اخبار ویژه
رمضانزاده: فراکسیون امید هرکدام یک اعلیحضرت هستند!
سخنگوی دولت اصلاحات میگوید تیم اقتصادی دولت با یکدیگر هماهنگی ندارند.
عبدالله رمضانزاده در گفتوگو با مجله صدا درباره تیم اقتصادی روحانی اظهار داشت: تیم اقتصادی محافظهکار است. ضمن اینکه نمیتوانند در حوزه عملیات اقتصادی با یکدیگر هماهنگ شوند. صریح بگویم که به نظر من آقای نیلی که در حال حاضر دستیار ویژه رئیسجمهوری در حوزه اقتصادی است از نظر نوع تفکر اقتصادی با آقای نوبخت هماهنگی ندارد. نیلی تئوریهایی دارد که فکر میکنم آقای نوبخت هیچ اطلاعی از آنها نداشته باشد. آقای کرباسیان نیروی عملیاتی، قوی و پای کار است، منتها نمیدانم تزهای اقتصادی ایشان چقدر با تزهای اقتصادی آقای سیف و نیلی هماهنگی دارد. ما فعالان سیاسی در تحلیل تیم اقتصادی دولت گیج شدهایم، چه رسد به مردم. امیدواریم نتیجه این تیم مثبت باشد اما در ظاهر هماهنگی وجود ندارد.
وی درباره بر هم ریختگی فراکسیون امید در مجلس و سوءمدیریت عارف نیز گفت: اول گفتند که 120 نفر با لیست امید به مجلس رفتهاند. بعد مشخص شد اعضای فراکسیون 93 نفر هستند. از این 93 نفر چند نفر واقعا طرفدار اصلاحات هستند؟ تصور من این است که حدود 80 نفر این ویژگی را دارند. چند درصد از این 93 نفر حاضر هستند برای اصلاحات هزینه کنند؟ تصور من این است که حدود 40 درصد. چند نفر حاضرند که مواضع خود را صراحتا بیان کنند؟ 20 یا 30 نفر. اگر به این واقعیات توجه کنیم متوجه میشویم که رئیس فراکسیون نمیتواند کاری انجام دهد.
رمضانزاده خاطرنشان کرد: این نمایندگان کارمندان عارف نیستند. این نمایندگان هر کدام برای خود یک اعلیحضرت هستند. هر کدام مدعیاند. دو راه هست، یا هر روز چند نفر را از فراکسیون اخراج کنند یا با آنها کجدار و مریز طی کنند. این به معنای این نیست که عارف اشتباهی نداشته است اما راهحل چیست؟ خیلی از این نمایندگان اهل معامله هستند. خیلی ترسو هستند. این واقعیتی است که عارف با آن روبهرو است.
آقای عارف که با آرمین و صفاییفراهانی و اصغرزاده و نعیمیپور و کرباسچی و... روبهرو نیست که حرف هم را راحت بفهمند. با عدهای طرف است که تازه به صورت جدی وارد سیاست شدهاند و البته فشارهای زیادی را هم تحمل میکنند. واقعیت این است که خیلی از نمایندگان مجلس نیامدهاند که هزینه دهند و ما هم به ناچار به لیست رای دادیم. هر کدام از این نمایندگان پادشاه مملکت خود هستند.
وی در عین حال گفت: عارف میتوانست بهتر از این باشد اما با این نمایندگان که بدون شناخت به آنها رای دادیم بیشتر از این نمیتوان انتظار داشت. من در کمپین اولاد قباد کار کردم، وقتی او از رحمانی فضلی دفاع میکند من چه کنم؟
بازتاب گسترده اعتراف اسرائیل به شکست در جنگ سوریه
سخنان ناامیدانه وزیر جنگ اسرائیل، بازتاب گستردهای در رسانهها داشت.
آویگدور لیبرمن اخیرا در گفتوگو با سایت صهیونیستی والانیوز اذعان کرد: بشار اسد در جنگ سوریه پیروز شده است و اکنون یک «صف بینالمللی از کشورهای غربی و حکومتهای میانهروی سنی تشکیل شده تا مورد لطف بشار اسد قرار گیرند.»
آویگدور لیبرمن افزود: «این بیسابقه است؛ به خاطر اینکه اسد پیروز شده، به ناگهان همه در صف ایستاده و میخواهند به او نزدیک شوند.»
رادیو فردا در این باره گفت: سخنان وزیر دفاع اسرائیل در مورد «پیروزی» بشار اسد، اذعان تلویحی به ناکامی ارزیابیهای چند ساله مقامات ارشد این کشور در خصوص سرنوشت بشار اسد و حکومت او در دمشق است.
خبرگزاری رویترز، در این زمینه در گزارشی نوشت: بلندپایگان اسرائیل از آغاز جنگ سوریه در 2011 تا نیمه 2015، پیدرپی میگفتند نظر به اینکه حکومت بشار اسد کنترل بخشهای زیادی از سوریه را از دست داده است، سرنگون خواهد شد.
ژنرال ایهود باراک وزیر اسبق دفاع اسرائیل یکی از سیاستمداران این کشور بود که پیوسته «سقوط» بشار اسد را پیشبینی میکرد.
به گفته لیبرمن، اسرائیل در «جبهه شمالی(سوریه) با روسها، ایرانیها، ترکها و حزبالله روبهرو است و این یک امر آسان در تعاملات روزانه نیست.»
آویگدور لیبرمن در مصاحبه با والانیوز افزود که نظر به پیروزی بشار اسد، آمریکا باید «نقش فعالتری» در سوریه و اصولا در خاورمیانه در برابر «محور ایران و حزبالله» ایفا کند.
وزیر دفاع اسرائیل گفت: «درک میکنیم که آمریکا با چالشهای زیادی روبهرو است و نیروی نظامی یک ابرقدرت نیز محدودیت خود را دارد.»
رادیو فردا در همین زمینه گفته است: اعلام پیروزی بشار اسد در جنگ سوریه از زبان وزیر دفاع اسرائیل در حالی است که ماه گذشته همزمان حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان پیروزی حکومت دمشق را اعلام کرد و روسیه نیز از کنترل 85 درصد از خاک سوریه از سوی نیروهای حکومت اسد خبر داد.
در همین حال عبدالباری عطوان تحلیلگر ارشد عرب در روزنامه رأیالیوم تصریح کرد: اذعان لیبرمن به پیروزی اسد دل بسیاری را در سوریه خنک میکند زیرا توسط یکی از دشمنان سرسخت عنوان شده است. البته لیبرمن به امری بدیهی اشاره کرد و حرف جدیدی نگفته اما اهمیت سخنان وی در این است که اذعان کرده طرح آمریکایی- اسرائیلی تغییر نظام سوریه بسیار محدود شده یا از بین رفته است.
اذعان دوم لیبرمن این است که با تلخی چشمگیری گفت «صفی طولانی از کشورهای جهان را میبینم که به نظام اسد چراغ سبز میدهند... به ناگاه این کشورها برای نزدیک شدن به اسد لهله میزنند و این امری بیسابقه است.»
قابل توجه بود که لیبرمن در سخنانش درباره «صف طولانی» به «کشورهای عربی سنی میانهرو» اشاره کند که در حال زدن درهای دمشق برای ارتباط اسد و دادن چراغ سبز هستند و خواستار نزدیک شدن با دمشق شوند.
همین چند هفته پیش بود که لیبرمن درباره این کشورها به عنوان همپیمان استراتژیک اسرائیل سخن میگفت و بر روابط این رژیم با این کشورها تاکید میکرد به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس که گامهای بلندی برای عادیسازی روابط و همکاری در همه عرصهها با اسرائیل برداشته بودند.
شرط راستیآزمایی ادعای موسویخوئینیها درباره آمریکا
دبیرمجمع روحانیون میگوید مجمع روحانیون همچنان ضدآمریکاست.
محمدموسوی خوئینیها در پاسخ به این سؤال که «مجمع روحانیون در ابتدا مواضعی کاملا ضدآمریکایی داشت، ولی به نظر میرسد این مواضع، امروز، تفاوت کرده است. آیا اینطور است؟»، مینویسد: این سؤال نباید این تصور اشتباه را ایجاد کند که سایرین ضدآمریکا نبودهاند. از میان احزاب، گروهها و جمعیتهای سیاسی که در ایران میشناسم هیچ کدام طرفدار دوستی با آمریکا نبودهاند، آمریکائیان هم هیچ زمانی دوست ملت ایران نبودهاند. در ماجرای نهضت بزرگ ملی شدن صنعت نفت، آمریکا هرگونه کارشکنیای کرد تا این نهضت به بار ننشیند، و عاقبت با همدستی انگلیسیها و با کودتای نظامی، دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق را سرنگون کرد و شاه ایران را مدیون و مرعوب خود ساخت؛ او هم، برای اینکه به سرنوشت پدرش گرفتار نشود و به تبعید بیبازگشت نرود، مطیع بیچون و چرای آمریکا شد.
همچنین از زمانی که در پی انقلاب اسلامی، برای همیشه دودمان پهلوی و رژیم سلطنتی سقوط کرد، آمریکا حتی یک روز هم با ایران از در دوستی وارد نشد. امروز هم رئیسجمهور آمریکا در سنگاندازی بر سر راه ایران و ایرانیان گوی سبقت از پیشینیان خود ربوده است.
با این اشاره کوتاه به عملکرد آمریکا در طول شصت سال بر ضد منافع ایران، و بر ضد مردم ایران، امروز چه کسی و کدام گروه، ضدآمریکا نیست که مجمع روحانیون نباشد؟ وی میافزاید: نهضت اسلامی ایران، که به انقلاب اسلامی منجر شد، نه تنها ضد رژیم پهلوی و نهایتا ضد رژیم سلطنتی بود، که به علت خاطرههای تلخ دخالتهای آمریکا در ایران، نهضتی ضدآمریکایی هم بود و یکی از نشانههای آشکار آن حمایت اکثریت قاطع مردم ایران از اشغال لانه جاسوسی (سفارت سابق آمریکا در ایران) در سال 58 است. پس از اشغال لانه، علاوه بر حمایت گسترده تودههای مردم در سراسر کشور، تمام گروهها و تشکلهای سیاسی و حتی غیرسیاسی، از چپترینها تا راستترینها، از این حرکت حمایت کردند؛ مرحوم دکتر یزدی - که خداوند او را مشمول رحمت خود فرماید - در دوره اول مجلس شورای اسلامی، از تریبون مجلس اعلام کرد که «بله، بعد از اینکه مسئله گروگانگیری اتفاق افتاد، من اولین کسی بودم که تایید کردم و با آقای موسوی خوئینیها تلفنی تماس گرفتم و گفتم آقا این کار لازم بوده» (مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، 27 شهریور 1359، ص 750).
وی میافزاید: مجمع روحانیون، امروز، همان مجمع روحانیون دیروز است، ولی هرگز نمیپذیرد که چارچوب رفتار سیاسی او را دیگران به او دیکته کنند. مجمع روحانیون نه در پی آن است که در تنور مبارزه با آمریکا نانی برای خود بپزد و نه هرگز گمان میبرد که در دوستی با آمریکا، تا زمانی که دولتمردان آن کشور بر طبل خصومت میکوبند، برای ملت ایران خیری نهفته است.
... مجمع روحانیون همان مجمع روحانیون است و همچنان ضد آمریکاست مگر اینکه آمریکا به فرموده امام خمینی آدم بشود.
درباره این اظهارات نکاتی قابل تأمل و توجه است: اگر گردانندگان مجمع روحانیون واقعا هویت ضدآمریکایی خود را حفظ کردهاند چرا در دوره اصلاحات و به ویژه 4 سال قبل که تب تحریف واقعیات و بزک و ابراز اشتیاق به رابطه با شیطان بزرگ بالا گرفت و تا مرز متهم کردن جمهوری اسلامی بر ماجراجویی از سوی احزاب و رسانههای مدعی اصلاحطلبی پیش رفت، سران مجمع روحانیون کمترین اعتراضی نکردند بلکه برخی از همانها، بازیگران عبور از خط قرمز انقلاب بودند؟
چرا همین طیف به دروغ ادعا میکردند دموکراتهای آمریکا با جمهوریخواهان خلاف میکنند و با آنها میشود معامله کرد؟ چرا اکنون که 20 ماه است دولتهای اوباما و ترامپ و مجالس سنا و نمایندگان آمریکا (به اتفاق دموکراتها و جمهوریخواهان) مشغول خباثت و عهدشکنی و باجخواهی است، صدایی از سران مجمع روحانیون درنمیآید؛ گویا که گرد مرگ در این محفل پاشیدهاند؟
اما اتهام بزرگتری متوجه امثال موسوی خوئینیها و محمد خاتمی در مجمع روحانیون است و آن اینکه با وجود اطلاع و یقین از ادعای دروغ بودن تقلب در انتخابات ریاستجمهوری سال 88، نقشه آشوب نیابتی سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را موبهمو اجرا کردند و مانند انتحاریهای داعش، اعتبار خود را در آن 8 ماهه خرج بدنامترین گروهکها و آشوبگران کف خیابان کردند؟ چرا موسوی خوئینیها همین حالا آن فتنه آمریکایی صهیونیستی و مبتنی بر دروغ را حداقل محکوم نمیکند یا معترض بزککنندگان آمریکا در برجام نیست؟!
بنیاد مسکن: طرح مسکن اجتماعی مطلقا به اجرا درنیامده است
با وجود سپری شدن 4 سال از اعلام طرح مسکن اجتماعی، معاون بنیاد مسکن تأکید کرد هیچ یک از مراحل این طرح به اجرا درنیامده است.
جواد حقشناس در گفتوگو با ایلنا تصریح کرد: در اجرای این پروژه با تاخیر مواجه شدهایم و عامل این تاخیر هماهنگیهای بین دستگاهی است.
حقشناس با بیان اینکه هنوز هیچ مرحلهای از این پروژه به اجرا نرسیده است، گفت: اگر طبق برنامه پیش میرفتیم در حال حاضر باید مراحل خرید اراضی و ساخت واحدهای مسکن حمایتی و پرداخت کمک تسهیلات رهن اجرایی میشد.
وی گفت: هنوز هیچ یک از مراحل طرح مسکن اجتماعی به اجرا درنیامده است. در دو ماه گذشته پیشنهادات خود را برای تامین منابع مالی این پروژه به بانک مرکزی ارسال کردهایم، هنوز هیچ پاسخی ندادهاند.
گفتنی است وزیر راه نه تنها در دولت یازدهم برای 4 سال شعار مسکن اجتماعی را داد و به آن عمل نکرد بلکه از بالغ بر 20 سال پیش همین حرف بیمحتوا و روی کاغذ مانده را تکرار میکند که در نوع خود یک رکورد است.