اخبار ویژه
تنزل وعدههای برجامی به واردات گوسفند و گاو
یکی از مدیران اوبربانک اتریش میگوید به خاطر ادامه تحریمها، همچنان اطمینان به سرمایهگذاری و همکاری با ایران وجود ندارد.
کلودیا رامل مدیر تجارت بینالملل در اوبربانک اتریش در همایشی در وین گفته است: وقتی که برجام امضا شد ما دور هم جمع شدیم تا ببینیم چطور میتوانیم از صادرکنندگان اتریشی حمایت کنیم و این ایده اول ما بود و در ژانویه 2016 (زمان اجرایی شدن برجام) انتظار نداشتیم که یکی از اولین بانکهایی باشیم که با ایران کار خواهیم کرد اما به هر حال تلاش کردیم که از صادرکنندگان اتریشی حمایت کنیم.
وی در ادامه با ذکر نکاتی از جمله اینکه ایران دومین اقتصاد بزرگ خاورمیانه است، جمعیت جوان و طبقه متوسط مصرف کننده بزرگی دارد، افزود: شما با این مسائل آشنا هستید اما از سوی دیگر کار کردن با ایران همچنان برای شرکتهای اتریشی یک چالش است زیرا همه تحریمها برداشته نشده و همانطور که در رسانهها شنیدهاید، ما اوضاع بسیار بدی داریم و نمیدانیم که وضعیت تغییر میکند یا نه و آیا مانع کار میشود یا نه.
رامل با بیان اینکه ما تنها قادر به کار کردن با یورو هستیم و با دلار کار نمیکنیم افزود: اقتصاد ایران مبتنی بر صدور نفت است که با دلار قیمتگذاری میشود و در نهایت یک صادرکننده اتریشی باید به یورو پول بگیرد و شما (شرکتها) باید این ریسک را در نظر داشته باشید که دریافت یورو و انتقال آن از ایران به اتریش یکی از چالشها است.
در حالی که اعلام شده ایران 13 رأس گوسفند از فرانسه وارد میکند، رامل گفت: اولین مشتری اتریشی که با ایران کار کرد، یکی از شرکتهای بزرگ نبود بلکه یک شرکت کوچک کشاورزی بود که «گاو» به ایران صادر کرد بله درست شنیدید گاو صادر کرد.
وی افزود: وقتی که آن مدیر شرکت از کارش صحبت کرد من تعجب کردم من در فکر پروژههای بزرگ و کارخانههای بزرگ بودم اما یک شرکت کوچک از استان «اتریش سفلی» آمد و کارش را با صدور گاو آبستن به ایران شروع کرد. بنابراین همواره به فکر کارهای خیلی بزرگ نباشید.
وی مشکل دیگر را مشکل فاینانس توصیف کرد و گفت چالش واقعی فاینانس بلندمدت است.
وی این را هم گفته که «باید صبر کنیم ببینیم دوستانمان در آن سوی دنیا در روزهای آینده چه خواهند کرد. اول باید این مسئله حل شود.»
علاقه دولت به واردات گاو و گوسفند از اروپا در حالی است که پیش از این گفته میشود قرار است سرمایهگذاری خارجی و فناوری جذب شود.
گزارش سایت اصلاحطلب از علت اختلاف جهانگیری با دولت
یک سایت اصلاحطلب نوشت اسحاق جهانگیری اختلافات جدی با دولت پیدا کرده است.
به گزارش جوان، انصاف نیوز نوشت: «اسحاق جهانگیری به خاطر برخی مشکلات و اختلافات در آستانه جدایی از دولت است؛ او در دولت دوازدهم مورد مشورت رئیسجمهور قرار نمیگیرد. محمود واعظی عملاً جای جهانگیری را در کابینه گرفته است. در انتخاب استانداران نیز استانداران اصلاح طلب دوره خاتمی بلاتکلیف ماندهاند.»
انصافنیوز به نقل از منبع خود نوشت: «یکی از مرتبطین میگفت دولت هیچ برنامهای برای اقتصادش ندارد. حتی برخی مدیران بانکهای خارجی که برای همکاری اقتصادی به کشور آمده بودند پس از مدتی بلاتکلیفی دست خالی بازگشتهاند. مدیر یکی از بانکهای عمان که به دستور سلطان قابوس سه بار برای بازگشایی السی به ایران آمده است بعد از اینکه از داخل ایران مشخص نکردند باید با که گفتوگو کند، دست خالی برگشته است.»
احساس حقارت مقام آمریکایی در قبال قاسم سلیمانی
مقام سابق وزارت دفاع آمریکا میگوید ما از قاسم سلیمانی به عنوان تروریست یاد میکنیم اما ایرانیها او را قهرمان خود توصیف میکنند.
«مایکل روبین» کارشناس ارشد اندیشکده آمریکایی نومحافظه کار «امریکن اینترپرایز» و از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا در گزارشی در واشنگتن اگزمینر نوشت: «از هر تحلیلگر اطلاعاتی یا افسر نظامی آمریکا بپرسید به شما میگویند «قاسم سلیمانی» رئیس (فرمانده) نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک تروریست است. او مسئول کشته شدن صدها آمریکایی و با پشتکار قابل ملاحظهای و در آستانه تسخیر عراق، در بیثباتی آن کار کرد که به موجب آن در تمامی منطقه سیگنالی فرستاد که به جای تمجید از آمریکا، آن را نفرین کنند.
اگر از بسیاری از ایرانیها درباره سلیمانی بپرسید، همه وی را به عنوان یک قهرمان توصیف میکنند، بسیاری از مقامات در ایران «حرف» میزنند اما سلیمانی «عمل» میکند. زمانی که علی خامنهای رهبر عالی ایران از مسندی آراسته سخنرانی میکند، سلیمانی در صحنه (نبرد) با سربازان ایرانی و غیرایرانی که ایران از آنها حمایت میکند، چای مینوشد.
کوتاه اینکه، در ایران و در میان نظامیان ایرانی، سلیمانی از شهرت یک رزمنده واقعی بهره میبرد نه مانند «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا که اینطور نیست. علاوه بر این، سلیمانی در عراق و در هر جای دیگری چهرهای متفاوت دارد، یک استاد معاملهگر و یک دیپلمات برجسته است.
برخلاف پشت پرده بحران کرکوک، این سلیمانی بود که برای اجتناب از خونریزی میان اتحاد میهنی کردستان، شبه نظامیان شیعه و (نیروهای) دولت فدرال عراق پادرمیانی کرد؛ با وجود تمام حرفهایی که درباره فرقهگرایی ایران زده میشود، حتی سیاستمداران سنی برای انجام امور و اینکه صدایشان شنیده شود و مانع از گسترش بحران شوند، درباره گفتوگو با سلیمانی حرف میزنند.
این فقط در مورد عراق نیست، در سوریه هم همینطور است، سلیمانی حضور دارد، وی به دولت سوریه و به تحکیم کنترل حزبالله کمک کرده است.
در همان حال وی قبایل و ائتلاف سیاسی را همزمان برای ایجاد توازن درگیری به نفع اسد، اعزام میکند و در حالی که تحلیلگران آمریکایی به درستی سفر اخیر سلیمانی به روسیه را نقض تحریمهای سازمان ملل میدانند، در همان زمان این سفرها همچنان بر نقش سلیمانی تاکید دارند.
نکات سهگانه در این مورد: نخست آنکه ایران نه تنها استراتژی بلکه پرسنلی برای هماهنگی و به اجرا درآوردن آن دارد. دوم، با تمامی نزدیکی جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا با جواد ظریف سلیمانی کارگزار واقعی است.
سوم، آمریکا میتواند از نفوذ ایران در عراق و هر جای دیگری شکایت کند، اما تا زمانی که وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون خواسته باشند با رهبران عراق آنگونه که سلیمانی در بطن کار قرار دارد، رفتار کنند، برای عراق بسیار دشوار خواهد بود که تعهد آمریکاییها را جدی بگیرند.
«برت مک گورک» فرستاده ویژه خود را به عنوان یک دیپلمات قابل ثابت آمریکا کرد، اما وی از روال و استحکامی که سلیمانی از خود به خرج میدهد، برخوردار نیست و هم اینکه عراقیها میدانند وی از اختیاراتی که سلیمانی از رهبر عالی ایران دارد، از کاخسفید برخوردار نیست، کسی که بیم قدم گذاشتن در صحنه نبرد دارد، نمیتواند نفوذی برای بازی داشته باشد. اکنون زمان مواجه شدن با واقعیت قاسم سلیمانی فرا رسیده است.
لالیبرته: اروپا در نقشه ترامپ نقش پلیس خوب را بازی میکند
یک روزنامه فرانسویزبان نوشت رفتار دیوانهوار و تهدیدآمیز ترامپ عمدی و در قالب نقشه معروف «پلیس خوب/پلیس بد» انجام میشود.
روزنامه لالیبرته در گزارشی درباره راهبرد جدید آمریکا در قبال توافق هستهای با ایران نوشت: ترامپ در این پرونده به دنبال کسی میگردد که نقش «پلیس خوب» را برایش ایفا کند.
دونالد ترامپ چند سال پیش کتابی تحت عنوان «هنرمعامله» نوشت. وی در این کتاب گفته است که گاهی برای عقد قراردادهای چندین میلیون دلاری ناچار میشده تا نقش «آدم بد» را بازی کند.
اگر قرار است ترامپ در معامله با ایران یک راهبرد معین داشته باشد، قطعا باید به نوشتههای خود در آن کتاب رجوع کند.
ترامپ روز جمعه راهبرد جدید خود را در قبال ایران اعلام کرد و گفت که نمیتواند پایبندی تهران را به توافق هستهای وین تائید کند.
تهدیدات ترامپ علیه ایران شیوهای برای دریافت امتیازات بیشتر از تهران است و هر پلیس بد، به یک پلیس خوب نیاز دارد.
درخصوص ایران نیز اروپا بهترین مهره شرطبندی ترامپ در این بازی برای ایفای نقش پلیس خوب خواهد بود، در حالی که ترامپ به ایرانیها چماق نشان میدهد، اروپاییها تطمیع میکنند. به عبارت دیگر نقش فزاینده اروپا در اقتصاد ایران بهترین اهرم قابل دسترس برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی به شمار میرود.
به رغم غرور ایران، اوضاع اقتصادی همچنان پاشنه آشیل این کشور محسوب میشود.
کلید اصلی در دست دولت ترامپ این است که اروپاییها را ترغیب و متقاعد سازد که تشدید فشار بر ایران به نفع آنها خواهد بود.
آمارهای سرمایهگذاری خارجی غالباً روی کاغذ است
یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت تصریح کرد آمارهای دولتی درباره سرمایهگذاری خارجی، غالباً روی کاغذ است و واقعیت ندارد.
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی نوشت: طبق پیشبینیهای برنامه ششم توسعه قرار است، 65 میلیارد دلار سرمایه خارجی وارد اقتصاد کشور شود و به این پشتوانه دولت بخشی از منابع مالی برای دستیابی به رشد اقتصادی 8 درصدی را تأمین کند. برای تحقق این هدف کاغذی، در یک سال اخیر خبرهای زیادی روی خروجی رسانهها قرار میگیرد؛ از امضای تفاهمنامههای بین ایران و کشورهای دیگر گرفته تا انجام مذاکرات میان مقامات داخلی با طرفهای مشابه دول مختلف. اما آن طرف در دادههای کمی، دستاوردها به فربگی هدفهای روی کاغذ و رفت و آمدها و مذاکرات نیست.
طبق آخرین آماری که از سوی رئیس سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی اقتصادی ارائه شده، 14 میلیارد دلار سرمایه جذب شده به اقتصاد ایران وارد شده است؛ یعنی تنها 21 درصد مصوب برنامه ششم توسعه. همین آمارها هم هست که نحوه هدفگذاری دولت در تأمین منابع را زیر سؤال برده است، بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت به غلط حساب زیادی روی جذب سرمایه خارجی باز کرده است.
در میان سیاستهای دولت، برنامهها برای بعد از حضور سرمایهگذار خارجی در حال پیگیری است اما برای قدم ابتدایی آن یعنی حضور و ورود آن همه چیز گنگ و مبهم است.
سرنوشت نامعلوم توافق 36 میلیاردی خرید هواپیما
توافق 36 میلیارد دلاری خرید هواپیما از شرکتهای اروپایی و آمریکایی به مویی بند است.
خبرگزاری رویتر در گزارشی نوشت: رویکرد رئیسجمهور آمریکا درقبال ایران در کنار نگرانیهای بانکی سرنوشت توافق 36 میلیارد دلاری تهران با شرکتهای هواپیمایی بوئینگ، ایرباس و ایتیآر را در ابهام فرو برده است.
به گزارش رویترز، تصمیم ایرانایر برای خرید 200 فروند هواپیما از این سه شرکت، از نقطه اوج توافق هستهای برای از سرگیری مبادلات تجاری در ازای مهار فعالیت هستهای ایران نشان داشت. براساس اعلام ایرانایر، توافق 16 میلیارد و 500 میلیون دلاری با بوئینگ، بزرگترین توافق با یک شرکت آمریکایی در 4 سال گذشته است.
کارشناسان درباره ریسک بالای این توافق میگویند این مسئله سبب ترس بیشتر بانکهای اروپایی و غیره میشود که بیمیلیشان به تأمین اعتبار، اکنون هم مانعی بزرگ ایجاد کرده است.
ترامپ با تأیید نکردن پایبندی ایران به توافق هستهای و هشدار در مورد احتمال خروج از آن، ضربهای به این توافق وارد کرد. راهبرد وی در مورد ایران، خشم تهران را برانگیخت. هرچند ترامپ آمریکا را از توافق هستهای خارج نکرد، به کنگره ایالات متحده 60 روز زمان داد تا تحریمهای اقتصادی بر تهران اعمال کند.
حتی بدون این تحریمها، سرنوشت توافقهای مربوط به خرید و فروش هواپیما به موافقت دولت آمریکا بستگی دارد. این مسئله، سبب نگرانی شرکت بوئینگ شده است.
موانع و مشکلات غیرمنتظره در طرف ایرانی نیز بهوجود آمده است. به گفته منابع مالی، بوئینگ مجبور شده ایران را از صف خرید جت به عقب راند، زیرا هنوز بیعانهای دریافت نکرده است. اما صادرکنندگان آمریکایی، تنها شرکتهای در معرض خطر نیستند.
هرچند اتحادیه اروپا از توافق هستهای حمایت میکند، صادرات یک هواپیمای غربی به ایران با اجازه از دولت آمریکا بهدلیل استفاده از قطعات آمریکایی در هواپیما منوط است.
این بدان معناست که ایرباس ممکن است در مناقشه بین بوئینگ و منتقدان کنگره که خواستار ملغی شدن توافقهای مربوط به فروش هواپیما شوند، گرفتار شود.
یادآور میشود لغو تحریمهای فروش هواپیما، جزو قطعیترین و روشنترین تعهدات طرف غربی در برجام محسوب میشود اما به اعتبار فقدان ضمانت اجرایی و ناهمزمانی اجرای تعهدات طرفین، آمریکا خود را متعهد به تعهد خود نمیبیند.