سند سیاسی جدید حماس تغییر راهبرد یا تاکتیک؟!
صدور سند سیاسی جدید جنبش مقاومت اسلامی فلسطین «حماس»، نقطه عطف تازهای را در تاریخ پرفراز و نشیب این جنبش رقم زد. خالد مشعل مسئول شاخه سیاسی حماس در یک نشست مطبوعاتی در دوحه پایتخت قطر، سند سیاسی جدید این جنبش را در 11 عنوان و 42 بند اعلام کرد. حماس در این سند که به گفته مشعل تدوین آن از دو سال پیش آغاز شده، با ارائه تعریف مجدد از سازمان و تشکیلات و با هدف دستیابی به افق های جدید در جامعه جهانی، تشکیل دولت فلسطین در محدوده مرزهای 1967 را پذیرفته است.
حماس در بندهای مختلف منشور سیاسی جدید تلاش کرده تا به نوعی توجیه کند که پذیرش مرزهای 1967 به معنای عقبنشینی در برابر رژیم صهیونیستی نیست، اما نکته مهمی که در سند جدید قابل توجه است، حذف یک بند بسیار مهم و راهبردی است که حاکی از تغییر رویکرد حماس میباشد. یکی از بندهای مهم تاسیس حماس در سال 1988 که از سوی رهبران فقید این جنبش بر آن تاکید شده بود، دعوت صریح به لزوم از بین بردن موجودیت رژیم صهیونیستی بود که در سند جدید کاملا حذف شده است.
مفاد سند جدید
حماس در سند جدید خود درباره حدود جغرافیایی فلسطین، تاکید کرده که سرزمین فلسطین از نهر تا بحر را شامل میشود. اما ضمن تغییر دیدگاه در خصوص تشکیل دولت فلسطین، اعلام کرده که حماس تشکیل دولت مستقل فلسطین به مرکزیت بیتالمقدس در داخل مرزهای چهارم ژوئن 1967 و بازگشت تمامی پناهندگانی که بالاجبار خانههای خود را ترک کردهاند، را به عنوان راهحل توافق ملی میداند. «بند 20» این سند از به رسمیت شناختن صریح رژیم صهیونیستی سر باز زده است، اما به شکل تلویحی موجودیت این رژیم را در کنار دولت فلسطین پذیرفته است. لذا در سند جدید حماس، دیگر از نابودی رژیم صهیونیستی سخنی به میان نیامده است.
در «بند 10» سند سیاسی جدید حماس درباره شهر بیتالمقدس تاکید شده شهر قدس که از جایگاه ویژه تاریخی، دینی و تمدنی برای عربها، مسلمانان و تمام بشریت برخوردار است، باید پایتخت آینده دولت فلسطین باشد. شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت برای فلسطین علاوه بر فلسطینیان، حق مسلم و مشروع عربها و مسلمانان جهان است.
در ماده اول این سند آمده است: جنبش اسلامی حماس، هدف خود را رهایی فلسطین و مبارزه با پروژه صهیونیسم و نقطه رهایی، هدف و رویکرد خود را بر اساس اسلام میداند. در تعاریف رسمی قبلی حماس، این سازمان به عنوان شاخهای از تشکیلات اخوانالمسلمین معرفی شده بود، ولی در سند جدید این تعریف وجود ندارد. حماس در رویکرد دینی قائل به برداشت معتدل از اسلام در تمام شئون زندگی است. به عقیده حماس، اسلام دین حسن نیت و صلح است و همه پیروان مذاهب و ادیان در سایه آن میتوانند با امنیت زندگی کنند. اسلام مخالف هرگونه افراطگرایی و تعصبات قومی، نژادی و مذهبی بوده و طرفداران خود را به مبارزه با دشمنان، حمایت از مظلومان و حفاظت از غرور، سرزمین، حقوق و ارزشهای مقدس خود فرامیخواند. در«بند 9» حماس مبارزه خود را تنها معطوف به صهیونیسم کرده و در« بند 14» به شدّت به آن تاخته است. در سند جدید حماس، تاکید شده، مبارزه ما نه با دین یهودیت و یهودیان، بلکه با پروژه صهیونیسم است. با این وجود رهبران صهیونیسم قضیه را بهگونهای مطرح میکنند که گویی با یهودیت و یهودیان مبارزه میکنیم. در تاریخ اسلام نمیتوان آن یهودیستیزی را که در اروپا ایجاد شده است، مشاهده کرد. صهیونیسم با حمایت اروپا، سرزمین فلسطین را اشغال کرد و سیاست شهرکسازی آن وخیمترین نمونه اشغال است.
به گفته رهبران حماس، منشور جدید برای حماس این امکان را فراهم میکند که با جهان خارج ارتباط برقرار کند. پیام حماس به جهان این است که حماس رادیکال نیست، بلکه یک جنبش عملگرا و متمدن است که از یهودیان متنفر نیست و فقط با کسانی که زمینهای فلسطینیها را اشغال کرده و مردمشان را میکشند، میجنگد. این مسئله بیانگر تغییر راهبردهای اولیه و اصولی حماس است و نشان میدهد حماس قصد دارد در جهت عادیسازی روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی گام بردارد که از سالها پیش سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) پیشتاز آن بود و در ماههای اخیر روند آن شدت یافته است. به همین دلیل برخی تحلیلگران سند جدید حماس را تکرار تجربه ساف توصیف کردهاند که در پی آن سلسله مذاکرات با رژیم صهیونیستی آغاز شد.
چرایی تغییر موضع حماس
در مورد چرایی تغییر راهبردی رویکرد و سیاستهای حماس باید گفت شرایط و فشارهای منطقهای و بینالمللی، رهبران حماس را به نقطهای رسانده که احساس میکنند دوران مقاومت مسلحانه و شعار نابودی اسرائیل پایان یافته و وقت آن رسیده است که با جامعه جهانی همسو شوند و حقوق خود را در چهارچوب قوانین بینالمللی دنبال کنند. دور شدن حماس از محور مقاومت معنیاش این است که وقوع بحران در سوریه، موجب نزدیکی بیشتر حماس به محور سازش و کشورهای عربی همچون مصر، عربستان، قطر و نیز ترکیه شده است لذا حماس تحت تاثیر سیاست این کشورها قرار گرفته و به ناچار و یا داوطلبانه گام در مسیر سازش نهاده است. در این جهت «چاوش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه چندی پیش تاکید کرده بود که آنکارا از حماس خواسته است که اسرائیل را به رسمیت بشناسد، پیشنهاد تشکیل دو کشور را قبول کرده و با شرط خلع سلاح موافقت کند. البته مقامات حماس در واکنش به این خبر اعلام کرده بودند حماس درخواست اوغلو را نپذیرفته است، اما صدور سند جدید نشان داد فشار دولتهای سازشکار بر حماس تاثیرگذار بوده است. وابستگی مالی حماس به این کشورها را نیز میتوان به عنوان یک پاشنه آشیل قلمداد کرد که از قدرت این جنبش در مخالفت با خواستههای حامیان میکاهد. نکته دیگری که برخی تحلیلگران به آن اشاره کرده اند، تمایل حماس به بهبود مناسبات با کشورهایی همچون مصر و امارات است که با اخوان المسلمین میانه خوبی ندارند، لذا در سند جدید هیچ اشارهای به وابستگی حماس به اخوان نشده است.
نگاه فلسطینی ها
نگاه مردم فلسطین نسبت به سند سیاسی جنبش حماس متفاوت است. به طور کلی میتوان این دیدگاهها را به دو دسته تقسیم کرد؛ نگاه اول نگاهی واقع گرایانه است، به این معنا که میگویند جنبش حماس سند سیاسی خود را با توجه به شرایط فعلی منطقه و جهان منتشر کرده است. در واقع حماس با منتشر کردن این سند، میخواهد اتهامات وارد شده به آن از جمله ضدیت با یهود را رد کند تا با این کار از خطر قرار گرفتن در فهرست گروههای تروریستی در امان بماند و فلسطینیها بیش از این هزینه فشار و محاصره را نپردازند.
اما گروه دیگری از فلسطینیان بر این باورند که سند سیاسی جنبش حماس تکرار تجربه سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) مبنی بر عقب نشینی از برخی خواستههای فلسطینیان است. این موضوع به این معناست که سند جدید حماس مقدمهای خواهد بود برای مذاکرات سازش با اسرائیل و سرانجام به رسمیت شناختن این رژیم. این گروه سؤالات متعددی را مطرح میکنند از جمله این که چرا حماس پس از سالها مبارزه و دادن خونهای بسیار، دست از آرمان فلسطین برداشته و گام در مسیر سازش نهاده است؟ اگر هدف حماس از صدور سند سیاسی جدید تکرار تجربه سازمان آزادیبخش است، چه تفاوتی با رویکرد «محمود عباس» رئیستشکیلات خودگردان دارد؟ و اگر با رویکرد او تفاوتی ندارد، به چه دلیل فلسطینیان نوار غزه از سال 2007 یعنی از زمان حاکمیت حماس بر غزه، تاکنون متحمل درگیریهای داخلی و نیز سه جنگ از سوی رژیم صهیونیستی شدهاند؟
چالشهای حماس
مهمترین چالش حماس پس از صدور منشور جدید آن است که رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی، با تشکیل کشور فلسطین بدون به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی و نیز عقبنشینی کامل از گزینه مقاومت مسلحانه و همچنین عقبنشینی از حق بازگشت فلسطینیان موافقت نخواهند کرد. غرب تا زمانی که حماس و سایر گروههای فلسطینی به مقاومت مسلحانه پای بند هستند، آنها را گروههای تروریستی میداند، لذا تن دادن به گزینه دو دولت، به مفهوم خلع سلاح آشکار فلسطینیان است.
چالش دیگر حماس آن است که پذیرفتن مذاکرات مستقیم با اسرائیل بعد از به رسمیت شناختن آن، مستلزم پای بندی به تمام قطعنامههای بینالمللی و قطعنامههای امضا شده از جمله توافقنامه اسلو خواهد بود؛ اسنادی که حماس طی سالهای گذشته آن را خیانت به آرمان فلسطین قلمداد میکرد، اما اکنون ناچار است آنها را پذیرفته و حتی به آن عمل کند.
شاید به همین دلیل است که «اسامه القواسمی» سخنگوی رسمی جنبش فتح فلسطین در واکنش به اعلام سند سیاسی جدید حماس اظهار داشت، سند جدید حماس با موضع 29 سال پیش سازمان آزادی بخش فلسطین (سال 1988) تطابق دارد. وی مدعی شد حماس باید به دلیل مواضعی که پیش از این اتخاذ کرده بود، از سازمان آزادی بخش فلسطین عذرخواهی کند.
به طور طبیعی رژیم صهیونیستی و غرب از سند سیاسی جدید حماس استقبال خواهند کرد، اما هیچ بعید نیست در آینده نزدیک اعلام کنند که این عقب نشینی حماس کافی نیست و لازم است حماس امتیازات بیشتری بدهد. همچنان که بعد از انتشار این سند، خلع سلاح حماس را به صورت جدی مطرح کردند و بنابراین در آینده صهیونیستها خواستار به رسمیت شناختن اسرائیل و عقب نیشنی از اصل مقاومت و در نهایت خلع سلاح فلسطین خواهند بود.
واکنش فوری رژیم صهیونیستی به سند جدید حماس نشان میدهد این رژیم به حماس هیچ اعتمادی ندارد. «دیوید کیز»، یکی از سخنگویان نخست وزیر اسرائیل اظهار کرد روشن است که حماس میخواهد دنیا را بفریبد و هدفش از صدور سند جدید کاستن از فشارهای بینالمللی است. به گفته کیز، حماس در تلویزیون عربی زبانش و در مسجد و مدرسه، هر روز تبلیغ میکند که اسرائیل و نسل یهودیان را از بین ببرید؛ لذا دنیا فریب نمیخورد و تغییر موضع حماس را باور نمیکند.
سخن آخر
حماس در سند جدید خود سعی دارد با نوعی واقعگرایی، حل مشکل فلسطین را از طریق راهکارهای سیاسی و حقوقی دنبال کند. سند جدید تاکید میکند که مبارزه با صهیونیسم و اسرائیل اشغالگر ادامه دارد، اما در عین حال با پذیرش طرح دو دولت عملا این رژیم را به رسمیت شناخته و سرانجام همانند ساف ناچار به گام نهادن در روند سازش خواهد شد. به نظر میرسد عقب نشینی راهبردی حماس، ضربه دیگری به مقاومت فلسطین وارد خواهد کرد و جبهه سازش را تقویت خواهد نمود. به دنبال این احتمالا در داخل فلسطین شکافهای تازهای بروز کند و فلسطینیها با مشکلات جدیدی روبهرو خواهند شد.
تجربه ناکام سازمان آزادی بخش فلسطین به روشنی نشان میدهد که گزینه سازش نه تنها گرهی از مشکلات فلسطینیان نگشوده، بلکه بر حجم فشارها و مشکلات آنان افزوده است. هدف طراحان سازش آن است که مقاومت فلسطین خاموش شده و حقوق مسلم فلسطینیها در گذر زمان به فراموشی سپرده شود. حماس با چرخش راهبردی خود، خواسته یا ناخواسته به اجرای این نقشه شوم کمک کرده است.
البته، فرهنگ عمومی مردم فلسطین از دیرباز مبتنی بر مقاومت و مبارزه با اشغالگری رژیم صهیونیستی بوده است، لذا هر از گاهی شاهد برافروخته شدن شعلههای انتفاضه جدید در مناطق کرانه باختری و نوار غزه هستیم.
منبع: بصیرت