kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۸۷۶۶
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۹
گزارش خبری تحلیلی کیهان

برجام 2 ساله شد/نوشتند فتح‌الفتوح، بخوانید تقریباً هیچ!

اکنون 2 سال از امضای برجام می‌گذرد، توافقی که در توصیف آن نوشتند: «فتح‌الفتوح» اما با گذشت زمان روشن شده «تقریباً هیچ» بوده است؛ موضعی که خود دولتمردان به آن اعتراف کردند.

سرویس سیاسی-

«کارمی گیلون» رئیس ‌اسبق سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شین بت) به مناسبت دومین سالگرد امضای برجام در یادداشتی برای نشریه آمریکایی فارن پالیسی نوشت: برای ده‌ها سال، دغدغه ما در اسرائیل این بود که چگونه برنامه هسته‌ای ایران را نابود کنیم. یکی از گزینه‌ها انجام عملیات نظامی بود اما این گزینه خطرات و هزینه‌های زیادی داشت و تضمینی هم برای موفقیت آن وجود نداشت.
گیلون افزود: اما قدرت‌های بزرگ جهان - بدون شلیک حتی یک گلوله - از طریق برجام زیرساخت‌های هسته‌ای کلیدی ایران را از بین بردند و این کشور را تحت نظارت و بازرسی‌های شدید قرار دادند.
وی در ادامه نوشت: ایران به واسطه برجام دوسوم از سانتریفیوژهایش را از مدار خارج کرد، ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را تا 98 درصد کاهش داد، قلب رآکتور هسته‌ای اراک را با سیمان پر کرد، و مهم‌تر از همه اینکه به بازرسان دسترسی بی‌سابقه‌ای به تاسیسات هسته‌ای خود داد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، رئیس ‌اسبق سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شین بت) در ادامه از برجام به عنوان یک موهبت برای این رژیم یاد کرد.
گیلون تصریح کرد: حتی سرسخت‌ترین منتقدین برجام از جمله ترامپ، نتانیاهو و تعدادی از همکاران من در مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل نیز امروز علنا یا تلویحا به نتایج مثبت آن اذعان دارند یا اینکه دست‌کم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کرده‌اند.
روسیاهی مدعیان «همنوایی منتقدان برجام با اسرائیل»
پس از امضای برجام - تیرماه 94- برخی از مقامات ارشد دولت یازدهم در کنار روزنامه‌های زنجیره‌ای و مدعیان اصلاحات با اجرای «عملیات روانی علیه منتقدین برای جا انداختن و تحمیل توافقات پرخسارت» مدعی شدند که مخالفان برجام در داخل کشور با عربستان و اسرائیل همنوا شده‌اند! و شعار می‌دادند که «کیهان، اسرائیل، پیوندتان مبارک»! همچنین برخی دولتمردان تاکید داشتند که برجام میان دشمنان ایران تفرقه ایجاد کرده است.
چندی پس از این ادعا - شهریور 94- «عادل الجبیر» وزیر خارجه آل‌سعود اعلام کرد که «ریاض از ضمانت‌هایی که باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا درباره نتایج پایانی مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 (برجام) داده خرسند است».
«ترکی الفیصل» رئیس ‌اسبق دستگاه اطلاعاتی آل‌سعود نیز چندی پیش در اندیشکده دولت‌های عربی خلیج ‌فارس در واشنگتن ضمن دفاع از برجام گفت: «تصور نمی‌کنم نیازی باشد ترامپ برجام را لغو کند؛ اگر توافق هسته‌ای را لغو کند، پیامدهایی درپی خواهد داشت».
«افرایم هالوی» رئیس ‌سابق موساد که زمانی مغز متفکر سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی به شمار می‌رفت نیز- مرداد ماه 94- در مصاحبه با کانال 2 رژیم صهیونیستی اعلام کرد که توافق هسته‌ای میان ایران و شش قدرت جهانی به سود رژیم صهیونیستی خواهد بود.
همچنین «جان کری» وزیر سابق امور خارجه آمریکا، سال گذشته در اجلاس سابان- متعلق به صهیونیست‌ها - گفت: «هیچ چیز بهتر از توافق هسته‌ای(برجام)، دوستی دولت اوباما با اسرائیل را نشان نمی‌دهد».
روزنامه جروزالم‌پست نیز- مهرماه 95- در گزارشی نوشت: «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل با «هیلاری کلینتون» نامزد حزب دموکرات و «دونالد ترامپ» نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به طور جداگانه دیدار کرد و در این دیدارها تاکید شد که آمریکا در اجرای برجام با اسرائیل هماهنگ است.
بسیاری از کار‌شناسان اظهارات نتانیاهو در طول مذاکرات و در مخالفت با توافق هسته‌ای را بخشی از سناریوی «پلیس خوب- پلیس بد» دانسته و تاکید داشتند که این سناریو در راستای تکمیل پروژه امتیازگیری حداکثری از ایران به اجرا درآمد.
اگر برجام سقوط کند آزادی عمل ایران
 بیشتر می‌شود
«بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس در یادداشتی که به مناسبت دومین سالگرد توافق هسته‌ای ایران و 1+5 در «واشنگتن پست» منتشر شده با تاکید بر موفق بودن بازرسی‌ها از تاسیسات هسته‌ای ایران آورده است: «اگر این توافق سقوط کند، چه عواقبی دربر خواهد داشت؟ واقعیت این است که ایران و نه آمریکا یا انگلیس، دوباره آزادی عمل بیشتری به دست آورده و سران این کشور بدون محدودیت در برنامه‌های هسته‌ای، سانتریفیوژها را بازگردانده و ذخایر اورانیوم را جایگزین می‌سازند».
به گزارش خبرگزاری‌ها، «ریچارد نفیو» مسئول پیشین اداره تحریم‌ها و عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا و «فیلیپ گوردون» دستیار ویژه سابق رئیس‌جمهور آمریکا طی یادداشتی در نشریه آتلانتیک نوشتند: «برجام به دقت کاری را که باید، انجام می‌دهد، نشان دادن منفعت همکاری با جامعه جهانی به مردم ایران و زمان خریدن برای تغییر بالقوه در سیاست‌های داخلی و خارجی ایران».
این مقامات آمریکایی در ادامه تأکید کردند که پس از برجام، رفتار ایران در منطقه تغییری نکرده است.
برد- برد نتیجه داد،
هسته‌ای رفت تحریم‌ها ماند!
«فتح الفتوح دیپلماسی ایران»، «کلید چرخید، ایران خندید»، «مهر تدبیر بر پیشانی تحریم»، «انفجار امید»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «ظریف گل زد، ایران خندید»، «پیروزی بدون جنگ»، «انقلاب دیپلماسی، جهان تغییر کرد»، «حصر ایران شکست»، «انفجار اتمی بدون بمب»، «تلاش‌های ظریف و کری نتیجه داد، توافق قهرمانانه ایران»، «خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا» و... اینها تیتر نخست روزنامه‌های مدعی اصلاحات در روز 24 تیرماه 94- یک‌روز پس از امضای برجام- است.
همه این اوصاف در حالی برای برجام به کار گرفته می‌شد که رئیس بانک مرکزی در حاشیه نشست صندوق بین‌المللی پول در آمریکا، در مصاحبه‌ای با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد که دستاورد ایران از برجام «تقریباً هیچ» بوده است.
دلسوزان نظام و منتقدان روند مذاکرات هسته‌ای در طول مذاکرات بارها به این موضوع اشاره کردند که جدول زمان‌بندی انجام تعهدات طرفین و نوع تعهدات به هیچ عنوان با یکدیگر تناسبی ندارد. یکی از دغدغه‌های منتقدان این بود که چگونه قرار است طرف غربی به ویژه آمریکا- مشهور به قاتل زنجیره‌ای توافقات- را متعهد به اجرای تعهداتش در لغو تحریم‌ها بکنیم؟! و چرا ما باید تعهدات خود را به صورت نقد انجام دهیم و سپس منتظر وعده‌های نسیه آمریکا باشیم؟!
در سوی مقابل، برخی از مقامات ارشد دولت و رسانه‌های به ظاهر حامی دولت، به دلیل سستی استدلال و فقدان دلایل کارشناسی، توهین، تخریب و ناسزاگویی را به عنوان تنها گزینه موجود در مقابل نقدهای کارشناسی دلسوزان نظام انتخاب کرده و توپخانه خود را علیه منتقدین نشانه رفتند. توهین‌هایی چون «کاسبان تحریم»، «ترسو»،«بزدل»، «متوهم»، «مستضعف فکری» و در نهایت حواله دادن منتقدان به جهنم از سوی دولتمردان، پاسخ‌هایی بود که جایگزین جواب کارشناسی شد.
در نهایت دولت یازدهم بی‌آنکه تضمین محکم و غیرقابل تغییری از حریف بگیرد، بسیاری از تعهدات خود را به صورت کاملا یکجانبه و به گونه‌ای که قابل بازگشت نیست، عملیاتی کرد. خروج بیش از 12 هزار سانتریفیوژ از چرخه غنی‌سازی، توقف تحقیق و توسعه برای غنی‌سازی در فردو، بتن‌ریزی در قلب رآکتور اراک و خروج 9700 کیلوگرم از ده‌ هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد- که طی ده سال با تلاش دانشمندان هسته‌ای کشورمان به دست آورده بودیم- از کشور از جمله این اقدامات است که هزینه‌های سنگینی را در پی داشت.
روزنامه کیهان در همان ایام با دلایل کارشناسی و براساس مستندات متعدد تاکید کرد که با این رویکرد، در نهایت ضمن از دست رفتن توانایی‌های هسته‌ای کشورمان، تحریم‌ها پابرجا خواهد ماند.
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا- دی ماه 95- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، از برد- برد در مذاکرات هسته‌ای رمزگشایی کرد. کری تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هسته‌ای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
گفتنی است محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که به نیویورک سفر کرده است در جمع خبرنگاران تاکید کرده است: «متاسفانه آمریکا ضمن این که حداقل ماندگاری را در این توافق(برجام) داشته است ولی با اجازه ندادن به ایران در بهره بردن از منافع کامل این توافق در عمل نمودن به روح این توافق شکست خورده است و ما بر این باوریم که آنان در موضع خودشان بازنگری کنند زیرا این امر به سود پایداری این توافق نیست.»
از بازگشایی 1000 ال سی در روز تعطیل
 تا وعده لغو بالمره تمامی تحریم‌ها
براساس آنچه از سوی برخی از دولتمردان و رسانه‌های به ظاهر حامی دولت ادعا شده بود، قرار بود طبق برجام نه تنها تحریم‌های قبلی علیه ایران لغو شود بلکه تحریم جدیدی نیز علیه کشورمان تصویب نشود اما همه چیز برعکس شد و نه تنها تحریم‌های قبلی (حتی هسته‌ای؛ مانند تحریم U_turn) سر جای خود باقی ماند بلکه تحریم‌های بی‌سابقه؛ شدید و جدیدی در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هسته‌ای را از دست داده‌ایم و همزمان تحریم هم می‌شویم.
این در حالی بود که مقامات ارشد دولت بر لغو تمامی تحریم‌ها تاکید کرده بودند. برای نمونه، روحانی پس از اعلام جمع‌بندی و توافق نهایی در مذاکرات هسته‌ای در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی در سالن اجلاس سران- 23 تیر 94- با هیجان و افتخار اعلام کرد همه تحریم‌های بانکی و مالی و موشکی و نظامی بالمّره در روز اجرای توافق لغو خواهد شد و نه تعلیق. روحانی در همین سخنرانی با اشاره به دستاوردهای بسیار برجام از باز شدن «هزار ال‌سی» خبر داد و تصریح کرد: «در همین تجربه چند ساعته امروز هزار ال‌سی در بانک‌های مختلف باز شد و این نشان داد آنها که می‌گفتند باور نکنید، اشتباه می‌کردند». وی در حالی از باز شدن هزار ال‌سی آن هم در یک روز تعطیل برای غربی‌ها خبر می‌داد که باید بدانیم برای باز کردن ال‌سی، بانک‌ها موظف هستند کد اعتباری بین‌المللی بانکی (سوئیفت‌کد) داشته باشند در حالی که هنوز تحریم سوئیفت بانک‌های ایرانی لغو نشده بود ثانیا بانک‌های خارجی در روز اجرای برجام که مصادف با یکشنبه 27 دی بود، تعطیل بوده‌اند و طبیعتا ال‌سی نیز نمی‌توانستند باز کنند. پس از این اظهار نظر قابل تامل، علاوه بر منتقدان و فعالان اقتصادی، حتی رسانه‌های ذوق‌زده برجام نیز به موضوع گشایش 1000 ال‌سی واکنش نشان داده و آن را زیر سؤال بردند.
فشار ایمیلی در مقابل سونامی نقض برجام!
روزنامه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات و برخی از مقامات ارشد دولت یازدهم همواره تاکید داشتند که دیپلماسی جای بیانیه خواندن نیست و مدعی بودند که «باید با تخصص و تجربه با جهان صحبت کرد» و «اولویت دولت یازدهم، تعامل‌گرایی، عقلانیت و تنش‌زدایی با جهان است». اما در نهایت، ناشی‌گری در دیپلماسی توسط مقامات دولت یازدهم موجب تحریم، تحقیر و تهدید علیه منافع کشورمان شد.
آمریکا از نخستین روزهای اجرای تعهدات خود ذیل برجام- دی ماه 94- مفاد توافق را نقض کرد. تصویب تحریم‌های جدید، غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران، تصویب قانون محدودیت ویزا، تمدید قانون تحریمی آیسا، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران، اعلام هشدار و ایجاد هراس در بانک‌های بزرگ اروپایی درخصوص عواقب همکاری با ایران، تصویب بیش از 70 طرح ضد ایرانی در کنگره و طرح «تحریم‌های جامع علیه ایران» تنها بخشی از عهدشکنی‌های آمریکا در اجرای برجام است.
اقدامات آمریکا در نقض برجام چنان شدت گرفت که تحلیلگران غربی از آن به «شلیک به قلب برجام» تعبیر کردند. رسانه‌های غربی نیز به دفعات به عهدشکنی آمریکا اذعان کردند. فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی با اشاره به تداوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران بعد از برجام نوشته بود: «تلاش‌های آمریکا برای بیرون نگه داشتن ایران از سیستم بانکی بین‌المللی عملا همان تاثیر پاره کردن برجام را دارد». همچنین نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: «ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریم‌های آمریکا، هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است». روزنامه «گلف تودی» نیز در گزارشی نوشت: «ایران روی کاغذ به سیستم سوئیفت- سیستم تراکنش‌های مالی جهانی- وصل شده اما در عمل این مهم اتفاق نیفتاده است». اما متاسفانه دولت یازدهم در واکنش به گستاخی‌های مکرر آمریکا به فشار ایمیلی، پیام توئیتری و نامه‌نگاری و برگزاری جلسات نمایشی بسنده کرد، حال آنکه تنها پاسخ عملی و قاطع به گستاخی آمریکا عمل به 29 شرط اجرای برجام است.
مدعیان امضای کری تضمین است
 در آغوش فرزندخوانده آمریکا!
اکنون با اینکه حدود 2 سال از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام می‌گذرد، همچنان دو گروه «سهل‌اندیش» و «ماموریت‌دار برای بزک غرب» به مردم وعده می‌دهند که هنوز هم برای شروع تعهدات طرف مقابل دیر هم نشده است!
علی‌رغم کارنامه سیاه آمریکا در اجرای تعهدات بین‌المللی و نقض‌عهدهای مکرر در تعهدات مختلف، روزنامه‌های زنجیره‌ای در سال‌های گذشته تاکید می‌کردند که باید به قول آمریکایی‌ها در اجرای برجام اعتماد کرد. برای نمونه، روزنامه زنجیره‌ای شرق- دی‌ماه 94- در تیتر یک خود نوشت: «اطمینان تهران از اجرای برجام، امضای کری تضمین است».
اما وقتی تشت رسوایی برجام از بام افتاد، مقامات دولت یازدهم و روزنامه‌های زنجیره‌ای تاکید کردند: «آمریکا بدعهدی می‌کند اما ما با جامعه جهانی توافق کرده‌ایم و آمریکا نمی‌تواند آن را نقض کند.». در روزهای اخیر نیز دولتمردان و رسانه‌های به ظاهر حامی دولت از تضمین اروپای «آقا اجازه»- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- سخن می‌گویند. این در حالی است که اتحادیه اروپا مدعی است که آمریکا تاکنون برجام را نقض نکرده است.
در حالی که با روی کار آمدن ترامپ، کاخ سفید از چهره واقعی خود در دشمنی عمیق و آشکار با ایران پرده برداشته است، عده‌ای در داخل ساده‏لوحانه راه مقابله با ترامپ دیوانه را افتادن در آغوش فرزندخوانده آمریکا یعنی اروپا عنوان می‌کنند.
چندی پیش ریچارد هاویت (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) گفته بود: «توافق هسته‌ای، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. پیشرفت واقعی در زمینه حقوق بشر امکان‌پذیر است. نیروهایی در داخل ایران، درحال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود... اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست.»
در بهمن ماه سال 95، آمریکا به بهانه آزمایش موشکی ایران تحریم‌های جدیدی را علیه کشورمان تصویب کرد. پس از این اقدام، روزنامه «هندلز بلات» آلمان در گزارشی نوشت: «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان در اظهارنظری از رویکرد آمریکا در قبال ایران حمایت کرده و تحریم‌های جدید تصویب شده علیه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزیابی کرد.
در هفته‌های گذشته، همزمان با سفر ظریف به اروپا، اتحادیه اروپا تحریم‌های ضد ایرانی را به‌روزرسانی کرد و فرانسه میزبان همایش گروهک تروریستی منافقین در پاریس بود.
در چنین شرایطی امید بستن به اروپایی‌ها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن در دام شغال از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است. حال آنکه نگاهی دقیق به وضعیت آشفته و به‌هم ریخته آمریکا نشان می‌دهد، خط و نشان کشیدن‌های آن علیه ایران چیزی جز بلوف نیست.
اجازه ندهیم آمریکا به این مدل برجامی عادت کند
گفتنی است اجرای برجام از سوی دولت، به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مشروط شد. اما متاسفانه دولت مرتکب قصور و تقصیر‌های فراوان در مراعات آن 29 شرط شد. در همین رابطه، «علی‌اکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام - تیرماه 95- در مصاحبه با خبرگزاری صداوسیما، گفت: «به برخی شروط 9 گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
در قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» مصوب مجلس شورای اسلامی تاکید شده است که «دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغو شده و یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنی‌سازی کشور به یکصد و نود هزار سو افزایش یابد».
متاسفانه واکنش منفعلانه دولت یازدهم در قبال عمل نکردن آمریکا به تعهدات خود،‌ این گزاره را در ذهن دولتمردان آمریکایی تقویت کرده است که می‌توانند برخلاف تعهداتشان عمل کنند و مطمئن باشند که از سوی ایران، واکنش عملی مشاهده نخواهد شد. این در حالی است که وظیفه حراست از منافع ملی و عزت ایرانی ایجاب می‌کند که به آمریکا اجازه ندهیم که به این مدل برجامی عادت کند.