kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۱۰۰۳
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۰

۳ شاقول و فرصت بهارستان(یادداشت روز)



دو روز پیش آقای روحانی 17 گزینه پیشنهادی خود را برای تصدی مسئولیت وزارتخانه‌ها - بجز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری- در دولت دوازدهم، به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. اعضای کابینه نسبت به دولت یازدهم 50 درصد تغییر کرده‌اند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری سه جهت‌گیری اصلی را به آقای روحانی و همکاران ایشان در دولت ارائه کردند که عبارت‌اند از؛ 1- پرداختن به مشکلات مردم که امروز در درجه‌ اوّل، مشکلات اقتصادی و معیشتی است. 2- تعامل گسترده‌ با دنیا به طوری که هم به ملّتها و دولتهای دیگر کمک کنیم، هم از کمک آنها بهره‌مند بشویم. 3- ظهور با صلابت و قدرت در برابر هر نوع سلطه‌طلبی.
 اعضای کابینه به عنوان سکان‌داران بازوهای دولت در حوزه‌های مختلف، در خط مقدم پیگیری و تحقق این جهت‌گیری سه‌گانه هستند و بی‌شک نمایندگان مجلس نیز در جلسات خود با این افراد و ارزیابی‌هایشان باید از این زوایا به بررسی میزان صلاحیت گزینه‌های پیشنهادی بپردازند. نیمی از کابینه کارنامه‌ای چهار ساله در وزارت مورد نظر دارند و شاید بتوان گفت از این جهت، ارزیابی و نمره دادن به آنان نسبت به نیم دیگر راحت‌تر باشد. نوع عملکرد و خروجی وزارتخانه آنها چقدر با این سه جهت‌گیری همخوانی دارد و چه نمره‌ای می‌توان و باید به آنها داد؟
نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رای خود سرنوشت ملت را در حوزه‌های مختلف تعیین می‌کنند و از این منظر وظیفه‌ای خطیر بر دوش دارند. رای حزبی، قبیله‌‌ای و معطوف به فواید و عواید شخصی و گروهی، آفت این مسئولیت خطیر است. نمایندگان مجلس در این برهه حساس بر اساس سوگندی که یاد کرده‌اند، در برابر خداوند متعال و ملت مسئول هستند و موافقت و مخالفتشان با هر کدام از اعضای پیشنهادی کابینه باید دارای ادله و گواهی باشد که بتوانند در برابر آن پاسخگو باشند. از این منظر مجلس باید تحلیلی درست و معطوف به واقعیت از این جهت‌گیری سه‌گانه داشته باشد و از این دریچه به تایید یا رد گزینه‌های پیشنهادی دولت بپردازد.
دولت یازدهم با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژ و اقتصاد، موفق به کسب رای مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرت‌های غربی برای گشودن گره‌های اقتصادی، نسبتی با واقعیت‌های اقتصادی ندارد. نگاهی به نتایج نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد مردم علی رغم رای دادن به آقای روحانی، همچنان مطالبه اصلی‌شان حل مشکلات اقتصادی است و از این منظر به آقای روحانی و دولت قبلی ایشان نمره قبولی نمی‌دهند. حال باید پرسید آیا دولت دوازدهم برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، می‌خواهد همان راه پیشین را طی کند؟
چند برابر شدن نقدینگی، عملکرد ضدتولید و فسادزای بانک‌ها، مشکلات ناشی از موسسات مالی غیرمجاز، رکود بازار خرید و فروش مسکن، افزایش سرسام‌آور اجاره‌خانه و موارد دیگری که می‌توان به اینها افزود، ربط چندانی به تحریم و بهانه‌های اینچنینی ندارد. همتی می‌خواهد که به آنها بپردازد و حرکتی کند. دولت در سال 92 مدعی بود ویرانه‌ای با خزانه‌ای خالی تحویل گرفته و هرگاه پرسیده شد پس اثر آن تدبیرها و امیدها کجاست، می‌گفتند فعلاً مشغول آواربرداری هستیم و عمران و آبادانی بماند برای دولت بعد. حال دیگر دولت قبل همین دولت تدبیر و امید است و نمی‌توان تقصیرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.
درباره تعامل گسترده با دنیا نیز باید گفت و دید منظور از دنیا چیست؟ عده‌ای دنیا را در غرب و آن هم چند کشور اروپایی و آمریکا خلاصه می‌کنند، می‌بینند و نشان می‌دهند. جمهوری اسلامی ایران تنها با 7 کشور مرز خاکی (شش هزار کیلومتر) و با 6 کشور دیگر مرز آبی (2700 کیلومتر) دارد. منزوی کردن چنین کشوری که از منظر تعداد همسایگان و طول مرزهای آبی و خاکی یکی از کشورهای منحصر به فرد دنیاست، بیشتر شبیه یک رویاست تا یک برنامه واقعی و عملی. البته این موضوع مشروط به آن است که تعامل و ارتباط صرفاً با چشم آبی‌ها تعریف نشود! نکته دیگر تعامل با ملت‌هاست که از جهاتی حتی بر ارتباط و تعامل با دولت‌ها نیز ارجحیت دارد. آنچه امروز از آن به عنوان قدرت و نفوذ ایران در منطقه یاد می‌شود، بیش از آنکه ناشی از ارتباط با دولت‌ها باشد، ناشی از ارتباطی مبتنی بر صداقت و حمایت بی‌چشم‌داشت، از مردم مظلوم و بی‌پناه است. همین رویکرد انقلابی و مبتنی بر آموزه‌های اسلام ناب است که همچون خاری کشنده در چشم آمریکا و مزدورانش فرو رفته و آنها را به فریاد و جنجال کشانده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره جهت‌گیری سوم خطاب به دولتمردان تاکید کردند؛ «در برابر هر سلطه‌طلبی، با صلابت و قدرت ظاهر بشوید؛ آن سلطه‌طلب هر که می‌خواهد باشد؛ امروز از همه متجاوزتر و وقیح‌تر، رژیم ایالات متّحده‌ آمریکا است؛ در مقابل اینها با صلابت ظاهر بشوید، با قدرت ظاهر بشوید؛ با پشتوانه‌ اقتدار ملّی و کمک این مردم می‌توانید از ترفندهای آنها جلوگیری کنید و آن را دفع کنید.» نکته قابل تامل و کلیدی درباره این جهت‌گیری، پشتوانه ملی و کمک مردم برای ایستادگی مقابل دشمن است. آمریکایی‌ها بارها به صراحت گفته‌اند که هدف آنها از فشار به ایران، تاثیرگذاری بر مردم و تحریک و خسته و در نهایت تسلیم کردن آنان است. ملتی که قدر استقلال و عزت خود را نداند، تن به هر ذلتی می‌دهد. واکنش گسترده و فراگیر چند روز اخیر مردم - با سلایق سیاسی مختلف- به ماجرای تاسف‌آمیز «سلفی حقارت» چند نماینده در مجلس با فدریکا موگرینی، نشان داد عزت و غرور ملی برای ایرانیان یک اصل اساسی است و با تمام اختلاف سلیقه‌هایی که دارند، نسبت به چنین مسائلی به شدت حساس‌اند و به سادگی از کنار آن عبور نمی‌کنند.
مذاکرات هسته‌ای و برجام می‌توانست و اگر بگذارند و اجازه دهند، می‌تواند درس و عبرتی تاریخی در این زمینه باشد. رسانه‌ها و خواص در این ماجرا نقشی تعیین‌کننده دارند. از رسانه‌ای که مسئولش اعتراف می‌کند برای عبور از سد افکار عمومی، برجام را بزک کردیم، برای تحقق این درس و انتقال آن به جامعه چه انتظاری می‌توان داشت؟ یا آن رسانه‌ای که بودجه‌اش گروگان است و محافظه‌کاری کمترین صفت برای توضیح وضعیت آن است... در میدان ایستادگی مقابل دشمن - بخصوص آمریکا- عده‌ای که خود بزدل هستند مردم را نیز می‌ترسانند، عده‌ای دیگر دشمنی آشکار را توهم توطئه جلوه می‌دهند و برخی نیز با سرگرم کردن مردم به مسائل دم دستی و پیش پاافتاده، حواس مردم را از این موضوع کلیدی پرت می‌کنند.
حال با در نظر گرفتن این مسائل باید پرسید آیا مجلس می‌تواند با ابزار رای اعتماد، کابینه‌ای در شأن این سه شاقول را شکل دهد؟ ماجرای سلفی با موگرینی نشانه خوبی برای یک مجلس ششدانگ و حواس‌جمع نیست. مقطع ارزیابی کابینه و رای اعتماد به وزرا فرصت خوبی برای بازسازی این‌ جایگاه است.

محمد صرفی