kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۶۴۱
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۴

نقش شرکت‌های کاغذی در فروش گاز مفت به شرکت نروژی(خبر ویژه)

وبسایت الف از حضور شرکت‌های کاغذی در قرارداد فروش گاز به شرکت نروژی خبر داد.


الف به قلم یک کارشناس نفتی نوشت: در ایام انعقاد اولین قرارداد توسعه میادین نفت و گاز در چهارساله دولت یازدهم یا همان قرارداد مشهور توتال، وزیر محترم نفت در جلسه علنی مجلس در روز 23 تیرماه برای محاسبه درآمد ایران از قرارداد توتال، قیمت هر متر مکعب گاز را 20 سنت اعلام کرد و بدین‌گونه اولین قرارداد پرانتقاد و مخفیانه IPC را منعقد کرد. او همان روز هم، قیمت گاز تصفیه شده را به جای گاز خام حاصله از قرارداد توتال جا زد حال آنکه گاز تولیدی شرکت توتال گاز خام، ترش و تصفیه نشده است و برای تصفیه نیاز به پالایشگاهی دارد که در قرارداد توتال اساساً احداث نمی‌شود.
اما داستان عدد بازی با قیمت گاز به همین جا ختم نشد و مجدداً وزیر محترم نفت در جلسه مجلس شورای اسلامی، قیمت فروش گاز به ترکیه را به «شوهر دادن دختر به پسر پادشاه» تشبیه کرده و گفت چون مشتری برای گازمان نداریم باید بقیه «دخترها» را به قیمت ارزان شوهر دهیم وگرنه می‌ترشند. ظاهراً قیمت فروش گاز تصفیه شده (و البته نترشیده ایران) به شرکت نروژی و یک شرکت ایرانی پرحرف و حدیث بین 8 تا 12 سنت تعیین شده است. در این خصوص با مرور سه سؤال زیر به کلیدواژه این بحث یعنی مسیر دلالی- طراحی شده و حساب شده- خواهیم رسید؛ آیا فاجعه نیست وقتی در قرارداد توتال، خود ایران گاز را تحویل می‌گیرد- و به نوعی خریدار گاز است- قیمت گاز 20 سنت توسط وزیر اعلام می‌شود ولی در قرارداد شرکت نروژی، چون ایران فروشنده گاز است قیمت گاز 8 سنت می‌شود و باید آن را دختر ترشیده نامید؟
با فرض کاهش 250 درصدی قیمت گاز از بیست سنت (اعلام تیر ماه وزیر محترم نفت برای توجیه اقتصادی قرارداد توتال) به هشت سنت، آیا هنوز هم وزیر محترم اعتقاد دارند که قراردادشان با توتال برای تولید گاز خام با قیمت هشت سنت توجیه اقتصادی دارد؟ و اگر پاسخ حضرتشان مثبت است (یعنی با وجود کاهش دو و نیم برابری درآمد ایران از قرارداد توتال، هنوز فاجعه IPC توتال برای ایران دارای توجیه اقتصادی است) باید بر بی‌دانشی تحلیلگران اقتصادی شرکت توتال اشک تاسف و تحسر ریخت. بیچاره توتال!
اگر اعلام تیر ماه وزیر محترم در مجلس برای قیمت بیست سنتی گاز در هر متر مکعب درست است، چرا گاز شیرین و تصفیه شده را با شیربهای دختران ترشیده به خانه بخت اروپاییانی می‌فرستند که تاج و درج پادشاهی‌شان بسی گرانبهاتر از ترکیه است؟ آیا اروپاییان پادشاه‌تر از ترکیه نیستند؟ اتفاقاً ترکیه وارد بازار ترانزیت گاز هم شده است و حتماً این کار برای او صرفه اقتصادی دارد آیا فکر می‌کنیم ترکیه گاز گران می‌خرد و به اروپا ارزانتر می‌فروشد چرا فکر می‌کنیم قرار است ترکیه به اروپا یارانه گازی بدهد. با این توصیفات چرا با حذف واسطه فروش گاز به اروپا، باید گاز را ارزانتر از ترکیه به نروژ فروخت.
و اما سؤال اساسی اینکه نقش شرکت پالایش گاز خارک در این قرارداد فروش گاز چیست؟ شاید ساده‌انگارانه بگوییم خوب است یک شرکت ایرانی در کنار یک شرکت نروژی این فعالیت را انجام داده و یک شرکت ایرانی ترازی بین‌المللی می‌یابد یا به اغراق و خیال خام بگوییم انتقال دانش و فن‌آوری می‌دهد؟ اساساً شرکت پالایش گاز خارک یک شرکت کاغذی بدون سابقه و پرسنل فنی است که مطابق با اسناد موجود اواخر سال 93 ثبت شده است. وقتی در موضوع دقیق‌تر می‌شویم دلیل ورود شرکت پالایش گاز خارک به این قرارداد کشف می‌شود براساس اسناد مبادله شده مشاهده می‌کنیم که این شرکت تنها به یک دلیل شریک شرکت نروژی شده است: «این شرکت امکان تهیه ترتیباتی برای تخصیص گاز ورودی مورد نیاز به سیستم FLNG را دارد» و به همین یک دلیل واجد شرایط می‌شود تا 50 درصد سهام شرکت کاغذی IFLNG را بخرد.
آیا شرکت پالایش گاز خارک، صاحب گاز ایران یا همان شرکت ملی نفت است که می‌تواند ترتیبات تخصیص گاز تولیدی پالایشگاهی در عسلویه را برای تولید LNG انجام دهد؟ مطابق اسناد، این شرکت یک شرکت غیردولتی از زیرمجموعه‌های صندوق بازنشستگی نفت است که بدون رعایت مقررات مناقصات و مزایدات، قادر است معاملات میلیارد دلاری را با تصمیم یک نفر (به صورت صوری در قالب هیئت مدیره‌ای که منتخب همان یک نفر- البته منصوب وزیر- است) در یک اتاق در بسته، انجام دهد و لذا ممکن است در کوتاه مدت شاهد این باشیم که سهام شرکت پالایش گاز خارک در این قرارداد به راحتی به اشخاص خاص منتقل می‌شود و به‌راحتی هرچه تمامتر این رانتی که در ابتدا به اسم نیمه دولتی بودن و با رابطه با وزارت نفت تصاحب شده است به دردانه‌هایی عزیز منتقل می‌شود.
آیا هنوز هم جناب وزیر از درستی مسیر انعقاد این قرارداد اطمینان دارند؟ آیا این پول نصیب دردانه‌هایی می‌شود که از هنر مدیریت، صنعت نفت و تجارت تنها یک چیز را دارند همان چیزی که در تفاهمنامه بین دو شرکت ایرانی و نروژی آمده است «امکان تهیه ترتیباتی برای تخصیص گاز و انعقاد قرارداد» یعنی هنر رانت و رابطه؟ به دست آوردن امتیاز بدون رقابت و من غیر حق.