مسئولان خوابزده و دشمنان بیدار(نکته)
در سایه غفلت مسئولان و نهادهای مسئول؛ تشکیلاتی منحرف که تحت عنوانی مذهبی به نام «جمعیت امام علی(ع)» فعالیت میکند علیرغم سالهای گذشته توانست پنجشنبه شب همایش سراسری خود را در سالن همایشهای برج میلاد برگزار کند.
این در حالی است که این تشکیلات با عناوين مذهبي و ديني اقدام به فريب مردم مؤمن و خداجوي ميهنمان نموده و با سوء استفاده از باورهای عمیق مذهبی مردم متدین ایران؛ ضمن كاسبي مال و آبرو به نشر افكار ضاله و انحرافي خود ميپردازد. جمعیت موسوم به امام علی(ع) توسط شارمین میمندینژاد تأسیس شده و توسط همسرش زهرا رحیمی خامنه به عنوان مدیرعامل گردانده میشود.
شارمين ميمندي نژاد فرزند محمدحسين ميمندي نژاد است كه از وابستگان دربار پهلوي بود و ضمن دوستي نزديك با ارتشبد فردوست از مواهب دفتر ويژه اطلاعات بهره ميبرد و همچنين از رابطان انگلستان به حساب ميآمد. محمدحسين ميمندي نژاد پیش از انقلاب اسلامی به نشر افكار ضد دین و التقاطي خود در نشريه رنگين كمان میپرداخت و آشكارا ضمن توهین به مقدسات و ائمه معصومین(ع) وقایع تاریخی و مذهبی شیعیان نظیر واقعه غدير را زیر سؤال میبرد. این ویژگی میمندینژاد و نشریه تحت مدیریتش تا جایی خشم تودههاي مردمي را برانگيخت كه حتي ساواک هم علیرغم ارتباطات گسترده با میمندینژاد نتوانست مقاومت كند و مجله رنگين را توقیف کرد.
اکنون شارمين نيز که همين تفكرات التقاطي را از پدر خود به ارث برده با تفسيرهاي عجیب و غریب از آيات قرآن به تحریف احکام الهی و انكار رویدادهای تاریخ تشیع نظیر شهادت حضرت زهرا(س) میپردازد. او در ادامه راه پدرش به تحقير و توهين به شخصيتهاي ملي و شخصيتهاي مطرح جهان اسلام پرداخته و با ركيك ترين الفاظ آنها را خطاب قرار مي دهد. توهين به امام(ره)، سران قوا، انقلاب اسلامی مردم ایران، شهداي ٨ سال دفاع مقدس و ساير ارزشهاي انقلابي با زننده ترين الفاظ تنها گوشهای از ترشحات قلمی و گفتاری وی است که حاكي از شخصيت عصبي و پرخاشگر اوست.
اما ماجرای این تشکیلات و مؤسس آن وقتی جالب میشود که بدانیم شارمین میمندینژاد مدعی است روح امیرالمؤمنین(ع) (و یا جلوهای از روح ایشان) در کالبد او حلول کرده است و وجود او را سراسر درد برای کودکان و یتیمان کرده و از همین رو نام تشکیلات خود را جمعیت امام علی(ع) گذاشته است! شارمین تا کنون بارها در جلسات عمومی و خصوصی ادعای مشاهده امیرالمؤمنین(ع) را در همان جلسات کرده و خود را به عنوان رابط آن حضرت با مردم و اعضای تشکیلاتش مینمایاند! از برخی رفتار و گفتار شخصی شارمین به نظر میرسد که او براي جذب الهامات شيطاني از توهين به مقدسات اسلامي هيچ ابايي ندارد.
مجموع اين احوال و اقوال در خوشبینانهترین حالت نشان از شكل گيري فرقهاي ضاله با محوريت شارمين ميمندينژاد را دارد كه با نامگذاري هاي مذهبي و اسلامي براي اقدامات تشکیلاتی خود، به قلب و واژگون كردن مفاهيم و عناوين و عبارات اسلامي ميپردازد.
میمندینژاد ضمن فريفتن برخی از تودههای مردمی از رهگذر اقدامات عام المنفعه و اصطلاحا خیرخواهانه به دنبال دستیابی به مرجعیتی نخبگانی در فضای اجتماعی-سیاسی ایران برای خود و تشکیلات تحت مدیریتش است. بر مبنای این شواهد فعالیتهای او نه تنها اقداماتی خداخواهانه برای رسیدگی به درد و رنج مردم مستضعف نیست بلکه فعالیتی حساب شده برای شکلدهی به افکار و تغییر جهت باورهای مذهبی مردم است. گفتنی است تشکیلات موسوم به جمعیت امام علی(ع) از طرف دیگر به بازويي براي اعمال قدرت سازمانهاي به اصطلاح جهاني نظير سازمان ملل و يونسكو در داخل ايران تبدیل شده است تا آنجا که از طرف شورای امور اقتصادی-اجتماعی سازمان ملل به این تشکیلات مقام مشاورهای اعطا میشود. تنها به عنوان مثالی کوچک از این اتفاق قابل ذکر است که مدتها پيش از مطرح شدن و پذيرش برنامه آموزشي ٢٠٣٠ توسط دولت؛ این جمعیت اقدام به برگزاري كلاسهاي آموزش جنسي منطبق بر همان آموزههای طرح 2030 در ميان كودكان و نوجوانان مناطق جنوب تهران به بهانه کمک به كودكان آسیبپذیر، ميكرد.
اما تأسفآور این است که شارمین میمندینژاد هزینه بسیاری از اقدامات خود را از طریق حمایتهای مادی و معنوی نهادهاي دولتي و حكومتي تأمین میکند و به اسم خدمت به محرومان و مستضعفان تشكيلاتي گسترده براي خود به وجود آورده و به شبكهسازي وسيعي در شهرها و شهرستانهاي كشور دست زده است. حال باید این سؤال را از افراد و نهادهای مسئول پرسید که علیرغم فعالیتهای طولانی مدت این تشکیلات و علیرغم برخوردهای مقطعی در برخی سالها با گردانندگان این جمعیت چرا همچنان این افراد اعتقادات مردم را به بازی گرفته و آزادانه به دنبال رسیدن به اهداف منحرف و شوم خود هستند؟ چرا شخصی با سابقه خانوادگی شارمین میمندینژاد و سابقه انحراف فکری و عملی خود و خانوادهاش مورد غفلت سازمانهای نظارتی قرار گرفته و از صدا و سیما گرفته تا شهرداری و سایر نهادهای دولتی در خدمت او و اهدافش قرار میگیرند؟! آیا صرف اقدامات به ظاهر خیرخواهانه و عامالمنفعه کافی است تا عرصه را برای حضور چنین افرادی باز کنیم؟! در این صورت بسیاری از مسیونرهای فعال در دوره قاجار و پهلوی که وابسته به تشکیلات نظامی و اطلاعاتی کشورهای غربی بودند را نیز باید به عنوان چهره ملی معرفی کنیم و برایشان تندیس بسازیم!
علی حیدری