده مالی دولت» سخن گفته آن هم به گونهای که انگار دولت تدبیر و امید مظلوم واقع شده است چرا که به ادعای این روزنامه بسیاری از هزینهها بر گرده این دولت تحمیل شده و سپس از ضرب المثل «آش نخورده و دهن سوخته» استفاده کرده است.
وقتی ماجرای اختلاس 15هزار میلیاردی توسط یکی از پدرخواندههای اصلاحطلبان در صندوق ذخیره فرهنگیان افشا شد. رئیسجمهور در مجلس گفت: نگویید اختلاس؛ این یک معوقه است! همین دولت عنوان پر هزینهترین دولت را یدک میکشد و تنها در یک فقره سفر استانی به البرز هزینه ناهار هیئت چند ده نفری دولت 500میلیون تومان شده است. حالا روزنامههای زنجیرهای نظیر مردمسالاری بگویند کدام آشِ نخورده؟!
دیروز هستهای،امروز موشکی
روزنامه بهار به بهانه نمایش مضحک و تبلیغاتی نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل، بار دیگر دستاوردهای دفاعی و اقتدار موشکی کشور را مورد هجمه قرار داد و مدعی شد که دیپلماتها برای جلوگیری از تبدیل شدن مسئله موشکی به پرونده هستهای دیگر،باید همانند برجام و با سیاست «برد- برد» توان موشکی کشور را
تقدیم آمریکاییها کنند.
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی نوشت:«پس از به ثمر رسیدن توافق هستهای میان ایران و کشورهای گروه 5+1 و اجرایی شدن آنکه سبب حلوفصل پرونده هستهای شد وضعیت ایران در سطح جهان به شکل قابل ملاحظه بهبود پیدا کرد اما برجام همانطور که قابل پیشبینی بود تنها بخشی از تنشها را برطرف کرده است. انتخاب سیاستی مبتنی بر سکوت و نوعی بیعملی در سایر موضوعات اختلافی میان ایران و جامعه جهانی سبب آن شده است که شاهد کُند شدن اجرای مفاد برجام باشیم».
مدعیان اصلاحات که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میداد، اکنون و پس از نقض عهدهای مکرر آمریکا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام با هراسافکنی و مهندسی ترس و القای تفسیرها و ادعاهای مراکز استراتژیک آمریکایی به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار قدرت موشکی و منطقهای ایران قربانی شود.