اخبار ویژه
مجازات فتنهگران اعدام است نه بازی برد - برد
محمدرضا عارف میگوید رفع حصر باید یک بازی برد-برد باشد.
وی در پاسخ به سؤال خبرگزاری ایلنا گفته است: معتقدم در برخی از امور نباید مسائل را رسانهای کنیم و بجای آن باید برای حل مشکل اقدام کنیم. در واقع باید احتیاط کنیم و شرایط کشور و نهادهای دستاندرکار را در نظر بگیریم و کمیتهای که در فراکسیون تشکیل شد، نیز در همین مسیر بود.
وی میافزاید: در تابستان 92 در مسیر ایجاد گشایش در بحث حصر تا حدودی نزدیک شده بودیم. از طرفی با رویکردی که ما داریم و با شناختی که از نهادهای مختلف دارم، میدانم این موضوع باید یک موضوع برد - برد باشد. نباید یک جریان بخواهد از آن به نفع خود استفاده کند. با این حال برخی اظهارنظرها در رسانهها کار را به تأخیر میاندازد. شما به برخی موضعگیریها در شهریور 92 نگاه کنید. بنابراین بنده همواره به اعضای فراکسیون گفتهام که اگر کاری میکنید، بیسر و صدا موضوع را دنبال کنید.
به دلیل مدیریت این مسائل، کمیته رفع حصر تشکیل شد و بلافاصله پس از تشکیل، تأکید کردم این موضوع به هیچ عنوان رسانهای نشود. برنامهای مشخص داشتیم و ملاقاتهایی نیز در نظر گرفتیم که گام به گام انجام دهیم اما متأسفانه پس از اولین ملاقات، یک عضو بیرون از کمیته رفع حصر، موضوع را رسانهای کرد و ادامه کار با تأخیر ناخواسته روبرو شد.
در این که آقای عارف تحت فشار فتنهگران و افراطیون مدعی اصلاحطلبی است، تردیدی وجود ندارد. این طیف طی چند سال گذشته علناً از عارف به عنوان اصلاحطلب بدلی و قلابی و تحریک شده نیروهای امنیتی نام بردند و پس از حضور وی در مجلس نیز بارها وی را مورد اهانت و سرزنش قرار دادهاند تا از این طریق، وی را وارد بازی خود کنند.
در عین حال باید متذکر شد که ماجرای خیانت سران فتنه در آشوب نیابتی سال 88، بازی یا معامله نیست که بتوان درباره آن از تعبیر برد-برد استفاده کرد. این جماعت با دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات، تحریک به آشوبی کردند که سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس سالها برای آن تدارک کرده بودند و انتظارش را میکشیدند. فتنهگران حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی را مورد هتک حرمت قرار دادند و خیانت بزرگی را مرتکب شدند که در طول تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود. چنین خیانتی در حکم بغی و محاربه است و مجازات آن روشن است؛ در عین حال سران فتنه صرفنظر از اینکه نظام برای خیانت آنها چه مجازاتی را در نظر بگیرد، موظفند از نظام و مردم عذر تقصیر بخواهند. هیچ نظامی با خائنین به کشور، معامله برد-برد نمیکند. تلخی و بزرگی این خیانت آن قدر مشهود است که آقای عارف اذعان میکند برای رهاندن سران فتنه، دست به پنهانکاری زدهاند.
ریزش ده درصدی رای روحانی و تلهگذاری سردسته افراطیون
عبدالله نوری میگوید 10 درصد از رایدهندگان روحانی از رای دادن به وی پشیمانند.
وزیر کشور تندروی دولت اصلاحات اخیرا با برخی اصلاحطلبان چهارمحال وبختیاری ملاقات کرد. به گزارش نشریات اصلاح طلب نوری در این دیدار میگوید: «یکی از دوستان حاضر در جلسه به نتیجه یک نظرسنجی اشاره داشت که حدود 10 درصد از مردمی که به آقای روحانی رای دادهاند گفتهاند اگر به زمان انتخابات برگردیم به روحانی رای نمیدهیم. اگر نتیجه این نظرسنجی دقیق باشد، این پرسش قابل طرح است که مگر اصلاحطلبان و بدنه اجتماعی حامی اصلاحات، چه انتظاری از دولت داشتهاند و چه دورنمایی از دولت دوازدهم در ذهن خود ترسیم کرده بودند که به سرعت دچار یاس گردیدهاند؟»
عبدالله نوری افزود: «البته این نگرانی وجود دارد که مردم به مرور از رفتار دولت سرخورده شوند و این سرخوردگی را از چشم اصلاحطلبان ببینند، چون با تایید و حمایت اصلاحطلبان به این دولت رای دادهاند.»
عبدالله نوری در ادامه گفت: «اصلاحطلبان باید همچنان انتظارات خود را بیان کنند و از آقای روحانی بخواهند جهت تحقق وعدههایی که داده و انتظارات اکثریت جامعه که به او رای دادهاند، تلاش جدی و همهجانبه نماید.»
اگر نیاز به تعامل با حکومت هست که هست، نباید به قیمت از دست دادن پشتیبانی وهمراهی رایدهندگان باشد. چنانچه رایدهندگان بر ما خرده گرفته از ما فاصله گرفتند، باید بدانیم یک جای کار اشکال دارد و به سرعت درجهت اصلاح گام برداریم. درغیر این صورت جریان فکری اصلاحات آسیب خواهد دید. آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی وعدههایی داده است. پافشاری بر وعدههای انتخاباتی و تکرار آنها توسط اصلاحطلبان باعث میشود که رئیس جمهور و دولت در مقابل مراکز قدرتی که میخواهد با آنها تعامل کند، قدرتمندتر حرف بزند.
تلاش منافقانه عبدالله نوری برای نسبت دادن ریزش اقبال رای روحانی به عدم تقابل کافی وی با حاکمیت و نهادها درحالی است که متاسفانه آقای روحانی و برخی مقامات دولتی در دامن دوقطبیهای مسموم و دروغین، کم در زمین افراطیون مدعی اصلاحات بازی نکردند. بنابراین خلأای ازجهت تولید این قبیل رفتارهای افراطگرایانه وجود نداشته باشد. بنابراین ریزش 10 درصدی مورداشاره قطعا به عملی نشدن وعدههای اقتصادی و معیشتی دولت مربوط میشود که اتفاقا در این عرصه، بخش عمدهای از مسئولیت ناکارآمدی و فرصتسوزی دولت متوجه افراطیون مدعی اصلاحات است.
تظاهر نوری به حمایت از روحانی درحالی است که نامبرده دو دهه قبل از مخالفان دوآتشه روحانی بود و حتی برای اینکه روحانی در دولت هاشمی وزیر نشود، وزارت کشور را برعهده گرفت.
افراطیون مدعی اصلاحطلبی و عناصری نظیر نوری سهم عمدهای در ناکارآمد و فشل کردن دولت اصلاحات و ناراضی کردن مردم داشتند. وی شخصا در فتنه سال 88 نقشآفرینی میکرد؛ فتنهای که دستاندرکاران آن ازسوی روحانی به عنوان مزدور آمریکا و اسرائیل معرفی شدند.
مردم عادی را هم به همین سادگی استخدام میکنید آقای زنگنه؟!
آیا وزیر به راحتی دختر نماینده مجلس، مردم عادی را هم در وزارت نفت استخدام میکند؟
سایت تابناک با طرح پرسش فوق نوشت: چند روز پیش بود که بیژن زنگنه، وزیر نفت پشت خط تلفنی یک برنامه تلویزیونی آمد تا درباره علت استخدام دستوری دختر یکی از نمایندگان مجلس توضیحاتی دهد. ماجرا به اینجا برمیگشت که تصویری از نامه استخدام دختر یکی از نمایندگان مجلس با دستور شخص وزیر در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود و این در حالی است که ماجرای استخدام دانشجویان دانشکده نفت در یکی دو سال اخیر به چالش بزرگی برای این وزارتخانه تبدیل شده است.
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت در توجیه علت استخدام دختر نماینده مجلس گفت: ضوابط استخدامی برای افرادی که مدرک PHD دارند، با دارندگان مدرک لیسانس و فوقلیسانس متفاوت است. آنها احتیاج به شرکت در آزمونهای استخدامی ندارند و فقط در صورت داشتن صلاحیت و شایستگی میتوانند با دستور استخدام شوند.
زنگنه در ادامه هم میگوید، او برای افراد عادی هم این کار را انجام داده، ولی این مورد به دلیل سیاسی بودن مورد توجه قرار گرفته، وگرنه خارج از چهارچوب شایستهسالاری نیست.
طبیعی است که سخنان زنگنه با واکنشهای فراوانی روبه رو شد، به ویژه اینکه این روزها حساسیت مردم روی «ژنهای خوب» هم بیشتر از گذشته است. بخش قابل توجهی از معترضان به این رفتار زنگنه را هم البته دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت تشکیل میدهند که با سیاستهای جدید زنگنه امیدی به جذب در بدنه این وزارتخانه ندارند.
اکنون باید پرسید، آیا همه جوانان مستعد میتوانند به راحتی دختر نماینده مجلس در وزارت نفت استخدام شوند؟
«انجماد توافق» با اسم مستعار نقض برجام ازسوی دولت و کنگره آمریکا
اعضای کنگره آمریکا ضمن حمایت از سیاست ترامپ درقبال برجام میگویند قصد انجماد برجام را دارند.
به گزارش واشنگتن پست باب کورکر رئیس کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا گفت اصلاحیهای درباره توافق هستهای تهیه خواهد کرد که هدف آنها «انجماد برجام» و نه تخریب آن است و در واکنش به انتقادهای ترامپ از شکل کنونی این توافق تهیه میشود.
این روزنامه نوشت: کورکر سناتور ایالت تنسی که با وجود مشاجرات اخیر با دونالد ترامپ تا حدی اقدامهای او علیه ایران را تایید میکند، به همین منظور میخواهد طرحی (برجام) را که در سال 2015 به تصویب رسید، اصلاح کند. براساس این طرح در صورت عدم پایبندی ایران به برجام، تحریمهای آمریکا علیه ایران دوباره اعمال میشود.
در اصلاحیه کورکر، ایران اگر شرایط جدید (مانند بازرسیهای سختگیرانهتر و صرفنظر نمودن از «بند غروب» که برخی از محدودیتهای هستهای ازجمله غنیسازی اورانیوم را پس از 8 سال رفع میکند) را رعایت نکند، تحریمهای آمریکایی از سرگرفته میشود.
کورکر ضمن اذعان به آنکه میتوان این اصلاحات را به منزله تلاش آمریکا برای تجدیدنظر یکجانبه در یک توافق چندملیتی دانست، گفت که قصد وی نه تخریب برجام، بلکه «انجماد» آن است.
کورکر گفت: نمیخواهیم عملی در نقض برجام انجام دهیم (!)
به گفته وی، کنگره میتواند توافق را حفظ کرده و زمینه را برای مذاکرات بیشتر با ایران و متحدان آمریکا مهیا سازد. این راهی برای آغاز گفتوگو است.
ازسوی دیگر پیتر روسکام عضو مجلس نمایندگان آمریکا در بیانیهای از سیاست ترامپ درمقابل ایران حمایت کرد و نوشت: «من از تصمیم رئیسجمهوری در تایید نکردن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تحت قانون بازنگری توافق هستهای سال 2015 حمایت میکنم.
توافق کنونی به موضوع حمایت ایران از تروریسم، پیشبرد برنامه موشکی این کشور و دیگر فعالیتهای قانونیاش نمیپردازد و درمقابل به خصومتآمیزترین فعالان آن همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکتهای حامی آن ازجمله ایرانایر پاداش میدهد. درجریان این سیاست جدید من قویا رئیسجمهوری را به جلوگیری از فروش هواپیما به ایرانایر تا زمان توقف حمایت آن از تروریسم تشویق میکنم.»
روحانی در زمینه امیدهای اقتصادی موفق نبود
یک فعال اقتصادی حامی برجام در ماههای آغازین اجرای آن، میگوید «روحانی در عرصه امیدهای اقتصادی موفق نبود.»
اسدالله عسکراولادی رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین در گفتوگو با روزنامه آرمان و در پاسخ این سؤال که «سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی به چه میزان در چهار سال گذشته موفق بوده است؟» تصریح کرد: سیاستهای اقتصادی آقای روحانی جز درباره برجام در بقیه مسائل زیاد موفق نبوده است. به نظر من آقای روحانی در زمینه «تدبیرهایی» که به خرج دادند موفق بودند اما درباره «امیدها» موفق نبودهاند. در شرایط کنونی مهمترین مطالبه مردم اشتغال است و این معضلی است که بسیاری از خانوادههای ایرانی با آن دست به گریبان هستند. یک جوان برای زندگی خود نیاز به همسر، مسکن و امکانات دارد. با این وجود اگر ما به جای اینکه این امکانات را به جوانان بدهیم تنها به آنها شغل بدهیم، خودشان دیگر مسائل را تهیه میکنند. درنتیجه شغل برای جوانان از همه چیز مهمتر است. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید تلاش زیادی انجام بدهد تا مشکلات جوانان در زمینه اشتغال و ازدواج را حل کند تا جوانان با دغدغه کمتری به خدمت به کشور بپردازند.
وی میافزاید: فعالان اقتصادی انتقاداتی به عملکرد آقای سیف در بانک مرکزی در چهار سال گذشته داشتند که با ابقای ایشان شرایط جدیدی به وجود آمده است. به نظر من آقای روحانی برای بهبود اوضاع اقتصادی مردم در چهار سال آینده باید سه اقدام مهم انجام بدهد. نخست ایجاد اشتغال برای جوانان جامعه است که به یکی از مهمترین دغدغههای خانوادههای ایرانی تبدیل شده است. دوم اصلاح نظام مالیاتی و بیمههای اجتماعی است که در شرایط کنونی مورد اعتراض مردم قرار گرفته است و سوم اینکه تثبیت نرخ ارز است که آقای روحانی برای این مسئله نیز باید چارهای مناسب بیندیشد.
ادامه بزککاری در روزنامه زرد
یک روزنامه زنجیرهای بزککار آمریکا در مذاکرات، با آشکار شدن بدعهدیهای کاخ سفید، به بزک اروپا مشغول شده است.
روزنامه آفتاب یزد هماهنگ با سناریوی پلیس بد/ پلیس خوب که به واسطه تقسیم کار میان آمریکا و اروپا در جریان است، از قول فدریکا موگرینی در تیتر بزرگ و غلطاندازی نوشت «هرچه تهران بگوید»!
این تیتر چنین القا میکند که اتحادیه اروپا پای انتظارات و مطالبات ایران ایستاده و همراه مطلق است.
آفتاب یزد آنگاه در سوتیتر کوچکی مینویسد: «خبرنگار: اگر وزیر خارجه آمریکا پیشنهاد کار کردن روی توافقی جدید را بدهد پاسخ شما چیست؟
موگرینی: باید از مقامهای تهران پرسید که مایل هستند یا خیر.»
این نوع تیترزنی زرد، البته از روزنامه اجارهای و مبتذلی مانند آفتاب یزد، هیچ بعید نیست. به ویژه اینکه سردبیر روزنامه به آمریکا گریخته و پناهندگی گرفته است. با این حال باید از این بزککاران پرسید آمریکا و اروپا تاکنون سر برجام چه قدر به وعدههای خود پایبند بوده و نقض عهده نکردهاند که بشود درباره مذاکرهای دیگر سخن گفت؟!
یادآور میشود چندی پیش موگرینی با سؤال خبرنگاران مواجه شد مبنی بر اینکه موضع شما درباره اقدامات ترامپ و نقض برجام چیست؟ او اندکی مکث کرد و سپس با خنده گفت: سؤال بعد(!)
اروپاییها در چند ماه اخیر نیز کمترین اعتراض عملی به نقض برجام توسط آمریکا نداشتهاند بلکه شورای اتحادیه اروپا در آخرین بیانیه خود مدعی شد موضع رئیسجمهور آمریکا علیه توافق، مسئله داخلی آمریکاست(!)