نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دیروز جنبش دانشجویی را حرف مفت میدانستند امروز نگران 16 آذر شدهاند!
سرویس سیاسی ـ
طیفی که جنبش دانشجویی را حرف مفت میدانست، ایجاد محدودیت و تنگ نظری در برگزاری مراسم 16 آذر را به جناح مقابلش نسبت داده است!
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «در برخی دانشگاهها برای مسئله برگزاری مراسم روز 16آذر مشکلاتی بهوجود آمده و یا در حقیقت برنامههای از پیش برنامهریزی شده تغییر یافته اما نمیتوان این موارد را بهعنوان سیاست کلی و کلان دولت در قبال آزادیهای مدنی و دانشگاه گرفت. آنچه مسلم است، این است که کسانی در جایگاههایی حضور دارند که با دلواپسان میانه بهتر و بیشتری دارند و بدشان نمیآید که به هر حال بدنامیهایی را برای دولت آقای روحانی رقم بزنند.»
این روزنامه همچنین نوشت: «از سوی وزارت علوم دستورالعمل جدیدی مبنی بر جلوگیری از کارکرد تشکلهای دانشجویی و گردهماییهای دانشجویی صادر نشده، اما بعید نیست آنها در دانشگاههایی که برخی از مسئولان آن دانشگاه به اصولگرایان نزدیک هستند، اعمال نفوذ کنند تا موجب بدنامی دولت آقای روحانی و وزارت علوم شوند و دولت را مخالف فعالیت تشکلهای دانشجویی و برگزاری مراسمهایی چون 16آذر نشان دهند.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «در این راستا لازم است که شخص رئیسجمهور و وزیر علوم موضعگیری صریح و شفافی در ارتباط با اینگونه تحرکات داشته باشند و بدترین موضوع ممکن این است که وزارت علوم بخواهد با این جریانات مدارا کند. بنابراین بهتر است آقای دکتر غلامی محافظهکاری را کنار گذاشته و قرص و محکم موضع بگیرد. اگر او میخواهد محافظهکاری کرده و از آنها دلربایی کند، خود آقای روحانی باید در این ارتباط اتخاذ موضع کند و اجازه ندهد تندروها برنامه خود را اجرا کنند و درست در آستانه 16 آذر چنین فضایی بهوجود آید که دولت روحانی اجازه برگزاری برنامه 16 آذر را به تشکلهای دانشجویی نمیدهد.»
سعید حجاریان وقتی جبهه مشارکت در انتخابات 78 مجلس پیروز شد، گفت که جنبش دانشجویی «حرف مفت» است و شما بیسواد هستید؛ به پارکینگ بروید و درستان را بخوانید ما دیگر نیازی به شما نداریم.
از جماعتی که چنین دیدگاه پلشتی نسبت به جنبش دانشجویی دارد و آن را ستایشگر خود میخواهد، عجب نیست که اینگونه با فرافکنی و فرار رو به جلو بخواهد سابقه برخورد باندی و جناحی خود با جنبش دانشجویی را ماله کشی کند.
این حاشیهسازیها در حالی است که طی سالهای اخیر دهها سخنرانی در دانشگاهها لغو شده است. در یک مورد حتی بسیج دانشجویی در اعتراض به عدم اجازه به نمایندگان اتحادیههای دانشجویی برای اظهار نظر در مقابل رئیسجمهور انصراف داد. پیش از آن چهار اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، جامعه اسلامی دانشجویان، دفتر تحکیم وحدت و جنبش عدالتخواه دانشجویی به دلیل تنگنظریهای موجود از حضور در مراسم دولتی 16 آذر انصراف داده بودند.
نام برخی با زور و فشار وارد لیست امید شد
آرمان در مطلب دیگری بخشهایی از اظهارات یکی از اعضای فراکسیون امید در یک گفتوگوی تلویزیونی را منتشر کرد.
آرمان از قول وی نوشت: «افرادی بودند که با زور و فشار اسمشان در لیست رفت، اما اسم من را خودشان گذاشتند و من هم گفتماشکالی ندارد و من هم رأی آوردم.»
لیست امید اصلاحطلبان چه برای مجلس و چه برای شورای شهر، مصداق بارز ورود کاسب کاری و منفعتطلبی در بستن لیست به حساب میآید. پیش از این نیز الهه کولایی گفته بود: «همیشه پول و قدرت در حوزه سیاست تاثیرگذار هستند. برخی کاندیداها از طریق رانت وارد لیست امید شدند و من این مسئله را تکذیب نمیکنم.» یک روزنامه اصلاحطلب هم از درخواست دومیلیارد تومانی از متقاضیان حضور در لیست امید شورای شهر خبر داده بود.
پس از انتخابات مجلس دهم روزنامههای زنجیرهای مدعی پیروزی قاطع اصلاحطلبان در انتخابات شدند اما با گذشت زمان وزن اصلاحطلبان در مجلس مشخص شد؛ در حالی که در صورت پیروزی اصلاحطلبان بایستی عارف رئیسفراکسیون امید به عنوان رئیسمجلس انتخاب میشد این گونه نشد و در اولین گام مشخص شد که فراکسیون امید یک فراکسیون متزلزل و مشتت است.
در روزهای رای اعتماد مجلس به وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم با اینکه فراکسیون امید به بیطرف به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو رای مثبت داده بود، وی نتوانست اعتماد بهارستاننشینها را به دست آورد!
این همه به سادگی بلوف بزرگ مدعیان اصلاحات درباره نتیجه انتخابات را نشان داد و انتقادها به فراکسیون امید را تشدید کرد.
تحریف به شیوه مدعیان شفافیت!
روزنامه اعتماد در ادامه موج سواری زنجیرهایها بر حاشیهسازیهای «حلقه انحرافی» روز گذشته نیز بار دیگر سرمقاله خود را به این موضوع اختصاص داد.
در این سرمقاله آمده است: «اين رفتار وي چنان بود كه در نهايت آقاي مصباحيزدي را نيز مجبور به موضعگيري كرد و در سخناني اظهار داشت كه: «ما هر كسي را، تا مادامي كه در مسير اسلام كار ميكند، حمايت ميكنيم؛ طرفدارياش ميكنيم؛ هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا ميشويم. اعمال و رفتار امروز احمدينژاد را تاييد نميكنم، چون اكنون يك حالت انحرافي در او ميبينم.» اين جملات به خودي خود نادرست نيست، كاملا هم درست و قابل تاييد است. هركسي براي توجيه مواضع خود از همين منطق استفاده ميكند. ما نيز تا هنگامي كه كسي را همسو با «ارزشها و افكار خود»!! بدانيم از او دفاع و حمايت ميكنيم و در غير اين صورت به مخالفت با او برميخيزيم.»
به جملات آیتالله مصباح یزدی نگاه کنیم. ایشان گفتهاند: «ما هر كسي را، تا مادامي كه در مسير اسلام كار ميكند، حمايت ميكنيم؛ طرفدارياش ميكنيم؛ هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا ميشويم.»
وی گفته است تا زمانی که «در مسیر اسلام کار کند» اما اعتماد در ادامه چه نوشته است: «ما نيز تا هنگامي كه كسي را همسو با «ارزشها و افكار خود»!! بدانيم از او دفاع و حمايت ميكنيم.» این جملات شاید در نگاه نخست چندان غیر همسو نیاید اما این کجا که کسی ملاک را «حرکت در مسیر اسلام» بنامد و آن دیگری کجا که با حرکتی غیراخلاقی و ناشایست دست به تحریف برده و نوشته است ما نیز هر کسی را تا زمانی که همسو با «افکار خود» بدانیم از او حمایت میکنیم. این یعنی نسبت دادن ملاک «همسویی با نظرات شخصی» به آیتالله مصباح یزدی. این کار البته در میان برخی از طیف موسوم به اصلاحطلب و مدعیان شفافیت امری مرسوم است!
نود؛ از پا توی کفش سیاست خارجی تا خرجهای نجومی
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در گزارشی به حضور «لوئیس فیگو» در برنامه نود پرداخته است. برنامهای که مجری آن تحت عنوان برنامه ورزشی گاهی پا در کفش سیاست خارجه کرد و گاه به حاشیه آفرینی برای ورزش پرداخته و اکنون به خرجهای نجومی متهم شده است.
در این گزارش آمده است: «آنها که از حضور لوئیس فیگو دراستودیوی صدا و سیما خشنود بودند و ابراز رضایت میکردند، اعتقادشان بر این مهم استوار بود که تفریح و سرگرمی بخشی از نیازهای یک جامعه است و نفس حضور ستارهای در حد و اندازه فیگو در صدا و سیما حاکی از حرفهای شدن فوتبال ایران است و نمیتوان همیشه با حسرت به شبکههای خارجی چشم دوخت و از روابط بینالمللی سخن گفت اما محصور در داخل مرزها بود. اما منتقدان آنکه وزنهشان سنگینی میکند بر این باورند که صدا و سیما بارها از بودجه اندک و محدود خود شکوه و گلایه کرده اما به ناگاه دست به پرداخت هزینه 500 میلیونی برای یک برنامه نیم ساعته زده است.»
پیش از این نیز مجری این برنامه ورزشی به یُمن آنتنی که در اختیار دارد، گاه برای جریان خاص به میدان میآید و خارج از حیطه برنامه خود به خوش خدمتی برای آنها میپردازد. این مجری برنامه 90، پس از حادثه پلاسکو یک اپیزود 45 دقیقهای از برنامه خود را به این فاجعه اختصاص داد و با دعوت از یک داور فوتبال کشورمان که گفته شد عضوی از خانواده آتشنشانی است، به تحلیل و بررسی فاجعه آتشسوزی در ساختمان پلاسکو پرداخت و سخنانی همسو با طیف موسوم به اصلاحطلب بر زبان آورد که پس از وقوع این حادثه دلخراش به شدت مشغول ماهیگیری سیاسی شده بودند.
تطهیر سران فتنه با چاشنی تحرکات جریان انحرافی
روزنامه زنجیرهای بهار طی گفتوگویی با یک فعال اصلاحطلب، به بهانه تحرکات اخیر جریان انحرافی به تطهیر سران فتنه پرداخت و به نقل از وی نوشت: «حقیقتی را که باید بگویم این است که اعتماد مردم به دولت کم شده است. رفع حصر به عنوان یک درخواست جدی از سوی حامیان آقای روحانی در جریان دو انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ وجود داشت و جامعه از شخص رئیسجمهور انتظارهای بسیار بالاتری در این زمینه داشت. آقای روحانی باید به عنوان رئیسشورای عالی امنیت ملی طی این پنج سالی که گذشته است فکری به حال رفع حصر میکرد نه اینکه امروز بعد از ۵ سال با عرض تأسف میبینیم که نه تنها رفع حصر صورت نگرفته است بلکه برای آقای خاتمی هم محدودویتهایی قائل میشوند که اصلا عادلانه نیست. این نوع برخوردها و محدودیتها برای افرادی که مردم دوستشان دارند و همه آنها انسانهای شریفی هستند باعث کمرنگ شدن اعتمادها خواهد شد.»
در شرایطی که مطالبه اصلی مردم در شرایط فعلی رسیدگی به مشکلات معیشتی و رفع بیکاری است، اصلاحطلبان به دلیل آنکه با مطالبات مردم، فرسنگها فاصله دارند، همچنان دنبال به حاشیه بردن مسائل اصلی و مطرح کردن مسائل حاشیهای هستند. از سوی دیگر تبرئه سران فتنه از سوی اصلاحطلبان در حالی است که در ماجرای خیانت نابخشودنی فتنه ۸۸، سران فتنه با دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات، دعوت به آشوبی کردند که سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس سالها برای آن تدارک دیده بودند و انتظارش را میکشیدند. فتنهگران حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی را مورد هتک حرمت قرار دادند و خیانت بزرگی را مرتکب شدند که در طول تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود. چنین خیانتی در حکم محاربه است و مجازات آن روشن است؛ در عین حال سران فتنه صرفنظر از اینکه نظام برای خیانت آنها چه مجازاتی را در نظر بگیرد، موظفند از نظام و مردم عذر تقصیر بخواهند.