kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۴۱۸۶
تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۸
مطلب وارده

تغییر سبک زندگی در سریال «لژیونر»


 حسن مرادخانی
 «سبک زندگی» همان طور که از واژه آن پیداست از دو بخش «سبک» و «زندگی» ترکیب شده است. واژه «سبک»، بیان عادت واره‌ها، رفتارها و نگرش‌ها در یک بستر انسانی است که واژه زندگی و حیات را قالب بندی می‌کند. سبک زندگی از دو جهت فرهنگ را ساخت می‌دهد:
یک- از یک سو سبک زندگی، مسئله‌ای مربوط به چارچوب‌های خاص هر جامعه‌ای است که از آن اثر می‌پذیرد. این امر در جامعه ما، از دو مقوله عرف و مذهب تشکیل شده است. عرف در واقع همان بستر تاریخی و اجتماعی با تاروپودی مستحکم است که به سبک زندگی افراد جامعه شکل و فرم می‌دهد. دین و مذهب نیز قالبی برای معنادهی به همان سبک زندگی متأثر از عرف جامعه است. از این رو، عرف و مذهب در جامعه ایران، گذشته بنیادی دارد که در عمق وجود مردم نفوذ کرده و به عبارتی، سنتی را پایه ریزی کرده است که ستون‌های اصلی جامعه ایران را تشکیل می‌دهد.
دو- از سوی دیگر سبک زندگی، مسئله‌ای مربوط به کل جهان است. در عصر انفجار اطلاعات یا عصر تکنولوژی، سرعت انتقال مفاهیم و نگرش‌ها آنچنان زیاد است که از آن تعبیر به دنیای شیشه‌ای یا دهکده جهانی می‌شود. در این دنیای جدید، همه افراد، همدیگر را می‌بینند و هیچ چیزی برای پنهان کردن نیست. بدین معنا که با پیشرفت لحظه به لحظه تکنولوژی و ارتباطات، تمام ابعاد زندگی انسان از هر جامعه یا فرهنگی در معرض دید همگان قرار گرفته و مرزهای جغرافیایی را درهم شکسته و بی‌معنا ساخته است. این امر در ادبیات سیاسی، به جهانی شدن تعبیر می‌شود. جهانی شدن واژه‌ای غربی است که برخاسته از فرهنگ غرب است. جهانی شدن به دنبال جریان پایدار و مستمر تغییر فرهنگ و سبک زندگی جوامع مختلف دنیا و تزریق فرهنگ غربی و آمریکایی به شریان‌های حیاتی جوامع است، که این امر موجبات تولد فرهنگ واحد غربی را در سراسر جهان مهیا می‌سازد.
نقش رسانه‌ها در پدیداری جهانی شدن، در اولویت قرار دارد. از آنجا که اکثر رسانه‌ها در اختیار فرهنگ غربی و آمریکایی قرار دارد و هر روز قالب‌های جدید رسانه‌ای را به بازار دنیا معرفی می‌کند؛ تبلیغات گسترده‌ای را در جهت به لرزه درآوردن سنت‌های هر جامعه‌ای که متناقض با جامعه غربی است، به راه انداخته‌اند. هجوم تبلیغات در این سطح جهانی، موجب سست شدن ریشه‌های ارزشی و عرفی جوامع مختلف می‌شود. این امر در بستر جامعه ایران، ارزش‌های پذیرفته شده دینی و عرفی را به چالش می‌کشد و به مرور زمان این ارزش‌ها، معنای واقعی خود را در سطح جامعه از دست می‌دهند. در این راستا، افرادی که در جامعه رشد می‌کنند، افرادی با هویت‌های گم شده و ناقص خواهند بود که نه تنها قدرت انتخاب درست در تمام سطوح اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را ندارند بلکه انتخاب صحیح و درست را انتخابی می‌دانند که از کانال‌های ارتباطی رسانه‌های غربی و آمریکایی بیان می‌شود.
سریال «لژیونر» محصول شبکه پنج سیما، به صورت کاملاً آشکار و عریان، چارچوب‌های دینی و عرفی خانواده ایرانی را دچار تزلزل می‌کند. این سریال نیز مانند بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های دیگر سینمای ایران، عشق و عاشقی را چاشنی جذابیت خود قرار‌داده است، بدون اینکه هیچ‌گونه محتوای ارزشی و تربیتی خاصی همراه داشته باشد. به طوری که در این سریال، جریان عشق و عاشقی میان دختر و پسر برخلاف آنچه ریشه در عرف و دین خانواده ایرانی دارد، به وقوع می‌پیوندد. در این سریال به جای اینکه عشق جریان طبیعی خود را طی کند و مرد بودن مرد و زن بودن زن به منصه ظهور برسد، با جابجایی نقش‌ها در یک محیط خانوادگی بیگانه با بستر جامعه ایران مواجه می‌شویم. از همان آغاز و در قسمت‌های ابتدایی سریال، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می‌کند، عشق دختری به پسری از خانواده فامیلشان است. در واقع، کل سریال بر پایه ابراز علاقه‌های مداوم و دیوانه وار دختر برای پسر سپری می‌شود، تا جایی که دختر در مقابل خانواده‌اش با دادن حلقه‌ای به پسر، از وی خواستگاری می‌کند و با مخالفت و‌ عشوه‌های پسر روبرو می‌شود! خواستگاری دختر از پسر در جمع خانوادگی رخ می‌دهد و برخورد خانواده دختر با این مسئله، بسیار عادی و بدون هیچ‌گونه ناراحتی است. از این رو، مخاطب با مسئله‌ای مواجه می‌شود که کاملاً با فرهنگ و سبک زندگی او بیگانه است.
تجزیه و تحلیل رخداد مذکور در متن جامعه ایران و با چارچوب‌های خانواده ایرانی، تناقض‌هایی دارد. اولاً در قالب این سریال، فضای عشق و عاشقی موجود در جامعه رنگ می‌بازد و حیای دختر از یک طرف و غیرت مرد در برخورد خانوادگی از طرف دیگر به تاراج می‌رود، به گونه‌ای که اصول و قواعد حاکم بر جامعه از ریشه دچار بحران شده و تبعات ناگوار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به بار می‌آورد. ثانیاً این مسئله در قالب فمینیسم نیز می‌تواند مطرح شود و در واقع با ادعای برابری زن و مرد، محدودیت‌های خاص تعریف شده برای جنس زن را در این مکتب عرضه کرده و همگان را به مبارزه پنهانی علیه سنت‌ها بر می‌انگیزاند.
روش ازدواج و انتخاب همسر و ارتباط دختر و پسر در این سریال در چارچوب سبک زندگی غربی و بیگانه با جامعه اسلامی- ایرانی قرار دارد. در یک برآورد کلی، پروژه معنازدایی و به عبارتی محو مقوله خانواده از سبک زندگی جوامع مختلف در دستور کار رسانه‌های غربی و آمریکایی قرار دارد و این فضای مبهم و تاریک در بستر جامعه ایران با جدیت بیشتری، با توجه به ریشه‌های سنتی و مذهبی آن، نه تنها در قاب رسانه‌های غربی و آمریکایی تبلیغ می‌شود بلکه امروز در قاب رسانه ملی نیز به تصویر کشیده شده است.