پوزش و تصحیح
با پوزش از خوانندگان گرامی، متن خبر تیتر اول کیهان دیروز، با عنوان «گزارش خبری تحلیلی کیهان؛ توتال اگر کرسنت2 نیست، چرا متن قرارداد را پنهان میکنید؟!» اشتباهاً به خبر دیگری اختصاص یافته بود که ضمن پوزش، متن اصلی خبر مورد اشاره از نظرتان میگذرد؛
گزارش خبری تحلیلی کیهان
توتال اگر کرسنت 2 نیست، چرا متن قرارداد را پنهان میکنید؟!
دولتیها این روزها ادعاهای جالب و بامزهای دارند. شدهاند عطاری که دائم از دانه سیاهی که خودشان میگویند مشک و عنبر است تعریف میکنند! اما اگر شباهتی با او دارند، فرقی هم با آن عطار دارند .
عطار دانهای را گذاشته بود و هیاهو میکرد مشک است! عطرش هوش از سر میبرد و دماغ جان را مینوازد و ... و هر که میرسید بو میکرد میفهمید که عطار لاف میزند و فریب میدهد تا سکهای از مشتری بینوا برباید . در این بین آن نگونبختانی که دانه را بو نکرده خریده بودند،سرشان کلاه میرفت و ...
اما دولتیها اکنون تجربه آن عطار را به کار بستهاند و کار خودشان را راحت کردهاند. آنها جار میزنند قراردادی دارند که در عالم بینظیر و بیمانند است، هزار حسن دارد، هیچ عیبی که ندارد هیچ، کلی عایدی و منفعت هم دارد و خلاصه تا میتوانند بر طبل تبلیغ میکوبند و لاف گزاف میزنند. اما چون میترسند کسی بیاید و مشک دروغین را ببوید و مشت دروغگو را باز کند، برخلاف آن عطار، حاضر نیستند هیچ کارشناس و منتقد و دلسوزی را از متن قرارداد مطلع کنند! شاید آنها هم مثل اسلافشان معتقدند نفت ماده بدبویی است و کسی نباید مشامش را با بوئیدن آن بیازارد و بهتر است نفت و گاز بدبو را به اجنبی نامسلمان بدهیم تا این بوی بد را او تحمل کند!
این لب مطلب است و جان کلام که دولت یازدهم، مثل همه کارهای دیگر، اجازه نمیدهد که مشک خود ببوید ، بلکه ترجیح میدهد از جانب آن سخن بگوید!
هرروزه مقامات مختلف دولتی و نفتی و ... در مدح و منقبت قرارداد با توتال سخنها میگویند. آنقدر دامنه این حرفها بالا گرفته که کمکم برخی به این تردید میافتند که کاش در دهه 30 شمسی هم مردان مردی همچون دولت یازدهمیها بودند و جلوی ملی شدن صنعت نفت را میگرفتند! چهاشکالی داشت همان روزگار با همین کشور دوست و برادر فرانسه یا آنیکی برادر، انگلیس قرارداد میبستیم و به سبک همین فاز یازده پارس جنوبی، کل نفت و گاز و اصلا همه چیز را سر و سامان میدادیم؟! چه کار عبثی بود که آن سالها کردند و ابرقدرتها را رنجاندند؟! آن هم وقتی چنین راههای مشعشع و پرسودی در جذب سرمایه خارجی وجود دارد!
وقتی میتوان با یک شرکت خارجی قرارداد بست، سرمایهاش را به ایران آورد، دانشش را بهکار گرفت، خودمان هم مثل آقا دست در جیب کنیم و قدم بزنیم و با همین تدبیر، میلیارد میلیارد دلار وارد کشور کنیم، چه جنونی برای ملی کردن نفت داشتیم؟!
این کاری است که دولتیها با روح و روان جامعه میکنند .
البته آنها با دهها رسانه قلم به مزد و آگهی بگیر و ... انتظار دارند همه و همه سر تعظیم فرود بیاورند و تصدیق کنند اما در این میان هستند تک و توک کسانی که داد میزنند «پادشاه لخت است»! و خواب آرام آنها که آرزو دارند در خواب ملت، غارت منابع و وابستگی ایران را رقم بزنند آشفته میکنند!
این میشود که برای ساکت کردن آن چند نفر، دست به هر کاری میزنند. گاهی با جوابیههای موهن و خارج از عرف و ادب ،گاهی با جوک ساختن و مسخره کردن، گاهی با فحاشی و پردهدری،گاهی ...و خلاصه همه کاری میشود تا صدایی از کسی درنیاید. خصوصا اینکه موضوع نفت است و دستها بازتر است...
اما اصلا شاید حق با آنها باشد و واقعا قرارداد دولتیها با توتال، برآورنده همه حوائج یک ملت باشد و اصلا این همان قرارداد آرمانی باشد که هر کشور صاحب نفتی آرزویش را میکشد! از عربستان با آرامکویش تا عراق و نیجریه و الجزایر و ...همه و همه آرزو میکنند که کاش روابطشان با جان آنقدر خوب بود که میتوانستند قراردادی با توتال آنهم به این شکل منعقد کنند! خب اگر حق با دولتیهاست، دیگر چه اهمیتی دارد که کیهان چه میگوید و انتقاد میکند؟!
راستی برای فهم اینکه حق با آنهاست یا با کیهان و منتقدان، چه راههایی داریم؟!
یک راه نگاه به گذشته و سوابق است. امضاکننده این قرارداد، همان کسی است که ایران را در چاه کرسنت انداخت و بخاطر آن هم به انفصال از خدمات دولتی محکوم شده است!! اگر قوه قضائیه توان ندارد حکمش را اجرا کند، حرفی نیست اما این، سوابق سوء افراد را که عوض نمیکند، میکند؟! رئیس او هم همین سابقه درخشان و مشعشع را دارد و نشستنش روی صندلی وزارت، ایران را در پرونده کرسنت محکوم کرد! طرف قرارداد هم که توتال است! شریک رقیب ما در همان میدان گازی! (که این یکی الحق جزء شیرینکاریهای اختصاصی دولت یازدهم است)همان که قبلا در یک قرارداد دیگر رشوه داده بود، همانکه همین حالا میگوید تحریم شود چنین و چنان میکنیم (و وزارت نفتیها با هنرمندی تجاهل العارف میکنند و میکوشند نشان دهند فرق بین تحریمهای بینالمللی،تحریم آمریکا،تحریم نفتی،تحریمهای جدید و ...را نمیدانند!)
این یکی از راههای رسیدن به این است که این قرارداد همان چیزی است که میگویند یا نه! یعنی نگاهی به پیشینه و خدمات و ضرباتی که از همین افراد خوردهایم.
ممکن است کسی بگوید آقاجان! بیخیال گذشته بشوید! تاکی میخواهید گذشتهها را شخم بزنید؟! هرچه بوده تمام شده و بر گذشته صلوات بفرستید ! حالا فرانسه یک رشوهای داد دیگر،تمام شد! حالا ما در کرسنت یک محکومیتی گرفتیم دیگر! مگر بیستسیمیلیارد دلار چه ارزشی دارد که شما دائم آن را به رخ میکشید و همه چیز را به آن ربط میدهید؟! از این حرفها دست بردارید!
فرض کنیم که یک ملت تصمیم میگیرد به خودش و به آیندگانش ظلم کند، قوه عاقلهاش را یکجا بکَند و دور بیندازد ، به این توصیه عمل کند و گذشته را از یاد ببرد! میدانیم که این خلاف عقل و شعور و منطق است، اما فرض است دیگر، فرض کنید!
دیگر چه راهی میماند تا این ادعاهای رنگارنگ و این لاف گزافها را راستی آزمایی کنیم؟!
تنها و تنها یک راه و آن اینکه همچون عطار اول ماجرا، اجازه بدهیم مردم دانه سیاه را ببویند. یعنی اجازه بدهید مردم از متن قرارداد مطلع شوند تا خودشان قضاوت کنند که چه کسی راست میگوید.
اما آنها هرگز تن به این خواسته منطقی و معقول نمیدهند و مردم را از حق مسلم خودشان محروم میکنند. چرا؟! از چه میترسید؟! شاید مردم خواندند و فهمیدند حق با شماست و کیهان اشتباه میکند ! این همه واهمه از چیست؟! آیا نشنیدید که گفتند:«آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟»
چرا با عدم انتشار متن قرارداد و پنهان شدن پشت واژه «محرمانه» اجازه میدهید هر ادعایی در جامعه شکل بگیرد؟! شما که از کار خودتان مطمئنید و حق ملت را حفظ کردهاید، خب سندش را منتشر کنید تا شاید موفق شدید مثل شبهایی دیگر، مردم را برای جشن و پایکوبی به خیابانها بکشید! چه عیبی دارد ؟! آیا دولت مخالف شادی مردم است؟!
چه دلیل دارد که دولت همه چیز را محرمانه میکند؟! اینکه دیگر قرارداد با پژو فرانسه نیست که جنبههای امنیتی و اطلاعاتی آن بالا باشد و نتوانید متنش را منتشر کنید! این یک قرارداد فاتحانه است و مردم هم صاحب آن ثروتند.
الان شریک فرانسوی و شریک چینی این قرارداد، متن کامل آن را در اختیار دارند و هزاران کارشناس و متخصص مربوط به این قرارداد (که از ملیتهای مختلفی از جمله چینی و فرانسوی هستند) از متن آن مطلعند و اگر تا به حال منتشر نکردهاند، چند روز دیگر در این کانال و آن گروه تلگرامی و فلان سایت پز پیروزی به هم میدهند! چرا در این بین و در بین ملل عالم، این تنها ملت ایران است که نامحرم همه قراردادهاست؟! این هشتاد میلیون نامحرم، کی و کجا قابل دانسته میشوند تا درباره ثروت خودشان به آنها گزارشی داده شود؟! چرا اگر کسی چیزی بپرسد، مورد فحاشی قلم به مزدها قرار میگیرد؟! فرق مردم فرانسه و چین و... با مردم ایران چیست ؟! آیا ایرانی بودن فینفسه برای کسی نا امن بودن و نامحرم بودن به ارمغان میآورد؟!
اگر کسی نگران باشد همانها که قبلا در قراردادی دیگر، سرملت را در خاک فرو کردهاند، ممکن است این بار هم بلایی بدتر به سر مردم بیاورند،کاسب تحریم است و شریک قطار عامل استعمار و...؟!
اگر واقعا همه را تا این حد مخل پیشرفت کشور میدانید، یکبار جرات کنید و سند مورد ادعایتان را در منظر و مرآی مردم قرار دهید ...«تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد»
تذکر این نکته هم در پایان خالی از فایده نیست. برخی با استناد به قانون اصلاح قانون صنعت نفت، ادعا میکنند این قرارداد محرمانه است. تدقیق در متن آن قانون و بهویژه ماده 15 آن به روشنی نشان میدهد که این قرارداد و نه همه قراردادهای حوزه نفت و گاز، محرمانه نیست و اگر کسی آن را هم محرمانه بداند، یا قانون را تفسیر به رأی کرده یا چیزی از قانون نمیداند.
گزارش خبری تحلیلی کیهان
توتال اگر کرسنت 2 نیست، چرا متن قرارداد را پنهان میکنید؟!
دولتیها این روزها ادعاهای جالب و بامزهای دارند. شدهاند عطاری که دائم از دانه سیاهی که خودشان میگویند مشک و عنبر است تعریف میکنند! اما اگر شباهتی با او دارند، فرقی هم با آن عطار دارند .
عطار دانهای را گذاشته بود و هیاهو میکرد مشک است! عطرش هوش از سر میبرد و دماغ جان را مینوازد و ... و هر که میرسید بو میکرد میفهمید که عطار لاف میزند و فریب میدهد تا سکهای از مشتری بینوا برباید . در این بین آن نگونبختانی که دانه را بو نکرده خریده بودند،سرشان کلاه میرفت و ...
اما دولتیها اکنون تجربه آن عطار را به کار بستهاند و کار خودشان را راحت کردهاند. آنها جار میزنند قراردادی دارند که در عالم بینظیر و بیمانند است، هزار حسن دارد، هیچ عیبی که ندارد هیچ، کلی عایدی و منفعت هم دارد و خلاصه تا میتوانند بر طبل تبلیغ میکوبند و لاف گزاف میزنند. اما چون میترسند کسی بیاید و مشک دروغین را ببوید و مشت دروغگو را باز کند، برخلاف آن عطار، حاضر نیستند هیچ کارشناس و منتقد و دلسوزی را از متن قرارداد مطلع کنند! شاید آنها هم مثل اسلافشان معتقدند نفت ماده بدبویی است و کسی نباید مشامش را با بوئیدن آن بیازارد و بهتر است نفت و گاز بدبو را به اجنبی نامسلمان بدهیم تا این بوی بد را او تحمل کند!
این لب مطلب است و جان کلام که دولت یازدهم، مثل همه کارهای دیگر، اجازه نمیدهد که مشک خود ببوید ، بلکه ترجیح میدهد از جانب آن سخن بگوید!
هرروزه مقامات مختلف دولتی و نفتی و ... در مدح و منقبت قرارداد با توتال سخنها میگویند. آنقدر دامنه این حرفها بالا گرفته که کمکم برخی به این تردید میافتند که کاش در دهه 30 شمسی هم مردان مردی همچون دولت یازدهمیها بودند و جلوی ملی شدن صنعت نفت را میگرفتند! چهاشکالی داشت همان روزگار با همین کشور دوست و برادر فرانسه یا آنیکی برادر، انگلیس قرارداد میبستیم و به سبک همین فاز یازده پارس جنوبی، کل نفت و گاز و اصلا همه چیز را سر و سامان میدادیم؟! چه کار عبثی بود که آن سالها کردند و ابرقدرتها را رنجاندند؟! آن هم وقتی چنین راههای مشعشع و پرسودی در جذب سرمایه خارجی وجود دارد!
وقتی میتوان با یک شرکت خارجی قرارداد بست، سرمایهاش را به ایران آورد، دانشش را بهکار گرفت، خودمان هم مثل آقا دست در جیب کنیم و قدم بزنیم و با همین تدبیر، میلیارد میلیارد دلار وارد کشور کنیم، چه جنونی برای ملی کردن نفت داشتیم؟!
این کاری است که دولتیها با روح و روان جامعه میکنند .
البته آنها با دهها رسانه قلم به مزد و آگهی بگیر و ... انتظار دارند همه و همه سر تعظیم فرود بیاورند و تصدیق کنند اما در این میان هستند تک و توک کسانی که داد میزنند «پادشاه لخت است»! و خواب آرام آنها که آرزو دارند در خواب ملت، غارت منابع و وابستگی ایران را رقم بزنند آشفته میکنند!
این میشود که برای ساکت کردن آن چند نفر، دست به هر کاری میزنند. گاهی با جوابیههای موهن و خارج از عرف و ادب ،گاهی با جوک ساختن و مسخره کردن، گاهی با فحاشی و پردهدری،گاهی ...و خلاصه همه کاری میشود تا صدایی از کسی درنیاید. خصوصا اینکه موضوع نفت است و دستها بازتر است...
اما اصلا شاید حق با آنها باشد و واقعا قرارداد دولتیها با توتال، برآورنده همه حوائج یک ملت باشد و اصلا این همان قرارداد آرمانی باشد که هر کشور صاحب نفتی آرزویش را میکشد! از عربستان با آرامکویش تا عراق و نیجریه و الجزایر و ...همه و همه آرزو میکنند که کاش روابطشان با جان آنقدر خوب بود که میتوانستند قراردادی با توتال آنهم به این شکل منعقد کنند! خب اگر حق با دولتیهاست، دیگر چه اهمیتی دارد که کیهان چه میگوید و انتقاد میکند؟!
راستی برای فهم اینکه حق با آنهاست یا با کیهان و منتقدان، چه راههایی داریم؟!
یک راه نگاه به گذشته و سوابق است. امضاکننده این قرارداد، همان کسی است که ایران را در چاه کرسنت انداخت و بخاطر آن هم به انفصال از خدمات دولتی محکوم شده است!! اگر قوه قضائیه توان ندارد حکمش را اجرا کند، حرفی نیست اما این، سوابق سوء افراد را که عوض نمیکند، میکند؟! رئیس او هم همین سابقه درخشان و مشعشع را دارد و نشستنش روی صندلی وزارت، ایران را در پرونده کرسنت محکوم کرد! طرف قرارداد هم که توتال است! شریک رقیب ما در همان میدان گازی! (که این یکی الحق جزء شیرینکاریهای اختصاصی دولت یازدهم است)همان که قبلا در یک قرارداد دیگر رشوه داده بود، همانکه همین حالا میگوید تحریم شود چنین و چنان میکنیم (و وزارت نفتیها با هنرمندی تجاهل العارف میکنند و میکوشند نشان دهند فرق بین تحریمهای بینالمللی،تحریم آمریکا،تحریم نفتی،تحریمهای جدید و ...را نمیدانند!)
این یکی از راههای رسیدن به این است که این قرارداد همان چیزی است که میگویند یا نه! یعنی نگاهی به پیشینه و خدمات و ضرباتی که از همین افراد خوردهایم.
ممکن است کسی بگوید آقاجان! بیخیال گذشته بشوید! تاکی میخواهید گذشتهها را شخم بزنید؟! هرچه بوده تمام شده و بر گذشته صلوات بفرستید ! حالا فرانسه یک رشوهای داد دیگر،تمام شد! حالا ما در کرسنت یک محکومیتی گرفتیم دیگر! مگر بیستسیمیلیارد دلار چه ارزشی دارد که شما دائم آن را به رخ میکشید و همه چیز را به آن ربط میدهید؟! از این حرفها دست بردارید!
فرض کنیم که یک ملت تصمیم میگیرد به خودش و به آیندگانش ظلم کند، قوه عاقلهاش را یکجا بکَند و دور بیندازد ، به این توصیه عمل کند و گذشته را از یاد ببرد! میدانیم که این خلاف عقل و شعور و منطق است، اما فرض است دیگر، فرض کنید!
دیگر چه راهی میماند تا این ادعاهای رنگارنگ و این لاف گزافها را راستی آزمایی کنیم؟!
تنها و تنها یک راه و آن اینکه همچون عطار اول ماجرا، اجازه بدهیم مردم دانه سیاه را ببویند. یعنی اجازه بدهید مردم از متن قرارداد مطلع شوند تا خودشان قضاوت کنند که چه کسی راست میگوید.
اما آنها هرگز تن به این خواسته منطقی و معقول نمیدهند و مردم را از حق مسلم خودشان محروم میکنند. چرا؟! از چه میترسید؟! شاید مردم خواندند و فهمیدند حق با شماست و کیهان اشتباه میکند ! این همه واهمه از چیست؟! آیا نشنیدید که گفتند:«آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟»
چرا با عدم انتشار متن قرارداد و پنهان شدن پشت واژه «محرمانه» اجازه میدهید هر ادعایی در جامعه شکل بگیرد؟! شما که از کار خودتان مطمئنید و حق ملت را حفظ کردهاید، خب سندش را منتشر کنید تا شاید موفق شدید مثل شبهایی دیگر، مردم را برای جشن و پایکوبی به خیابانها بکشید! چه عیبی دارد ؟! آیا دولت مخالف شادی مردم است؟!
چه دلیل دارد که دولت همه چیز را محرمانه میکند؟! اینکه دیگر قرارداد با پژو فرانسه نیست که جنبههای امنیتی و اطلاعاتی آن بالا باشد و نتوانید متنش را منتشر کنید! این یک قرارداد فاتحانه است و مردم هم صاحب آن ثروتند.
الان شریک فرانسوی و شریک چینی این قرارداد، متن کامل آن را در اختیار دارند و هزاران کارشناس و متخصص مربوط به این قرارداد (که از ملیتهای مختلفی از جمله چینی و فرانسوی هستند) از متن آن مطلعند و اگر تا به حال منتشر نکردهاند، چند روز دیگر در این کانال و آن گروه تلگرامی و فلان سایت پز پیروزی به هم میدهند! چرا در این بین و در بین ملل عالم، این تنها ملت ایران است که نامحرم همه قراردادهاست؟! این هشتاد میلیون نامحرم، کی و کجا قابل دانسته میشوند تا درباره ثروت خودشان به آنها گزارشی داده شود؟! چرا اگر کسی چیزی بپرسد، مورد فحاشی قلم به مزدها قرار میگیرد؟! فرق مردم فرانسه و چین و... با مردم ایران چیست ؟! آیا ایرانی بودن فینفسه برای کسی نا امن بودن و نامحرم بودن به ارمغان میآورد؟!
اگر کسی نگران باشد همانها که قبلا در قراردادی دیگر، سرملت را در خاک فرو کردهاند، ممکن است این بار هم بلایی بدتر به سر مردم بیاورند،کاسب تحریم است و شریک قطار عامل استعمار و...؟!
اگر واقعا همه را تا این حد مخل پیشرفت کشور میدانید، یکبار جرات کنید و سند مورد ادعایتان را در منظر و مرآی مردم قرار دهید ...«تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد»
تذکر این نکته هم در پایان خالی از فایده نیست. برخی با استناد به قانون اصلاح قانون صنعت نفت، ادعا میکنند این قرارداد محرمانه است. تدقیق در متن آن قانون و بهویژه ماده 15 آن به روشنی نشان میدهد که این قرارداد و نه همه قراردادهای حوزه نفت و گاز، محرمانه نیست و اگر کسی آن را هم محرمانه بداند، یا قانون را تفسیر به رأی کرده یا چیزی از قانون نمیداند.