ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332 (پاورقی)
زمینه سازی آمریکا برای تشکیل دولت نظامی (پاورقی)
ژنرال هارولد براون (وزير دفاع آمريکا) نيز در اين زمينه اظهار داشته بود که: "تشکيل دولت نظامي را به روشهاي مختلفي ميتوان توجيه کرد. مثلاً بهعنوان گامي در زمينه آمادگي براي برگزاري انتخابات." 32
Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
يعني که به مردم ايران اينگونه القاء شود که براي برگزاري انتخابات آزاد و سالم در سال آينده، بايد محيطي امن و آرام وجود داشته باشد، لذا ارتش هم براي انجام اين امر خير! قدرت را به دست گرفته است!
در يک سند «سـّري» اداره اطلاعات و تحقيقات وزارت امور خارجه آمريکا، خطاب به وزير خارجه آمريکا، به تاريخ دوم نوامبر 1978، سرکوب مردم ضروری دانسته شده است:
" بدون توجه به اين که روند انتقال چگونه صورت ميگيرد، مطمئناً سرکوبهاي کوتاه مدت براي پايان بخشيدن به ناآراميها ضروري است. به هر حال، اين عمل پاسخ اساسي مشکل نميباشد، زيرا اين سرکوبها حتماً به خشونتهاي گستردهتري منجر خواهد شد و خطر اضمحلال کامل قدرت و تندروي در سياستهاي ايران را در بر خواهد داشت." 33
همچنين، در سند «سـّري» ديگري نيز که از جانب سوليوان (سفير آمريکا) براي وزارت امور خارجه آمريکا در همين روز ارسال شده، اقداماتي را که ميبايست دولت نظامي پس از روي کار آمدن انجام دهد، چنين بر شمرده است: "هر راه حل نظامي، بايستي لزوماً يک درگيري سخت با تظاهرکنندگان در خيابانها و استادان که در دانشگاهها تظاهرات ميکنند، دانشآموزان و معلمان در مدارس، رهبران مذهبي و حاميان بازاري آنها، چپگرايان از همه نوع، و تعداد قابل ملاحظهاي از کارگران اعتصابي داشته باشد تا بتواند همه اعتصابيون را به سرکار بازگرداند. محدود کردن مطبوعات هم غيرقابل اجتناب است. انجام اين عمليات بهطور حتم هزاران دستگيري به دنبال خواهد داشت که در ميان آنها احتمالاً بسياري از زندانيان سياسي خواهند بود که در يکي دو سال اخير آزاد شدهاند. از آنجا که مخالفين آشکار کردهاند که آماده مقاومت به شيوه چريکي هستند، ارتش مجبور خواهد بود با خشونتهاي گسترده شهري و تروريسم مخفي خارج شهري، مقابله کند ... ارتش بايد قادر باشد ناآراميها را خارج از شهرهاي بزرگ نيز کنترل کند.
براي جريانات شهري، پليس و ساواک بايد اختيارات بيشتري نسبت به آنچه در ماههاي اخير داشتهاند، به دست آورند و شايد لازم شود که توسط دايره اطلاعات ارتش که مورد وثوق فرماندهي عالي ارتش است، ياري داده شوند. براي مؤثر واقع شدن راهحل نظامي، بايستي ايران را به کشور شديداً کنترل شدهاي، مانند ايران قبل از شروع برنامه اعطاي آزاديهاي سياسي در اواسط سال 1976، تبديل نمود ... در اين شرايط خونريزي افزايش خواهد يافت و بر جمعيت بيشتري از آنچه تاکنون در تاريخ پهلوي اثر گذاشته، تأثير خواهد گذاشت. زخمهاي رواني اين عمليات تا زماني طولاني بعد از پايان اقدام نظامي، ادامه خواهد داشت." 34
همانگونه که ملاحظه ميگردد، بر طبق اين سند بسيار مهـّم، سفارت آمريکا در ايران، اقداماتي را که دولت نظامي ميبايست انجام دهد، چنين ترسيم کرده: 1- برخورد شديد با مردمي که در خيابانها تظاهرات ميکنند 2- برخورد با اساتيد دانشگاهها 3- برخورد با دانشآموزان و معلمان مدارس 4- برخورد با روحانيت و کسبه بازار 5- برخورد با گروههاي چپ 6- برخورد با کارگران اعتصابي 7- سانسور و کنترل مطبوعات 8- دستگيرکردن هزاران نفر از مردم از جمله زندانيان سياسي که در دو سال گذشته آزاد شدهاند 9- برخورد با گروههاي مسلح چريکي 10- افزايش اختيارات پليس و ساواک 11- اعمال اختناق شديد در کشور مانند سالهاي قبل 12- کشتار تعداد کثيري از مردم، بيشتر از آنچه تاکنون در دوران پهلوي انجام گرفته.
به خوبي مشخص است که اين داعيهداران «حقوقبشر»، نسخهاي را که براي آزاديخواهان شيلي و برقراري ديکتاتوري «پينوشه» جلاد پيچيده بودند، در ايران نيز همان را براي محمدرضا پهلوي تجويز کردند. و حکومت دستنشانده پهلوي نيز اين دستورالعملها را در روز سيزدهم آبان و روزهاي پس از آن، يک به يک به مورد اجرا ميگذارد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
تالیف: کامران غضنفری
يعني که به مردم ايران اينگونه القاء شود که براي برگزاري انتخابات آزاد و سالم در سال آينده، بايد محيطي امن و آرام وجود داشته باشد، لذا ارتش هم براي انجام اين امر خير! قدرت را به دست گرفته است!
در يک سند «سـّري» اداره اطلاعات و تحقيقات وزارت امور خارجه آمريکا، خطاب به وزير خارجه آمريکا، به تاريخ دوم نوامبر 1978، سرکوب مردم ضروری دانسته شده است:
" بدون توجه به اين که روند انتقال چگونه صورت ميگيرد، مطمئناً سرکوبهاي کوتاه مدت براي پايان بخشيدن به ناآراميها ضروري است. به هر حال، اين عمل پاسخ اساسي مشکل نميباشد، زيرا اين سرکوبها حتماً به خشونتهاي گستردهتري منجر خواهد شد و خطر اضمحلال کامل قدرت و تندروي در سياستهاي ايران را در بر خواهد داشت." 33
همچنين، در سند «سـّري» ديگري نيز که از جانب سوليوان (سفير آمريکا) براي وزارت امور خارجه آمريکا در همين روز ارسال شده، اقداماتي را که ميبايست دولت نظامي پس از روي کار آمدن انجام دهد، چنين بر شمرده است: "هر راه حل نظامي، بايستي لزوماً يک درگيري سخت با تظاهرکنندگان در خيابانها و استادان که در دانشگاهها تظاهرات ميکنند، دانشآموزان و معلمان در مدارس، رهبران مذهبي و حاميان بازاري آنها، چپگرايان از همه نوع، و تعداد قابل ملاحظهاي از کارگران اعتصابي داشته باشد تا بتواند همه اعتصابيون را به سرکار بازگرداند. محدود کردن مطبوعات هم غيرقابل اجتناب است. انجام اين عمليات بهطور حتم هزاران دستگيري به دنبال خواهد داشت که در ميان آنها احتمالاً بسياري از زندانيان سياسي خواهند بود که در يکي دو سال اخير آزاد شدهاند. از آنجا که مخالفين آشکار کردهاند که آماده مقاومت به شيوه چريکي هستند، ارتش مجبور خواهد بود با خشونتهاي گسترده شهري و تروريسم مخفي خارج شهري، مقابله کند ... ارتش بايد قادر باشد ناآراميها را خارج از شهرهاي بزرگ نيز کنترل کند.
براي جريانات شهري، پليس و ساواک بايد اختيارات بيشتري نسبت به آنچه در ماههاي اخير داشتهاند، به دست آورند و شايد لازم شود که توسط دايره اطلاعات ارتش که مورد وثوق فرماندهي عالي ارتش است، ياري داده شوند. براي مؤثر واقع شدن راهحل نظامي، بايستي ايران را به کشور شديداً کنترل شدهاي، مانند ايران قبل از شروع برنامه اعطاي آزاديهاي سياسي در اواسط سال 1976، تبديل نمود ... در اين شرايط خونريزي افزايش خواهد يافت و بر جمعيت بيشتري از آنچه تاکنون در تاريخ پهلوي اثر گذاشته، تأثير خواهد گذاشت. زخمهاي رواني اين عمليات تا زماني طولاني بعد از پايان اقدام نظامي، ادامه خواهد داشت." 34
همانگونه که ملاحظه ميگردد، بر طبق اين سند بسيار مهـّم، سفارت آمريکا در ايران، اقداماتي را که دولت نظامي ميبايست انجام دهد، چنين ترسيم کرده: 1- برخورد شديد با مردمي که در خيابانها تظاهرات ميکنند 2- برخورد با اساتيد دانشگاهها 3- برخورد با دانشآموزان و معلمان مدارس 4- برخورد با روحانيت و کسبه بازار 5- برخورد با گروههاي چپ 6- برخورد با کارگران اعتصابي 7- سانسور و کنترل مطبوعات 8- دستگيرکردن هزاران نفر از مردم از جمله زندانيان سياسي که در دو سال گذشته آزاد شدهاند 9- برخورد با گروههاي مسلح چريکي 10- افزايش اختيارات پليس و ساواک 11- اعمال اختناق شديد در کشور مانند سالهاي قبل 12- کشتار تعداد کثيري از مردم، بيشتر از آنچه تاکنون در دوران پهلوي انجام گرفته.
به خوبي مشخص است که اين داعيهداران «حقوقبشر»، نسخهاي را که براي آزاديخواهان شيلي و برقراري ديکتاتوري «پينوشه» جلاد پيچيده بودند، در ايران نيز همان را براي محمدرضا پهلوي تجويز کردند. و حکومت دستنشانده پهلوي نيز اين دستورالعملها را در روز سيزدهم آبان و روزهاي پس از آن، يک به يک به مورد اجرا ميگذارد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است