نویسندگان در گفت و گو با کیهان مطرح کردند
امیر حسین فردی بر بلندای ادبیات انقلاب
لیلا کریمی
از میان شاگردان استاد فردی پنج نفر را انتخاب کردیم تا به پرسش های ما پاسخ کلی بدهند ؛ پاسخهایی که ابعاد شخصیتی و حرفه ای امیر ادبیات انقلاب را بیشتر روشن می کند :
ا. نقش استاد فردی در ترسیم نقشه راه ادبیات انقلاب چیست ؟
2. تشکیل هیئت نویسندگان مسجد جواد ائمه ( ع) چه تاثیری در شکل گیری ادبیات انقلاب و مقاومت داشت ؟
3. نوع حضور استاد فردی در بزنگاه های سیاسی و فرهنگی چگونه بود ؟
4. استاد فردی را بیشتر باید یک روزنامه نگار موفق دانست یا یک نویسنده برتر ؟
ناصر نادری :
چهرهای مردمی
ا. آقای فردی را خدا رحمت کند ، با ایشان از نزدیک سال ها زندگی کردم و یک ارتباط حسی و عاطفی داشتم و دوست دارم در این مورد بیشتر صحبت کنم .
همانطور که در پیام رهبر انقلاب آمده بود امیرحسین فردی جزو پیشگامان شکل گیری یک هسته هنری بود که خاستگاه آن مسجد بود. کاری که آقای فردی در مسجد جواد الائمه (ع) انجام داد یک جریان مردم نهاد ادبی بود که ویژگی آن این بود که شاید به لحاظ زمان در حوزه ادبیات خدمت بیشتری کرد و دوم اینکه به لحاظ ماهوی کاملا آمیخته با دغدغه های دینی و انقلابی بود .
آقای فردی شاید اولین کسی که تجربه های شکل گیری گروه های ادبی و شورا های هنری را داشت و متاسفانه این الگو به طور کامل در جاهای دیگر شکل نگرفت و یکی از آسیبب ها شاید عدم اعتنا به این شوراهای مردم نهاد ادبی در محافل مسجدی بود .در حال حاضر نسل هنرمند و ادیب تازه نفس و پایبند به اصول انقلاب و دین و مجهز به شگرد های هنری نداریم یا کم داریم . استاد فردی نقش پیشگامی داشته و با حرفه ای گری و روابط عمیق انسانی که داشت به نظرم یک الگوی خوب و جامعی را به وجود آورد . یک زمان کاملی را می طلبد در مورد الگویی که فردی در مورد کارگاه قصه و رمان مسجد جواد الائمه شکل داد، صحبت کنیم .
ایشان تمام ملاحظات حرفه ای و علمی و اخلاقی را توامان با هم داشت . همین باعث شد چیزی به اسم " کوثر ادبیات انقلاب " در مسجد شکل بگیرد . عنصر اولیه اوعاطفه و صمیمیت بود . یعنی فرهنگ و کار ادبیات عموما در فضای صمیمی و با عاطفه شکل می گیرد . دوم اینکه ایشان چون در گیر بده و بستان های دنیوی نبود و عمیقا پایبند آرمانهای انقلابی و دینی و اجتماعی بود کار را استمرار داد و هر شب دوشنبه بدون اینکه یک ریالی مزد بگیرد در جلسات حضور پیدا می کرد . سوم ،عنصر پایبندی به اصول علمی کار داشت . او می دانست کسانی که در آن جلسات هستند تازه شروع به نوشتن کرده اند لذا علاوه بر اینکه به ادبیات خلق شده دوستان احترام میگذاشت؛ همواره سعی داشت نمونه های خوب داستان های ادبیات جهان هم خوانده و هم تحلیل شود . چهارم ، عنصر خود باوری بود. او در همه نقد و نظراتش (حتی اثری که در آن جلسه رد می شد ) به نوعی حس نا امیدی در نویسنده اش به وجود نمی آورد و اعتقاد داشت که انقلاب به ما اعتماد به نفس داده است و تلاش داشت در جلسات حس اعتماد به نفس را تزریق کند. عنصر پنجم، آقای فردی اساسا یک چهره کاملا مردمی بود. در شادیها و غم های آدم هایی که با آنها زندگی می کرد حضور داشت. وجود انسانی اش باعث می شد که به سلایق مختلف احترام بگذارد لذا در آن جلسات می بینیم آدم ها با ذائقه و نگرش های مختلف بودند و همه آنها در یک سری اصول اشتراک نظر داشتند و عمیقا هم الان خودشان را وابسته به آقای فردی میدانند.
2. در سال 59 وقتی اولین جلد از کتاب بچه های مسجد که با نشان بچه های جواد الائمه منتشر شد ؛ مقاله خیلی خوبی در ضمیمه روزنامه جمهوری اسلامی آن زمان چاپ شد . نویسنده مقاله اشاره کرده بود که این کتاب اولین تجربه بچه های مسلمانی که به جد دور هم جمع شدند و همچنین کاری را انجام دادند . پیشاهنگی کار و پیش در آمدی کار مهم بود ؛ اما متاسفانه این کار الگوبرداری نشد. ای کاش با رعایت همان اصول آقای فردی این روند ادامه پیدا می کرد و الان وضعیت ادبیات داستانی ما به صورت عام و به ویژه ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس به مراتب بهتر بود . البته الان هم وضعیت خیلی بد نیست اما در تربیت چهره های جدید به ریشه و اصول آن جلسات استاد فردی توجه نکردیم و بیشتر رویه های اداری و بروکراسی حاکم شده است .
3. آقای فردی اساسا شخصی آرمانگرا و اصیل و وفادار واقعی به آرمان های مردمش بود . طبیعتا با نگاهی که داشت و با توجه به خاستگاه مسجدی و خانوادگی پاکی که داشت اساسا با آموزه های دینی آمیخته شده . در زندگی اش پاک سرشت و ساده زیست بود . در همه دوران فردی نقش عوض نکرد و نقاب به چهره نزد و همواره با همه آرمان های دینی و انقلابی زندگی کرد . و البته در عین حال چون متعادل بود همواره ضمن احترام به دیدگاه های مخالف همچنان روی نوامیس انقلابی و دینی خودش هیچ وقت با هیچ کس معامله نکرد . می دانید ایشان با محسن مخملباف دوست بودند اما زمانی که دیدند مخملباف به ارزش های یک ملت پشت پا می زند.در حالی که او را منصفانه نقد کرد ولی می گوید محسن از اینکه تو این گونه ای ناراحتم و امیدوارم بر گردی ولی بی محابا نقد می کند او را.
ایشان در رابطه با بحث رهبر معظم انقلاب همواره تعبیری داشتند که می گفتند قبله نمای من در مسایل سیاسی و اجتماعی دیدگاه های رهبری است و لذا کمترین کم لطفی را نسبت به رهبر انقلاب بر نمی تافت . نکته اینکه ایشان در عین وفاداری به دین و انقلاب و رهبری هیچ گاه عناصر کلیدی زندگی اش را به خاطر جذابیت ها و تعلقات مادی نمی خواست چون بعضی ها دچار یک شعارزدگیهایی میشوند که دنبال رانت و جناح های سیاسی میروند که در آخر به سود شخصی برسند .آقای فردی برای شاگردانش همواره یک قبله بوده و هست . در مثال زیبا باید بگویم ایشان شاگرد مکتب پیامبر بود . ایشان در تفسیرها ، نگاهها و آمد و شد ها و نگرش دینی و تقوای حقیقی درونی و انقلاب گری اصیل ؛تعادل شخصیتی داشت. او به طبیعت و حیوان و به همه هستی عشق می ورزید . اهل مطالعه و به روز بود ؛ از بد اخلاقی و بد اخلاق ها پرهیز میکرد . او سالها مربی تیم های ورزشی بود که از دل همان تیم ها بعضی از آن چهره های ورزشی به تیم ملی هم راه یافتند چون غلام رضا فتح آبادی .
4. زمانی که زندگی ایشان را مرور می کنیم ؛ میبینیم امیرحسین فردی 33 سال از عمرش دغدغه های ادبی و نوشتن داشت .او در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال کتاب دارد. در همه ژانرهای ادبی قلم زد . اما در عین حال هیچ کسی چون ایشان در مجله کیهان بچه ها پایمردی نکرد. واقع بینانه است که بگوییم آقای فردی هم روزنامه نگار و هم نویسنده و هم یک مدیر خوب فرهنگی و در عین حال یک چهره ورزشی بوده است. به اعتقاد افرادی که با ایشان بودند؛ آنچه گوهر وجود امیرحسین فردی را واقعا فردی کرد ویژگی های خلقی و درونی و واقعا عرفانی و اخلاقی ایشان بود . فردی نویسنده است چون آثار فراوانی را خلق کرد و ایشان نقش مربی گری و از طرفی دغدغه های اجتماعی و البته فرهنگی داشت . در مراکزی چون موسسه کیهان سردبیر و در حوزه هنری دبیر مرکز آفرینش های ادبی بود . معمولا خودشان به لحاظ مسئولیتهای متعدد کمتر نسبت به شاگردانش کار خلق کرد، ولی ایشان نویسنده است به ویژه در سال های آخر عمرشان دو جلد کتاب اسماعیل و گرگ سالی را خلق کرد؛ ایشان به یک بلوغ ادبی خاص و قابل احترامی رسیده بود. اما در عین حال روزنامه نگار چون در تاریخ مطبوعات ایران هیچ کس به اندازه او ثبات و استمرار در نقش دبیر سرویسی نداشت ونقش بسیار ماندگار و جدی داشت . به نظرم اگر شخصی در کیهان بچه ها به پژوهش منصفانه و علمی بپردازد، واقعا نقش بی بدیل آقای فردی را در تربیت نسلی ازپدیدآورندگان حوزه ادبیات و مطبوعات را در مییابد . بعضی از چهره هایی که به عنوان سردبیر یا در نقش دیگر هستند عمدتا زاییده مکتب مطبوعاتی کیهان بچه های فردیاند و نمی توان آن را انکار کرد .
محمد ناصری :
امیرحسین فردی تربیت شده واقعه انقلاب بود
1 . فردی یکی از مهم ترین مربیانی بود که در حوزه تربیت نویسنده نقش بی بدیلی داشت (منظور هم نویسندگان حاصل انقلاب اسلامی است ). وقتی سال58 آقای فردی تشکیل شورای نویسندگی را در مسجد
جواد الائمه( ع) داد همه دغدغه اش این بود که نویسندگانی در تراز انقلاب اسلامی تربیت کند و پای این تربیت شاگرد نشست . یعنی از سال 58 که جلساتشان به صورت مستمر تشکیل شد تا سال 75 حداقل این جلسات پیوسته ادامه داشت . آقای فردی به این نویسندگان کتاب خواندن و قلم زدن را یاد داد و این نقش مهمی است که نویسندگانی برای انقلاب اسلامی در شاخه های مختلف تربیت کرد و بعضیها در حوزه کودک ، بزرگسال و... مهم این بود که این افراد نویسندگان دست پرورده انقلاب بودند . ایشان تربیت نویسنده در تراز انقلاب را جزو وظایف خود می دانست و به خوبی از عهده این مسئولیت برآمد . در مقام قیاس هیچ کسی با ایشان قابل مقایسه نیست . یعنی قاطعانه عرض می کنم . نوع تربیتی که ایشان کرد با هیچ نویسنده بعد انقلاب قابل قیاس نیست .
در برهه ای از زمان ایشان به این نقطه نظر رسید که ما راجع به موضوع انقلاب اسلامی وادبیات داستانی مان تنگ و کم عمل کرده ایم ؛ به همین جهت در سال 85 او مقدمات جشنواره ای به نام داستان انقلاب را پیگیری و دبیری داستان انقلاب را در حوزه هنری قبول کرد .از آنجا که خلوص و عظمت ایشان برای مدیران فرهنگی شناخته شده بود وزارت فرهنگ وارشاد آن زمان استقبال و مشارکت کرد و جریانی تحت جشنواره داستان انقلاب اتفاق افتاد. خوشبختانه از این جشنواره کتاب های خوب و مفیدی منتشر شد که بعضی از آن ها جایزه کتاب سال و کتاب فصل را گرفتند و حتی کاندیدای کتاب جلال آل احمد هم شد. در حقیقت این ها همه به برکت ثبات قدم فردی در خصوص انقلاب بود .در واقع این سوال را می توانم به دو شاخه و گروه تقسیم کنم : تربیت نویسندگان در تراز انقلاب اسلامی و دوم جریان مرسوم و مشهور جریان داستان انقلاب که با حضور آقای فردی آغاز و دنبال شد.
3. از ایشان به عنوان شخصیت ناب فرهنگی میتوانم یاد کرد چون ایشان تربیت شده واقعه انقلاب بود . امیرحسین دارای شخصیت کاملا خالص و صادق فرهنگی بود و تلاش مستمر فرهنگی داشت و کسی که بیش و پیش از هر چیزی به تربیت مسجدی خودش واقف بود و ازآن موضع کاری را شروع می کرد و انجام می داد .به همین جهت امثال فردی را (نمی خواهم بگویم منحصر به فرد) خیلی در این سطح از مدیران فرهنگی که بتوانند منشا اثر و خیر باشند در حد زیادی نمی بینم و ندیدیم . نگاه ایشان کاملا فرهنگی بود و در همه مقوله های اجتماعی و سیاسی هم از همین زاویه وارد می شد . به همین منظور فردی در موضع گیری های اجتماعی و سیاسی که داشت با گروهی از هنر مندان و نویسندگان مسلمان متفاوت بود . ثقل شخصیت آقای فردی موجب می شد که همه نگاه ها و دیدگاه های ایشان مورد احترام واقع شود هرچند امکان اختلاف هایی بین نویسندگان بعد انقلاب باشد .
4. قطعا فردی نویسنده بود و به ضرورت انقلاب از عالم نویسندگی وارد روزنامه نگاری شد . فردی جز موسسین حوزه اندیشه و هنر اسلامی ( حوزه هنری امروز ) بود . ایشان چرا مدیر مسئولی کیهان بچه ها را قبول کرد ؟ چون در شرایط ویژه ای قرار گرفت؛ آن هم مسئولیت کودک و نوجوانی که موضوع حساسی بود و از موضع نویسندگی وارد روزنامه نگاری شد . به جهت اینکه شخصیت فرهنگی داشت یک جریان نویی را در مجله کیهان بچه ها راه انداخت که خیلی فراتر از یک مجله بود . آقای فردی در واقع جلساتی را به وجود آورد و پشتیبانی و احیا کرد که شعر کودک و داستان و تصویر سازی کودک و نوجوان را تحت الشعاع قرار داد . به همین جهت ایشان در همان جا هم نقش مربی گری و مرجعیتی داشت . چون هنرمندان شاخه های مختلف نویسندگان و شاعران در کیهان بچه ها جمع شدند و کارهای بزرگی انجام داد . یادمان نمی رود کیهان بچه ها در دهه 60 و 70 مرکزی بود برای تربیت همه این شاخه های هنری و ادبی . به همین منظور فردی در کسوت نویسنده ای بود که درچهره یک مدیر فرهنگی ناب و محترم و دوست داشتنی بود .
طبیعتا فردی با این ویژگی ها روزنامه نگاری برایشان جذاب بود . می توان گفت فضای نویسندگی ایشان و روزنامه نگاری تاثیر متقابل و مکملی داشتند . به همین لحاظ خاستگاه فردی خاستگاه نویسنده مستعد و توانایی بود که به خاطر مشغله های فراوان حوزه مدیریت فرهنگی که برایشان به ضرورت پیش آمد ، خیلی زمانش را نتوانست تماما در حوزه نویسندگی بگذارد.
علیرضا متولی :
فردی ، بنیان گذار ادبیات انقلاب
1. امیرحسین فردی در واقع بنیانگذار ادبیات انقلاب در ایران پس از انقلاب اسلامی هستند. پیش از اینکه جناب فردی ساماندهی چنین کاری را آغاز کند، آثاری درباره انقلاب منتشر شده بود و پس از مدتی به فراموشی سپرده شده و این موضوع امیرحسین فردی را نگران کرده بود .
این بود که پس از دعوت مجدد ایشان به حوزه هنری اولین اقدامی که انجام دادند دعوت از نویسندگان برای بازگشت به نوشتن درباره انقلاب اسلامی بود و خودشان نیز با ارائه دو اثر فاخر اسماعیل و گرگ سالی نشان دادند که چه قدر به اندیشه خودشان و ماهیت انقلاب اسلامی وفادارند.
2. امیر حسین فردی نویسنده بود و به ارزش ادبیات ایمان داشت .کاری که ادبیات برای ماندگاری یک حرکت می کند هیچ چیز دیگری نمی کند . انقلابهای عظیم دنیا را ادبیات آنها زنده نگه داشته است و نه تبلیغاتشان .زمانی که کمونیستها و گروه های چپ ماتریالیست از این ابزار استفاد ه می کردند امیر حسین فردی دغدغه داشت که این ابزار را به جمع نویسندگان مستعد مسلمان معرفی کند ؛ همین بود که به قول شما هیئت نویسندگان مسجد جوادالائمه را راه اندازی کرد . پس از سی و چند سال از این اقدام شاهد هستیم که نویسندگان امروزی که آن روزها شاگردان نوجوان و جوان وی بودند همچنان در همین عرصه انقلاب اسلامی فعالند .
3. امیرحسین فردی با چشمانی باز همه حرکتهای فرهنگی کشور را رصد می کرد. و آنچه در توان داشت برای آرمانهای خودش به میدان می آورد .راه اندازی شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه، پذیرش سر دبیری مجله مهم کیهان بچه ها، راه اندازی جشنواره شهید حبیب غنی پور راه اندازی واحد پرتوان ادبیات انقلاب اسلامی و جشنواره مربوط به آن و بسیاری از فعالیتهای دیگر از جمله فعالیتهای درخشان وی در پر کردن زمینه های خالی حرکت انقلاب اسلامی در شاخه ادبیات داستانی بود .
4. من امیرحسین فردی را فراتر از اینها می بینم . او نمونه یک انسان مسلمان مومن بود که در هر عرصه ای پا گذاشت که به انجام آن ایمان داشت و موفق بود. در نهایت من ایشان را یک معلم برتر اخلاق و انسانیت می دانم گرچه سی و چند سال سردبیری یک مجله مهم کودکان، راه اندازی یک مجله علمی برای نوجوانان و جوانان نشاند دهنده موفقیت ایشان در عرصه روزنامه نگاری است . و نوشتن ده ها کتاب به ویژه دو اثر فاخر اسماعیل و گرگسالی که ارزش این دو کتاب اخیر در دهه های بعد معلوم می شود نشانه قدرتمندی و موفقیت ایشان در عرصه نویسندگی است. افسوس که تقدیر الهی جور دیگری اراده کرد؛ گرچه امیرحسین فردی دیگر در میان ما نیست اما شاگردانش هم قسم شده اند که راهی را که وی آغاز کرد هرگز پایان نگیرد .
کامران شرف شاهی :
فردی،از پیشگامان و نویسندگان نسل اول ادبیات انقلاب
1. مرحوم فردی از پیشگامان و نویسندگان نسل اول ادبیات انقلاب که دارای نقش بزرگ و غیرقابل انکاری در این عرصه بود . ایشان همواره می کوشید تا این عرصه را گسترش داده و زمینه حضور نسل های بعد را فراهم کند . تلاش فردی به ویژه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نشانگر باورمندی او نسبت به آینده و لزوم فراهم آوردن تمهیدات و بستر مناسب حهت ظهور نسل هایی از شاعران و نویسندگان دین باور و متعهد در عرصه ادبیات است .
فردی عمیقا به انقلاب ایمان داشت . در تمام این سالها انقلابی زیست و نقش خود را به عالی ترین شکل ایفا کرد . تا جایی که می توان گفت او در این زمینه همواره موجب تعجب دوستان می شد .او تمام تلاش و انرژی خود را در مسیری قرار داد که در سال های بعد نتایج پر ثمری داشت . به همین منظور باید کارنامه ادبی او با دقت مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد تا نقش و سهم او در این عرصه بر همگان آشکار گردد.
2. او نویسنده ای بود که از بین مردم جنوب شهر برخاست جایی که کانون انقلاب بود و هیچ گاه به خاستگاه خود پشت نکرد . او تا واپسین نفس در همین محله زندگی کرد و اعتقاد داشت استعدادهای بزرگ در بین مردم کوچه و بازار و شهرستان ها وجود دارد و به همین منظور شورای مسجد جواد الائمه (ع) را در محله خود ایجاد کرد . و تلاش کرد آنجارا به یک قطب ادبی بدل کند که این اتفاق کم نظیری بود .و این مدلی برای دیگر نویسندگان انقلابی در شهرستان ها شد .
این حلقه ادبی باعث شد روز به روز بر اعتبار جایزه ادبی شهید غنی پور افزوده شود و اعتبار آن از برخی جوایز در مرتبه بالاتری قرار گیرد . و پس از درگذشت ایشان همچنان روشن بماند .
3. مرحوم فردی علاوه بر سنگر کیهان بچه ها در دیگر فعالیت های ادبی بزرگسالان مانند عضویت در انجمن قلم و تصدی مرکز آفرینش های ادبی در حوزه هنری و دیگر تشکل ها حضور پر رنگ و پر ثمری داشت . و همواره با جدیت و نگاه برخاسته از اعتقادات با دوستان در فعالیتهای مختلف همدل و همراه می شد. در طول سه دهه انقلاب در جریانهای گوناگون دارای موضع دقیق و روشن بود و نظر خود را صریح و شفاف عنوان و هیچ گونه ابایی نداشت و این خط را تا آخرین روز ادامه داد. او بر این باور بود که اهل قلم نباید نگاهی کاسب کارانه و یا عافیت طلبانه نسبت به مسائل روز داشته باشند و سکوت و مماشات را در برابر جریان های گوناگون نوعی خیانت و گناهی نابخشودنی به شمار می آورد .
4. روانشاد فردی در دو عرصه روزنامه نگاری و نویسندگی حضوری پررنگ و تاثیر گذار داشت .در کیهان بچه ها تا دیر وقت کار می کرد و همین تلاش ارزنده او موجب شد که نسلی از شاعران و نویسندگان ارزشمند امکان رشد و معرفی پیدا کنند . شاید اگر او وقت کمتری برای روزنامه نگاری اختصاص می داد آثار بیشتری خلق میکرد ولی التزام و عشق او به روزنامه نگاری و درک مفهوم و رسالت روزنامه نگاری موجب شد بخش قابل ملاحظه ای از زندگی خود را در این عرصه بگذارد . بسیاری از دوستان او را تشویق و ترغیب به کمتر کردن کارش در عرصه مطبوعات می کردند . اما خود ایشان بر این باور بود که آنچه مهم است انتقال پیام مفید است . و همواره هراس داشتند که سنگر های رسانه به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد و افرادی که صلاحیت ندارند در این عرصه همه کاره شوند. و مصیبت به بار آید . و به همین منظور حضور ایشان در عرصه رسانه احساس تکلیف بود و به خاطر این فشار کاری در عرصه روزنامه نگاری فرصت اندکی برای نوشتن یافت. هدف بزرگ ایشان سودمند واقع شدن در مسیر رضایت خدا بود که این نکته را ثابت ساخت .
محمد محمودی نور آبادی :
از مسائل انقلابی و دینیاش غافل نبود
1و2. فردی جزو معدود کسانی بود که در بیان عقاید و نظراتش جسارت بالایی داشت . هیچ وقت اهل تعارف نبود و آنچه حرف دلش بود بر زبان می آورد و بر قلم جاری میکرد؛ این خصلت آقای فردی بود . اما آنچه که در مورد شورای مسجد جواد ائمه که به معیت و همکاری آقای فردی شکل گرفت به نظرم یک اعتماد به نفسی بود که بین بچههای مذهبی شکل گرفت و به وجود آمد . کما اینکه اگر به انجمن ها و کانون های دیگر نویسندگی مراجعه کنیم عمدتا طیف هایی در آنجا مشغول بودند که رویکرد دینی مذهبی یا نداشتند و یا کم رنگ بوده است اما این بحث شورای نویسندگان این مسجد این طلسم و این تابو را شکست . شاید به نوعی بتوان گفت برای اولین بار شاهد این بودیم که بچه های مسجد و مذهب هم به ساحت داستان ورود پیدا کردند و ایفای نقش کردند و نقش فردی بی بدیل بود و نمی توان نادیده گرفت . بنابراین می توانم بگویم در شورای نویسندگان مسجد جسارت فردی اینجا نمود پیدا کرد .
3. ایشان اهل تعارف نبودند . شما در فتنه 88 میبینید وقتی دولت آبادی رجز خوانی کرد و بلافاصله آقای فردی یادداشت نوشت و وارد صحنه شد . هیچ وقت از وظایفش شانه خالی نکرد و به موقع وارد عمل می شد و حرف میزد. اگر چه با چهرهای آرام و متواضع و با لبی پر لبخند به نظر می رسید و خیلی اهل قضاوت تند نباشد اما جایی که لازم بود با جسارت وارد می شد و عقاید خود را در قالب نوشتار و گفتار بیان میکرد. مثلا در مراسم پایانی جشنواره دوازدهم غنی پور که جزو برگزیدگان بودم، ایشان دقیقا موضوعات سیاسی را پشت تریبون بیان میکرد. اگرچه به ظاهر نشست فرهنگی بود و برگزیدگان باید تجلیل می شدند و اما ایشان اشاره به مسائل سیاسی داشتند و اینکه بچه های داستان نویس حواسشان به عقبه دشمنی که بنا است رویکرد ضد دینی و ارزشی را مطرح کند، باشد. نکته برجسته ایشان این بود که شخص حواس جمعی بود و مسایل داستان و... ایشان را درگیر خودش نمی کرد تا از مسایل عقیدتی و انقلابی اش غافل بماند .
4. می توانم بگویم هم روزنامه نگار و هم نویسنده بود و هیچ منافاتی هم با هم ندارد . به طور مثال آقای حسنین هیکل نویسنده معروف جهان عرب ، دقیقا همین گونهاند. بنابراین فردی را می توان گفت به زیور طبع آراسته بود. امیرحسین فردی به خاطر ورود به بحث مدیریت، مدیر موفقی هم بود. یعنی باید مدیر بودن فردی را به پازل شخصیتی ایشان اضافه کرد . اما بحث مدیریت به نظرم نگذاشت عرق داستان نویسی فردی نمود پیدا کند چون طبیعتا وقتی نویسنده ای درگیر مسایل اجرایی و کار مدیریتی می شود به تبع آن گرفتاریها و مشغلههای اجرایی از کانال نویسندگی و حرفهای روزنامه نگاری جامیماند. باید گفت اگر فردی گرفتار مسائل مدیریتی نشده بود ( البته نمیتوانست و گریزی هم نداشت از شانه خالی کردن ) شاید آثار فاخرتری در حوزه ادبیات داستانی داشت .